●
- ولی امام حـسین
هیچ وقت بھمون نمیگه
- دیدی ؟
من که بھت گفته بودم
همیشه میگه
- نگاه کن ؛ ببین بازم
سر زانــوهاتو زخمی کردی
ولی عـیبی نداره
مـَن کنارتم بابا (: ❤️🩹
همون جایی که آقای ستوده میگه :
یه دفه موقع افطار بغلم کن ، بغلم کن
[خوش اومدید به مهمونی بزرگ حبیب ✨]
شب جمعه که رفتم حرم تا از هنر دستم عکاسی کنم
یهو چند نفر اومدن و با لحجه عربی ابراز علاقه نشون دادن ؛
زیاد متوجه نمیشدم ولی خیلیی خوششون اومده بووود🥺
و درخواست داشتن که ازش عکاسی کنن
✨
چَنــد تا دختر خانوم مهربونم که رد میشدن گفتن که چه نازه و رد شدن رفتن ((((:
.
[ میخواستم بگم که چقدر خوبه آدمایی هستن که با حرفا و کاراشون شون قلبمون رو انرژی افشانی میکنن 😍🥲♥️ ]
●
داشتم فکر میکردم اگه میتونستم گوشهای از دنیارو خودم خلق کنم چه شکلیش میکردم
اینقد گل میپاشیدم همه جا تا به سلیقهی دلخواهم برسه
گل و خیلی دوست دارم ؛ چون کربلاء بوی بهشت و گلاشو میده :))
تنها چیزی ك میتونه این آزرده خاطر بودنم و از بین ببره یه دست گل ِ ..
ولی کاش اون دست گل توی بین الحرمین امام حسین به دستم برسه ؛
گلطوبی 🎀