eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.5هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
9.3هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 دست نوشته حاج قاسم سلیمانی بر کتاب «رادیو» که دربرگیرنده بخشی از خاطرات پرکشش و تکان دهنده سردار محمدرضا حسنی سعدی از دوران اسارت در اردوگاه شماره 4 موصل است. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره رییس‌جمهور از دیدار با حاج قاسم سلیمانی و شهید‌‌‍ ابومهدی المهندس در مناطق سیل‌زده خوزستان ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه: ۳۳۴_۳۳۳ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
💠 قسمت دویست و چهلم «شب های بلند زمستان» ابوالفضل محمدی داستان خانم کلانتری، همسایه فارسی زبانشان در روستای قیدار زنجان، را تعریف کرد که برای صحبت کردن با اهالی روستا و مادر او چه مشکل ها داشته و ابوالفضل از این ناهم زبانی خاطرات شیرینی داشت. حسن مستشرق از زورخانه ای که پدرش مرشد آن بود تعریف کرد و از روزهایی که جلوی مغازه دوچرخه سازی پدر در میدان ساعت ساری تاب رینگ دوچرخه ها را می گرفته. حسین بهزادی داستان پسرک بازیگوشی از روستایشان را تعریف کرد. می گفت: «توی روستای ما پسر بچه ای نشسته بود روی گرجین. گاوا، که گرجین رو می کشیدن و زمین رو شخم می زدن، یه دفعه رم می‌کنن و پسرک می افته بین صفحه های گرجین و سرش اونجا گیر میکنه. پدرش، که برای متوقف کردن گاوا داد و فریاد می کرده، صدای بچه را نمی شنیده که یک ریز می گفته: «باوا ... گاوا ... گرجین ... کله م ...» بعد از آن روز، هر وقت کنار حسین بهزادی می‌نشستم با پنجه ام کله اش را می فشردم و می گفتم: «بگو باوا ... گاوا ... گرجین ... کله م ...» تا نمی گفت ولش نمی کردم. حمید مستقیمی از عملیات بستان و فتح المبین خاطره‌ها داشت و یحیی قشمی از دلواپسی های مادرش، وقتی که شب می افتاده روی جزیره و پدرش هنوز از دریا برنگشته بوده. شبی مجلس خاطره گویی گرم بود که صدای باز شدن در زندان صالح را از جا پراند. برگشتیم به سمت در. مردی حدود چهل ساله را فرستادند داخل. دشداشه سفیدی پوشیده بود که دیگر خیلی سفید نبود. از موهای بلند و و آشفته و ریش انبوهش، که تا روی سینه اش رسیده بود، می شد حدس زد مدت زیادی در زندان دیگری بوده. نشست توی زاویه دیوار. نگاه غمگین و خالی از امیدش را دوخت به پنکه بی‌حرکت، که به سقف زندان چسبیده بود. پلک نمی زد. انگار هیچ یک از ما بیست و سه نفر را دور و بر خودش نمی دید. توی پلاستیکی که وقت آمدن در دستش بود و گذاشته بودش کنار دیوار، چند بسته سیگار داشت که گویی می خواست تا صبح همه شان را دود کند. صالح خیلی زود آمارش را از شاکر گرفت. او چند افسر ارتش عراق را با گلوله کشته و به حکم دادگاه نظامی عراق محکوم به مرگ شده و بنا بود سحرگاه روز بعد اعدام شود. برای ما، در آن سن و سال، خیلی زود بود با یک اعدامی که فقط چند ساعت به پایان عمرش مانده همنشین باشیم. اما شانزده سالگی من و دوستانم پر بود از ثانیه های غم و وحشت. برخلاف همیشه، که با زندانی های عراقی زود دوست می شدیم، به این یکی نتوانستیم نزدیک شویم. ترجیح دادیم او را در آخرین ساعات عمر به حال خودش بگذاریم تا به کودکانش و زنش فکر کند و به زندگی چهل ساله اش که به ایستگاه آخر رسیده بود. شب که از نیمه گذشت برای لحظه‌ای به سینه‌اش استراحت داد و سیگار بعدی را روشن نکرد. در عوض بلند شد، دو رکعت نماز خواند، و باز هم خیره شد به پنکه ای که نمی چرخید. شب دیر وقت، خوابیدیم. صبح که برای نماز بیدار شدیم، خبری از او نبود. رفته بود که رفته بود! ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔷 حکمت ۱۳۴ نهج البلاغه 🔹 لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ. 🔹 دوست، دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتارى، آن هنگام كه حضور ندارد، و پس از مرگ. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📸 تصویری کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی و شهيد القائد عباس اليتامى ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
⚫ مادر شهید هسته‌ای مجید شهریاری صبح دیروز (جمعه) درگذشت. حاجیه خانم «قمرتاج زینعلی» مادر مجید شهریاری شهید هسته‌ای کشورمان که از چند روز پیش با بیماری کرونا درگیر بود صبح دیروز (جمعه) در سن ۷۳ سالگی دار فانی را وداع گفت. ▪️نثار روح پاکشان صلوات ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📸 رئیس‌جمهور و اعضاء هیئت دولت در نخستین روزهای فعالیت دولت سیزدهم صبح امروز (شنبه) با حضور در حسینیه‌ی امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. ۱۴۰۰/۶/۶ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔰 اولین توصیه رهبر انقلاب به دولت سیزدهم: زمان شتابان میگذرد، از هر لحظه این چهارسال استفاده کنید 🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار رئیس‌جمهور و هیئت دولت سیزدهم: من یک توصیه‌ای به همه‌ی مسئولین در دوره‌های مختلف داشتم، به شما هم عرض میکنم این توصیه را، زمان شتابان میگذرد. این چهار سال زود تمام میشود و لذا از هر ساعتی، از هر فرصتی استفاده کنید. نگذارید این وقتی که متعلق به مردم و متعلق به اسلام هست، وقت تضییع بشود و از همه‌ی امکانات، از همه‌ی امکانات زمانی و وقتی استفاده کنید. ۱۴۰۰/۶/۶ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔶تقدیر رهبر انقلاب از سفر آقای رئیسی به استان خوزستان ▪️این کار یک جلوه‌ای از مردمی‌ بودن است رهبر انقلاب در دیدار هیئت دولت سیزدهم: 🔹 یک جلوه‌ مردمی بودن همین رفتن میان مردم و شنیدن بی‌واسطه از مردم است. 🔹 این حرکت بسیار خوب و مستحسنی که دیروز جناب آقای رئیسی انجام دادند که رفتند خوزستان در میان مردم، از آن‌ها شنیدند و با آن‌ها حرف زدند، یک جلوه‌ای از مردمی بودن است. ۱۴٠٠/۶/۶ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔶 سالروز ولادت دُنیا مُشتش‌ را باز کرد شُهدا گل‌ بودند و ما پوچ خدا آنها را بُرد و زمان‌ ما را 🇮🇷 شهید کریم کریمی جلال آبادی 🇮🇷 شهید مسعود کرباسی 🇮🇷 شهید سعید رامین 🇮🇷 شهید مجید ملکی زاده ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📸 شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار شهید رجایی {هفته دولت گرامی باد} ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 درخواست استاد پناهیان از رئیس جمهور: 🔺 دولت جدید کاری کند که سفر اربعین ارزانترین سفر زیارتی شود 🔹 دولت محدودیت های نامعقول برای سفر به عراق را بردارد 🔹 دولت لازم نیست برای سفر اربعین هزینه کند، کافی است موانع را بردارد 🔹 عراقی ها سال گذشته به خاطر عدم حضور ایرانی ها گریه می کردند ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۳۳۶_۳۳۵ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
