توی نبرد خبیر پس از اینک مجاهدان مسلمان تمام دژ های خبیر رو فتح کردن آخرین دژ یهودیان یعنی دژ قنوص که بزرگترین دژ و مرکز دلاوران آنها بود باقی مونده بود
پیامبر اکرم روزی پرچم رو به دست ابوبکر و روز دیگر به عمر داد ولی هردو بدون اینکه کاری انجام بدن برگشتن
این وضع برای پیامبر سنگینی میکرد برای همین فرمودن:لا عطین الرایة غدا رحلت یحب الله و رسوله و یحبه الله و رسوله کرار لیس بفرار یفتح الله علی یدیه
فردا این پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسول خدا را دوست میدارد و خدا و رسولش نیز او را دوست میدارند و خداوند این دژ را به دست او میگشاید
هنگامی که آفتاب طلوع کرد سربازان دور خیمه ی پیامبر را گرفتن و هرکدام امیدوار بودن که پیامبر پرچم رو به دست او بدن
سعد ابی وقاص میگوید: وقتی پیامبر از خیمه بیرون امد،همه ی گردان ها به سمت او کشیده شد و من نیز در برابر پیامبر ایستادم که شاید این افتخار از آن من گردد
پیامبر شخصی را به خیمه امیر المومنین علی علیه السلام فرستادند و او امام علی را به حضور پیامبر آورد.
پیامبر برای شفای چشم امام علی دعا کردن و به برکت دعای پیامبر ناراحتی امام علی بهبود یافت