【❝❥】

• ` بُردن‌نام‌ابالفضلِ‌علےدرهَرصُبح؟ بَہ‌بَہ‌انگار عسل‌رویِ‌ݪبم‌می‌ریزند...🍇🖇 #شنبه‌های‌علمدارے⛓ 『🌙 @Gordane118 ○°.』

#مےناب🍇 زلب‌اوصدوده‌ڪوزه‌عسل‌مےریزد آسمان‌پیش‌قدم‌هاش‌زحل‌مے‌ریزد؛ از‌سر‌وروۍحسن.؏. واژۀ‌یل‌مے‌ریزد بہ‌خداڪرڪ‌وپراهل‌جمل‌مے‌ریزد..🌿!! #جونم‌یل‌علۍ.؏.💜 #صلوات‌یادت‌نره!! 『🌙 @Gordane118 ○°.』

#استوࢪے🌱 هر چہ قدࢪ گـشـتیم... عڪس پشت میز تو ࢪا پـیدا نڪردیم (: #حاج_قاسم

#تباهیات🚶🏻‍♂ هرچیزی‌‌نوع‌انگلیسیش‌خیلی‌خطرناكه چه‌‌کرونای‌انگلیسی‌باشه...چه‌آخوند‌انگلیسی‌! #بعله‌حاجی‌بعله:| 『 @refighegomnam 』

✨ #Story #Post این حسین(ع) گفتن ما هم از عنایت حسن(ع) است💚 『🌙 @Gordane118 ○°.』

#حدیث💛 قال امام حسن علیه السلام: إذا سَمِعتَ أحَدا یَتَناوَلُ أعراضَ النّاسِ فَاجتَهِد أن لایَعرِفَک. هر گاه شنیدى شخصى آبروى مردم را مى ریزد، بکوش تا تو را نشناسد. همان، ج ۷۴، ص ۱۹۸ #یا_کریم_اهل_بیت 💚 『🌙 @Gordane118 ○°.』

✨🍃 مـااز‌ݪـب‌مـسـیـح‌شـنـیـدیـم‌ایـن‌سـخـن: صـد‌مـرده‌زنـده‌مـےشـوداز‌ذڪر«یاحـسـن (ع)» #جانم_حسن 💚 『🌙 @Gordane118 ○°.』

✨ #Story #Post دم نقاره زنت گرم .. غریب الغربا :)💛 『🌙 @Gordane118 ○°.』

#ولادت_امام_جواد؏ با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد ♥️ 『🌙 @Gordane118 ○°.』

#شیعه_انگلیسی _____________________________ حقایقی پشت پرده....💔🌱 『🌙 @Gordane118 ○°.』

هم مولد اصغر است و هم روز جواد بر کرب و‌ بلا و طوس یکجا صلوات ...................................... میلاد باب المراد امام جواد و باب الحوائج حضرت علی اصغر مبارك تون 🌱ٰ 『🌙 @Gordane118 ○°.』

بسم‌رب‌الجوآد‌والاصغر:)💚

✨ #Story #Post از تو جواد بودن و از ما گدا شدن .. :)💛 『🌙 @Gordane118 ○°.』

#دوشنبه‌هآی‌حسنی؏💚 بنویسید‌بہ‌روی‌لحدوسنگ‌و بھ‌روۍ‌ڪفنم...: مَن‌حُسینے‌شُده‌دسٺ‌امام‌حسنم 『🌙 @Gordane118 ○°.』

✨ #Story #Story_video 🌱 هم صدای حسین(ع)❤️ حسن(ع)💚 دل ربای حسین(ع)❤️ حسن(ع)💚 مقتدای حسین(ع)❤️ حسن(ع)💚 #دوشنبه_های_امام_حسنی 『🌙 @Gordane118 ○°.』

🌸🍃🌸🍃🌸 پرسیدند: فرق کریم با جواد در چیست؟ فرمودند: از شخص کریم همینکه درخواست کنید به شما عنایت می‌کند ولی «جواد» خود به دنبال سائل می‌گردد تا به او عطا کند...:)❤️🌱 ولادت‌ امام‌ جواد‌(ع) و حضرت علی اصغر (ع) مبارک باد.. ✨

#خاطرات_شهدا #الاغی_که_اسیر_شد! 🌷در یک منطقه کوهستانی مستقر بودیم و برای جابجایی مهمات و غذا به هر یگان الاغی اختصاص داده بودند. از قضا الاغ یگان ما خیلی زحمت می کشید و اصلاً اهل تنبلی نبود! یک روز که دشمن منطقه را زیر آتش توپخانه قرار داده بود، الاغ بیچاره از ترس یا موج انفجار چنان هراسان شد که به یکباره به سمت دشمن رفت و اسیر شد. 🌷چند روزی گذشت و هر زمان که با دوربین نگاه می کردیم متوجه الاغ اسیر می شدیم که برای دشمن مهمات و سلاح جابجا می کرد و کلی افسوس می خوردیم. اما این قضیه زیاد طول نکشید و یک روز صبح در میان حیرت بچه ها، الاغ با وفا، در حالیکه کلی آذوقه دشمن بارش بود نعره زنان وارد یگان شد. الاغ زرنگ با کلی سوغاتی از دست دشمن فرار کرده بود. #راوى: رزمنده ى دلاور عباس رحیمی

عیدتون مبارک 💚🖇

بسم‌رب‌الحسن✨🍃