#شهید_علی_امرایی🌷
ما را فقط بہ پاے
ولایت نوشتہ اند
ماسینہ پاے بیرق
دیگر نمیزنیم...
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم🌱✨
#العجلیامهدی
روزِ دوازدهم شده و ذکر هر لب است
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان (عج)
🌙 #ماه_رمضان
🌸 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مولاجانم❤️
🌼 با تو ای حضرت آقا به خدا خوشبختم
🌾 با توام با تو و بی چون و چرا خوشبختم
❤️ عشق یعنی همه جا نام شما را ببرم
🌾 اینچنین است که من در همه جا خوشبختم
سلام مولای مهربانم❤️
#اللّٰهُمَــ_عَجِـلْ_لِوَلیــِـــڪَ_الـْفَرَّجْ 🤲🏻
#امام_زمان
🌤اللّٰهُمَــ ؏َجِـلْ لِوَلیــِـــڪَ الـْفَرَّجْ 🌤
╰⊱♥⊱╮ღ꧁🌸꧂ღ╭⊱♥≺
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
🏴السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب 🤲
خواهر ارجمندی ، مبلغ پنجاه هزارتومان برای سحری شب قدر کمک فرمودند ،
ان شاءالله مقبول درگاه احدیت واقع ، و حاجات دلشون برآورده و از سفره اهلبیت علیهم السلام متنعم شوند.
سلامتی و تندرستی و عاقبت بخیری این خواهر عزیز و خانواده محترمشان صلواتی هدیه مینمائیم.
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم من الجن والانس من الاولین والاخرین "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کسی که این حدیث رو بشنوه، شاید تا آخر عمر، نماز اول وقتش ترک نمیشه😍😉👌
-
Azan Marhoum Aghati.mp3
1.05M
🩸اذان
🩸چه ضرب آهنگِ
🩸قشنگی است
🩸می گوید
🩸خدا همین نزدیکیست
🩸گوش کن
🩸«الله اکبر»
#گپ_روز
#موضوع_روز : «زنگ بزن آتشنشانی!»
✍ از دو سه روز قبل از عید، عصبانی بود از اینکه خانوادهی پسرخاله احسان هم به افطاری روز اول عید دعوتند!
• اصلاً اعصاب این آدم را نداشت. آخر آنها مثل هم فکر نمیکردند، مثل هم به دنیا نگاه نمیکردند. سبک زندگیشان باهم فرق داشت و هر دو تحمل حضور کسی که اینقدر با او تفاوت داشته باشد را نداشتند و بارها در مهمانیهای مختلف دیده بودم که از وجود همدیگر در عذابند!
• از صبح چند نفری رفتیم کمک مامان.
نشسته بودیم روی ایوان خانهی مامان و سبزی پاک میکردیم که علی رسید. تقریباً «برجِ زهرمار» بود.
• نشست روی ایوان کنار مامان و دستش را بوسید. مامان سرش را به سینه گذاشت و فشرد و گفت: اینگونه سرخ نبینمت مامان!
دینِ ما دین محبت است! حتی با دشمنان. ما اجازه جهاد نداریم مگر برای دفاع .
✘ علی جان جنگ، جنگ است مامان، و ریشهاش هم دشمنی است! حالا میخواهد در جهان بیرون باشد یا در جهان درون. و دشمنی را شیطان ایجاد میکند!
• اینکه تو بخاطر بعضی موضعگیریهای سیاسی و مذهبی با احسان همسو نیستی نمیتواند باعث شود که در درونت با او بجنگی!
• علی گفت: من نمیجنگم که ! حوصلهاش را ندارم.
مامان گفت: وقتی کسی در درونت آنقدر «شلوغی و فشار» ایجاد میکند که نمیتوانی در جایی که هست آرام باشی و این نشاط و شادی را به دیگران انتقال دهی، قطعاً در درونت با او جنگ داری! جز این است؟
اگر جنگ نداری چرا دائماً آمادهباش هستی تا او یا همسرش یک حرکتی بکنند یا حرفی بزنند و تو بخواهی حالشان را بگیری و ثابت کنی اشتباه میکنند.
• گفت : چکار کنم مامان؟ بشینم این کارهایش را تماشا کنم؟
مامان گفت: مهمانی جای دیدار است، جای گشایش احوال است و اجتماع مؤمنین و همدلی آنها برای خدا بالاتر از آن است که تو آن را تبدیل به مرکز مناظره کنی!
√ اگر بتوانی این قورباغه را قورت بدهی و وقتی آمد جوری در آغوشش بگیری که بفهمد قصد جنگیدن نداری و میخواهی این مهمانی را فقط از وجودش لذت ببری و اگر کار به بحثهای الکی رسید به بهانهای خود را مشغول کاری کنی تا ادامهدار نشود، یک سرِ این جنگ خاموش میشود!
و وقتی یک سر خاموش شود، سرِ دیگر ناچاراً خاموش میشود دیگر...
• علی گفت: مامان این کارها که شما میگویی، از من برنمیآید!
من نمیتوانم او را بغل کنم! خیلی سخت است.
• مامان گفت: اگر آشپزخانه ما آتش بگیرد تو چکار میکنی ؟
گفت زنگ میزنم آتش نشانی!
مامان گفت : حالا هم زنگ بزن آتش نشانی...
• با حیرت نگاه کرد به مامان. مامان ادامه داد: نَفْس را هم باید زود خاموش کرد تا بگذارد تو نَفَس بکشی و سالم بمانی! وگرنه کم کم همهی جانت را فرا میگیرد و میسوزاند!
• گفت: الآن چه کنم؟ آتش نشانی از کجا بیاورم؟
مامان گفت: یک عالمه دعای آتش نشانی در صحیفه هست. یا از آنها استفاده میکنی و خاموشش میکنی یا این آتش درون تو را جزغاله میکند و فشارش را همه در جمع باید تحمل کنند.
• علی گفت : من حوصله ندارم مامان.
بعد سراسیمه بلند شد و گفت اصلاً میروم تا نباشم در این مهمانی!
و رفت!!!!!
• سر سفره افطار داشتم به این فکر میکردم چقدر از این آتشها میآید و ما خاموشش نمیکنیم و اجازه میدهیم گُر بگیرد و آنقدر بماند که تمام سلامت روحمان را جزغاله کند.... که در باز شد و علی آمد.
به احترام سفره کسی بلند نشد اما علی رفت نشست پیش احسان و گفت: «آتش نشانی بودم دیر کردم، داداش ببخشید» ....
بعضی دعاهای آتشنشانی در صحیفه جامعه سجادیه:
دعای ۴۸ | دعای ۵۰
دعای ۱۵۵ | دعای ۱۵۶ | دعای ۱۵۹
حرز ۲۲ | حرز ۲۳
(کلیک کنید روی دعا)
🏴السلام علیک یا امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب 🤲
خواهر ارجمندی از شهرک امام حسین علیه السلام، مبلغ ۲۰۰ هزارتومان برای سحری شب قدر به حساب مسجد واریز کردند ،
ان شاءالله مقبول درگاه احدیت واقع ، و حاجات دلشون برآورده و از سفره اهلبیت علیهم السلام متنعم شوند.
سلامتی و تندرستی و عاقبت بخیری این خواهر عزیز و خانواده محترمشان صلواتی هدیه مینمائیم.
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم من الجن والانس من الاولین والاخرین "