بزرگان ادبیات فارسی 🌹🌹🌹
حسن وحید دستگردی
نویسنده، شاعر و روزنامهنگار، فرزند قاسم در روستای دستگرد اصفهان زاده شد. علوم مقدماتی را در زادگاه خود فراگرفت. آن گاه برای ادامهی تحصیل به اصفهان رفت و فقه و اصول و فلسفه و علوم ادبی را آموخت. سپس به مشروطهخواهان پیوست و با سرودن اشعار میهنی و نوشتن مقالات سیاسی و اجتماعی در روزنامههای پروانه، درفش کاویان، مفتش ایران و زایندهرود، در بیداری مردم کوشید. درنتیجهی همین تلاشها، مورد تعقیب قرار گرفت و به کوهستانهای بختیاری گریخت و نزدیک دو سال در آن جا بود.
پس از آن به تهران آمد و در ادارهی انطباعات (نگارش) وزارت معارف مشغول به کار شد. وی در سال ۱۲۸۳ شمسی، مجلهی ادبی ارمغان را تأسیس و به مدت بیست و دو سال متوالی منتشر کرد. از دیگر فعالیتهای او، به راهاندازی انجمنهای ادبی ایران و حکیم نظامی بود. وحید در سال ۱۳۲۱ در تهران درگذشت و در امامزاده عبدالله شهرری به خاک سپرده شد.
برخی از آثارش عبارتند از: تصحیح خمسهی نظامی و شرح ابیات مشکل آن، تصحیح و چاپ دیوانهای: ادیب الممالک فراهانی، بابا طاهر، اوحدی مراغهای، هاتف اصفهانی، جمالالدین عبدالرزاق اصفهانی، ابوالفرج رونی، عبید زاکانی و نیز تصحیح: تذکرهی تحفهی سامی، جام جم و رسائل خواجه عبدالله انصاری. همچنین مثنویهای سرگذشت اردشیر، رهآورد وحید و صد اندرز.
فرهنگ شاعران و نویسندگان معاصر سخن، دکتر صبور، ذیل وحید دستگردی، حسن.
#بزرگانادبیاتفارسی
#وحیددستگردی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
زندگانی
از صائب تبریزی
این قَدَر کز تو دلی چند بُوَد شاد، بس است
زندگانی، به مراد همه کس نتوان کرد
شاهکارهای صائب تبریزی و کلیم کاشانی، سهیلی، ص ۱۷۹.
#زندگانی
#صائبتبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان دربارهی وقت و فرصت
زمان، متاعی است که ما بیش از هر چیز لازم داریم؛ اما افسوس که بیش از هر چیزی هدرش میدهیم.
(ویلیام پن)
🌹🌹🌹
زمان را بر کارهای خود، تقسیم کنید تا کاری بر زمین نماند.
(بطلمیوس)
🌹🌹🌹
همهی وقت تو، مال خودت نیست؛ سهم دیگران را بده؛ با سهم خودت، هر کار خواستی، بکن.
(لئو تولستوی)
🌹🌹🌹
فرصت را باید خودت به دست بیاوری؛ آن را به تو نخواهند داد.
(ژول ورن)
🌹🌹🌹
هیچ چیز، ارزشمندتر از همین امروز نیست.
(گوته)
🌹🌹🌹
کسانی که از زندگی امروز مینالند، آنانی هستند که فرصتهای دیروز را هدر دادهاند.
(کانت)
🌹🌹🌹
سخنان بزرگان، ص ۷۰.
#سخنان_بزرگان
#وقتوفرصت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
الفبای درد
از دکتر قیصر امینپور
الفبای درد از لبم میتراود
نه شبنم، که خون از شبم میتراود
سه حرف است مضمون سیپارهی دل
الف.لام. میم.* از لبم میتراود
چنان گرم هذیان عشقم که آتش
به جای عرق، از تبم میتراود
ز دل بر لبم تا دعایی برآید
اجابت ز هر یاربم میتراود
ز دینِ ریا، بینیازم، بنازم
به کفری که از مذهبم میتراود
[*الف.لام.میم.: اَلَم: درد.]
مجموعهی کامل اشعار قیصر امینپور، ص ۱۹۶.
#درد
#قیصرامینپور
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پروانه و عشق
از سعدی
ای مرغ سحر، عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را، جان شد و آواز نیامد
این مدّعیان در طلبش، بیخبرانند
کان را که خبر شد، خبری باز نیامد
قطعه و قطعهسرایی در شعر فارسی، ص ۳۶۰.
#پروانه
#عشق
#سعدی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
پایان راستگویی، رستگاری و آسودگی است.
غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۰۲.
#امام_علی(ع)
#راستگویی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
محبتکیش
از قاضی سعید قمی(قرن ۱۱ و ۱۲ هجری)
ظلم بر خود میکند هر کس محبّتکیش نیست
دشمنی با غیر کردن، دوستی با خویش نیست
صبح صادق را ببین در زیر تیغِ آفتاب
در جهان گر یک نَفَس عمر است، بیتشویش نیست
گلدستهی بستان، صاحبیاری، ج ۶، ص ۳۳۵۸.
#ظلم
#محبت
#قاضیسعیدقمی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
اصطلاحات عرفانی
دُردکشان
کسانی که آنچه در ظرف شراب تهنشین شده، مینوشند. در ادبیات عرفانی، غالباً به معنای صوفیان یکرنگ و گاه به معنی ملامتیان به کار رفته است.
حافظ گوید:
ترسم این قوم که بر دُردکشان میخندند
در سرِ کارِ خرابات کنند ایمان را
فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، دکتر سجادی، ذیل واژهی دردکشان.
#اصطلاحاتعرفانی
#دُردکشان
#سیدجعفرسجادی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از اشعار و دلنوشته های (فاطیما)
496.5K
💚دل مجرد💚
دل اگر توان شود پاک، به درش خدا توان دید
به فضای پاکیِ دل، گُهر و بقا توان دید...👌
غزلی بسیار زیبا از زنده یاد👇
میرزا ابوالقاسم دستجردی
دکلمه 👇
#فاطمه_دستجردی
@fatimadastjerdi
🌻🌹🌻🌹
سخنی از گلستان سعدی
همنشینی با بدان
هر که با بدان نشیند، نیکی نبیند
گر نشیند فرشتهای با دیو
وحشت آموزد و خیانت و ریو
از بدان، نیکوی نیاموزی
نکند گرگ، پوستیندوزی
لغات:
دیو: شیطان.
ریو: مکر، حیله.
کلیات سعدی، فروغی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت، ص ۱۷۹.
#گلستانسعدی
#همنشینیبابدان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303