گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خ
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت «دردانه ی کرمان»
🔸خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا
🔹فصل پنجم: روایات سوریه
🔸صفحه:۳۳۶-۳۳۷-۳۳۸
🔻ادامه قسمت:۲۰۴
ابوحسین، برای نیروها سخنرانی کرد. من هم برایشان ترجمه کردم. ابوحسین، آخر حرف هایش گفت «من زودتر از شما عازم ام. هرکس می خواد ،به ما ملحق بشه. »
نیروها همه یکصدا می زدند «ما شما را تنها نمی ذاریم. ما با شما می آییم !».
تا آن زمان دستور بود که روحانی ها در عملیات ها شرکت نکنند. به ابو حسین گفتم «من می خوام با نیروها بیام جلو. »
ابوحسین ،چون آن شب سخنرانی حماسی کرده بودم و حرف هایم در روحیه ی بچّه ها اثر گذاشته و خودش هم از سخنرانی ام خوشش آمده بود ،رفت توی فکر !می ترسیدم جواب نه بدهد !قبل از این که جوابی بدهد ،گفتم «اگه اجازه ندین، من با همین نیروهای ارتش می آم و خودم را به اون ها ملحق می کنم !» باخنده گفت «همه تون دیوونه اید !باشه. تو هم بیا. »
نگاهی بهم کرد و این بار گفت «نه !صبر کن!تو برو با ابو زینب. ».
خوشحال شدم. گفتم «باشه. » به ابو زینب سفارش کرده بود که «حواست به شیخ باشه…».
با ابو زینب سوار ماشین شدیم و شبانه به سمت ازرع حرکت کردیم. شهر ازرع هنوز در دست نیروهای ارتش بود. بین راه ،ماشین های ارتشی اعم از نفربرها،تانک ها،خودروهای زرهی و…را می دیدیم که به عقب بر می گشتند. همچنین به نیروهای پیاده ای برخوردیم که از نظر روحی بسیار کم آورده بودند؛خصوصاً که شایع شده بود فرماندهان بهشان خیانت کرده اند.
شب به شهر ازرع رسیدیم وارد منطقه ای نظامی شدیم که زیر نظر یکی از فرماندهان ارتش سوریه بود. نیروها را مستقر کردیم و رفتیم داخل مرکز.
حاج حسین را آنجا دیدم.
اوّلین برخورد من با حاج حسین ،توی جلسه ای در دانشگاه،در حد یک سلام بود. هنوز شناختی از ایشان نداشتم. تازه آنجا فهمیدم که حاج حسین،مسئول محور آنجاست!
جلو رفتم وخوش و بشی بااو کردم. شب،حاج حسین به ابو زینب گفت که «بیا بریم به موقعیت کهرباءیه سر بزنیم.
اونجا اوضاع خیلی خطرناکه!» من هنوز نمی دانستم کهرباءچه اوضاعی دارد !
باهم رفتیم سمت ماشین.
ابو زینب و حاج حسین ،جلوی ماشین،و من هم عقب نشستم. آن شب،حالم بد بود؛حالت تهوع داشتم ؛ولی آن قدر جذب حرف زدن حاج حسین شده بودم که حال خودم را فراموش کردم. حاج حسین می گفت :
_دشمن که حمله کرد ،روحیه ی بچّه های ارتشی بسیار ضعیف بود و داشتند عقب نشینی می کردند.
ماشین تویوتا رو کنار جادّه پارک کردم و پیاده شدم.
ادامه دارد…
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
May 11
💢 مسابقه فراخوان جذب ایده
🔸 ستاد برگزاری بزرگداشت چهارمین سالگرد شهادت سردارسلیمانی و یارانش
با توجه به مقارن شدن ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) وشهادت سردار دلها در یک روز ،اقدام به مسابقه فراخوان جذب ایده جهت هرچه با شکوه تر برگزار نمودن مراسم دارد.
🔸لذا شما می توانید ایده های خود را تا تاریخ ۱۵ آذر به ادمین مسابقه کانالهای زیر ارسال بفرمائید.
🆔 @golzarkerman
✅️ @vaslekhooban
🔸 به قید قرعه به ۴ نفر جوایز نفیسی اهدا می گردد.
تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 Story | Martyr Haj Qasim Soleimani: If they complimented me and said "Malek Ashtar" and I believed it; I fall But if I am humbled within myself, God will make me great...
📹 استوری | شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر از من تعریف کردند و گفتند «مالک اشتر» و من باورم شد؛ سقوط میکنم. اما اگر در درون خودم ذلیل شدم، خداوند مرا بزرگ میگرداند...
#baghdad
1.20
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم✋
صبحت بخیر آقای غریبم💚
در رَگِ غیرَتِ مَن دَرد اگر جارے بود
گریہهاے منِ دلتَنگ اَگر کارے بود
صُبح برگشتنتان دیر نَباید مےشد
در قُنوت من اگر خواهِش بسیارے بود
یـابـنالحسن
دیر نباید می شد ...
🔻العجل یا مولانا یا صاحب الزمان
#امام_زمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
⭕️آن وقتی که هیچکس در میدان نمیماند، او می ماند. آن وقتی که هیچکس به میدان قدم نمی گذاشت، او می گذاشت.
🔹آن وقتی که سختی ها مثل کوه های گران، بر دوش مبارزان و مجاهدان فیسبیلاللّه سنگینی می کرد، قامت استوار او بود که به دیگران دلگرمی می بخشید.
🔻به مناسبت سالروز #جنگ_جمل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
Rafiei_hekayat_107_231214.mp3
2.27M
🎧 سخنرانی | حجت الاسلام رفیعی
🔻به مناسبت سالروز جنگ جمل
#جنگ_جمل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 ماشاءالله به این خطابهی قراء
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
☑️ كان رَجُلاً يعيشُ فيالدنيا
وهو ليس فيالدنيا
♥️حاجقاسم
مردی بود که در دنیا زندگی میکرد
اما اهلِ دنیا نبود...
#آسيدحسنآقانصرالله
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
💢 پیکر شهیدی که اشتباهی در گلزارشهدای کرمان به خاک سپرده شد ...
🔸شهید «ابراهیم ابراهیمی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. پیکر این شهید گرانقدر به شکلی اشتباهی به گلزار شهدای کرمان منتقل و به خاک سپرده میشود.
🔸شهید ابراهیم ابراهیمی در سال ۱۳۳۲ در شهر کرج در خانواده ای بسیار مذهبی و مؤمن چشم به جهان گشود.
🔸در سال ۱۳۵۹ با اصابت ترکش خمپاره در منطقه سر پل ذهاب به شهادت می رسد و پیکر پاکش به صورت گمنام به کرمان فرستاده و در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.
🔸بعد از هشت ماه شهید به خواب مادرش می آید که در گلزار شهدای کرمان به خاک سپرده شده با پیگیری های انجام شده صحت آن تأیید می شود.
🗓امروز سوم آذر ماه مصادف است با سالروز شهادت شهید ابراهیمی
🔻نثار روح مطهر شهید صلوات
🪧آدرس مزار مطهر شهید ابراهیمی:
(قطعه ۱ردیف ۶ شماره ۵۲)
#سالروز_شهادت
#شهید_ابراهیم_ابراهیمی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
♦️از قشنگیهای حرف زدن
با امام زمان (عج) اینه که
لازم نیست منظورت رو
براش توضیح بدی مگه نه...؟
#امام_زمان
#جمعه_های_دلتنگی
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸گزارش تصویری | برگزاری ویژه برنامه ی یک و بیست، نیمه شب جمعه لحظه شهادت حاج قاسم و یاران وفادارش...
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman