eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.5هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
9.3هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضرت زهرا(س) الگوی خدمت بی‌منت به نیازمندان ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیره ی زندگی شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده... 🕊 شهید غلامرضا لنگری زاده ارادت زيادی به حضرت زهرا سلام علیها داشتند. 🔹اوایل زندگیشون من ازش سوال کردم غلامرضا تو چرا اومدی در خونه برای خواستگاری خواهر من؟ گفت: چون من می خواستم مَحرم حضرت زهرا سلام الله عليها باشم، اومدم خواستگاری دختر سیده ای اومدم در خونه ی سادات رو زدم خواستم داماد سادات باشم. ♦️راوی حجت الاسلام تاج الدینی برادر خانم شهيد غلامرضا لنگری زاده... تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
📸دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) برای شهادت حضرت زهرا 🔹به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها از جدیدترین دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) رونمایی شد. تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ایام شهادت غریبانه ام ابیها حضرت فاطمه الزهرا(س) بر تمامی شیعیان جهان تسلیت باد. ▪️چه غریبانه فریاد می زند بغض های کودکی، در پساپس کوچه های مدینه، مظلومیت مادرانه ی مادری را که گرفتار سیلی وغیض جاهلانه ی مردم دورانش گشته...... 📹 سیاه‌پوش عزایت گشته ایم ما خادمان، خادم کوی مادرانه ات....🥀 تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
💠 ارادت شهید محمدرضا تورجی زاده به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات ✍️داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم: برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟ تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت. یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد. نقطه ضعفش را می دانستم. گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم. از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر. 🎙راوی: سید احمد نواب ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مرثیه‌ی شهید حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد کافی(ره) در مصیبت حضرت زهرا(س) ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
enc_16413967819156913919382.mp3
3.49M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ㅤㅤ ◁ ㅤ❚❚ㅤ▷   ㅤ 🎧 صاحب قبر بی نشون💔 سلام مادر✋🏻 🎤 مداح : رسولی تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطراتی از بسیحی با روایتگری جناب آقای عبدالعلی زاده ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
🎥 عصر امروز | حال و هوای گلزار مطهر شهدای کرمان ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷اسـم‌زَهـرا؛بویِ‌جنّت‌میدهَـد °یادِاوبَـرما؛سعـادَت‌میدهَـد يـٰامَولاٰتي‌يـٰافاطِمَـةُ‌اَغيثينـي 🎙حاج مهدی رسولی ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
✍خاطره حاج آقا قرائتی از فرزندشان 🔹بچه‌ام کوچک بود، از من بیسکوییت خواست. گفتم: امروز می‌خرم. وقتی به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. بچه دوید جلو و پرسید: بابا بیسکوییت کو؟ گفتم: یادم رفت. بچه تازه به زبان آمده بود، گفت: بابا بَده، بابا بَده. 🔹بچه را بغل کردم و گفتم: باباجان! دوستت دارم. گفت: بیسکوییت کو؟ دانستم که دوستی بدون عمل را بچه سه‌ساله هم قبول ندارد. چگونه ما می‌گوییم خدا و رسول و اهل‌بیت او را دوست داریم، ولی در عمل کوتاهی می‌کنیم؟ ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
💢 مسابقه فراخوان جذب ایده 🔸 ستاد برگزاری بزرگداشت چهارمین سالگرد شهادت سردارسلیمانی و یارانش با توجه به مقارن شدن ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) وشهادت سردار دلها در یک روز ،اقدام به مسابقه فراخوان جذب ایده جهت هرچه با شکوه تر برگزار نمودن مراسم دارد. 🔸لذا شما می توانید ایده های خود را تا تاریخ ۱۵ آذر به ادمین مسابقه کانالهای زیر ارسال بفرمائید. 🆔 @golzarkerman ✅️ @vaslekhooban 🔸 به قید قرعه به ۴ نفر جوایز نفیسی اهدا می گردد. تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📸 پخش بسته فرهنگی و برپایی نمایشگاه به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها توسط خادمین گلزار شهدای کرمان ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خ
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خ
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «دردانه ی کرمان» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل پنجم : روایات سوریه 🔸صفحه: ۳۳۸-۳۳۷-۳۳۶ 🔻ادامه قسمت: ۲۰۴ ابوحسین ، برای نیروها سخنرانی کرد. من هم برایشان ترجمه کردم. ابوحسین ،آخر حرف هایش گفت «من زودتر از شما عازم ام. هرکس می خواد ،به ما ملحق بشه. ». نیروها همه یکصدا می زدند «ما شما را تنها نمی ذاریم. ما با شما می آییم !». تا آن زمان دستور بود که روحانی ها در عملیات ها شرکت نکنند. به ابو حسین گفتم «من می خوام با نیروها بیام جلو. ». ابوحسین ،چون آن شب سخنرانی حماسی کرده بودم و حرف هایم در روحیه ی بچّه ها اثر گذاشته و خودش هم از سخنرانی ام خوشش آمده بود ،رفت توی فکر !می ترسیدم جواب نه بدهد ! قبل از این که جوابی بدهد ،گفتم «اگه اجازه ندین، من با همین نیروهای ارتش می آم و خودم را به اون ها ملحق می کنم !». باخنده گفت «همه تون دیوونه اید !باشه. تو هم بیا. ». نگاهی بهم کرد و این بار گفت «نه !صبر کن!تو برو با ابو زینب. ». خوشحال شدم. گفتم «باشه. ». به ابو زینب سفارش کرده بود که «حواست به شیخ باشه…». با ابو زینب سوار ماشین شدیم و شبانه به سمت ازرع حرکت کردیم. شهر ازرع هنوز در دست نیروهای ارتش بود. بین راه ،ماشین های ارتشی اعم از نفربرها، تانک ها، خودروهای زرهی و…را می دیدیم که به عقب بر می گشتند. همچنین به نیروهای پیاده ای برخوردیم که از نظر روحی بسیار کم آورده بودند؛ خصوصاً که شایع شده بود فرماندهان بهشان خیانت کرده اند. شب به شهر ازرع رسیدیم وارد منطقه ای نظامی شدیم که زیر نظر یکی از فرماندهان ارتش سوریه بود. نیروها را مستقر کردیم و رفتیم داخل مرکز. حاج حسین را آنجا دیدم. اوّلین برخورد من با حاج حسین ،توی جلسه ای در دانشگاه،در حد یک سلام بود. هنوز شناختی از ایشان نداشتم. تازه آنجا فهمیدم که حاج حسین، مسئول محور آنجاست! جلو رفتم وخوش و بشی با او کردم. شب، حاج حسین به ابو زینب گفت که «بیا بریم به موقعیت کهرباء یه سر بزنیم. اونجا اوضاع خیلی خطرناکه!». من هنوز نمی دانستم کهرباء چه اوضاعی دارد ! باهم رفتیم سمت ماشین. ابو زینب و حاج حسین ،جلوی ماشین، و من هم عقب نشستم. آن شب،حالم بد بود؛حالت تهوع داشتم ؛ولی آن قدر جذب حرف زدن حاج حسین شده بودم که حال خودم را فراموش کردم. حاج حسین می گفت : دشمن که حمله کرد ،روحیه ی بچّه های ارتشی بسیار ضعیف بود و داشتند عقب نشینی می کردند. ماشین تویوتا رو کنار جادّه پارک کردم و پیاده شدم. ادامه دارد… ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔹 سلام حضرت مادر 🔺السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللّٰهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman