eitaa logo
گلزار شهدا
5.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در سالروز میلاد امیرالمؤمنین ببینید: نماهنگ خانه پدری ❤️ 🔹روایتی از سید حمیدرضا برقعی ✨ نجف اشرف http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دست مرا گرفتید تا یادتان بمانم از روی خاک بردید تا اوج آسمانم گویند امام هر عصر بابای مهربان است روز پدر مبارک بابای مهربانم❤ اللهم عجل لولیک الفرج🙏 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: برای زندگی امروز باید از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) درس بگیریم 💻 @Khamenei_ir
🔷🔶مدت هاست منتظرم اعضا کانال به این عدد برسه 😍😍 8888 روز ولادت آقامون امیرالمومنین ع رسید الحمدلله😍🙏🔶🔷 #8🇮🇷
سر این عدد آقا امام رضا ع هست که من همه چیزمو از ایشون دارم وقت امام هشتم 😍
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران ابتدایی(به روایت مادر) صفحات 29-30 🦋 بعدازآن روز-حسین ومحمدرضااین راه نسبتا طولانی را پیاده طی می کردند. یک سال گذشت که محمد هادی درهمان مدرسه شروع به درس 📚خواندن کرد. تفاوت سنی آن هاکمترازدوسال بود.حالااوراه مدرسه 🏫تاخانه🏡وبالعکس رابا-حسین می آمد.آن دومعمولاباشیطنت های کودکانه و بازی،، این مسیررابرای خودشان کوتاه می کردند. یادم می آید یک روزسردزمستانی❄به محض اینکه دررابازکردم دوتایی سراسیمه واردخانه🏡شدند.خودرادرآغوشم انداختند. اینقدردویده بودند که رنگ به رخسارشان نمانده بود.صدای تپش قلبشان🧡به گوش میرسید.نسیم سردزمستانی نوک دماغشان راقرمزکرده بود. ازآن هاپرسیدم :《چی شده؟چرااینقدرآشفته اید؟》 -حسین گفت:《نیمه های راه مدرسه بودیم که یک سگ🐕ولگرددنبالمان افتادنزدیک بود به ما حمله کند،تا همین نزدیکی های خانه تعقیبمان کرد،باتمام توان این مسیررادویدیم.》 هردورادرآغوش گرفتم وبوسیدم:《سریع برویدداخل اتاق و پای بخاری دست وصورتتان را گرم 🔥کنید،امایادتان باشد وقتی سگی 🐕رامی بینیداگرفرارکنید،بیشتردنبالتان می آید.》 بعدازدقایقی هردوفراموش کردن چه اتفاقی برایشان افتاده است،زیراازاین دوموارد،یکی دوبارهم پیش آمده بود همین امر سبب شده بود آن هاشجاع ونترس باربیایند........... http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃﷽🍃 كُلَّ صَباحََ أتَنَفَـسُّ بِحُبِّ الحُسِين(ع)... هر صبح... به عشقِ حُسین... نفس می‌کِشَم سلام‌آقا ... صلے الله علیڪ یا اباعبدالله صبحتون حسینے❤🙏 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🦋سه توصیه آسمانے از سردارے آسمانے ✍عاشقان سردار سلیمانی http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💠رها یافـتــہ از حبّ دنــیا💠 🔘قرار بود به ایران بروم و مرا به منزلش دعوت کرده بود. تصورم از منزل او، فضایی مملو از فرش‌ها و اثاثیه گرانبها بود؛ زیرا میدانستم مردم تا چه اندازه به فرش و وسایل شیک علاقه مندند .🏡 به محض ورود به خانه، با وسایلی بسیار ساده روبه رو شدم!!! خانه ای مفروش با یک موکت قدیمی، و اتاق پذیرایی مملو از تصاویر شهدا..! پس از چند دقیقه پرسیدم: «حاجی چقدر حقوق میگیری؟» در پاسخ، مبلغی را گفت که مرا بسیار متعجب کرد. - «حاجی! این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!😳 یک سردار مثل شما در عراق، سه برابر این حقوق میگیرد..آن هم با مزایای فراوان!! » + «شیخنا..! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش میگیرد؛ مهم این است که چه چیزی به کشورش میدهد☺️ و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید.. و این یک حتمی است. ما در این دنیا هستیم و همه به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.»💫 👤:سامی مسعودی(از فرماندهان حشدالشعبی) http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1️⃣4️⃣ 💠ازميان مؤمنان مردانى‏ اند كه به آنچه باخدا عهدبستند صادقانه وفا كردند،برخى ازآنان بشهادت رسيدند وبرخى درانتظار شهادتند ... 🎤 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
خـادمےِ شهدا فقط یڪ پلاڪ روے سینہ یا یڪ چوب پر گرفتن بہ دست نیست ! ⏪خادمے شـهدا یڪ است .. ما باید جسممان روحمان زندگيمان رنگ و بوے را بہ خود بگیرد✨ خـادمے شهدا ، امتداد خـادمےِ "سیدالشهدا" ست. 🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
☆● ●☆ تمام زندگےاش بود وقف نام حسین نیز دلش وقف نام شد نگواسیر شده،این ڪمال بےشرمیسٺ تمام ڪوفہ اسیر ڪلام زینب شد شهادت بانو حضرت زینب س تسلیت 😔 🌌التماس دعا🙏 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران راهنمایی(به روایت مادر) صفحات ۳۲_۳۱ 🦋 صبح جمعه که ما مشغول پختن نان🍞بودیم، دوباره سروکله اش پیدا شد. پدرش به اوگفت:《 ! تو به عنوان یک شیعه از البلاغه ،تفسیر قرآن و رساله چی می دانی؟》 اومیخواست غیرمستقیم هوش و استعداد محمدحسین را به این سمت و سو سوق دهد، اما با کمال تعجب محمدحسین چیزهایی گفت که موجب حیرت من و پدرش شد. وقتی او حرف هایش تمام شد و رفت ، من به غلام حسین گفتم: 《آقا! یادت هست چندسال پیش توی همین حیاط لب حوض چی گفتم؟》 آن روز غلام حسین اقرار کرد که محمدحسین نسبت به سایر فرزندانش برتری دارد.👌 هرچه زمان بیشتر می گذشت، علاقه من به او بیشتر میشد. رفتار و کردارش آن قدر بامحبت و باگذشت بود که همه اعضای خانواده شیفته او بودند.🤗 نماز خواندن و قرآن خواندنش طوری بود که بعضی وقت ها به دلم می افتاد که او نیست........... http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از گلزار شهدا
☆● ●☆ تمام زندگےاش بود وقف نام حسین نیز دلش وقف نام شد نگواسیر شده،این ڪمال بےشرمیسٺ تمام ڪوفہ اسیر ڪلام زینب شد شهادت بانو حضرت زینب س تسلیت 😔 🌌التماس دعا🙏 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔴 کسی نمی داند، شاید سال گذشته در این ایام، زمانی که حاج قاسم به عنوان فرمانده مدافعین حرم عقیله بنی هاشم اینگونه در کنار این حرم ملکوتی گریه می کرد امضای شهداتش را از این بانوی بزرگوار گرفته بود... اﺯﺩﺳﺖ (س) ﻣﺒﺎﺭﻛﺘﺖ ﺑﺎﺩ 🌷 ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ 🌺🌹🌹🌹🌺 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
دنیا و آخرت همه مدیون زینبیم ما را صدایِ ناله او بیقرار کرد... 🔰حرم حضرت زینب (س) ، سال۱۳۶۱،لشگر۲۷محمدرسول‌الله(ص)- ﻋﺰاﺩاﺭﻱ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ 📎 🌺 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
اولین سالگرددریافت نشان بود... برایش ازخداطلب کرد....✨ با دیدن این عکس وچهره ی نورانی سردارکدام یک ازما باورمان میشد که آسمانۓ شدنش به یک سال هم نمیرسد...💔 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ذوالفقار سید علی!🌹 درشب میلاد بانوی دمشق، چگونه دعا کردی که سه روز بعد، به آرزوی چهل ساله ات، "شهادت"، رسیدی؟ و مثل حسینش بی سر، مثل عباسش بی دست و مثل علی اکبرش اربا اربا تو را پذیرفت... و حالا... روز شهادت بانوی دمشق..‌. آغاز تولدی دوباره برای توست فرمانده... و آغازی برای ما، تا با اضطرار بیشتری "ظهور منتقم" را بخواهیم... http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۳۲-۳۴ 🦋 دوران راهنمایی به پایان رسید. ازسال ۱۳۵۴ وارد دبیرستان دکتر شریعتی(شاهپور)🏫شد و در ادامه تحصیل داد. دبیرستان شریعتی سمت مشتاق بود و مسجدجامع هم در نزدیکی این مدرسه. ☀️ظهر که غلام حسین بعد از نماز به خانه آمد، محمدحسین برنگشته بود.به همسرم گفتم: 《نزدیک ناهار است،همه آمده اند، اما از محمدحسین خبری نیست.》 غلام حسین گفت:《نگران نباش! به همراه چندتا از دوستانش داخل مسجد بودند که من آمدم.》 گفتم:《چرا نگفتی بیاید خانه؟》 گفت:《اتفاقا گفتم دارم به خانه می روم، اگر دوست داری همراه من بیا؛ گفت بابچه ها توی کتابخانه کاری دارم.》 ⏰ساعتی گذشت.... محمدحسین وارد خانه شد! بانگرانی گفتم: 《مادر! توی مسجد چه کار می کردی؟مگر نباید ناهار بخوری؟!》 گفت:《بابچه ها قرارگذاشتیم روزی چندساعت با مطالعه کتاب های و بگذرانیم؛ شما دیگر باید به دیرآمدن من و شاید هم نیامدن من عادت کنید.☺️》 چون رفتار مشکوک یا خلاف اخلاقی از او نمی دیدم،سر به سرش نگذاشتم.. سفره را پهن کردم،خودش غذا را کشید و خورد. خواندن قرآن ،نهج البلاغه و کتاب های ارزنده دیگر،برحالات روحی و رفتارش تاثیرفراوان گذاشته بود.👌 بسیارخوش ذوق ،باسلیقه وخوش پوش بود. اقوام و آشنایان دوستش داشتند. خودش برای همه احترام قائل می شد و دیگران هم به او احترام می گذاشتند.🤗 ،یکی دیگر از کتاب هایی بود که مطالعه میکرد. غلام حسین مطالعه رساله را به فرزندان بزرگ تر و به محمدحسین سفارش می کرد! آن ها با واجبات،محرمات ،مستحبات ،احکام و نماز و روزه و.. آشنا شدند و شخصیت امام را بیش از‌پیش درک کردند. حضورمستمر محمدحسین به همراه پدر و برادران بزرگ تر در مساجد، سبب آشنایی بیشتر او باانقلاب و امام شد.🇮🇷 او بیشتر وقت ها دیر به خانه می آمد. وقتی می پرسیدم "کجابودی؟" می گفت:"مسجد". مسجد محل امنی بود؛ هیچ وقت مانع حضورش نمی شدم..؛ نگرانی من فقط به خاطر این بود که اتفاقی برایش نیوفتد.من هم مثل مادرهای دیگر دوست داشتم درخت تازه به ثمر رسیده ام،میوه و بر بدهد. طبیعی بود نگرانش باشم. چند روزی بود که .... http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb