برای امام زمانم چه کنم؟
🍀رفقا می تونید برای مشاهده ی تمام قسمت های کتاب روی هشتگ #سه_دقیقه_در_قیامت کلیک کنید.☺️
@modafe_heejab
🌷امام زمان(عج) فرمودند: به اخبار شما علم داریم. هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از لغزش و کاستیهای عملکرد شما آگاهیم و چیزی بر ما پوشیده نمیماند.
(بحارالانوار، ج۵۳،ص ۱۷۵)
@gonahh
آیا امروز
اولین روز زندگی من است
یا
آخرین روز زندگی من است
@gonahh
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
پارت 1⃣
🥀🥀🥀🥀🌺🌹🥀🥀🥀🥀
شهیدی که #آیت_الله_بهجت نامش را از فرهاد به #عبدالمهدی پیشنهاد داد وروزشهادتش را هم به او گفت،،حتما تا آخر بخوانید التماس دعا،،،🌺🌺🥀🌹
ماجراي وصلت عجيب شهيد مدافع حرم عبدالمهدي كاظمي در گفت و گوي «جوان» با همسر شهيد
🦋🦋🦋🦋
واسطه ازدواج شهيد عبدالمهدي كاظمي و همسرش مرضيه بديهي، شهيد سيد مجتبي علمدار بود. هر دو به اين شهيد متوسل ميشوند تا همسري متدين نصيبشان شود و طي يك رؤياي صادقه، شهيد علمدار، عبدالمهدي را به همسرش معرفي ميكند.
به اين ترتيب ازدواج خوبان شكل ميگيرد و 9 سال ادامه مييابد. يك زندگي شيرين كه با شهادت عبدالمهدي در سوريه در تاريخ 29 دي ماه 94، به سرنوشتي زيباتر ختم ميشود. حالا كه كمتر از يك سال از شهادت عبدالمهدي ميگذرد، با همسرش مرضيه بديهي همكلام شديم تا هرچه بيشتر از اين شهيد مدافع حرم بدانيم.
شهيدي كه آيتالله بهجت پيشبيني شهادتش را در روز تاجگذاري #امام_زمان (عج) كرده بود و طبق همين پيشبيني، عبدالمهدي آسماني شد.
~~~ کپی آزاد ~~~
@emamamm
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
#رمان_شهید_عبدالمهدی
پارت 2⃣
🥀🥀🥀🥀🌷🥀🥀🥀
گفتگو با همسر #شهید_عبدالمهدی کاظمی را در ادامه بخوانید:
گويا واسطه ازدواج شما #شهيد_علمدار بود، اين وصلت چطور اتفاق افتاد؟
سوم دبيرستان بودم و به واسطه علاقهاي كه به شهيد سيد مجتبي علمدار داشتم، در خصوص زندگي ايشان مطالعه ميكردم. اين مطالعات به شكل كلي من را با شهدا، آرمانها و اعتقاداتشان بيش از پيش آشنا ميكرد.
حب به شهيد علمدار و زندگياش موجي در دلم ايجاد و ايمانم را تقويت كرد.
شهيد علمدار #سيد بود و علاقه عجيبي به مادرش حضرت فاطمه زهرا(س) داشت. عاشق اباعبدالله الحسين(ع) و شهادت بود.
ياد دارم در بخشهايي از خاطراتش خوانده بودم كه يك روز وقتي فرزندشان تب شديد داشت، سيد مجتبي دست روي سر بچه ميكشد و شفا پيدا ميكند.
شهيد علمدار گفته بود به همه مردم بگوييد اگر حاجتي داريد، در خانه شهدا را زياد بزنيد.
وقتي اين مطلب را شنيدم به شهيد سيد مجتبي علمدار گفتم حالا كه اين را ميگوييد، ميخواهم دعا كنم خدا يك مردي را قسمت من كند كه از سربازان امام زمان(عج) و از اوليا باشد.
حاجتي كه با عنايت شهيد علمدار ادا شد.
ادامه دارد...
~~~ کپی آزاد ~~~
@emamamm
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 ترانهٔ Morning
ترانهٔ انگلیسی «صبح»
🔸اثری از وِتر با موضوع ظهور منجی انسانها
🌔 هیچ شبی نیست که بالاخره به پایان نرسد اگر چه هزار سال طول بکشد و اکنون که به تاریک ترین لحظات شب رسیده ایم و انسان بیش از هر زمانی، از چنگ زدن به ریسمانهای خودساخته ناامید شده، امید است که به سوی صبح حقیقی دست دراز کند و کسی که خداوند او را برای نجات نهایی زمین برگزیده است از راه برسد. بلی، صبح نزدیک است.
@VetrMusic
@emamamm
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
#رمان_شهید_عبدالمهدی
پارت 3⃣
🥀🥀🥀🥀🌷🥀🥀🥀🥀
حاجتي كه با عنايت #شهيد_علمدار ادا شد و با ديدن خواب ايشان، با همسرم كه بعدها در زمره شهدا قرار گرفت، آشنا شدم.
مگر در خواب چه ديديد كه تصميم گرفتيد شريك زندگيتان را به وسيله آن انتخاب كنيد؟
يك شب خواب شهيد سيد مجتبي علمدار را ديدم كه از داخل كوچهاي به سمت من ميآمد و يك جواني همراهشان بود. شهيد علمدار لبخندي زد و به من گفت #امام_حسين (ع) حاجت شما را داده است و اين جوان هفته ديگر به خواستگاريتان ميآيد.
نذرتان را ادا كنيد. وقتي از خواب بيدار شدم زياد به خوابم اعتماد نكردم. با خودم گفتم من خواهر بزرگتر دارم و غير ممكن است كه پدرم اجازه بدهد من هفته ديگر ازدواج كنم.
غافل از اينكه اگر #شهدا بخواهند شدني خواهد بود. فردا شب سيد مجتبي به خواب مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود. جواني هفته ديگر به خواستگاري دخترتان ميآيد. مادرم در خواب گفته بود نميشود، من دختر بزرگتر دارم پدرشان اجازه نميدهند.
شهيد علمدارگفته بود كه ما اين كارها را آسان ميكنيم. خواستگاري درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسي كه زده بودم پدرم مقاومت كرد اما وقتي همسرم در جلسه خواستگاري شروع به صحبت كرد، پدرم ديگر حرفي نزد و موافقت كرد و شب خواستگاري قباله من را گرفت.
🥀🥀🥀🥀🌷🥀🥀🥀🥀
پدر بدون هيچ تحقيقي رضايت داد و در نهايت در دو روز اين وصلت جور شد و به #عقد يكديگر درآمديم.
ادامه دارد...
~~~ کپی آزاد ~~~
@emamamm
هدایت شده از برای امام زمانم چه کنم ؟
#رمان_شهید_عبدالمهدی
پارت 4⃣
🥀🥀🥀🥀🌷🥀🥀🥀🥀
در نهايت در دو روز اين وصلت جور شد و به عقد يكديگر درآمديم.
وقتي براي اولين بار همسرتان را ديديد، آن هم بعد از خوابي كه ديده بوديد، واكنشتان چه بود؟
🌸 در اولين ملاقاتتان چه صحبتهايي رد و بدل شد؟
همان شب #خواستگاري قرار شد با عبدالمهدي صحبت كنم. وقتي چشمم به ايشان افتاد تعجب كردم و حتي ترسيدم!
طوري كه يادم رفت سلام بدهم. ياد خوابم افتادم. او همان جواني بود كه #شهيد_علمدار در خواب به من نشان داده بود.
وقتي با آن حال نشستم، ايشان پرسيد اتفاقي افتاده است؟
گفتم شما را در خواب همراه شهيد علمدار ديدهام. خواب را كه تعريف كردم #عبدالمهدي شروع كرد به گريه كردن.
گفتم چرا گريه ميكنيد؟ در كمال تعجب او هم از توسل خودش به شهيد علمدار براي پيدا كردن همسري مؤمن و متدين برايم گفت.
ادامه دارد...
~~~ کپی آزاد ~~~
@emamamm