#تلنگرانہ
همسرفرعون!
تصميمگرفتڪہعوضشہ؛وشُدیڪـےاززنانوالاۍبھشتے ...
پسرنوح!
تصميمـےبراۍعوضشدننداشت ...
غرقشدوشُددرسعبرتےبراۍآیندگان...
☝️🏻اولےهمسريڪطغيانگربود...!
✌️🏻ودومـےپسـریڪپيامبــر....!
براۍعـوضشدنهيچبھانھای
قابلقبولنيست...
اينخۅدتهستےڪہتصميممۍگيرۍ
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
🌷 ما افسانه نیستیم🙂✌️
دخترم در کلاسهای تابستانی شهرک محل سکونت ما یعنی شهرک ارتش تهران شرکت میکرد.
یک روز یک گلسینه هدیه گرفت که عکس شهیدی روی آن بود.
آخر شب، گل سینه روی زمین افتاده بود. پایم رفت روی سوزن آن و حسابی خون آمد.
بعد از پانسمان، گلسینه را برداشتم و باعصبانیت انداختم توی سطل زباله.
آخر شب طبق روال هرشب سریال ترکیهای را دیدم و خوابیدم.
من اگر هر کار اشتباهی انجام دهم اما نمازم را سر وقت میخوانم.
صبح حدود ساعت پنج بود. بعد از نماز صبح مشغول تسبیحات بودم که احساس کردم یک جوان روبروی من نشسته!!
نفهمیدم خوابم یا بیدار، اما آن جوان که صورتش پیدا نبود به من گفت:
❌سریالهایی که میبینی افسانه است. اما ما افسانه نیستیم. ما با شما هستیم.
باتعجب گفتم: شما کی هستی؟
گفت: تصویر من روی گلسینه بود که انداختی توی سطل.
دویدم و رفتم داخل سطل را گشتم.
تصویر یک شهید بود که زیر آن نوشته بود: #شهید_ابراهیم_هادی
خیلی برایم عجیب بود. بهطور اتفاقی رفتم سر کمد کتابخانه.
دیدم کتابی به نام سلام بر ابراهیم لابهلای کتابها است. کتابی در مورد همین شهید. مشغول مطالعه شدم. خیلی جالب بود. شوهرم را صدا زدم و پرسیدم که این کتاب کجا بوده؟
گفت: چند روز پیش توی اداره به ما هدیه دادند.
هر دو جلد کتاب را آن روز خواندم. خیلی عالی بود.
صبح روز بعد؛ بعد از نماز به بهشت زهرا رفتیم. ساعتی را در کنار مزار یادبود او بودم.
🦋حالا او حقیقت زندگیم شده. دیگر سراغ افسانههای ماهواره نمیروم. #حجاب و نمازم نیز کاملاً تغییر کرده.
📙یاران ابراهیم. اثر گروه شهید هادی
یک نفر خدمت آقای بهجت (ره)
عرض می کند :
میخواهیم که گناه نکنیم ،
اما نمی شود
ایشان در پاسخ میفرمایند :
روغن چراغ کم است
روغن چراغ یعنی چه ؟!
یعنی معرفت ما به خدا کم است.
چگونه باید معرفت به خدا پیدا کنیم؟!
باید در قدرت و عظمت خدا فکر کنیم.
چگونه فکر کنیم ؟!
خدا را همیشه حی و حاضر و ناظر ببینم .
بعد آن چه می شود؟!
کم کم بساطِ گناه جمع می شود
و به خدا معرفت پیدا خواهیم کرد
و آنگاه ،
گشایش هایی رخ میدهد
که فقط هر نفسِ پاکی آن را می بیند.
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
12.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆👆👆👆👆👆
پرنده ای که در مسجدالحرام با شنیدن صدای اذان اینگونه سجده می کند
یاد شعر معروف سعدی افتادم که
دوش مرغی به صبح مینالید
عقل و صبرم ببرد و طاقت و هوش
یکی از دوستان مخلص را
مگر آواز من رسید به گوش
گفت باور نداشتم که تو را
بانگ مرغی چنین کند مدهوش
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیحگوی و من خاموش
💥💥تلنگر💥💥
👅با " ﺯباﻥ " ﻣﯿﺸود :
🌱هم ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮐﺮﺩ ، هم ﺭﻭﺣﯿﻪ ﺩﺍﺩ
🌱هم ﺍﯾﺮﺍﺩ ﮔﺮﻓﺖ ، هم تعریف کرد
🌱هم ﺩﻝ ﺷﮑﺴﺖ ، هم ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺩ
🌱هم ﺁﺑﺮﻭ ﺑُﺮﺩ ، هم ﺁﺑﺮﻭ ﺧﺮﯾﺪ
🌱هم جدایی انداخت ، یا آشتی داد
🌱و آتش دعوا را روشن ؛ یا خاموش کرد
👈مراقب زبانت باش
#جبرانگناهان
🌷 🌱امام رضا(علیه السلام) فرمود :
☘️🌷
کسی که توان جبران گناهانش را ندارد
پس بسیار بر محمد و آل محمد درود فرستد ، زیرا صلوات فرستادن هر آینه گناهان را نابود می کند.
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📚 وسائل الشیعه، ج۷، ص۱۹۴
🌼🍂
از حکيمي پرسيدند:
چرا از کسي که اذيتت میکند، انتقام نمیگيری؟
با خنده جواب داد:
آيا حکيمانه است سگی را که گازت گرفته، گاز بگيری؟!
شاید سختتر از مدافع حرم شدن،
مدافع قلب شدن باشد..
• شهید محمدرضا دهقان امیری