💠 قسمت دویست و چهل و یکم «خوش خبر» یکی از همان روزها اسیری را از اردوگاه عنبر آوردند پیش ما. اسمش عزیز بود. نمی دانستیم چه کرده که به زندان استخباراتش آورده اند. خودش هم تمایلی نداشت قصه زندگی اش را برای ما بازگو کند. با این حال از حرف‌هایش اوضاع اردوگاه عنبر دستمان آمد. یک روز متوجه شدم عزیز با کنجکاوی خیره شده توی صورتم. پرسید: «تو بچه کجایی؟» گفتم: «چطور؟» گفت: «خیلی به نظرم آشنا می آیی.» گفتم: «بچه کرمان، شهرستان کهنوج.» عزیز گفت: «حسن تاجیک رو می شناسی؟ مثل خودت بچه کهنوجه!» قلبم به شدت شروع کرد به زدن. آیا عزیز واقعا از حسن تاجیک شیر، پسر دایی ام، که قبل از عید خبر شهادتش را برایمان آورده بودند و گفته بودند جنازه‌اش زیر شنی تانک له شده حرف می زد؟ بی صبرانه و البته ناباورانه پرسیدم: «این حسن تاجیک آخر فامیلش چیه؟» عزیز گفت: «حسن تاجیک شیر. ولی بچه ها توی اردوگاه بهش می گن حسن تاجیک.» از خوشحالی فریاد بلندی کشیدم و همه سلول هایم انگار پر شد از شور و شادی. عزیز، وقتی متوجه نسبت خویشاوندی من با حسن شد، گفت: «می گم خدایا چرا چهره‌ ت این قدر برام آشنایه. تو خیلی به حسن شباهت داری. حرف زدنت هم عین خودشه.» بعد برایم تعریف کرد که پای حسن در اثر گلوله از بالای زانو شکسته و مدت زیادی در بیمارستان اردوگاه بستری بوده. خدا را به خاطر زنده بودن حسن شکر کردم و به عزیز سپردم اگر روزی برگشت اردوگاه، قصه من و دوستانم را برای حسن تعریف کند. آن روز اتفاق جالب دیگری هم در زندان افتاد. سر ظهری بود که دو جوان ارتشی را آوردند توی زندان. اول که آمدند راضی به نظر می‌رسیدند. خیلی با افتخار می گفتند که سربازند و به قصد پناهندگی خودشان را به جبهه دشمن نزدیک کرده‌اند و با بالا بردن پرچم سفید تسلیم شده‌اند. چهره حسن مستشرق، وقتی صحبت‌های آن دو نفر را گوش می‌داد، دیدنی بود.... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
💠 حکمت ۳۸ نهج البلاغه ▫️أوحَشُ الوَحشَهِ العُجبُ ▫️وحشتناک ترین تنهایى، خودپسندى است. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
27.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | شهید قاسم سلیمانی در یکی از جلسات با اشاره به خواب یک شهید مدافع حرم که برای مادرش تعریف کرده بود، می‌گوید: همانطور که داعش روی سینه‌اش بود، چشمش افتاد به امام حسین (ع). گفت: «فلانی نترس! هیچ درد ندارد. سر من را هم بریدند» ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
4_5823277935938765525.mp3
2.12M
🔉 پادکست | حاج حسین یکتا: جبهه دوستی و رفاقتاش صادقانه بود، داری یه دوست صادق تو دانشگاه؟ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔰 اخلاص و مجاهدت شهیدان رجایی و باهنر درسی برای همه مسئولین است 🔻 رهبر انقلاب صبح دیروز در دیدار رئیس‌جمهور و هیئت دولت سیزدهم: هفته‌ی دولت مزیّن به اسم شهید رجایی و شهید باهنر است. یعنی به یاد شهادت و نام شهدا مزیّن است. رحمت خدا بر این دو مرد بزرگ، بزرگوار، فعال و سعادتمند به شهادت. حقیقتاً قصد خدمت داشتند، اگرچه زمانشان کوتاه بود، لکن نشان دادند که با اخلاص وارد این میدان شدند و قصد خدمت دارند و روششان روش اسلامی و مردمی و مجاهدت‌آمیز بود. این درسی است برای همه‌ی عناصری که در مسئولیت‌ها هستند. 1400/6/6 ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 استوری | شاه‌کلید رسیدن به شادی، قدرت و اعتماد به نفس 🎙استاد شجاعی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
💠سالروز ولادت 🇮🇷 شهید حسن عبدالهی خبیصی 🇮🇷‌ شهید مهدی محمدی 🇮🇷 شهید مهدی تقی زاده 🔷شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اولین فیلم از لحظه تفحص پدر و پسری که در اغوش هم شهید شدند سردار باقرزاده روايت می‌كند: «... پلاک‌ها را دیدیم که بصورت پشت سر هم است. ۵۵۵ و ۵۵۶ ، فهمیدیم که آن‌ها با هم پلاک گرفته‌اند. معمولاً این‌ها که باهم خیلی رفیق بودند، باهم می‌رفتند پلاک می گرفتند...» ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیشنهاد دانلود | یک پسر ایرانی در آمریکا به یک زن تازه مسلمان آمریکایی میگه مادرم گفته در قرآن خدا نگفته حجاب واجبه! پاسخ زن تازه مسلمان را ببینید. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۳۳‌۷_۳۳۶ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » 🇮🇷 #برگی_از_خاطرات_دلیران 📖 رمان «آن بیست و سه نفر» "خاطرات
💠 قسمت دویست و چهل و دوم «خوش خبر» چهره حسن مستشرق، وقتی صحبت‌های آن دو نفر را گوش می‌داد، دیدنی بود. یکی از جوان‌ها، که نسبت به دیگری کمی نگران به نظر می‌رسید، به ما گفت: «چند روز طول می‌کشه که ما از عراق خارج بشیم؟» حسن مستشرق گفت: «کجا ان‌شاء الله؟» جوان گفت: «اروپا. توی اعلامیه هایی که با هواپیما روی سنگرای ما می ریختن نوشته بودن هر سربازی که تسلیم عراقیا بشه می تونه از عراق آزادانه به هر کشوری که خواست بره. رادیوشون هم هر روز اعلام می‌کرد!» حسن مستشرق گفت: «اتفاقاً هواپیما فقط دو نفر کم داشت. همه منتظر شما دو نفر بودن. خوب شد که اومدید. الان دیگه راه می‌افتن!» جوان فریب خورده فهمید که حسن دستش انداخته است. اندوهگین شد و به تلخی پرسید: «یعنی دروغ بوده؟!» برای آن ها توضیح دادیم چه خبط بزرگی کرده‌اند. گفتیم: «رفتار عراقیا با اسرا بهتر از پناهنده هاست.» یکی شان پرسید: «اهه! مگه می‌شه؟» حسن مستشرق گفت: «آخه رینگو، اینا می‌گن کسی که به کشور خودش خیانت کرده معلومه که به کشور ما وفا نمی‌کنه. کجای کاری داداش من؟» جوان نگاهی به دوستش کرد؛ نگاهی پر از اعتراض و خشم. بعد برگشت به طرف ما و گفت: «به خدا قسم بهش گفتم این حرفا دورغه‌؛ ولی این هی گفت: «نه، بیا بریم تسلیم بشیم. حالا من چه خاکی به سرم بریزم؟» علی‌رضا شیخ حسینی با لحنی ملایم به او گفت: «ببین برادر من، حالا اشتباهیه که کردین. به نظرم بهتره توی بازجویی خودتونِه اسیر جا بزنین، نه پناهنده. این جوری لااقل یه روزی برمیگردین.» روز بعد، آن دو را به جای نامعلومی بردند. قبل از رفتن، صالح متوجه شده بود یکی از آن‌ها توی جیبش رادیوی کوچکی دارد. آن را از او گرفته بود و گفته بود که اگر عراقی‌ها رادیو را ببینند کتک می‌زنند! بیچاره، با کلی خواهش و تمنا، از صالح خواسته بود رادیو را بگیرد و سر به نیست کند. صالح رادیو را داد به ما. رضا امام قلی زاده و حمید مستقیمی شدند مسئول اخبار... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman