یه بار بچه بودم آخرای شب با مامان و بابام از یه خیابون تاریک داشتیم رد میشدیم. چند تا جوون لات و لوت تو پشت سرمون میومدن. من ترسیدم به بابام گفتم اگه اینا بخوان باهامون دعوا کنن چی؟ بابام یه پوزخندی زد گفت من شیش تا ازینا رو همزمان میزنم. برگشتم دیدم چهار نفرن خیالم راحت شد
@golimation
برای بچه قلک خریدیم
به نظرم وسیله آموزشی خیلی مهمی برای کودکانه مخصوصا تو ایران.
مثلا به اندازه پول ده تا پفک رو میندازه این تو، بعد از یک سال میره درشو باز میکنه و میبینه حالا به اندازه خریدن چهارتا پفک پول داره و اونجاست که یاد میگیره هرچیزی رو همون موقع که نیاز داره باید بخره نه بعدا.
@golimation
همهی مازندرانیا ادّعا میکنن که بهترین انجیر دنیا رو درخت انجیر حیاط خونشون داره که خب طبیعتا دارن اشتباه میکنن چون بهترین انجیر دنیا رو درخت انجیر حیاط خونهی ما داره.
@golimation
آقایون توی مهمونیای فامیلی تمام مسائل خاورمیانه رو حل میکنن ولی بشقابو از جلوشون تکون نمیدن.
@golimation
مامانم جمعه صبح یه جوری زیر منو جاروبرقی میکشه انگار روزای دیگه جاروبرقیمونو همسایهها میبرن
@golimation
بهش میگم: من هنوز کوکیای که تو قرار دوممون از اون دختر کوکیفروشه خیابون ولیعصر خریدی رو نگهداشتم. میگه: عههه بیار با چایی بخوریمش=))))))
@golimation
کلا خونودهی ایرانی درک درستی از تراپیست ندارن. سری قبلی مامانم میگفت خواستی بری وایسا یکم گردو بت بدم ببر واسش
@golimation
از خواستگاره پرسیدم اگه بین منو خانوادت یه اختلاف نظر یا مشکلی پیش بیاد چکار میکنی؟
گفت میشینم نگاتون میکنم خودتون مشکلتونو حل کنین و بهتون میخندم:/
@golimation
بقیه ماه های سال باید از شهریور عزیز یاد بگیرن همین دیروز یکم بود اما الان بیست و پنجمه
@golimation
یهبار دختر خالم به مامانم گفت چرا حسین رو بیشتر از دخترات دوست داری؟
مامانم گفت: گوش به حرف دخترا نده، به جونِ حسینم فرقی ندارن باهم.
@golimation