گزیدهای از سخنان سید حسن حسینی
شعر خوب، زنی زیبا و عفیف است که تنها، به محارم خویش رو نشان میدهد.
☘☘☘
کتاب فاسد، ویروسی است که با عطسهی چاپ منتشر میشود.
☘☘☘
هر انسانی، کتابی است که با تولد، به چاپ اول میرسد؛ با مرگ نایاب میشود و روز محشر، به چاپ دوم میرسد و بلافاصله، نقد میشود.
☘☘☘
بُرادهها، گزیدهی آثار سید حسن حسینی، چاپ هفتم، انتشارات سورهی مهر، ۱۳۸۷، ص ۳۲، ۵۳ و ۵۴.
#شعر_خوب
#کتاب_فاسد
#انسان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از غلامرضا شکوهی💐💐💐
ذوقی که کبوتران عاشق دارند
در سینه به جای دل، شقایق دارند
پیوسته به سوی دوست در پروازند
زیرا که به سر، هوای صادق دارند
سُرمه در چشم غزل، شکوهی، ص ۳۷۴.
#شقایق
#دوست
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام صادق - علیه السلام - فرمودند:
عاقلترین مردم، خوشخُلقترین آنهاست.
اصول کافی، ج ۱، ص ۲۷.
#امام_صادق(ع)
#عاقل
#خوشخُلق
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
درست بنویسیم🗒🗒🗒
انواع "یا / ی" و قواعد نگارش آن
ا - کلمههای مختوم به مصوّتهای آ، اُ ، او، ای ، هنگام اتصال به یای مصدری، یای نسبت، یای نکره یا وحدت، به دو "ی" (یی) ختم میشود؛ مانند: هنرنمایی، دویی، ماهرویی، قاضیی، آسیایی.
۲ - یای نکره یا وحدت، پس از کلمهی مختوم به های بیان حرکت(ه) به صورت ای نوشته و تلفظ میشود؛ مانند: خانهای، دانهای.
راهنمای نگارش و ویرایش، دکتر یاحقی و دکتر ناصح، ص ۲۲.
#درستنویسی
#انواع_یا
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گفتگوی پدر و دختر فقیر
از غلامرضا روحانی
با پدرش دختر فقیر غریبی
گفت: پدر، ما مگر قبیله نداریم؟
خواسته باشیم اگر کنیم ضیافت
دعوت بیجاست، چون وسیله نداریم...
نفت ندارد چراغ ما و اگر داشت
جان پدر، لوله و فتیله نداریم
جامه گر ابریشمی نبود، نباشد
دیدهی حاجت به کِرم پیله نداریم
اشکنه دارد نه تخممرغ، نه روغن
آرد نداریم و شنبلیله نداریم
گفت پدر: عزت و شرف، همه از ماست
زان که دورویی و مکر و حیله نداریم
حاضرجوابیهای شیرین، میرخدیوی، ص ۳۸.
#فقیر
#شرف
#حیله
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سلام. صبح و عاقبت همه به خیر.
🌹 🌹🌹
آیا میدانید که بسیاری از کودکان کار، از تحصیل باز ماندهاند؟
ای که دستت میرسد، کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
(سعدی)
🙏🙏🙏
انواع رمان📚📚📚
۸ - رمان(داستان) وَهمناک
از انواع رمانهای دهشتانگیز است که خواندن آنها، احساس غرابتی مرموز و آزاردهنده در خواننده بیدار میکند. وهمناکی آنها رامیتوان به عنوان نتایج رویا، خطای حسی یا توهم راوی یا شخصیت اصلی توجیه کرد.
نمونهی بارز داستان کوتاه وهمناک، قلب رازگو اثر ادگار آلنپو میباشد که در آن راوی از توهمات بیاساس رنج میبرد. اغلب داستانهای غلامحسین ساعدی مثل داستانهای به هم پیوستهی عزاداران بَیَل و ترس و لرز و بعضی از داستانهای بهرام صادقی، مثل رمان کوتاه ملکوت از نوع داستانهای وهمناک است.
ادبیات داستانی، میرصادقی، ص ۴۵۱ و ۴۵۲.
#انواع_رمان
#رمان_وهمناک
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ما را بس😂😂😂
از ضرغام خلج
از خوراکی به جهان، لقمهی نان ما را بس
آن هم ای دوست، بدین وضع گران ما را بس
خلقی اندر دَوَرانند به مافوق فضا
در سر از قرض زیاد، این دَوَران ما را بس
مرغ بریان که فروشند، مرا حاجت نیست
این همه مرغ هوا در طَیَران ما را بس
دزد اموال مرا برده و من باکم نیست
هست پرونده چو اندر جریان ما را بس...
طنزنویسان ایران از مشروطه تا انقلاب، ص ۲۸۶.
#شعر_طنز
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303