#گریههایبیثمر
🌸بعضیها به مجالس معنوی میروند که یک حسّ و حالی پیدا کنند تا از عذاب وجدان خلاص شوند و بعدش با یک انرژی مضاعفی برگردند و هر غلطی که دلشان میخواهند بکنند!!
آن جلسات معنوی برای اینها «وجدان خفه کن» است.
👤استاد پناهیان√
رفقامبادامجلساهلبیتبرامونبشنوجدان خفهکن🙁
مثلا هیئت بریم ولی یکی در میون نماز بخونیم
مثلا هیئت بریم ولی ازون طرف با نامحرم چت کنیم..هیئت بریم ولی بعدش هر چیزی رو نگاه کنیم😓
👌باورکن اینجورمراسم رفتناخواستهیخود شیطانه☹️
چون عذاب وجدانتو کم میکنه و نمیزاره سمت ترک گناه بری😑
ببین...
✔️درستش اینه که بعد مراسم یه عزمِ جدی برداریم واسه خوب شدن✌️
یه عزمِجدیواسه مبارزهبانفس و یار امام زمان شدن💪
😎خودسازی
گردان ۳۱۳
داستان #دایرکتی_ها 📵 قسمت ۴ کم کم داشت افشین و حرفاش یادم میرفت اما باز طاقت نیاوردم و سمت گوشی دو
داستان #دایرکتی_ها 📵
قسمت۵
کم کم داشتم بهش عادت میکردم
مدام برام نحوه استفاده داروهای گیاهی رو میفرستاد..
اوایل با اکراه قبول میکردم
اما بعدش با شوق و ذوق استقبال میکردم..
دیر اومدن های کیوان هم تقریبا دائمی شده بود
چند باری باهاش بحث کردم..
گفتم خسته شدم از این وضعیت؛
تنهایی کلافه ام میکنه...
اونم مدام میگفت خب چیکار کنم تو این اوضاع بیکاری و اقتصاد خراب..
توقع داری کارمو از دست بدم بیام بشینم تو خونه کنار تو؟!
صد بار بهت گفتم بچه دار بشیم قبول نکردی..
گفتم چرا هر چی میشه پای بچه رو میکشی وسط؟!
مگه برا فرار از تنهایی باید مادر بشم!!!
همین بحثای بیخود و بی جهت من با کیوان،جرقه راحت حرف زدن با افشین رو روشن و روشن تر کرد!
انگار مجوز درد و دل با افشین برام امضا شد!
بحثایی که بین من و کیوان پیش میومد؛همه رو برا افشین تعریف میکردم
اونم با حوصله تمام گوش میکرد..
و با حرفاش آرومم میکرد!
این اولین بار بود با جنس مخالف به غیر از همسرم صحبت میکردم و انقدر راحت سبک میشدم!
نه بحثی در کار بود..
نه تشری..
نه حرف بچه ای که من بهش آلرژی پیدا کرده بودم!
متاسفانه ارتباطمون بیشتر شد..
ساعت ورود و خروج کیوان رو بهش گفته بودم،تا توی اون زمان پیام نده..!
اونم زمانی که سرکار بود و بیرون از خونه بهم پی ام میداد..
همه چت ها رو هم قبل اومدن کیوان پاک میکردم.
پیام خاصی بینمون نبود،اما خودم خوب میدونستم که کارم اشتباهه!
برا همین چندین بار از ترسم چک میکردم تا خیالم راحت باشه که پیاما پاک شده..!
رفته رفته پیامهای افشین از درد و دل و کمک فراتر رفت..
ادامه دارد...
📝 نویسنده: فاطمه_قاف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 شهادت بهتر است یا کار مهدوی؟؟!!
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج #نسئل_الله_منازل_الشھداء
「@gordan_313 」
.
غصه ای تلخ تر از دوریِ دیدارِ تو نیست
خوار و بیچاره هر آن دل که گرفتارِ تو نیست
‹ هَلاِلَیك یَابناحمدسَبیلفَتُلقی ›
میشود راهی نشانم بدهی
که مرا به تو برساند.
گردان ۳۱۳
💚🏴 「@gordan_313 」
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نسیمِ روضه ي تو با #خدا شدیم..
از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را جان خود بدانید، حرمت او را مقدسات بدانید.
#شهیدحاجقاسمسلیمانی