« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «دردانه ی کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل پنجم :روایات سوریه
🔸صفحه:473-474-475
🔻ادامه قسمت:264
هم رزم شهید:شیخ محمد(ابوصالح)
انگار می دانست قبلا تمام زورم را زده وموافقت فاتح را نگرفته ام؛لبخندی زد وگفت:شیخ ابو صالح،من که زورم بهت نمی رسه؛هرکاری می خوای، بکن.
بدون لحظه ای مکث،تا نظرش عوض نشده،با خوشحالی ازش خدا حافظی کردم.گالن های آب وقدری غذا وآذوقه وسلاح را با چند نفر از بچه ها تا بالای تل بردم.راهش خیلی نفس گیر بود.هر قدمی که بر می داشتم،به فکر فاتح و بچه های فاطمیون بودم ودر دل می گفتم:خدا چقدر اجروثواب می خواد به فاتح ورفقایش بده که چندین وچند بار این راه را بالا وپایین کردند؟!
نزدیک ساعت دو ونیم شب بود که به حاج حسین در بالای تل رسیدم.بعداز سلام وخسته نباشید ایستادم واطرافم را کامل نگاه کردم.تل خیلی بزرگ بود.پستی وبلندی زیادی داشت.بعضی جاهایش بالا بود ومفصل خمپاره می آمد.به فکر پیدا کردن راهی بودیم تا سلاح های سنگین ونیمه سنگین مثل دوشکا،۱۴/۵یا۲۳را برسانیم بالای تل.متاسفانه جاده ای که به بالا راه داشت،به طرف کفرناسج بود که در اختیار دشمن بود.می دانستیم که دشمن،موشک تاو دارد ومی ترسیدیم ماشین های حامل سلاح را حتی درشب با موشک ضد زره بزند.تنها راه،این بود که جاده ای از پشت باز کنیم که به طرف دشمن نباشد.بچه های مهندسی،با لودر،سرگرم زدن جاده شدند.چند متر بیشتر به باز شدن جاده باقی نمانده بود که لودر روی مین رفت واز کار افتاد.لودر دیگری نداشتیم.درآن اوضاع واحوال،این بدترین اتفاقی بود که می توانست بیفتد.
من و حاج حسین رفتیم داخل یکی از سنگرهایی که قبلا آنجا درست شده بود.خیلی خسته بودیم.تا صبح نخوابیدیم.هنوز وضوی نماز مغرب و عشایمان را داشتیم.اذان صبح که شد،پا شدیم نمازمان را خواندیم.نماز که تمام شد،از فرط خستگی افتادیم.شاید حدود یک ونیم تا دو ساعت خواب بودیم.
ساعت نزدیک۷با صدای زیاد خمپاره از خواب بیدار شدیم؛عین باران خمپاره می ریخت.با خمپاره ی۶۰،خیلی دقیق،روی تل را هدف گرفته بودند.بعضی از بچه ها زخمی شده بودند.باز به فکر افتادیم که سلاح های نیمه سنگین وسنگین مان را به هر طریقی که شده،به بالای تل برسانیم.
با حاج حسین به بالاترین قله ی تل قرین رفتیم.با دوربین،دشمن را کامل دید زدیم.کفرناسج را می دیدیم.حدود ۸۰نفر را تخمین زدیم که به طرف ما می آمدند؛حدود۸۰نفر هم به طرف تل فاطمه،بین ما وکفرناسج،مناطق زراعتی بود.
ادامه دارد...
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
🔹خطبه ۷۶ نهج البلاغه
وَ قَالَ (علیه السلام):
رَحِمَ اللَّهُ امْرَأ... دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا...
«خدا رحمت کند، کسی که چون هدایت شود پذیرا باشد...
✓شرح بیشتر در تصویر
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔹من دعای عهد میخوانم بیا
بر سر این وعده میمانم بیا
یه صلوات به نیت فرج میفرستی؟🌱
سلام #امام_زمان (عج)
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
📌#روایت_کرمان
🌿مرد، دست کودکش را گرفت و به سمت موکب خطاط آمد. خطاط پرسید:چه بنویسم؟
مرد نگاهش به مکان انفجار💥 بود.اشکش غلتید، آه کشید و زمزمه کرد(یا حسین)
🌱مرد خطاط نوشت، یا حسین.
📝راوی:رحیمه ملازاده
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔹تصویری از دیدار صبح امروز تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی کشور با رهبر انقلاب. ۱۴۰۲/۱۱/۱۰
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰ویژه برنامهی فرارسیدن دههی مبارک فجر
🎙سخنرانی: استاد شجاعی
⏰زمان: جمعه ساعت ۱۵:۳۰
🔹مکان: گلزار شهدای کرمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
📣 شهادت ۲ پلیس در درگیری با اشرار مسلح
🔸فرمانده انتظامی استان فارس: بامداد امروز در تیراندازی قاچاقچیان مسلح ناشناس به سمت پلیس، ۲ مامور به نامهای سرگرد «رضا شاهسونی» و استواریکم «علی شاهسونی» به شهادت رسیدند و ۴ نفر دیگر هم مجروح شدند.
#اخبار_شهادت
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی:
مهمترین وظیفه دولت بهبود فضای کسب و کار و برطرف کردن موانع آن است
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰آیت الله حقشناس (رحمة الله علیه):
🔹در #ماه_رجب، بلند شو و داد بزن! مبادا داداشجون وقتت را بهبطالت و کارهای بیخود بگذرانی! هرقدر میتوانید بکوشید که توجّه و مراقبه داشته باشید، هر ساعت و دقیقۀ این ماه، غنیمت است.
🔹نام دیگر ماه رجب، شهرالله الاصبّ است. شهر الله الاصبّ یعنیچه؟ فرمودهاند: این ماه، ماهی است که رحمت فراوان در آن، بر بندگان ریزش میکند و خداوند تبارک و تعالی کرامتها و ثوابهایی به آنها عطا میکند که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه حتّی به قلب و خیال کسی خطور کرده است.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ : چرا باید یاد شهدا را زنده نگه داریم؟
🎙 استاد پناهیان به این سوال پاسخ میدهند.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔹كودکان غزه
زیر سرما و باران....
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
♦️ احکام انتخابات
🔹 اگر تحقیق کنیم و به شخص اصلح نرسیم میتوانیم در #انتخابات شرکت نکنیم ؟
( جواب این پرسش را در تصویر مشاهده کنید)
🇮🇷 وعده ما ۳۱ روز دیگر پای صندوق های رای
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
💌 روزهای انتظار
امیرالمومنین(ع) فرمودند:
اِنتَظِروا الفَرَجَ
وَلا تَیأسُوا مِن رَوحِ الله
همواره در انتظار فرج و
ظهور صاحبالزمان(عج)
باشید و ناامیدی از رحمتِ
خدا به خود راه ندهید 🌻
به نیت نزدیک شدن ظهور:
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سه_شنبه_های_امام_زمانی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دیروز| هدیه تولید کننده نوجوان به رهبر انقلاب در حاشیه بازدید چهار ساعته از نمایشگاه توانمندیهای تولید داخل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
✅ آیت الله محمدتقی بهجت (ره):
✍ حزن، دعا و توسل، با تسلیم و رضا به قضای الهی منافات ندارد. نقل شده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در سوگ فرزندش ابراهیم و نیز برای حضرت جعفر و حمزه (سلاماللهعلیهم) گریه کردند، بلکه دستور گریه برای حضرت حمزه در روایات آمده است.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰لبخندجبهه😂
💢نمیدانم تقصیر حاج آقا بود
که نماز را خیلی سریع شروع میکرد
و بچهها مجبور بودند
با سر و صورتی خیس
درحالی که بغل دستی هایشان را
خیس میکردند، خود را به نماز برسانند
یا اشکال از بچه ها بود که
وضو را میگذاشتند دم آخر و
تند تند یا الله می گفتند و
به آقا اقتدا میکردند ....
🔹ومکبّر مجبور بود پشت سر هم
یا الله بگوید و اِنَّ الله معَ الصّابرین…
بنده خدا حاج آقا ؛
هر ذکر و آیه ای بلد بود میخواند
تا کسی از جماعت محروم نماند.
🔹مکبّر هم کوتاهی نکرده،
چشمهایش را دوخته بود به ته صف
تا اگر کسی اضافه شد به جای او
یا الله بگوید و رکوع را کش بدهد...
وقتی برای لحظاتی کسی نیومد
مکبر شاگرد شوفر ماشین بود ظاهراً بنا به عادت شغلیاش بلند گفت:
یاالله نبود …؟؟؟
حاج آقا بریم ....😅
🔹نمیدانم چند نفر توی نماز
زدند زیر خنده 😁
ولی بیچاره حاج آقا را
دیدم که شانه هایش حسابی
افتاده بودند به تکان خوردن… 😂😁
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خوا
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان»
🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا
📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
May 11
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خوا
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «دردانه کرمان»
🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا
🔹فصل : پنجم
🔸صفحه: ۴۷۵_۴۷۷
🔻 قسمت ۲۶۴
این مناطق را با دیوارهای سنگی با ارتفاع حدود دو متر تقسیم بندی کرده بودند. دشمن از این دیوارها استفاده کرده و توانسته بود خود را به ما نزدیک کند. از دور میدیدیم شان؛ ولی سلاحی که در اختیار داشتیم، نمیتوانست آن ها را بزند. حاج حسین با بچههای توپخانه تماس گرفت تا به آن طرف آن ها شلیک کند و جلوی پیش رویشان را بگیرد. آنجا منطقه ی خیلی وسیعی بود و آتشی که از عقب روی آن ها ریخته میشد، آسیبی به آن ها نمیرساند. آن ها دم به دم نزدیکتر میشدند و مسئله حساستر میشد. خمپارههایی که به طرف ما میآمد هم زیادتر میشد. حملههایشان سنگینتر شده بود بچهها به شدت مجروح میشدند. گاهی یکی از بچهها دستش قطع میشد، و کمی بعد، یکی پایش؛ ولی خدا اطمینانی به همه ی بچهها داده بود که هیچ یک حاضر به عقب نشینی نبودند. خدا نکرده اگه یک نفر عقب نشینی میکرد، روحیه ی همه ضعیف میشد. وجود امثال حاج حسین، ابوحامد و فرماندهان دیگر در خط مقدم، خیلی به بچهها روحیه میداد.
ساعت نزدیک ده و نیم، غلام حسین صابری را دیدم. خیلی خسته بود. خیلی تو دل برو و مودب بود. همه دوستش داشتند. معروف بود به افغانی باکلاس. از بس خمپاره اطرافش خورده بود و دچار موج انفجار شده بود، شلوارش پاره شده بود. خندیدم و بهش گفتم آخه تو با این وضعیت؟! پس کجاست اون افغانی باکلاس؟! نگاه کرد و سرش را انداخت پایین. خیلی محجوب بود. دستش را بالا آورد و گفت: ای بابا، چه کنیم، حاج آقا؟! این جوری شدیم.
حاج حسین، زمان وضو گرفتن و دستشویی رفتن خیلی طول میداد. حالا اینجا، بالای تل که حدود دویست نیرو دور تا دور تل که احتمال میدادیم دشمن میآید، کاشته بودیم تا اگر حمله شد، بچهها با آن ها درگیر شوند، گفت شیخ، من باید بروم تجدید وضو. خوب، هر دوی ما از اول غروب برای عملیات هباریه حرکت کرده بودیم، تا ساعت ۱۰:۳۰ دست شویی نرفته بودیم. نماز صبح مان را هم با وضوی مغرب و عشایمان خوانده بودیم. پا شدم و گفتم باشه، حاج حسین! بریم. حرکت کردیم سمت هم غاری که نزدیک نقطه ی فرماندهی بود. در راه، نیروها را میدیدم و سلام میکردیم. همه خسته نباشید می گفتند. روحیه ی بچهها قوی بود. ماشین صوت مان هم مستمر سرودهای انقلابی را پخش میکرد. به غار رسیدیم و تجدید وضو کردیم.
ادامه دارد......
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
🔸رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
صبر چهار شعبه دارد :
✓شوق، ترس، زهد و انتظار
←هر كس شوق بهشت داشته باشد ، از هوا و هوس دست مى كشد.
← و هر كس از آتش بترسد، از حرام ها خود را نگه مى دارد
← و هر كس به دنيا بى اعتنا باشد ، گرفتارى ها را به چيزى نگيرد
← و هر كس منتظر مرگ باشد ، در كارهاى خير بكوشد .
📚معدن الجواهر ص ۴۰
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔸میگفت:
قبلِ اینکه به یاد آقا بیفتی
آقا به یادِ توست... 🌱
«السلامُ علیکَ یا امینَ اللهِ فی ارضِهِ و حُجَتَه علی
عِبادِه، السلامُ علیکَ یا علی ابن موسی الرضا»
#چهارشنبه_های_امام_رضایی 💛
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰 از این حرف که برخی میگفتند «فقط میریم جبهه برای شهید شدن و...» اصلأ خوشش نمی آمد!
به دوستانش میگفت:
(بگید ما تا لحظه آخر، تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت میکنیم، اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آنوقت شهید میشویم.
ولی تا آن لحظهای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم. )
میگفت باید اینقدر با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید پای کارنامه ما را امضا کند و شهید شویم.
#شهید_ابراهیم_هادی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
🔰ویژه برنامهی فرارسیدن دههی مبارک فجر
🎙سخنرانی: استاد شجاعی
⏰زمان: جمعه ساعت ۱۵:۳۰
🔹مکان: گلزار شهدای کرمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
May 11