شهدا با هر دردی جا نمیزدن؛
میگفتن فدایِ سر حضرت زهرا!
شهید زندگی کردن،
یعنی همهیِ سختیهارو
به جون خریدن برایِ فَدا شدن :)
[اینگونه ایستادند!]
#گلزار_شهدای_کرمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
✍هر کاری را انجام می داد یک هیئتی مخلص به تمام معنا بود از بس خدمت می کرد و کار می کرد
وحالا خواهرش باقاب عکسش میان هیئت نشسته وروضه برادر میشنود
#گلزار_شهدای_کرمان
#شهید_علی_منصوری
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهیدی که ساعتش رو برای #نماز_شب
کوک کرده بود: به وقت خدا ✨️
#گلزار_شهدای_کرمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
📸 حضور ائمه جمعه استان سیستان و بلوچستان و همچنین حضور امام جمعه موقت تهران حاج آقا علی اکبری و روایتگری آقای محمد اسماعیلی در گلزار شهدای کرمان.
#گلزار_شهدای_کرمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من »
✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم »
صلوات و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان
📖روایت « عزیز زیبای من »
📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است.
🔹فصل سوم
🔸صفحه:۹۳، ۹۴
✍راوی خانواده محترم شهید سلیمانی
وقتی هواپیمایشان نشست، اتفاقاً سید فؤاد در فرودگاه بود. برای کار دیگری رفته بود که به او خبر دادند:
«برو حاجی کارت داره.»
«حاجی؟! کدوم حاجی؟!»
«حاج قاسم سلیمانی اومده.»
سید فؤاد شوکه شد:
«حاجی اومده؟! کی اومد؟!»
آن قدر شوکه شد که اول باور نکرد. با خودش گفت:
« هیچ وقت بی خبر نمی اومدن. شاید اشتباه می کنه! حاجی الان قصدسوریه اومدن نداشت.»
در همین افکار بود که از دور دید حسین پورجعفری برایش دست تکان می دهد. او را که دید به یقین رسید حاجی آمده. می دانست حسین پورجعفری از حاجی جدا شدنی نیست. هر کجا حاجی باشد، حتماً او هم هست. سریع به استقبالشان رفت. حاجی ردیف اول نشسته و ماسک زده بود. سید فؤاد به سمتش رفت و بعد از سلام واحوال پرسی گفت:
«حاج آقا، ما که هنگ کردیم شما خبر نداده اومدی!»
حاجی گفت:
«حالا یه صلوات بفرست از هنگی در بیای!»
سید فؤاد خندید و زیر لب صلواتی فرستاد. سوار ماشین شدند و به سمت مقصد حرکت کردند. حال و هوای حاجی خیلی خاص بود. این را از بدو ورودش به راحتی می شد تشخیص داد. انگار حاجی همیشگی نبود.
در مسیر نگاهی به سید فؤاد کرد و بی مقدمه گفت:
«تو هم دیگه پیر شدی، تو هم باید شهید بشی!»
«خدا از دهنت بشنوه حاجی!»
وقتی رسیدند، دیگر شب شده بود. حاجی پرسید:
«شام چی داری؟»
«والا باید سفارش بدیم بیارن.»
«نمی خواد. یه چیزی همین جوری می خوریم. ما فردا صبح می ریم بیروت، شب بر میگردیم. ببین عراق کی پرواز داره، باید برم عراق.» مختصر شامی خورد و خوابید. حاجی که خوابید، سید فواد و آقای پورجعفری آمدند در پذیرایی نشستند.
آقای پورجعفری نگاهی به سید فؤاد کرد و گفت:
«ببخشین بی خبر اومدیم. خواست حاجی بود این جوری بیاییم.می دونی که هیچ کار حاجی هم بی حکمت نیست.»
«این حرفها چیه بابا؟! اشکال نداره! درسته مسئولیت ما در قبال حاجی سنگینه؛ اما همینه که گفتی. همه کارهای حاجی روی
اصوله.»
حرف ها و رفتارهای حاج حسین هم مثل همیشه نبود. خیلی آرام تر از همیشه به نظر می رسید. آرامشی در وجودش بود که به وضوح حس می شد. آن دو شروع به صحبت با همدیگر کردند. حاج حسین گفت:
« می دونی آقا سید، حدود بیست روز پیش بود که حاجی توی عراق بهم گفت: حسین، آماده باش. دیگه یواش یواش وقت رفتن من وتو نزدیک شده! یه بار دیگه هم بهم گفت: حسین، عراق من و رو خسته کرد. دعا کن شهید بشیم. دعا کن من و تو با هم شهید بشیم!»
ادامه دارد....
✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔@golzarkerman
May 11
🔹 حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند: با دشمن دوستت دوست مشو که ( با اینکار) با دوستت دشمنی میکنی.
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سلام بر تو که صاحب اختیار مایی
السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج)
سلام #امام_زمان
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان
🆔 @golzarkerman