eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.8هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
8.7هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پلیسی که با شهادتش جان چند نفر را نجات داد... ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
📣 ۶ نفر از مجروحان حمله تروریستی کرمان به دستگاه تنفسی متصل هستند رئیس اورژانس کرمان: 🔸تعداد کل مجروحان حادثه تروریستی گلزار شهدا ۲۸۴ نفر بوده است؛ تا ساعت ۶ صبح امروز (شنبه) از ۲۵ مجروح بستری در بیمارستان‌ های کرمان ۶ نفر برای ادامه حیات، نیازمند اتصال به دستگاه‌ های تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) هستند. ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
💠 زندگی به سبک شهید حاج یونس زنگی آبادی 🔹وقتی به معراج شهدا رفتیم روی جنازه را که باز کردند به جای سر حاجی پاهایش بود من پارچه را کنار زدم پاهای حاج یونس بود... 🔹️ همیشه به شوخی به من می گفت هر وقت من شهید شدم اگر سر نداشتم که هیچی اگر سر داشتم می آیی مرا می بینی دستی روی سر و فک من می کشی بعد هم یک عکس از من بردار و پیش خودت نگه دار... امّا نگذاشتند که من سر حاجی را ببینم فردایش فهمیدم که حاجی سر و صورت نداشت... 🔹️ همیشه در دعاهایش می گفت خدایا اگر من توفیق شهادت داشتم دوست دارم مثل امام حسین شهید بشوم. 🔹️ یک روز وقتی که فاطمه هفت ماهه بود از من پرسید فاطمه چند ماهش است گفتم هفت ماه لبخندی زد و گفت خیلی خوب است وقتی من شهید شوم به راه می افتد از این طرف خاکم راه می افتد آن طرف از آن طرف می آید این طرف... همین طور شد صبح روز هفتم حاج یونس بود که فاطمه بنا کرد راه رفتن سر مزار حاجی در گلزار شهدا همان طور که حاج یونس گفته بود یک جا نمی ایستاد دائم سر قبر از این طرف به آن طرف می رفت. ✍ راوی: همسر شهید ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 نوحه خوانی شهید حاج عادل رضایی در مناطق عملیاتی راهیان نور جنوب ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
📷 «قابِ مردانِگی» ▫️این قاب از میان همه قاب‌های این روزها بُر خورده تا بماند به یادگار برای سهیل. سهیلی که از خانواده‌ی اتباع است. هفته‌ای دو بار خانوادگی می‌آیند گلزار. برای زیارت می‌آیند. برای سیاحت می‌آیند. برای آنکه دلی سبک کنند. برای آرامششان. برای تازه کردن دیدار با سردار و عهدشان. سهیل اکنون از ناحیه کبد جانبازی دارد و دوستِ شهید، حسین احمدی‌ است. از تکه‌های سری می‌گوید که پاشیده بود روی صورتش وقت انفجار. خودش را با ماشین‌های عبوری رسانده بود بیمارستان. شوکه شده بود اما ترسیده نه. لبخند مردانه‌ش لحظه‌ای از صورتش کنار نمی‌رفت، حتی وقتِ حرف زدن. مادرش هم دل‌آرام بود. _ما همه آنجا بودیم. سهیل بالای پل بود و جلوتر از ما. ما وقت انفجار زیرگذر بودیم و دورتر. ولی فقط سهیل قسمتش بود... 📝راوی:فاطمه موذنی 🔻روایت مجروح ۱۸ ساله از اتباع مقیم کرمان، سهیل احمدی ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 پشت‌پرده تروریست‌های کرمان چه‌کسانی هستند؟ ‌‌ ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «دردانه ی کرمان» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل پنجم :روایات سوریه 🔸صفحه:۴۳۶-۴۳۷ 🔻قسمت:۲۴۲ روایات عملیات تل قرین ۱ هم رزم شهید: روح الله جلالوند(شیخ محسن) اولین ماشینی بودیم که به سمت تل قرین راه افتادیم. درجاده ای بودیم که از دیرالعدس به سمت کفرناسج می رفت. سمت راست این جاده، تل قرین و سمت چپ آن، تپه ای بود که به تل عنتر معروف بود. وسط جاده قرار گرفته بودیم. یکهو دیدیم از هر دو طرف، باران تیر به سمت مان می آید! حاج حسین گفت «شیخ محسن، برو اصلا توجه نکن! توجه نکن! برو! ». من هم پایم را روی پدال گاز فشردم. سرانجام رسیدیم به جاده ای که مستقیم به تل قرین می خورد. سمت چپ ما، یک باغ زیتون بود. توی سوریه عادت دارند که دورتادور زمین های کشاورزی یا باغ هایشان را دیوارهای نصفه و نیمه ای با سنگ های بزرگ می ساختند. سمت راست، زمینی بود که دورش را سنگ چین کرده بودند و ماشین به سختی می توانست داخل باغ شود. انتهای این دیوار، فضایی خالی دیده می شد. حاج حسین گفت «ماشین را ببر زیر سنگ ها». ماشین را بردم آنجا گذاشتم. یکهو دیدم از تپه ای که تقریبا پشت سرمان بود و هم از سمت تل قرین روبه‌رویمان بود به ما اشراف داشت، تیراندازی میکنند. از ماشین پیاده شدم. به اطرافم نگاه می کردم تا ببینم چه اتفاقی دارد می افتد! بی تجربه بودم و ترس نداشتم. توی حال و هوای خودم بودم و آرام قدم می زدم. چشمم افتاد به یکی از بچه ها که گوشه ای زیر دو تخته سنگ پناه گرفته بود. تعجب کرده بودم!دردل گفتم: این رو ببین! چه پناهی زیر سنگ گرفته! خوب، اگه خدا بخواد، ممکنه همین جا تیر بخوری! پناه گرفتن، اون هم این جوری، خیلی معنایی نداره! با همین فکر تا بالا رفتم و برگشتم. ناگاه چشمم خورد به خمپاره ای که در همان نقطه خورده و یک ترکش ریز هم به آن نیرویی که پناه گرفته بود، اصابت کرده بود! به یاد حرف حاج حسین افتادم که می گفت تا خدا نخواهد اتفاقی نمی افتد. ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
🔰امام صادق علیه السلام: ✍اَرْوَحُ الرَّوْحِ اَلْيَأسُ مِنَ النّاسِ. بهترين آرامش و آسودگی، بی توقعی از مردم است. 📚كافی؛ ج ۸، ص ۲۴۳،ح ۳۳۷ ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بچه ها من و شما یه ادبیات مشترک داریم ... ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
مداحی-آنلاین-خط-مقاومت-ثامن-استودیو.mp3
3.13M
🎙نماهنگ خط مقاومت ویژه حادثه تروریستی کرمان 👤 علیرضا آزاد ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
39.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شب‌های کربلای پنج شب‌های قدر انقلاب اسلامی بود و شهدای آن عملیات شب‌زنده‌دارانی بودند که با خون خود قرآن به سر گرفتند و سرنوشت این کشور را از سر نوشتند! ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
14021022_43803_64k.mp3
620.4K
🎙 جهاد تبیین برای مشارکت 👤 مقام معظم رهبری ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📸 دست نوشته شهیده فائزه رحیمی از شهدای فاجعه تروریستی کرمان پشت تصویر رهبر انقلاب ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پسرم عاشق حاج قاسم سلیمانی بود 🔸گفت‌وگو با خانواده شهید نوجوان امیرعلی بامری افغانستانی اهل سنت در حادثه تروریستی کرمان . ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رحمت الله به عشاق ابا عبدالله 🔸قسمتی از مداحی شهید عادل رضایی ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸حجت الاسلام پناهیان درمراسم یادواره شهیده فائزه رحیمی: ما حتما باید در عرصه عفاف و حجاب شهید می‌دادیم تا زبانمان باز شود و بتوانیم تقدیر کنیم. ▫️ شهید یعنی کسی که پای احساس مسئولیت جان می‌دهد. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
▪️اقا بدون تو حتی فرشته هم گمراه می شود، به هدایت نمیرسد شهادت امام هادی (ع) تسلیت باد ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️آن روزی که ثانیه‌هایش سالها گرفتاریست چه خوش نغمه‌ایست این پرسش فرشتگان از جمعیت بهم ریخته‌ی محشر که أین الرجبیون ؟ کجایند آنانکه میهمان خدا بوده‌اند در ماه خدا ؟ ، ماه امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📚 انتشار کتاب «دردانه ی کرمان» 🔷 خاطراتی از سردار شهید حسین بادپا 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند برارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت «دردانه کرمان» 🔸خاطراتی از سردارشهید حسین بادپا 🔹فصل : پنجم 🔸صفحه: ۴۳۸_۴۴۰ 🔻 قسمت ۲۴۳ هم رزم شهید: شیخ محمد (ابوصالح) عباس عبداللهی و سلطان مرادی و تیم فاطمیون، زودتر از ما جلو رفته بودند و به نزدیک تل رسیده بودند. توی این عملیات، مخابرات، به علت اینکه بیسیم خیلی اشغال می‌شد، بیسیم‌های هر واحدی را جدا کرده بود. بیسیم‌های واحد اطلاعات عملیات، دسته‌های هجوم، و...، از هم جدا بود. برای همین، بیسیمی که حاج حسین داشت، صدای عباس عبداللهی و سلطان مرادی را دریافت نمی‌کرد و نمی‌دانستیم الان کجا هستند. ما با نیروها رسیدیم جلو. شیخ محسن، ماشین را نزدیک دیوار در فضای خالی پارک کرد. رفتیم زیر تل ایستادیم. طوری زیر خود تلق قرار گرفته بودیم که بعضی از نیروهای دشمن را که بالای آن بودند، می‌دیدیم. حاج حسین، هی نیروها را جلو می‌کشید، و ما جلوتر می‌رفتیم. حاج حسین، سوار ماشین شد و آن را کمی جلوتر برد. دید که سید ابراهیم و نیروهایش آنجا هستند. خیال مان راحت شده بود که همه ی نیروها رسیده اند. منتهی خیلی سلاح فعال نداشتیم. تانک‌هایی هم که با ما بودند. از عقب به بالای تل می‌زدند که زیاد تاثیری نداشت. ابوحامد و نیروهای فاطمیون، زودتر از ما رسیده و در خط اول قرار گرفته بودند. زیر تل، زمین‌های زراعتی بود. قبل از این که ما برسیم، بچه‌های فاطمیون، این زمین‌ها را تقسیم کرده و روی آن دیوارهایی حدود ۱/۵ متری از سنگ ساخته بودند. ما پشت این دیوارهای سنگی پناه گرفته بودیم. دشمن، روی ما اشراف کامل داشت و با پی کا، قناصه و سلاح‌های دیگری که داشتند، به سمت ما شلیک می‌کردند. 🔻قسمت ۲۴۴ هم رزم شهید: روح الله جلالوند (شیخ محسن) آتش دشمن، خیلی سنگین شده بود. مرتب هی بیسیم می‌زدیم که آقا، یه شلیکایی، یه تانکی، توپی بفرستید، این سنگرها، تسلیحات و تجهیزات شون رو بزنه...؛ ولی اصلاً کسی گوش نمی‌کرد. حاج حسین گفت شیخ محسن، با ماشین برو سمت تانک‌ها تا این‌ها ببینند که خیلی راحت می‌شه اومد. سوار ماشین شدم و رفتم کنار تانک‌ها. به رانندگان تانک‌ها گفتم ببینید...ماشین من سفیده! بزنند، داغون می،شم. تو که تانک ای، از چی می‌ترسی؟! بیا بریم دیگه.... با هزار منت کشی و التماس توانستم یک شلیکا بیاورم. همین که اومد، یکسره چند دقیقه بی‌وقفه شلیک کرد. معلوم بود که ترسیده. با اضطراب زیادی تیراندازی می‌کرد؛ انگار چشمانش را بسته بود و بدون هدف به در و دیوار می‌زد. حاج حسین، خیلی ناراحت شد. گفت بابا، درست بزن! چه کار داری می‌کنی؟!. رو به من کرد و گفت این کیه آورده ای ؟! این چه طرز زدنه! بیا پایین. آمد پایین. یکی از بچه‌های فاطمیون رفت بالا. همین که آمد تیر بزند، تیر تمام شد! این‌ها سریع برگشتند. ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
🔖 امام علی علیه السلام: اندکی ادب، بهتر است از تبار بسیار ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman