⚡️مردم سوریه در توییتر با انتشار این تصویر نوشتند:
ای سردار ایرانی کجایی؟؟
سوریه باز به تو نیاز دارد...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#حلب
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
Reza Narimani - Khorde Gereh.mp3
7.76M
🎙️ خورده گره به اسم زهرا(س) شهیدگمنام
#ایام_فاطمیه
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سکانس پایانی
▪️یاران همه رفتند…
افسوس که جا مانده منم💔
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ سخنرانی حاج قاسم بعد آزادسازی یکی از مناطق حلب
◀️ مدافعان حرم پیشروی کردند و الحاضر آزاد شد. چند دقیقه بعد حاج قاسم سوار بر وانتی رفت بین جمعیت اعراب و مدافعین حرم. میان هلهله آنها سخت بود جلوی لبخند خودش را بگیرد.
◀️ وقتی دید نمیتواند وسط آغوشهای باز و بوسهها صحبت کند، جستی زد و روی وانت ایستاد و شروع کرد به عربی صحبت کردن:
◀️ «این پیروزیها از جانب خداوند متعال و به مدد ائمه معصومین(ع) به دست آمده و کسی نباید آن را متعلق به خودش بداند.
◀️ به یاری خدا اینها آغاز پیروزی و سرآغاز تلاش برای نجات تمام مردم و ملت سوریه است.»
#حلب
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
11.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حکم اعدام نتانیاهو و سران رژیم صهیونی باید صادر شود
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رفاقت اینجوریش قشنگه
چهل سال در کنار هم بودن
در کنار هم ماندن
و سرانجام با هم و در کنار هم
پرکشیدن و آسمانی شدن
#گلزار_شهدای_کرمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امام خامنهای حفظهالله:
داعش دوباره هم بیاد نابود می شود
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❗️امیرالمؤمنین(ع) رو برای همین حرفا خونهنشین کردن!
👈 شما آمادگیش رو داری؟!
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من »
✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت « عزیز زیبای من »
📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
🔹فصل چهارم
🔸صفحه:۱۲۴،۱۲۵،۱۲۶
راوی: خانواده محترم شهیدسلیمانی
یک دفعه بی مقدمه پرسید:((زینب حاجی کجاست!؟))
همیشه وقتی حاجی در ماموریت حساسی بود ،اهل خانه نمی گفتند که حاجی نیست .
به لحاظ امنیتی همیشه به هرکسی که زنگ می زد و سراغ حاجی را می گرفت ،می گفتند :((حاجی خونه خوابه ))یا ((توی دفترشه)).
زینب هم طبق عادت همیشه می گفت:
((بابا خونه خوابه ،چطور !؟))
((زینب تو مطمعنی حاجی خونه خوابه!؟))((اره. مگه چی شده !؟))
((ببین درست جواب من رو بده !))
سوال پیچ های او ذهنش را به این سمت برد که حتما به ان ها خبر رسیده حاجی رفته سفر و می خواهند حاجی را پیدا کنند و اورا ببینند .
((خب چی شده مگه !؟چرا اینقدر سوال می کنی !؟))
((تو فقط الان به من درست جواب بده .
مطمئنی حاجی الان خونه ست!؟))
به یک باره نگرانی به سراغش امد .
آخر چرا اینقدر سوال می پرسید !؟مگر چه اتفاقی افتاده بود!؟به نظرش امد موقعیت اصلا عادی نیست .
دیگر نتوانست مثل همیشه ارامش خود را حفظ کند و جواب بدهد با اضطراب گفت :((نه خونه نیست!))
تا زینب این را گفت ،احساس کردنفس آن شخص پشت تلفن بند آمد .
دیگر هیچ صدایی نشنید و یک دفعه تلفن قطع شد .
زینب هاج و واج به گوشی در دستش خیر ه ماند .
سریع خودشان را به خانه رساندند .
تمام ماجرا را برای رضا تعریف کرد .
رضا سعی کرد اورا آرام کند:((حالا چرا این قدر بی قراری !؟بابا که اصلا عراق نیست ،بابا سوریه است!))
((باور کن یه چیزی شده !نگاه کن !هرچی به این شماره زنگ می زنم ،جواب نمی ده .
همین الان داشتم باهاش حرف می زدم .
خب چرا جوابم را نمی ده !؟رضا باور کن یه چیزی شده !))
مگه بار اولمونه !؟مگه با ر اوله شایعه می کنن برای بابا اتفاقی افتاده !؟به دلت بد راه نده !))
زینب موبایلش را با چشمانی که نگرانی در ان موج می زد به سمت او گرفت و گفت :((
ببین توی این کانال زده توی فرودگاه بغداد دوتا ماشین رو منفجر کردن ،چند نفر هم شهید شدن!رضا، من خیلی می ترسم !))
در همین فاصله فاطمه هم خبر را دیده بود .
به همسرش گفت :((وای فرودگاه بغداد رو زدن !حالا بابا چطوری برگرده !؟امشب می خواست برگرده ایران .)) این را گفت و با نگرانی ((به زینب زنگ زد :خبر را شنیدی؟))
((آره دارم پیگیری می کنم .))
((حالا بابا چطوری برگرده !؟ من دارم میام اونجا ،خیلی نگرانم !))
فکرش رفت پیش اتفاقی که چند سال پیش افتاده بود .
اوایل جنگ سوریه که حاجی دائم به انجا می رفت ،خبر پیچید که داعش ،دفتر وزیر دفاع را منفجر کرده است.خبر خیلی زود در فضای مجازی و رسانه ها پیچید .
اعلام کردند هنوز مشخص نیست چند نفر کشته شده اند و چند نفر زنده هستند .کمی بعد خبر رسید حاجی هم در ساختمان بوده و به شهادت رسیده .
بچه ها هنوز از این واقایع باخبر نشده بودند که ساعت ۹ شب شوهر عمه ی بچه ها با منزل انها تماس گرفت .
زینب گوشی را برداشت .
((زینب ،بابات کجاست؟!))
((همین جاست چطور؟!))
((خب خیالم راحت شد .اخه همه جا خبر پیچیده که ساختمون وزارت دفاع سوریه را زدن و حاجی هم شهید شده !ترسیدم!))
زینب این راکه شنید ،تلفن از دستش افتاد . انها می دانستند حاجی همان موقع در دفتر وزیر دفاع سوریه جلسه داشته است .
حاج خانم سریع به سمتش دوید :((چی شده؟ ....کی بود؟.....چی گفت ؟!))
ادامه دارد ....
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
❣️ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام فرمودند:
یا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِراً إِلَّا اللهَ
فرزندم! بپرهیز از ستم بر کسی که غیر از خدا یاوری در مقابل تو ندارد
✅ بحارالانوار ،جلد۷۵, صحفه ی ۳۰۸
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman