eitaa logo
گلزار شهدا دستگرد
1.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
49 فایل
✅اولین کانال ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و مقاومت منطقه ۱۳ اصفهان ⚘️ 🎋پاسداشت و معرفی ۵۴۰ شهید منطقه ۱۳ شهر اصفهان و گلزار شهدای دستگرد خیار این کانال کاملا مردمی تشکیل شده وتحت نظر هیچ ارگان ومکان خاصی نمی باشد🔺️ ⬅️خادم الشهدا👇 @khademe_shohada263
مشاهده در ایتا
دانلود
19.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بطلبم که تا سیر نگاهت بکنم ... 🌻|↫‌ 🌻|↫‌ ⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 https://eitaa.com/golzreshd —————⃟‌🌻⃟💛⃟🌻⃟🌙⃟⃟🌻⃟✨⃟——
🌸يا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ 🍃 ای تغییر دهنده دل‌ها و دیده‏‌ها 🌸يا مُدَبِّرَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ 🍃 ای تدبیرکننده شب و روز 🌸يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ 🍃 ای گرداننده سال و حالت‌ها 🌸حوِّلْ حَالَنَا إِلَى أَحْسَنِ الْحَال 🍃 حال ما را به نیکوترین حال تغییر ده 🌷 عیدتون مبارک ⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 https://eitaa.com/golzreshd —————⃟‌🌻⃟💛⃟🌻⃟🌙⃟⃟🌻⃟✨⃟——
1⃣امروز یکم فرودین سالروز شهادت حجت الاسلام می باشد 💠ایشان در سال ۱۳۳۴ در شهر کربلا بدنیا آمد و به دلیل فشار رژیم بعث و تبعید اجباری (ایرانی الاصل) به ایران و شهر اصفهان مهاجرت نمودند ✅به دلیل علاقه فراوان به روحانیت وارد حوزه علمیه قم شدند. 🔹در ساماندهی تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی نقش فعالی داشتند و بارها دستگیر و زندانی شدند. 🇮🇷با شروع جنگ تحمیلی در عملیات‌های مختلف شرکت داشتند ودر عملیات های فاو و حلبچه به دلیل استفاده دشمن از گازهای شیمیایی از ناحیه ریه و چشم مجروح گردیدند . 🔸بعد از جنگ بعنوان نماینده مقام رهبری در قرارگاه قدس جنوب شرق کشور منصوب شدند و به مدت هفت سال در این سمت مشغول بودند 💐سرانجام در یکم فروردین ۱۳۷۳ درحین یک ماموریت تبلیغی بر اثر تصادف در مسیر مشهد به لقاءالله پیوستند 🌷مزار ایشان در گلستان شهدا اصفهان قطعه شهدای یوسف ۲ سمت چپ مقبره حضرت آیت الله ارباب قرار دارد 📍خانواده این شهید بزرگوار در محله دستگرد و گلزار منطقه ۱۳ سکونت داشتند. روحش شاد ⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 https://eitaa.com/golzreshd —————⃟‌🌻⃟💛⃟🌻⃟🌙⃟⃟🌻⃟✨⃟——
22.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موقعیت مزار مطهر شهید حجت الاسلام عبدالرزاق نوری صفا در گلستان شهدای اصفهان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠"ما بر همه چیز ناظریم" 📆سال‌ها از پایان جنگ می‌گذشت حول و حوش سال ۱۳۷۹ بود که دلمان بدجور برای حال و هوای آن روزها لک می‌زد.با عده‌ای از رفقا دور هم جمع شدیم تصمیم گرفتیم برای زنده کردن روزهای فراموش شده نمایشگاه بسیار بزرگی در شلمچه برپا کنیم.عده زیادی بودیم حدود ۸۰ نفر دست به کار شدیم و جهادی کار را شروع کردیم خیلی کم می‌خوابیدیم و به کوب کار را شروع کردیم حدود ۲۵ روز مشغول بودیم تا بالاخره نمایشگاهی بسیار بزرگ زیبا و جذاب به همت بچه‌ها دایر شد وقتی وارد نمایشگاه می‌شدی حس و حال معنوی عجیبی به انسان دست می‌داد.شب آخر بود داشتیم کارهای نهایی نمایشگاه را انجام می‌دادیم قرار بود فردایش نمایشگاه افتتاح شود و زائران راهیان نور از آن استفاده کنند.همینطور که مشغول کار بودیم یک دفعه باد بسیار شدیدی از سمت عراق شروع به وزیدن گرفت باد که نه انگار طوفانی به تمام معنا بود تا به حال مثل آن را در طول عمرم ندیده بودم باد به شدت تمام در حال وزیدن بود یک دفعه دیدیم که بعضی از قسمت‌های نمایشگاه فرو ریخت و خراب شد باد به هیچ چیز رحم نمی‌کردو لحضه به لحضه هم بر شدتش افزوده می شد.بچه‌ها دست به کار شدند تصمیم گرفتیم قسمت‌های خراب شده را ترمیم کنیم اما وزش باد پایانی نداشت و قسمت‌های دیگر نمایشگاه در حال خراب شدن بود فردای آن روز نمایشگاه باید افتتاح می‌شد و ما در آن شب شاهد هدر رفتن زحمت یک ماهه خود بودیم.بچه ها گریه شان گرفته بود و مثل ابر بهار اشک میریختند و به این طرف آن طرف می دویدند. اگر باد به همین منوال می وزید اثری از نمایشگاه باقی نمی ماند.طاقتم طاق شد و زدم به سیم آخر سر بچه‌ها داد کشیدم و داد زدم من دیگر نیستم به گوشه‌ای رفتم و نشستم دلم می‌خواست زمین باز می‌شد و مرا می‌بلعید فکر نابودی نمایشگاه مثل موریانه افتاده بود به جانم دلم شکست و با شهید داوود دانایی و همرزمان دیگرم شروع کردم به درد و دل کردن و گفتم شما شاهد زحمات یک ماهه ما بودید اما الان شاهد بر باد رفتن زحمات هایمان هستید اگر می گویند شما هستید و زنده اید پس کاری بکنید.در حال درد و دل کردن با شهدا بودم که چشمانم گرم شد و به خواب رفتم ناگهان داوود را در خواب دیدم چفیه‌اش را روی دوشش انداخته بود و داشت بهم لبخند می‌زد می‌خواستم برایش درد و دل کنم که صدایش مرا به خود آورد گفت شما چرا ناراحتید چرا ناامید شدید شما کار خودتان را انجام دهید بقیه اش با ماست ما خودمان بر همه چیز ناظریم. یک مرتبه از خواب پریدم از جایم بلند شدم و آمدم بیرون.صحنه ای که میدیدم باور کردنی نبود آری هیچ اثری از باد و طوفان در شلمچه دیده نمی‌شد. روز بعد نمایشگاه با نظارت شهدا افتتاح شد. 💠🌷💠🌷💠🌷 📎منبع : کتاب ما زنده ایم (حکایت های شگفت انگیز از زنده بودن شهدا) ص ۶۳ 📝راوی:نعمت الله دانایی 🌙⭐️🌙💫⭐️🌙 🌷🎍🌷🎍🌷 ᨖᨖᨖᨖᨖ❥ᨖᨖᨖᨖ  @golzreshd  ᨖᨖᨖᨖᨖ❥ᨖᨖᨖᨖ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖تلاوت جزء 0⃣1⃣ قران کریم به نیابت از 🌷شهید 🌷شهید 🌷شهید ♦️هدیه به امام زمان (عج)♦️ التماس دعا🤲 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/golzreshd ┄┅═✧🎋❁🌷❁🎋✧═┅┄
Joze10.mp3
3.9M
💠تحدیر جزء قرآن کریم 🌹به نیابت از شهدا هدیه به امام زمان (عج)
21.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙 💠دعای ماه مبارک رمضان 🤲خدایا عاقبت ما را ختم به شهادت بگردان ⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 https://eitaa.com/golzreshd —————⃟‌🌻⃟💛⃟🌻⃟🌙⃟⃟🌻⃟✨⃟——
10.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت فرمانده‌ایی که لحظه تحویل سال آسمانی شد 🔹بازمانده بدر بود و دجله و هور... یادگار شهیدانی چون باکری و کریمی و رستگار و....، ماند تا شهیدِ لحظه تحویل سال شود. 🔹شهیدی که چهار وصیت‌نامه نوشت و در آخرینش گفت: «خدایا دیگر نمی‌خواهم وصیتنامه پنجمی داشته باشم. روی برگشتن ندارم» و خدا شهادت را نصیبش کرد. ⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 https://eitaa.com/golzreshd —————⃟‌🌻⃟💛⃟🌻⃟🌙⃟⃟🌻⃟✨⃟——