📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «دردانه ی کرمان» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل پنجم :روایات سوریه 🔸صفحه:473-472 🔻 ادامه قسمت:264 گروه اول به بالای تل رسید.تل از بالا مانند یک کاسه بود؛انگار یک خاکریز خدایی آنجا بود.تل،از داخل مجهز بود.سنگرهایی زیرزمینی در آن درست کرده بودند.من با بچّه ها داشتم کار می کردم و اصلاً متوجه نشدم که حاج حسین زودتر رفته و به بالای تل رسیده.من هم فوری خودم را رساندم به مرغداری نزدیک تل.《فاتح》را دیدم که جانشین ابوحامد بود.با او برخورد زیادی نداشتم.هروقت حرفش می شد،مرخصی بود؛اما خیلی درباره اش شنیده بودم.فاتح با چهره ی نورانی اش،آن شب خیلی زحمت کشید.بارها و بارها آمد و آب و آذوقه و آجیل با خودش برد بالا تا به بچه های فاطمیونی که بالای تل بودند،برساند.هر دفعه،چهل تا چهل وپنج دقیقه طول می کشید.چندین بار هم همراه چند نفر دیگر از بچّه های فاطمیون آمد و رفت.کنار فاتح رفتم و گفتم《می خوام همراه تون آب بیارم بالا.》.زیرچشمی به من نگاه کرد و گفت《شیخ،تو بالا چه کار داری؟》.گفتم《من اومده ام در کنار بچّه ها مبلغ باشم.》.سرش را تکان داد و گفت《نه!همین جا پایین باش.》.هر چه اصرار کردم،او هم پافشاری کرد و گفت《نه!پایین باش.》.گفتم《حاج حسین بالاست.》.خندید و گفت《خوب!حاج حسین فرق می کنه!اون فرمانده است.تو باید پایین بمونی.》.هر چه اصرار کردم،قبول نکرد.خودش باز با بچه های فاطمیون،آب و خوراکی ها را بالا برد.پای تل،خیلی درگیری بود.خمپاره می آمد.با 23 هم حسابی به طرف ما تیراندازی می کردند.ما هم بیکار ننشسته بودیم و با 23 هایی که داشتیم،به طرف آن ها می زدیم.درگیری خیلی مفصلی بود؛خصوصاً که طرف سمت راست مان دو تلّ فاطمه بودند؛که آن هم در اختیار بچّه های حزب الله بود.مسلحین خیلی به هم ریخته بودند.اوضاع متشنجی داشتند؛چون می دانستند که تسلط بر دو تلّ فاطمه و تلّ قرین،حکم تسلط بر منطقه را دارد و اگر آن ها را از دست بدهند،چندین روستا را باید تخلیه و به طرف کفرناسج عقب نشینی کنند.به سیم آخر زده بودند و مرتب تیراندازی می کردند.شاید از ساعت 1:30 گذشته بود که با فاتح تماس گرفته بودند که《یه جلسه ی فوریه؛باید برگردی عقب.》.در این فاصله،سیّدحکیم که فرمانده یکی از گردان ها بود،مسئولیت پای تل را برعهده گرفت.من و سیّدحکیم،خیلی رفیق بودیم.از این فرصت استفاده کردم و گفتم《سیّدحکیم،کاری نداری؟من هم با بچّه ها می خوام آب و آذوقه ببرم بالا.》. ادامه دارد..... ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🔖 حضرت زینب سلام الله علیها: حضرت محمّد(ص) و حضرت علی(ع)، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروی کنند آن‌ها را از انحرافات دنیوی و عذاب همیشگی آخرت نجات می‌دهند؛ و از نعمت‌های متنوّع و وافر بهشتی بهره مندشان می‌سازند. #ماه_رجب ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

شاعری شغل شریفی ست به شرطی که قلم فقط از شما بگوید وبس...:) ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🎬 کلیپی از شهید مدافع حرم سعید کریمی در مقام رأس الحسین دمشق 🌹شهید کریمی از شهدای اخیر حمله تروریستی صهیونیست ها به دمشق است. #مدافع_حرم #شهید_سعید_کریمی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

◾️ پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت حجةالاسلام والمسلمین شیخ علی ارومیان ✍ بسم الله الرحمن الرحیم درگذشت ابوالشهداء جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ علی ارومیان رحمةالله‌علیه را به خاندان گرامی و همه‌ی همکاران و ارادتمندان ایشان تسلیت عرض میکنم. شهادت سه فرزند برومند ایشان در راه اهداف عالیه‌ی اسلام در کنار فعالیتهای سیاسی و انقلابی آن مرحوم، ذخیره‌های ارزشمندی در دیوان الهی است انشاءالله. خداوند وی را مشمول رحمت و مغفرت خود قرار دهد و با شهدایش محشور فرماید. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۲/۱۱/۸ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

🔰 کــلام‌شهـــید شاهراه وصول به خدا، دل است پس باید کوشید که دل را پاک کرد. و گرد و غبار تعلقات را از دل شست که دلی که در آن تعلقات باشد به خدا وصل نمی‌شود. شهید محمد مسرور🕊 ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman

#گلزار_شهدای_کرمان 🔷حضور آیت الله سیداحمد خاتمی امام جمعه ی موقت تهران در گلزارشهدای کرمان ‌✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman