10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ به افکار خود تحقیر ها و سیاهنمایی.
#پاینده باد ایران اسلامی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹آخرین دیدار فرزند شیرخوار با پدرِ شهیدش حمزه جهان دیده
🇮🇷@GOMNAM_Shohada135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹دختر شهید بزرگوار حمزه جهاندیده:
من قوی و شجاع ام مثل پدرم
🇮🇷@Gomnam_Shohada135
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واکنش حاج قاسم به آهنگ زنگ یکی از حاضرین در جلسه 💔
@BisimchiMedia
📲حرم شهدای گمنام فاطمی
🆔@gomnam_shohada135
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
✅ تمام زیورآلات شهیده زهرا حسنی سعدی از شهدای حادثه هواپیمای اوکراینی برای کمک به مردم جنگ زده لبنان، اهدا شد.
#ایران_همدل
📲رسانه ثامن المهدی "عج"
🆔@samenolmahdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
«صدایی از عرش میآید
که در گوش عالم میپیچد:
ای فرزند شهید
سرت را بالا بگیر ...
چه کسی چون تو "#پدر" دارد؟!»
آخرین دیدار فرزند شیرخوار
با پدرِ شهیدش
#شهید_حمزه_جهاندیده
#پدر_آسمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
بسم الله الرحمن الرحیم
#داستان_عشق_آسمانی_من
داستان زندگی و شهادت#شهید_مدافع_وطن_محمد_سلیمانی از زبان همسر بزرگوارشان از دوران ڪودڪی همسرشان هست
داستان باسفرنویسنده به قم و دیدار با همسر شهید شروع میشود
و از قسمت سوم-چهارم خانم سلیمانی روای داستان میشوند
با ماهمراه باشید در #داستان_عشق_آسمانی_من
به قلم #بانوی_مینودری
در ڪانال👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم
#قسمت_اول
#داستان_عشق_آسمانی_من
_زهرا!
با شنیدن صدای مادرم سرم را برمیگردانم اما حرفی نمیزنم
صدای مادرم دوباره در گوشم تکرار میشود:زهرا مادر مگه با تو نیستم؟!
سریع جواب میدهم:بله
همه وسایلات رو برداشتی؟
دستانم را پشت سرم میگذارم و نفس عمیقی میکشم:بله...همه رو برداشتم
صدای فاطمه گوشم را نشانه میگیرد
این همه لباس برای یک ماه؟
سرم را برایش تکان میدهم و میگویم:اره آبجی...
به سمتم می آید و لبخند دندان نمایی میزند:ضبط صوت چی؟برداشتی؟
آب دهانم را قورت میدهم و با خنده میگویم:اصلا به تو ربطی داره؟
صدای زنگ تلفن همراهم در گوشم میپیچد،آرام کیفم را رها میکنم و جواب میدهم:جانم فرحناز؟دارم میام...
مادرم مرا در آغوش میگیرد و آرام کنار گوشم میگوید:مراقب خودت باش
بوسه ای بر پیشانی اش میزنم و میگویم:چشم مامان گلم...
فاطمه کنارم می آید ،محکم به شانه ام میزند و ارام میخندد،عاشق شیطنت هایش هستم...
دلم برای خنده هایش ضعف رفت...
دستش را محکم میگیرم و گونه اش را میبوسم...خیلی دوستش دارم
#ادامه_دارد
نویسنده:بانوی مینودری
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#خاطرات_شهدا 💌
یکبار در خیابان دیدم آقامهدی
یک جاروی بزرگِ شهرداری دستش گرفتهاست
و خیابان🛣 را جارو میزند!
علت را که پرسیدم گفت: پشت نیسانش،
بار شیشه داشته و موقع حرکت شیشهها
شکسته و خرد شدند و کفِ خیابان ریختند!🍃
به آقامهدی گفتم: ولش کن! آبرویمان میرود
شهرداری تمیز میکند ولی به حرفم توجهی نکرد
و بعداز اینکه خیلی اصرار کردم گفت:
اگه این شیشهها توی لاستیکِ ماشین
مردم فرو برود، حقالناس گردنم است
و فردای قیامت آبرویمان میرود!🌿
#شهید_مهدیقاضیخانی🌷
#شهدا_را_یادکنید_باذکر_صلوات 💌
🍃🍃🍃
دشمن بداند ،در نزدیکترین حالت برای نابودی قرار دارد.
ضربه بعدی،تمام کننده است....
#حاج_قاسم