همسایه خوب = فروش بیشتر یکی از چیزایی که خیلیا بهش دقت نمی‌کنن، «همسایگی»ه. اگه کنارت یه فست‌فود شلوغ باشه و تو لوازم جانبی موبایل بفروشی، خیلی فرق می‌کنه با اینکه کنارت دفتر بیمه باشه! چون آدمایی که میان فست‌فود، اغلب جوون و اهل خریدن وسایل موبایلن. ولی کسی که می‌ره دفتر بیمه، حواسش به خرید نیست. پس فکر کن مشتریات چه جاهایی رفت‌وآمد دارن و سعی کن مغازه‌تو جایی بگیری که همسایه‌ها مشتریای تو رو جذب کنن، نه فراری بدن! 📍ثبت موقعیت توی نقشه یعنی حتی اونایی که رد می‌شن، پیدات می‌کنن!

صدای خودتو بشناس؛ اولین قدم فن بیان! تا حالا به تُن صدات دقت کردی؟ خیلیا فکر می‌کنن فن بیان یعنی فقط بلند حرف زدن یا بلد بودن چند تا جمله قشنگ. ولی اصل قضیه شناخت صدا و کنترل اونه. صدای یکنواخت و بی‌روح حتی اگه محتوای خوبی داشته باشه، مشتریو خسته می‌کنه. ولی اگه لحن بالا و پایین داشته باشه، صدای مطمئن و واضحی داشته باشی، شنونده مجذوبت می‌شه. اگه فروشنده‌ی یه فروشگاه حضوری هستی، مشتری اول به صدای تو گوش می‌ده، بعد به محصول نگاه می‌کنه! تمرین کن صداتو ضبط کن، دوباره گوش بده، ببین جاهایی که بی‌حال حرف زدی کجاست؟ کجاها هیجان داشتی؟ از همین‌جا می‌تونی تغییر رو شروع کنی. 🔻کسب‌وکار توی نقشه نباشه، انگار وجود نداری! همین حالا ثبت لوکیشن فروشگاهتو انجام بده و بیشتر دیده شو.

داستان بگو، نه مشخصات خشک! مردم از شنیدن یه مشت ویژگی تکراری خسته‌ان. "این شامپو بدون سولفاته... این کیف چرم طبیعیه..." خب؟! چرا باید بخرن؟! تو بیا و داستان تعریف کن! مثلاً بگو: «یکی از مشتری‌هام بعد از خرید این شامپو، پوست سرش کاملاً آروم شد، چون دیگه خارش نداشت...» یا بگو: «یه خانوم مهندس، دقیقاً همین کیفو برای جلسات کاری می‌خواست چون هم جا دار بود هم رسمی.» وقتی با قصه‌ گفتن پرزنت می‌کنی، مشتری خودش رو توی اون موقعیت تصور می‌کنه و تصمیم‌گیری راحت‌تر می‌شه. 🔻با ثبت لوکیشن، آدرس قصه‌هات رو راحت به مشتری برسون! همین الان فروشگاهتو ثبت کن.

چشم تو چشم حرف بزن یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های فروش حضوری، برقراری ارتباط چشمیه. وقتی موقع حرف زدن، به چشم مشتری نگاه نمی‌کنی، اون حس بی‌اعتمادی می‌گیره. نمی‌گم خیره شو! فقط سعی کن با نگاهت نشون بدی که حضورش برات مهمه. حتی اگه مشغول توضیح دادن محصولی هستی، هر از گاهی نگاهت رو بالا بیار و یه لبخند کوچیک بزن. تو با زبان بدنت داری اعتماد می‌سازی؛ نه فقط با حرفات. 🔻اعتمادسازی رو از محل فروش شروع کن! ثبت لوکیشن فروشگاهتو فراموش نکن.

مشتریات همین نزدیکی‌ان!. 😍 فکر نکن همه دنبال خرید اینترنتی‌ان! هنوزم خیلیا هستن که دوست دارن جنس رو از نزدیک ببینن، لمس کنن، امتحان کنن... اما سوال اینجاست🤨 تو داری به همین آدمای اطرافت نشون میدی که وجود داری؟🤔 ✅ تبلیغات محلی دقیقاً همینه! به آدمایی که دور و برتن میگه: «فلان مغازه همین‌جاست، همونی که تو دنبالشی!»😎✌️ مثلاً یه خانم می‌خواد برای بچه‌ش لباس بخره، اگه تبلیغ تو رو تو گوگل‌مپ یا ویز ببینه، خیلی راحت میاد سمتت.👚🩳 پس اگه مغازه‌داری، دفتر داری، یا یه کسب‌وکار فیزیکی داری، ✅ اولین قدم موفقیتت اینه که لوکیشن تو تبلیغات محلی ثبت شه!

رقابت تو محله خودت رو ببر! فکر نکن فقط برندای بزرگ باید تبلیغ کنن!🔖 برندای کوچیک هم اگه زرنگ باشن، می‌تونن محله خودشونو فتح کنن.😍 ❇️ تبلیغات محلی کمک می‌کنه از هم‌محله‌ای‌هات عقب نمونی. مثلاً اگه یکی از مغازه‌های نزدیکت لوکیشنش رو ثبت کرده، تو چرا هنوز نکردی؟🥲🤦🏻‍♀ اونا دارن هر روز مشتری جذب می‌کنن، تو چی؟🤷‍♀ اگه دیر بجنبی، مشتریای محل هم می‌رن سراغ بقیه. تبلیغ کن تا دیده شی، ثبت شو تا انتخاب شی.

اعتماد از کجا شروع میشه؟🧐 ✅ از «آشنایی»! مشتری وقتی هر روز از جلوی مغازه‌ت رد میشه یا اسم کسب‌و کارت رو تو تبلیغات محلی می‌بینه، تو ذهنش آشنا می‌شی.👌 و کی از آشنا خرید نمی‌کنه؟!🙄 ✅ تبلیغات محلی یعنی حضور توی ذهن و نگاه کسایی که واقعاً می‌تونن بیان سراغت. نه دنبال فالوئر فیک باش، نه لایک از اون ور دنیا...😐 به فکر اون مادری باش که دو کوچه پایین‌تر دنبال یه مغازه سیسمونیه!👍 ✅تو فقط باید خودتو نشون بدی. همین. بقیه‌ش با اعتماد آدمای محلته

جمع‌بندی فروش و آمار هفتگی آخر هفته وقتشه دفتر رو بیارید جلو و همه‌ی اعداد رو رو کاغذ بیارید.📝 چقدر فروش داشتین؟ کدوم محصول یا خدمت بیشتر فروش رفته؟ کدوم روز هفته مشتری‌ها بیشتر بودن و چرا؟ با همین نگاه ساده، می‌تونید بفهمید هفته بعد باید رو کدوم محصول مانور بدید یا کجا تبلیغتون رو بیشتر کنید. یادتون باشه آمار و ارقام، چراغ راه کسب‌وکارن؛ بدونشون مثل رانندگی تو تاریکیه. http://Googlesabt.com/eitaa

مرتب کردن محیط کار هیچ‌چیز به‌اندازه‌ی یه محیط تمیز و منظم برای شروع هفته انرژی‌بخش نیست.🧼🧴🚿 آخر هفته، قبل از بستن مغازه یا دفتر، همه‌چیز رو سر جاش بذارید، قفسه‌ها رو گردگیری کنید،🪠 بروشورها رو مرتب کنید و حتی ویترین رو تازه‌چینی کنید.🧹🪣 این کار علاوه بر اینکه حس خوبی به خودتون میده، باعث میشه مشتری شنبه صبح با یه تصویر تازه و شاد وارد بشه.🪞 http://Googlesabt.com/eitaa

بررسی بازخورد مشتری‌ها آخر هفته، یه لیست کوچیک از سوالات یا شکایت‌های مشتری‌ها تهیه کنید.🗒 ببینید چه چیزایی رو بیشتر می‌پرسیدن، کجاها نارضایتی بوده یا برعکس، از چی تعریف کردن. این نکات، مثل طلا ارزش داره!🎖 چون می‌تونید هفته بعد رو طوری برنامه‌ریزی کنید که هم نقاط ضعف رو برطرف کنید و هم نقاط قوت رو پررنگ‌تر.🫟 http://Googlesabt.com/eitaa

نیروی خوب، نصف فروش رو جلو می‌اندازه! راستشو بخوای، خیلی از کسب‌وکارها نه به خاطر کمبود مشتری، بلکه به خاطر رفتار یا کم‌تجربگی نیروهاشون فروش رو از دست میدن! 😬 یه مشتری وقتی وارد مغازه میشه، اولین چیزی که می‌بینه برند شما یا محصولتون نیست، بلکه نیروی فروش شماست. اگه با لبخند و انرژی مثبت استقبال بشه، حتی اگه نیازی نداشته باشه، ناخودآگاه می‌مونه و گوش میده. پس استخدام نیرویی که اخلاق، فن بیان و مسئولیت‌پذیری داره، از داشتن دکور چند صد میلیونی مهم‌تره. این یعنی باید تو جذب نیرو، وسواس خرج بدی. آموزش بعدش هم فراموش نشه؛ چون نیرویی که آموزش ندیده، مثل موتور خاموشه…

آموزش، سرمایه‌گذاریه نه خرج اضافی! خیلیا فکر می‌کنن وقتی نیرو رو استخدام کردن، دیگه کار تمومه. نه عزیزم! 😄 تازه اول ماجراست. آموزش دادن به نیرو، یعنی داری خودت رو از دردسر مشتری ناراضی، اشتباهات فاکتور، و حتی از دست دادن فروش خلاص می‌کنی. یاد بده چطور با مشتری صحبت کنه، چه جملاتی بگه، چطور محصول رو معرفی کنه. اینا رو که بلد باشه، حتی اگه تو مغازه نباشی، میتونه فروش رو جمع کنه. یادت باشه: هزینه آموزش، چند برابرش به جیب خودت برمی‌گرده.