eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.5هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
9.2هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
♡ ساڪ شهید رو ڪه از جبهه آوردند، پشتش نوشته شده بود : " اگر آن ترڪ شیرازی بدست آرَد دل ما را .. به خال هِندویش بخشم سر و جان را ؛ نه چون حافظ، ڪه میبخشد سمرقند و بخارا را " ♡ #شهید_عبدالحسین_ذوالغیاث #تابلو_نوشت🐞 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
🌸 مادر شهید می‌گفت: علی به نمازش اهمیت می‌داد؛ به خانواده های بی بضاعت رسیدگی می‌کرد و با همه خوش رفتار بود. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🌸 #گلزار_شهدای_کرمان مادر شهید می‌گفت: علی به نمازش اهمیت می‌داد؛ به خانواده های بی ب
🌿 و چه ظلمی است که انسان، خانه موقت دنیوی‌اش را بر خانه دائمی آخرتش ترجیح دهد و به جای آبادی خانه اخروی‌اش، به آبادی زندگی و خانه این جهانَش بپردازد! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🌿 #گلزار_شهدای_کرمان و چه ظلمی است که انسان، خانه موقت دنیوی‌اش را بر خانه دائمی آخرت
🍂 زرتشتی بود و زرتشتی زاده. مسلمان شد و شیعه. حافظ قرآن شد و نهج البلاغه و معلم قرآن بچه شیعه ها... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🍂 #گلزار_شهدای_کرمان زرتشتی بود و زرتشتی زاده. مسلمان شد و شیعه. حافظ قرآن شد و نهج ا
#تابلو_نوشت 🦋 #گلزار_شهدای_کرمان « وارد خانه شد. مهمان داشتیم که گرم صحبت بودند. مرتضی بعد از مکث کوتاهی، رفت داخل انباری توی حیاط و در رو بست. رفتم دنبالش و بهش گفتم: چرا نیومدی بشینی؟! گفت: مگه ندیدی داشتن غیبت میکردن؟! همینجا میشینم. اگه میخوای من بیام، بگو دیگه غیبت نکنن.» #شهید_مرتضی_ضیاء_علی 🌹شهید امر به معروف و نهی از منکر 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🦋 #گلزار_شهدای_کرمان « وارد خانه شد. مهمان داشتیم که گرم صحبت بودند. مرتضی بعد از مکث
🍃 فرستاده بودمش مکتب خانه؛ ولی با سن کمی که داشت ، قرآن را با معنی برایم می‌خواند. می‌گفت: باید کلام را خوب یادبگیرید تا هروقت جایی آیه ای از خواندید، بتوانید معنی آن را هم برای دیگران بگویید! ☺️ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🍃 #شهید_محمد_جواد_یزدانی ‌فرستاده بودمش مکتب خانه؛ ولی با سن کمی که داشت ، قرآن را با
🌱قسمتی از وصیت‌نامه شهید: ۱.دست از راه و خط امام برندارید و برای بقای عمر رهبرمان خامنه ای و سلامتی او دعا کنید. ۲.ظلم را سرکوب نمایید و نگذارید فرصت طلبان خون شهیدان را پایمال کنند.✊ ۳.وقتی شهید شدم، پدر و مادر ، همسر و فرزندانم در مسجد شکر و [طلب] مغفرت نمایند که ان شاءالله بهشت از آنِ صابرین داغ دیده است. خداحافظ! به امید دیدار در آخرت.. از شما دارم التماس دعا 🤲 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت #شهید_محمد_علی_عسکر_پور 🌱قسمتی از وصیت‌نامه شهید: ۱.دست از راه #امام و خط امام برندار
