پارت چهل و دوم « تنهاییِ عذاب دهنده»
همان ای کاشها که آمدهاند تا تو را از آنچه داشتهای به بیرون بیندازی. محبتِ دوستانت ، لحظاتِ شیرینتان، حالِ آرامِ خودت.
پ.ن: شبِ ۲۲ بهمن، شبِ ولادت حضرت علی اکبر(ع)
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
#دهه_فجر
@gomnamradio
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پارت چهل و سوم « عیدتون مبارک!»
پ.ن: دست زدنها مال جشن ولادت حضرت علی اکبر هست🌱
فیلم ها کاری از گروه عکاس مون هست🌹
#سفرنامهاینجانب
#دهه_فجر
#ماه_شعبان
@gomnamradio
چارت چهل و چهارم « ناهارِ جنوبی»
عکس از ناهارِ ماهی موجود نیست.
بچههای جنوبِ کشورم( استان فارس، هرمزگان و...) ماهی را قطعه قطعه کرده و با دست نوشِ جان میکنند.
#سفرنامهاینجانب
#دهه_فجر
#ماه_شعبان
@gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
چارت چهل و چهارم « ناهارِ جنوبی» عکس از ناهارِ ماهی موجود نیست. بچههای جنوبِ کشورم( استان فارس، هر
چارت چهل و پنجم« بازار پارکینگ »
رفته بودیم پارکینگ معراج. اولش باید از مسیری عبور میکردی که بعداً برایتان مینویسم از زیبایی راهش.
جالبی بازار این بود که به خادمین تخفیف میدادند..
همین😅
پ.ن: ما خادمِ معراج نبودیم، فقط به عنوانِ رسانهٔ آنجا رفته بودیم ☺️
#سفرنامهاینجانب
#دهه_فجر
#ماه_شعبان
@gomnamradio
رادیو مائدةٌ مِن السـماء
پارت چهل و ششم« جشنِ سرد» #سفرنامهاینجانب #ماه_شعبان #دهه_فجر @gomnamradio
«جشنِ سرد»
بانگ الله اکبرِ معراج همراه با سوت، جیغ و برف شادی همراه بود. ویدیوهایی از آن شب برایم ماند که اگر سالها هم زندگی میکردم شاید به اندازه آن شب لذت نمیبردم. برنامهٔ جشنِ ولادت حضرت علیاکبر، بعد از شام برگزار میشد. به دست گرفتن دو بادکنک مسئولیت هر کسی بود تا ببرد در اتاقِ ستاد. همان بخشی که اتاق وضعیت هم در داخلش قرار داشت.
از در که وارد شدم، برای نظم دهی به برنامه قسمتی را برایِ بانوان و بخش دیگر را برای آقایان خالی کردند. حائل بین مان درب شیشهای رنگ بود. از قضا به علت کمبود جا، من کنارِ درب شیشهای رنگ نشستم. اولش بحث بود که کیک در کجا قرار بگیرد؟ تعارفات الکی این وسط رد و بدل میشد. دست آخر قرار گرفت سمت آقایان. اولِ مراسم، حالِ روحیام بسیار گرفته بود. از بابت اینکه آدمهایی را میدیدم که از آنان خوشم نمیآمد. برخی هایشان تداعی خاطراتِ ناراحت کننده برایم بودند. شعرخوانی یکی از بچههای رادیو اتفاقِ جدیدی بود اما طرف میکروفون را ول نمیکرد. اعصابم خش خشی شده بود. ترجیح دادم سرم را گرم شلوغ بازی دخترانه کنم تا بخواهم گوش دهم به صحبت هایش. اکثریت خانمها، مانند من دهه هشتادی بودند و همان طوری که میدانید جرئتِ نسل جدید، بیشتر از آن چیزی هست که نشان میدهند، درست است گاهی درهم میخورد رفتارشان و به بحث و جدال میپردازند اما از پسِ کارِ خودشان برمیآیند.
تنها درخواست آن لحظهام به پایان رسیدنِ جشن بود ولی اینجا برای به چالش کشیدنم تمام نمیشد. بچههای عکاسان که مسئولیت عکاسی از یادمانها را بر عهده داشتند، به عکاسی و فیلمبرداری میپرداختند. واقعا هنرمند بودند درکار. بیریایی و اخلاص را وقتی هم صحبت میشدی میدیدی در وجودشان. راستش آنقدر گرفتگی برایم سنگین بود که نتوانستم توضیح دهم آنچه سرگذشتِ این مسئله برایم رقم زده. ترجیح دادم خودم به ریشهٔ احوالِ درونی ام بپردازم. حالی که یک شبه بر من مستولی نشده، لحظهای هم از میان نمیرود!
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
@gomnamradio
پارت چهل و هفتم « ای کاش مانده بودم...»
تازه اولِ راه است...
تصمیمی که گرفتی، برایت مسائل مختلفی را رقم زده.
رفیقِ نیمه راه نشو، بمان و حرکت کن!
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
@gomnamradio
پارت چهل و هشتم « راهپیمایی۱»
ایستاده اند.
حتی با وجود دلار ۹۰ و خوردهای هزار تومانی ایستاده اند.
ملت ایرانی با تمام فراز و فرود ها ایستاده اند. اما این مسئولین چه کرده اند؟ هیچ. ای کاش مسئولین متنبه شوند از این اتفاق. از این ایستادگی.
🌱دلار بهانه است اما معیشت این مردم کجاست؟ آیا با حلوا حلوا کردن، شیرین میشود؟
🌱من کجایِ این مسیر هستم؟
🌱کدام انتخابِ من تاثیر میگذارد بر آیندگان ؟
....
ماجرا تازه شروع میشود!
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
@gomnamradio
پارت چهل و نهم « راهپیمایی۲»
دخترانِ ایران.
پ.ن: با لباسِ رزم خود آمادهایم!
این عکس برایم معنا دارد. میفهمم تک تک آدمهای داخلش را. تنها شور جوانی نیست که به میدان میآیند، آنچه در درونشان نهفته عشقِ به « استقلال، آزادی،جمهوری اسلامی» است.
البته نه با معنایی که میکنیم، آنچه در تفکر امام بود و برایمان به ارمغان گذاشت.
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
@gomnamradio
پارت پنجاهم « سلام بیت المقدس!»
🌱جوانان این سرزمین، خفتهاند.
برای چه؟
چه چیزی این بزرگ مردان را به چنین درجه اعلایی رسانده، که دیگر منیتی، معنا ندارد. بلکه پایِ عشق درمیان است!
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
@gomnamradio
پارت پنجاه و یکم « توانمندیِ سرزمینم!»
این یادمان بیشتر از اینکه بخواهد، روایت داشته باشد، دیدنی است.
دیدنِ آنچه کشورم بدست آورده تا خودش را محکم کند. البته دلیر مردانی کم نبودهاند و با کمکهایشان، ایرانِ قوی ساختهاند. درد و دلِ راویان، مبنی بر این بود که باید گفتگو شود، مردم آشنا شوند با دستاورد های کشورشان. نگاه منفی که گسترش پیدا شده با تبیین آنچه داریم کمک به آسوده خاطری میشود.
آخر مصاحبه ام گفتم:« امیدوارم که شما هم نسل جدید رو دست کم نگیرین. اونا هم به شدت نیاز دارن به کمک هاتون!»
پ.ن: البته اگر از گرونی فاکتور بگیریم 😅
#سفرنامهاینجانب
#ماه_شعبان
@gomnamradio