من ازاین بابت خیلی ناراحت میشم ،هرکجا میخواد باشه فرق ندارها اما قبول دارید توی این مسیر خیلی باید مراقبت کرد ! قراره توی این مسیر بیشتر به چشم امام حسین بیایم ... طریق نجف _کربلا راه بسیار مقدسیه که شایسته نیست زائرامام حسین دراین مسیر اسراف کنه و خالق خودش وصاحب این مهمانی رو ناراحت کنه :) من بادیدن این صحنه ها واقعا عذاب می‌کشیدم بشخصه توی خونه هم اگر ببینم ناراحت میشم وبحثم میشه با پدر ومادر نه اینکه خدایی نکرده بی احترامی صورت بگیره اما جای تذکر داره ،این گناهی که به چشم نمیاد خیلی زشت هست و موجب سلب محبت ورحمت خدامیشه :) من مطمئنم دیگه نور خدا هم شامل حال قلب انسانی که عادت به اسراف کرده نمیشه چون خدا گفته إنهُ لایُحِب المُسرِفین... #قصه_اربعین #حسینی_شویم #حر_خیلی_باادب_بود #ادبِ_بندگی #ابدیت_درپیش_است

كمى غروبِ آفتاب... كمى چاى داغ... كمى نسیمِ عصرگاهی که ازسوی بین الحرمین عطرِ حسین را به مشام میرساند ... وَ بسيارى شما ... مَگر دِل آدمی جز اين چه ميخواهد...! #طریق_الحسین | #اربعین #دلت_را_ببر_کربلا #زائر_حسین_باش #قصه_اربعین

. قسمت آخر این قصه هم میگذارم ، بخوانیدش لطفا 🌿🌸 بااجازه شما وآقاحسین علیه السلام ... 🌊این مسیر زیبایی زیاد داشت ،گوشه به گوشه اش ،هر طرف که به چشم می‌خورد جز زیبایی ومعرفت نبود ... 🏴🌸 موکبی بود برای عراقی ها فکرمیکنم عمود ۹۳۴ ،دقیقا یادم نیست .در این موکب برای زوار سفره مینداختند وهمون طور که توی عکس پیداست غذا رو روی سفره میگذاشتند که هرکس گرسنه بود بنشیند ازطعام میل کند وبازهم نهایتِ دلدادگی و عرض ادب شان به آستانه حضرت در خدمتشان نمایان میشد . از سرِ ذوق وارادت مرغ و ماهی و گوشت قرمز رو به بهترین نحو طبخ داده بودند و پلو های رنگین که چشم زوار رو نوازش میداد . تجربه جالبی برای زوار بود 😊 چون اکثرا طعام در بسته بندی مخصوص خودش به دست زوار می‌رسید اما اینجا هرکس باید با دست غذا میخورد .نکته جالبی که به چشم میخورد، چون غذا تقسیم بندی خاصی نداشت زوار بامحبت کنار هم می‌نشستند و به هم تعارف میکردن و هرکس فقط از جلوی خودش میخورد ... الحق هم بعضی ها خیلی حرفه ای بادست میخوردند، ماهم خواستیم همرنگ جماعت باشیم و نهایت خاکی بودن یک ایرانی را نشان بدهیم و با دست بخوریم اما فارغ از نابلدی اون شَرم نگذاشت😄 غذا خوردن بادست هم آداب خودش را دارد دیگه:) 🏴🌊بعضی موکب های بین راهی برای استراحت زوار بودند و از بین آنها موکب هایی هم تدارک دیده بودن؛حیاط را آب پاشی کرده بودن و دلشان را فرش قدوم زوار کرده بودند تادمی استراحت را به پاهایِ خسته وتاول زده زائران حسین (ع) و لحظه ای خواب وصال را به دل های بی تاب شان هدیه بدهند ... وقتی برای استراحت توقف میکردیم دغدغه ام این بود که حالا چطوردراینجا جلوی چشم نامحرم باخیال آسوده دراز بکشم و کمی پلک روی هم بگذارم ... هرجور حساب میکردم راحت نبودم و نمیشد و نشسته دمی به خواب میرفتم . اما بین این همه دلدادگی خدام الحسین مردان پاک سیرتی هم بودند که چشمانشان شرم میکرد از دیدن بانوان خسته ای که در آنجا بودند تا دلشان قرار یابد و دل آسوده استراحت کنند . خودمانی بگم خیلی شیرین بود این مراقبت ها ،محبت ها ودلداگی ها ؛افرادی از شهر ها و کشورهای مختلف بافرهنگ وزبان مختلف اما همه در زیرپرچم حسین حواسشون بهم بود و محبت ومراقبتشون رو دریغ نمیکردن ... مراقب نگاهشان بودند تا دلی بی قرار نشود و آسوده خاطردمی را استراحت کنند ،باخود فکرمیکردم چه خوب است که مردان باغیرت وپاک سیرت ازنسل عباس بن علی هستند که مراقبِ دل نوامیس خود باشند ،همان دم مخالف آن چشمان در ذهنم نقش بست ؛یادم آمد گوشه ای ازآن روضهٔ دلنشین بنت الحسین را که حاج مهدی رسولی اززبان رقیه جانِ حسین همان دم که سرِ پدر را درآغوش داشت ،میگفت : بابا دمِ دروازهٔ شهر تبِ عمه ی ما بالا رفت ،وقتی انگشت نمایِ ...... و ناخودآگاه دِل شکست ... تعجبی هم ندارد میزبان و صاحب مهمانی فاطمه (س) باشد ومجلس حسینش کم و کاستی داشته باشد :) گفته بودم ازطعام ونوشیدنی ها چیزی نمیتوانم بگذارم اما اجازه بدهید دلدادگی ومعرفت واصالت این مسیر را در چشمان محبان حسین قاب بگیریم و به رخ عالمیان بکشانیم ؛به راستی که این سفر جز زیبایی ومعرفت وارادت ها نیست و خوشا به حالِ دلِ آن زائری که بامعرفتِ حسینی در این راه قدم گذاشت و جرعه جرعه از جامِ معرفت حسینی اش نوشید ... وسلام بر آن شهید که گفت : کربلا به رفتن نیست به شدن است ... ✍🏻میم _الف🌙(نحن بحماك یا قمـربنی هاشم) #قصه_اربعین #طریق_الحسین #حسینی_شویم #ازدل_میگوییم #ابدیت_درپیش_است #ادبِ_بندگی

📍کـربلا #دلت_را_ببر_کربلا #زائر_حسین_باش:)

هرگز دمی زِ حال تو غافل نبوده ایم یاگفته ایم نام تورا ،یاشنیده ایم؛ حسین ...

چوخ ممنونم 🙏🏻🌸لطف وارسیز ... سپاسگزارم بابت وقتی که میذارید برای دیدن مطالب اینجا . میم _الف که پایین نوشته ها میخوره اسم بنده نیست ،مخفف ماهِ آسمان هست ،متن ها مزین میشه به نام پرفروغِ قمربنی هاشم آقا ابالفضل ...(زیراین متن راجب تکواندو بودش کامل توضیح دادم ) و اینکه بله ،مطالب اینجا نذرِ ظهور پدر رئوفمون آقا مهدی صاحب الزمان هست . ما همه دختران و پسران ایشون هستیم دیگه ،مایه آرامش دل ولبخند لب پدرمون نباشیم !؟ نبضِ قلم ماهم به یاد حضرت بقیة الله میزنه، یقینا هم وقتی خالق اثری هستی حس مادر وفرزندی هویدا میشه و این ها بخشی از جان من هستند اما حس پدر و دختری با آقا لذت بخش تره. برای همین چون نذر آقا هستند استفاده مشکلی نداره . https://daigo.ir/secret/5173718829