پدر شهید گفت: بعد از هفت شبانه روز که از رضا گذشت، جنازه را آوردند. از رضا خواستم مقداری از خونَش را جهت تقدیم به حضرت مهدی(عج) هدیه بدهد؛ همان زمان ، از جای زخم(کتف) خون بیرون آمد...انگار که قلب می‌زند!❤️ مقداری از این خون به پارچه سفید آغشته شد تا تقدیم به منتقم گردد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت #شهید_رضا_دادبین پدر شهید گفت: بعد از هفت شبانه روز که از #شهادت رضا گذشت، جنازه را آ
⭐️ ماه رمضان بود. محسن از مدرسه آمد و گفت: مادر! میخواهم به جبهه بروم. با تعجب گفتم: مادر جان، حداقل صبر کن افطار شود بعد برو. گفت: نمی‌شود، ساعت۳ حرکت است؛ امام فرموده : "اگر یک نفر هم در خانه باشد، باید به جبهه برود." 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت ⭐️ #شهید_محسن_یزدانی ماه رمضان بود. محسن از مدرسه آمد و گفت: مادر! میخواهم به جبهه برو
🍁 پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم! به دخترم‌ دروغ نگویید؛ نگویید من به سفر رفته ام..نگویید از سفر بازخواهم گشت. نگویید زیباترین هدیه را برایش به ارمغان خواهم آورد. به دخترم واقعیت را بگویید! بگویید به خاطر آزادی تو، هزاران خمپاره دشمن سینه پدرت را نشانه رفته اند.🔥 بگویید خون پدرت بر تمام مرزهای غرب و جنوب کشورش پریشان شده است. بگویید موشک های دشمن، انگشتان پدرت را در سومار دست های پدرت را در میمک پاهای پدرت را در موسیان سینه پدرت را در شلمچه چشمان پدرت را در هویزه حنجره پدرت را در ارتفاعات الله اکبر خون پدرت را در رودخانه بهمنشیر و قلب پدرت را در خونین شهر پرپر کرده اند. اما ایمان پدرت در تمامی جبهه ها می‌جنگد.✊ به دخترم واقعیت را بگوبید.. بگذارید قلب کوچک دخترم ترک بردارد و نفرت همیشه ای از در آن بدواند. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🍁 #شهید_محمد_شیخ_شعاعی پیامی به همسر گرامی و والدین ارجمندم! به دخترم‌ دروغ نگویید؛ ن
هر انسانی در زندگی و سایر امور دنیوی‌اش، همواره دچار مشکلات و گرفتاری هایی است که باید آن ها را از سرِ راه خود بردارد و بتواند بر تمامی آن ها فایق آید ؛ و عملی کردن این کار میسر نمی‌شود مگر با "تفکر و تعقل" . 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت ⚜ #شهید_عنایت_الله_سجادی_نیا هر انسانی در زندگی و سایر امور دنیوی‌اش، همواره دچار مشک
🌠 چند روزے مرخصے گرفت و به ڪرمان رفت.. وقتی برگشت، گفتم: چه زود برگشتے ! ڪارهایت تمام شد ؟ گفت: دفعه قبل از طرف اعزام شده بودم و برحسب وظیفه آمده بودم و این برایم عذاب آور بود .. لذا به ڪرمان رفتم و با سپاه تسویه حساب ڪردم و حالا آزادِ آزاد هستم و به میل و اختیار خودم آمده ام .☺️ گفت: میخواهم حضورم در جبهه براے "خدا" باشد؛ نه بخاطر انجام وظیفه ! 📷تصویری از شهید محمدحسینی در کنار رهبری معظم انقلاب 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت🌠 #شهید_علی_اکبر_محمد‌_حسینی ✧ چند روزے مرخصے گرفت و به ڪرمان رفت.. وقتی برگشت، گفتم: چ
💎 با بچه های توی آب بودیم که یک مار آمد به طرفمان.😥 رو کردم به احمد آقا و گفتم : « احمد آقــا ! مار می‌خواهد ما را بزند؛ چه کار کنیم؟ » احمد آقا گفت: نه! کاری به ما ندارد، حرکت کنید. مار آمد تا دومتریِ ما و خیره شد به ما. کمی که جلوتر آمد، احمد آقا با انگشت زد روی آب و گفت: بــرو.. مار برگشت توی خشکی و رفت زیر یک بوته خوابید. ما که از آب آمدیم بیرون، مار دوباره برگشت توی آب..! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 💎 با بچه های #غواص توی آب بودیم که یک مار آمد به طرفمان.😥 رو کردم به احمد آقا و گفتم :
#تابلو_نوشت 🍁 افتخار می‌کنم به شیر پاکی که مادرم بهم داد که امروز در راه اباعبدالله قدم گذاشته ام؛ تا در روز #ظهور ، سرباز #امام_زمان (عج) باشم و انتقام خون شش ماهه سیدالشهدا را بگیرم✊ و از شما جوانان عزیز می‌خواهم این راه را ادامه بدهید. #امام_حسین (ع) رفت که اسلام زنده بماند. ما رفتیم که حرم جای "حرامی" نشود! 📎فرازی از وصیت نامه شهید #شهید_عجب_گل_غلامی (از شهدای تیپ #فاطمیون ) 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🍁 افتخار می‌کنم به شیر پاکی که مادرم بهم داد که امروز در راه اباعبدالله قدم گذاشته ام
🌹 « »علاقه خاصی به این شعر داشتند و آن را با دست خط خود در ابتدای آلبوم عکسشان نوشته بودند. بعد از شهادتشان، به طور کاملا اتفــاقی و بدون اطلاع کسی از این موضوع، این شعر را بنیاد شـهید بر روی قبر ایشان حـک میکند: ما در ره عشق، نقض پیمان نکنیم گر جان طلبـد، دریغ از جان نکنیم گـر دنـــیا زِ یــزیــد لبــریــز شـود ما پشت‌به سالارشهیدان(ع)نکنیم 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 🌹 « #شهید_محمد_حسین_عدالتخواه »علاقه خاصی به این شعر داشتند و آن را با دست خط خود در ا
🏷 به خاطـر مشکلاٺ پادگان آموزشے ناراحٺ بودم و با خانواده ام با ٺندے رفٺار مے کردم. نصرالله از این موضوع خبردار شد و به من گفٺ: «هروقٺ احساس ناراحٺے کردے و عصبانے شدے، اول سعے کن به یادخدا باشی و بعد؛ دسٺٺ را روے قلبٺ بگذار و سه مرٺبه سوره "والعـصر" را بخوان؛ آن وقٺ آرامش پیدا مے کنے. » بارها نصیحٺش را تجربه کردم و موفق شدم. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🏷 #تابلو_نوشت به خاطـر مشکلاٺ پادگان آموزشے ناراحٺ بودم و با خانواده ام با ٺندے رفٺار مے کردم. نص
اگر کاری انجام میدهید، برای خدا باشد و هدفتان خدا باشد. حرف های امام را گوش داده و دستورات او را عمل کنید..؛ و هرکس که از فرمان و دستورات امام تخلف کند،به خوبی بداند که این لیاقت را ندارد؛ چون اگر (عج) هم ان شاءالله بیاید و فرمان و دستوری بدهد، این افراد نمیتوانند انجام وظیفه نمایند. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
⚜ #تابلو_نوشت #گلزار_شهدای_کرمان اگر کاری انجام میدهید، برای خدا باشد و هدفتان خدا باشد. حرف های
خواهران عزیزم! پیام خون من، شماست. و این را به تمام خواهران حزب الله سفارش می‌کنم. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت #شهید_محمد_علی_دیندار ●خواهران عزیزم! پیام خون من، #حجاب شماست. و این را به تمام خواه
‌ 🌺 توی پادگان منتظر یکی از بودیم برای سخنرانی. همین که مسئول رسید، راننده پیاده شد و در خودرو رو برای ایشون باز کرد. ناگهان محمود گفت: « حاج آقا ببخشید، میشه برگردید توی ماشین و در رو ببندید؟! » وقتی اون مسئول نشست، محمود به آرامی به او گفت: « ما کردیم تا برای کسی در ماشین رو باز نکنیم. لطفا خودتون در رو باز کنید و پیاده شید.» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
‌ 🌺 #تابلو_نوشت #شهید_محمود_اخلاقی توی پادگان منتظر یکی از #مسئولین بودیم برای سخنرانی. همین که
💟 اون زمان کمتر کسی بود که نخونه. پیش خودم می گفتم: « این چه جور پاسداریه که نماز شب نمی خونه!! حتی برای هم ما باید بیدارش کنیم! » یک شب، زودتر از وقت همیشگی از خواب بیدار شدم؛ دیدم فرخ داره نماز شب می خونه..😳 دور از چشم بیدارِ همه... نکته جالب اینجا بود که لباس تنش بود و بعد از نماز، اونو تا زد و سرِ جاش قرار داد و خوابید. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت 💟 #شهید_فرخ_یزدان_پناه اون زمان کمتر کسی بود که #نماز_شب نخونه. پیش خودم می گفتم: « ای
♦️ همراه محمدحسین به رفتیم و محمدحسین در یکی از قبور که برای تدفین آماده شده بود، خوابید و گفت: از من عکس بگیر😇 من هم گرفتم. محمدحسین در بعد شد و دقیقا در همان قبر دفن شد! 📷این همان عکس است. 🕊 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
♦️ #تابلو_نوشت همراه محمدحسین به #گلزار_شهدا رفتیم و محمدحسین در یکی از قبور که برای تدفین #شهدا
🔰 💠 دیدم به یک پوکه تانک وَر می رود. کنجکاو شدم؛ متوجه شدم یک مرغ داخل پوکه است. سوال کردم: این چیه؟😟 گفت: 《دیشب برای شناسایی رفته بودم ، این مرغ را از سنگر ها آوردم؛ دوستان باور نمی کردند که تا پشت خط رفته ام، برای اینکه ثابت کنم،این مرغ را با خودم از آنجا آورده ام.》 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🔰 #تابلو_نوشت 💠 #شهید_محمود_انجم_شعاع دیدم به یک پوکه تانک وَر می رود. کنجکاو شدم؛ متوجه شدم یک م
🌷🌷 نیمه های شب بود که با صدای گریه محمدتقی ازخواب بیدار شدم. توی رختخوابش دراز کشیده بود و اشک می‌ریخت.😭 پرسیدم: چرا گریه می کنی؟ همانطور که اشک می‌ریخت گفت: به یاد (عجل الله)افتادم؛ دلم برای آقام تنگ شده❤️ خوابم نمیبره.😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت #شهید_محمد_تقی_ابو_سعیدی 🌷🌷 نیمه های شب بود که با صدای گریه محمدتقی ازخواب بیدار شدم.
🌿 وقتی کسی می‌کرد، برای گوشزد کردن به او ، لب خود را می گزید. این حرکتش باعث شده بود هر وقت کسی غیبت می کرد، همه لب هایشان را می گزیدند و بدینگونه، فرد از کار اشتباهش مطلع می‌شد.👌 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#تابلو_نوشت #شهید_مهدی_پرنده_غیبی 🌿 وقتی کسی #غیبت می‌کرد، برای گوشزد کردن به او ، لب خود را می گز
🔸 🔸 گزارش شناسایی را که دادم، پرسید: "خودت به سیم خاردار دست زدی؟ " گفتم: "نه ؛ اما تا نزدیکش رفتم." پرسید: "چقدر تا سیم خاردار دشمن فاصله داشتی؟ " گفتم: "دو ، سه متر" با ناراحتی گفت: "اگر توی این فاصله مین گذاشته باشند و شب اتفاقی بیفتد ، چه کسی جوابگو می‌شود؟ " دست آخر ، خودش برای شناسایی مواضع عراقی ها رفت و تا به سیم خاردار دست نزد، خیالش راحت نشد. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @GolzarShohada_Kerman