May 11
دلم هر آن ، برایت تنگ میگیرد
جهانم ، با وجودت رنگ میگیرد
نه آهی سازِ من دارد ، نه آهنگی
تو باشی ، زندگی آهنگ میگیرد
خیابان میکشد خنجر به حلقومم
ز هر سو خانه با من جنگ میگیرد
نوازش میکنم تا ، بوستانم را
به دستش بیمحابا سنگ میگیرد
زمین، زاری کند از ضجّهام هر روز
زمان هم ، لایهای از زنگ میگیرد
نگاهم میکنی ، آرام گیرد دل
چو برگردی، برایت تنگ میگیرد
#محمدرضا_فتحی
https://eitaa.com/joinchat/2748515104Ceacba52dfb
🌷🌷
شعرِ شیرینم بخوان امشب مرا مدهوش کن
آتشی در جانِ من انداز ، حرفم گوش کن
شعله تا مشغولِ شادی گشت، بنما همّتی
رو شتابان شمعِ آتشخانه را خاموش کن
اشکِ شوقم مثلِ چشمه میرود تا روزِ حشر
شرحه شرحه شربتی از جامِ عشقم نوش کن
نامه بنوشتم ، برایت شرح دادم شوقِ خویش
گر خطا گفتم، همان دَم نامه را مخدوش کن
پرده را بردَر ، که با هم پَر زنیم تا ناکجا
یا مرا مهمانِ نیما مدّتی در یوش کن
حرمتم بردی ، خیالی نیست امّا عاقبت
یک شبی ما را تو با آیینه هم آغوش کن
آمدم شادان از آن دشتی که پَر زد شاپرک
شعرِ شیرینم بخوان امشب مرا مدهوش کن
#محمدرضا_فتحى
🌷https://eitaa.com/joinchat/2748515104Ceacba52dfb
آنقَدَر داغ، به جانم زد و خنجر به جگر
غمت ای یار! به خاکم کند از دور قمر
بنشین تا بشمارم که چه آمد به سرم
نه مرا اشک، که خون میچکد اینک زبصر
زخمِ شمشیرِ غمت را نَبَرم نزدِ کسی
نسزد آنکه طبیبی کند امّا و اگر
قَدَرَم ، جامِ جفا داد و قضا ، جامِ بلا
نه قَدَر ، کرد درنگی، نه قضا کرد حذر
چه بگویم که شود باورت از جور فلک
نه ز من نام بمانَد، نه نشانی، نه اثر
به دلم ناوکِ مژگانِ تو تنها ننشست
کرده از دیدهٔ هر عاشقِ دیوانه گذر
همه شب سر بنهادم به دَرَت تا دَمِ صبح
به که گویم که فقط حرمتِ من رفت هدر
#محمدرضا_فتحی
🌷🌷https://eitaa.com/joinchat/2748515104Ceacba52dfb
تو را به چه مانند کنم؟
قَسَم به کهکشان
به کتاب
قَسَم به آسمان
به آفتاب
هیچ !
هیچ یعنی هیچ !
هیچ سروی به بلندای قامتت
هیچ شمشادی به شادابی ات
و هیچ دشتی به وسعتِ سینهٔ سینایت نیست.
باور کن
وقتی خدا قلم برداشت
تا نقشِ تو را ، تا عشق را رقم زند
فقط فرشتهها فرو نیفتادند
و تنها ستارهها سجده نکردندت
بلکه
تاریخ به تعظیمِ تو برخاست
جنگل قیام کرد
عرقِ شرم به پیشانی گلها نشست
ماه در حجاب شد
طاووس به تماشای تو قامت بست
خورشید،برای طلوع، از تو اجازه خواست
آب بیتاب گشت
زمین ، به رقص در آمد
و خاور به خنیاگری پرداخت .
آری همه
حتی خدا هم
شیفته ات شد، عاشقت گشت
و به جذابیت جمالت، انگشتِ تحیّر به دهان گرفت و گفت:
فتبارک الله احسن الخالقین.
تو غزلِ زیبای آفریدگاری
که از لای دیوانش گلچین شدهای
شعر، با تو به کمال رسید
به اوج ، به پختگی
و هنر، تا ابد وام دار توست.
زلفهایت، مثنوی بلندیست که بر درختِ دلِ هر بیدلی چنگ میزند و عاشقانه در آغوشش میکشد
ابروانت ، رنگین کمان را ، حتّی هلال ماه را ، به بندگی گرفته است
و چشمانت جادوگر جهان عشق است.
تو ترانهٔ عریان
و
چکامهٔ چوپانی در دمیدنِ نی
قصیدهٔ روزهای وصالی
و حُسن ختامِ منظومهٔ عظیمِ آفرینش
تو
شعر زیبایی؛
در هر قالبی بنشینی
در هر وزنی در آیی
و در هر بحری جاری شوی.
سلام بر تو
ای
# شعر زیبا
شعر زیبا
شعر زیبا
#محمدرضا_فتحی
🌷🌷https://eitaa.com/joinchat/2748515104Ceacba52dfb
مادرم بوی مریم میداد
عطرِ حوّا
مادرم بوی گندم میداد
عطرِ سیب
مادرم رفت که برگردد
مادرم یک دنیا صداقت داشت
مادرم برمیگردد.
مادرم قبلِ رفتن؛
در باغچهٔ کوچکِ خانهٔ ما
عطوفت کاشت
مهربانی نشا کرد
دانههای عشق پاشید.
مادرم از گونهٔ دیگر بود.
مادرم وقتی لب میگشود
باد میخندید
آب بیتاب میگشت
مینا همه گوش میشد
نسرین میرقصید
و
وقتی به نماز میایستاد
ستاره ، سجده میکرد با او سادگی را
نجابت ، نجوا میکرد پاکی را
و پرستو، پرواز را از او میآموخت.
مادرم باران بود
بارشِ ملایمِ شفقت؛
طراوت داشت
از کلامش عشق میبارید
جاری بود در چشمه سارِ جان
غم را از سینه میشست
دل را شکوفا میکرد
و ریشههای تشنه را سیراب.
مادرم ماه را به بازی میگرفت
آفتاب را نوازش مینمود
شب را به مهمانی نور میبرد
و شکوفه را پُر از شبنمِ شوق میکرد.
مادرم رفت که برگردد
مادرم جز راست نگفت
مادرم برمیگردد.
من اینجا ایستادهام
تا فردا ، تا همیشه
میآید
میدانم
مادرم صداقت داشت
مادرم جز راست نگفت
مادرم رفت که برگردد
مادرم برمیگردد.
#محمدرضا_فتحی
🌷🌷https://eitaa.com/joinchat/2748515104Ceacba52dfb
آی آدمها !
خواهم آمد
خواهم آمد باز با آن اسبِ چوبین
جار زن ، در کوچهٔ اکنون
با یراقی سبز و یالی زرفشان
با دیدگانی تیز
چه گویم...
با دلی آکنده از آمالِ رنگارنگ ؛
چون اَنجیر کوهی
یا که اَفرا
در هوای موسیقی خیزی
که باران میزند نم نم
بر دیوانِ شعرم
بیدرنگ در موسمِ پاییز
با خیالی مخملین
با تمامِ آرمانِ خویش.
مینوازم چنگِ خوش آهنگِ خود را
در چمستانی غریب
پیوسته و یکریز
و دنیای به هم آشفته را
آرام خواهم کرد من
از آنچه بیتدبیر آمد پیش.
صدا در باد میپیچد
صدا با باد میخواند
میدانم .
و میدانم
ندایم میرود بالاتر از ناهید
صدایم میشود همسایهٔ خورشید
و آخر مینشیند باده نوش
در چاهسارِ گوش
و یا شاید
شناگر میشود در چشمهٔ تقدیر.
و خواهم گفت
پی در پی
در آن احوالِ وانفسا
که ماندم با خودم تنها
آی آدمها !
که اینک
شانه بر دیوارِ شک بنهاده اید و جامه را
پُر کردهاید از توده ای تشویش.
من از شهرِ بهاران
شاخههای باور آوردم
و از دشتِ یقین
صد خوشهٔ امید
سبویی شبنم و جامی پُر از باران
و فنجانی
که شد از عاشقی لبریز.
پیاله در پیاله
شعر دارم تازه دم
با طعمی از ایمان.
دوباره در خیابان جار خواهم زد
در آن هنگام
که ماه از آستینِ سادهٔ شب
میرود بالا
آی آدمها ...!
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
بیا با دامنی چین چین و دردم را دمی برچین
که ازچین چینِ دامانت بدل افتاده صدها چین
لبت بادام و خالت دام و زلفت مارِ خون آشام
جبینت ماه و قد، رعنا و چشمانت بلور آجین
رهم تا از رقیبانم ، ز خارستانِ این وادی
گهی با سینه، گاهی آمدم آرام و پاورچین
تو با این دلربایی میدهی جانم یقین بر باد
گمانم از هزاران باغِ گل، کردت خدا گلچین
مرا گفتی کِشم بر لوحِ دل نقشی ز رخسارت
چرا با گیسوانت کردهای بر گِردِ آن پَرچین؟
اگر از چهره برداری ، شبی ناگه نقابت را
درخشان میشود چون چلچراغی آسمان تاچین
به ناخن میتراشم روز و شب دیوارِ هجران را
که در پیرانه سر شاید نهم، لب بر لبی شیرین
اگر نفرین کند نسرین و گر آهی کشد آهو
به آهو گویم احسنتم،به نسرین گویمش آمین
غزل، بر مشقِ عشقم می زند بوسه خدا داند
بدین نیکو سخن گفتن مرا سعدی کند تحسین
اگر عنوان شود اسمت،قلم میرقصد از عشقت
به حرمت اسم اعظم را کنم در گوشِ او تلقین
#محمدرضا_فتحی
🌷@golsher2319🌷
*- بخوانید ...
🚫 غلط ننویسیم ! 🚫
🔍 با خواندن متن زیر تلفظ درست کلمات و معنی صحیح آنها را یاد بگیریم👇.
کلمات و واژه ها با علامت ❌ غلط هستند و کلمات با علامت ✅ صحیح میباشند ...
❌ خواب زَن چپه .
✅ خواب ظن چپه .
ظن : شک و گمان ...
(منظور از خواب ظن : به این معنی است که با شک و گمان به چیزی خوابیده باشی و خواب دیده باشی . نه خواب زن 👩🏻🦰)
❌ گرگ باران دیده .
✅ گرگ بالان دیده .
بالان : تله ای که برای گرفتن و یا کشتن جانوران از آن استفاده میشود ...
(گرگی که از تله های مرگبار زیادی
جان سالم بدر برده باشد)
❌ بعضِ شما نباشه .
✅ به زِ شما نباشه .
بِه : بهتر ، برتر ...
❌ پارسال و پیار سال .
✅ پارسال و پیرار سال .
پیرار : دو سال قبل ...
❌ تخمه ژاپنی .
✅ تخمه جابانی .
جابان : منطقه ای در دماوند هست که در گذشته این محصول را تولید میکرد ! به همین دلیل در زمان های قدیم این محصول به عنوان "تخمه جابانی" شناخته می شد ، که با گذشت زمان کم کم تلفظ آن از تخمه جابانی به تخمه ژاپنی تغییر یافت !!! و عده ای به غلط تصور میکنند که این نوع محصول ، برای کشور ژاپن می باشد ...
❌ پهباد .
✅ پهپاد .
(پ : پرنده - ه : هدایت - پ : پذیر - ا : از - د : دور) پرنده هدایت پذیر از دور ...
❌ آبگوشت و تیلیت .
✅ آبگوشت و تِرید .
❌ ضرب العجل .
✅ ضرب الاجل .
❌ طاق زدن .
✅ تاخت زدن .
تاخت : معاوضه کردن ...
❌ پارس کردن سگ .
(سعی کنید هرگز ، و هیچ کجا ؛ و در هیچ زمانی نگویید ، این سگ پارس میکند ××× چرا که ریشه و اصالت ایرانیِ کلمه ، "پارس" میباشد ؛ و از قدیم "ایرانی" به اسم پارسی شناخته میشد و میشود ؛ و متأسفانه با این اشتباه زیر سوال میرود) ...
✅ پاس کردن سگ .
پاس : نگهبانی ، پاسبانی . سگ پاس میکند ، یعنی مشغول پاس کردن و نگهبانی است . و هر وقت به صدای سگ بگوییم "سگ پاس میکند" ، یعنی دارد با صدایش پاسبانی می کند و نگهبانی میدهد ...
❌ ارْج و قرب .
✅ اجْر و قرب .
❌ فلاکس چای .
✅ فلاسک چای .
❌ جد و آباد .
✅ جد و آباء .
آباء : پدران ...
❌ ظرص قاطع .
✅ ضرس قاطع .
ضرس : دندان ...
❌ راجبِ .
✅ راجع به .
❌ پیشِ قاضی و مَلَق بازی .
✅ پیشِ غازی و معلق بازی .
غازی : بندباز - آکروبات باز ...
پیش آدم آکروبات باز ، معلق بازی نکن
🌷@golsher2319🌷
﴿وَ يَعْلَمُ مَا فِيالْبَرِّ وَالْبَحْرِ﴾
و
میداند هر آنچه را که در خشکی و دریاست!
سورهانعام/ آیه۵۹
خدایی که از همه چیز خبر دارد
چگونه ممکن است از دلِ
ما خبر نداشته باشد؟!
🌷@golsher2319🌷
💠 #حدیث روز 💠
💎 طوبى لِشيعَتِنَا
🔻امام موسی كاظم علیهالسلام:
طُوبى لِشيعَتِنَا ؛
الْمُتَمَسِّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمنا اَلثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَ اللّهِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا يَوْمَ الْقِيامِةِ
❇️ خوش به حال شيعيان ما؛
كه در زمان غيبت قائم ما به دوستى ما چنگ میزنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند؛
آنها از ما و ما از آنها هستيم.
آنها به پيشوائى ما راضى شدند و ما هم به شيعه بودن آنها راضى و خشنوديم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قيامت با ما و مرتبه ما هستند.
📚 بحارالأنوار: ج ۵۱، ص ۱۵۱
•┈┈••✾••┈┈•