🌸آدم هر کاری از دستش بر میاد باید در حد توانش برای بندگان خدا انجام بدهد، که بنا به فرموده امام کاظم(ع) اگر چنین نکنیم هیچ عملی از ما پذیرفته نمیشود.
j๑ïท ➺
•♡| @Eitaa_007|♡•
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_سیوسوم
مجتبی آقای محسنی رو تا دم در بدرقه کرد
پاشدم برم سمت مجتبی که سرم گیج رفت
لبه میز روگرفتم که نیفتم
چندروز بود سرگیجه و حالت تهوع داشتم
مجتبی دوید سمتم رقیه چی شد ؟
خوبی؟
-آره خوبم
فقط یه سرگیجه عادیه
چندروزه حالم همینه
سید:😡😡😡خسته نباشی الان به من میگی
زود حاضرشو بریم دکتر
-چشم
بعداز هفت-هشت نفر نوبت من شد
خانم دکتر:خوب خانمی بگو چی شده ؟
-خانم دکتر چندروزه حالت تهوه وسرگیجه دارم
خانم دکتر:اینا علایم بارداریه
اما بذار نبضت بگیره
نبضم حاکی از بارداریه
این آزمایش انجام بده جواب فردا بیار
چشام داشت از حدقه میزد بیرون باردار😳قراره مادر شم 😐
-چشم حتما
فردا رفتیم جواب آزمایشگاه بارداریمو بگیریم
جواب مثبت عین قند بود تو دلم که اب شد حال مجتبی که اصلا دیدن داشت خیلی شاد بود و هی خداروشکر میکرد
خیلی خوشحال بودیم هم من هم سید
-مجتبی جان لطفا برو پیش بابا
سید:چشم اما به شرطی اینکه زیاد بی تابی نکنی
به مزار بابا نزدیک شدیم
-باباجونم
بابا
ببین دخترت مادر شده
بازم نیستی بهش تبریک بگی
نیستی ذوق کنی مثل بقیه پدربزرگا
آی خدا من دلم بابامو میخاد
بی تابیم داشت زیاد میشد
که سید دستمو گرفت پاشو بریم برات خوب نیست
میریم خونه حاج خانم
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
══🍃💚🍃══════
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_سیوچهارم
مجتبی سرراه یه جعبه شیرینی خرید
به مامان خودشم زنگ زد بیان خونه مامانم
مامانا چقدر خوشحال شدن
مادرجون(مامان آقاسید):رقیه جان دخترم چندوقته مامان شدی؟
-دکتر گفت یه ماهه مادرجون
یک ماه و هفت روز دیگه هم باید برم معاینه سلامت بچه
مادرجون :آره حتما برو عزیزم
وای ما ماجرایی داشتیم چه خونه چه تو کانون تا میومدم یه چیز بردارم سید نمیذاشت
بارداری شیرین ترین دوره زندگی یه خانمه
خدارو شاکرم که همسرم عالیه
توراه دکتر بودیم
بعداز معاینه سلامت بچه ها تایید شد
آره بچه ها
امروز تو ۶۹روز بارداریم متوجه شدیم من دوقلو حامله ام 😍😍
دوتا دوردونه فسقلی واااای خدایا شکرت
سید:خانم چرا زحمت کشیدی من چای میرختم برای هردومون
-دیگه چی من بشینم شما چای بریزیم
سیدجان
دلم یه چیزی میخاد
سید-چی خانمم 😍😍
-الان تقریبا ۱۱ماهه نرفتیم معراج الشهدا
میشه فردا مارو ببری
سید:بله خانمم
اتفاقا فردا دعای کمیل هم هست
راستی رقیه بانو محرم هئیت کجا بریم؟
-هئیت خودمون آقای حسینی 😂😂
سید:چی گفتی؟😡😡
-شوخی کردم
سید:بیخود کردی
دفعه آخرت باشه
فهمیدی
-بله 😢😢😢😭😭😭
دیروز رفتیم سونوگرافی مشخص شد بچه ها یه دختر یه پسرن 👧👶
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
══🍃💚🍃═════
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#زیباترین_شهادت🌷
🌺ابراهیم می گفت:
اگه جایی بمانی که
⇜دست احدی بهت نرسه
⇜کسی تو رو #نشناسه
🌾خودت باشی و آقا، #مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره
این #خوشگلترین_شهادته
🔸تو پلاکت را دادی که گمنام شوی
🔹من دویدم که نامدار شوم
🌾حالا من مانده ام زیر خروارها فراموشی و نام_تو در دل تمام انسانها
#شهید_ابراهیم_هادی
j๑ïท ➺
•♡| @Eitaa_007|♡•
🌷با #عصای زیر بغل از پله های اداره کل آموزش و پرورش بالا و پایین می رفت. آمدم جلو و سلام کردم. گفتم: آقا ابرام چی شده؟ اگه کاری داری بگو من انجام میدم.
🌷گفت: نه، کار خودمه.
بعد به چند اتاق رفت و امضاء گرفت. کارش تمام شد. می خواست از ساختمان خارج شود؛ پرسیدم: این برگه چی بود. چرا اینقد خودت رو #اذیت کردی؟!
🌷گفت ی بنده خدا دوسال معلم بوده اما هنوز مشکل #استخدام داره کار او را انجام دادم. پرسیدم از بچه های جبهه است؟ گفت فکر نمی کنم اما از من خواست براش این کارو انجام بدم.من هم دیدم این کار از من ساخته است برای همین امدم.
🌷بعد ادامه داد آدم #هرکاری که می تواند باید برای بنده های خدا انجام دهد. مخصوصا این مردم خوبی که داریم. هرکاری که از ما ساخته است باید برایشان انجام دهیم. نشنیدی که حضرت امام فرمودند مردم #ولی_نعمت ما هستند....
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
j๑ïท ➺
•♡| @Eitaa_007|♡•
💠نمونهای از #نهیازمنکر
🌷شهیـد #ابراهیـمهـادی
🔹یکی از رفقای ابراهیم گرفتار #چشم_چرانی بود و مرتب به دنبال اعمال و رفتار غیر اخلاقی میگشت.چند نفر از دوستانش با داد زدن و قهرکردن نتوانسته بودند #رفتار او را تغییردهند.
🔸در آن شرایط که کمتر کسی او را تحویل میگرفت، #ابراهیم خیلی با او گرم گرفته بود و حتی او را با خودش به زورخانه میآورد? و جلوی بچه های دیگه خیلی به او #احترام میگذاشت.
🔹مدتی بعد شروع کرد بااو #صحبت کردن. ابتدا اون رو #غیرتی کرد و گفت:"اگه کسی به دنبال مادر وخواهر تو راه بیفته و اونها رو #اذیت بکنه چیکار میکنی"
🔸اون پسر با عصبانیت گفت: "چشماش رو در مییارم". #ابراهیم خیلی آروم گفت:"خُب پسر، تو که برای #ناموس خودت اینقدر غیرت داری چراهمون کار اشتباه رو انجام میدی...
🔹بعد ادامه داد: "ببین اگه قرارباشه هرکی به دنبال #ناموس دیگری باشه که دیگر جامعه از هم میپاشه و سنگ روی سنگ بند نمیشه"
🔸 بعد ابراهیم از #حرام بودن نگاه به نامحرم حرف زد و کلی دلیل دیگه آورد و اون پسر تأیید میکرد?. بعد هم گفت: "تصمیم خودت رو بگیر اگه میخوای با ما #رفیق باشی باید این گناه رو ترک کنی "
🔹 #برخوردخوب و دلائلی که ابراهیم برای او آورد باعث تغییر کلی در #رفتارش شد و او را به یکی از بچههای خوب محل تبدیل کرد.
🔸این پسر #نمونهای از افراد بسیاری است که ابراهیم با برخورد خوب واستدلال و صحبت کردن های #به_موقع آنها را متحول کرده بود. #نام این پسرهم اکنون بر روی یکی از کوچههای محله نقش بسته است.
j๑ïท ➺
•♡| @Eitaa_007|♡•
💠 حرف حساب
مراقب باشیم #دلمان جایی نرود
که اگر رفت بازگرداندنش کار سختی است و گاهی محال است...
اگر برگردد معلول و مجروح و سرخورده باز میگردد!
مراقب باشیم دل ، آرام، سربه هوا و عاشق پیشه است و خیلی سریع انس می گیرد.
اگر غفلت کنیم می رود و خودش را به چیزهای بی ارزش وابسته میکند
#استاد_پناهیان
j๑ïท ➺
•♡| @Eitaa_007|♡•
گُم نام ...
یعنی ... کسی که ...
دنیا را ... حتی ...
به اندازه یک نام هم ...
نمی خواهد !
.
.
گمنامی #بجویید ...
.
بگذارید مردم در مورد آنچه که واقعا هستید!
جور دیگری فکر کنند !
#گمنام #گمنامی #شهید_گمنام #شهید_ابراهیم_هادی
j๑ïท ➺
•♡| @Eitaa_007|♡•