. #پیوند_آسمانی #سرود سالروز #ازدواج_حضرت_علی شاعر : علی صمدی -قم ✍ بند اول: دل توی سینه بی قراره شد آسمون پر از ستاره این ریسه بندی ملائک برا وصال دو تا یاره شادی رها میشه و غم ( میفته تو بند) 3 رو لب ختمی مرتبت (نشسته لبخند) 3 فرشته ها میسابونند (رو سرشون قند) 3 کل بکشید برای این (فرخنده پیوند ) 3 دو دلبر دو دلدار دوتا عاشق واقعی دوتا یار یکیشون کوثر و یکی شیر خدا حیدر کرار بزن دست و بزن تار و بزن جار (2) بادا بادا مبارک باد مبارک باد (-) بند دوم: تو آسمون سروری برپاست جوش وخروش وجشن وغوغاست دومادی ابو تراب و عروسی حضرت زهراست مهمونشون انس و ملک (شاه و گدا بود) 3 بساط سور و ساتشم (با انبیا بود ) 3 نغمه سرای مجلسش (حضرت داوود) 3 عاقد این عقد عظیم (خود خدا بود )3 جبرئیل میکائیل شدند ساق دوشای مولی الموالی نبود دورشون از هجوم ملائک یه جای خالی بنازم به خدا عجب وصالی (2) بادا بادا مبارک باد مبارک باد (-) بند سوم: لیلی و مجنون مال قصه ست شیرین و فرهادی مگه هست ؟ اون عشق زهرا و علیه که میکنه عاشقا رو مست هرچند که این جشن بزرگ (یادم نمیره) 3 یه واقعه پیش رو هست ( که بی نظیره) 3 چند روز دیگه میخونیم ( علی امیره ) 3 جشن بزرگ شیعیان ( عید غدیره ) 3 تو دست پیمبر میره بالا ید ساقی کوثر همون دستی که شد یه روزی فاتح قلعه ی خیبر همون امام اوله آهای برادر (2) * وحدت* حیدر حیدر علی مولا علی مولا(-) #ازدواج_آسمانی .👇

. 📋سوختی! آتش گرفت از سوز آهت عالمی #روضه_امام_جواد (ع) #روضه_امام_حسین (ع) ............................................. سائلم آب و دانه میخواهم رحمت مادرانه میخواهم .(هم آقامون خیلی مادری بود ، هم خیلی حسینی بود ، دستور داره از باباش «لا يَسأَلُكَ أَحَدٌ شيئاً إِلّا أَعطَيتَهُ.» کسی از در خونت دست خالی بیرون نره ، آقا امام رضا بهش دستور داد : اینقدر در خونش جمع می‌شدن نمی‌تونست از دری که همه جلوش جمعن بره بیرون ، از در دیگه‌ای آقا رو بیرون می‌بردن ، آقا امام رضا براش نامه نوشت. : عزیز دلم از همون جایی برو که همه مشتاقن زیارتت کنن ؛ همیشه هم واسه سائل تو جیبت داشته باش ). آی بی بی گدا نمیخواهی پسر بی وفا نمیخواهی کاش میشد ز من سوال کنی پسرم کربلا نمیخواهی .( یه وقت دیگه رمق نداشت تو حجره خودشو به زور به یه دیواری چسبوند هی صدا می‌زد «السلام علیک یا اباعبدالله»). سوختی! آتش گرفت از سوز آهت عالمی آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی شاعر : #فاطمه_معصومی ✍ ناگزیر است بال و پر بزند یا که بر خاک حجره سر بزند سوز زهری که کرده  بی تابش دائما شعله بر جگر بزند ناله اش را کسی نمیشنوند غربتش روضه را شرر بزند روضه ی باز، حجره بسته است از عطش اه شعله ور بزند روضه یعنی که همسری بی رحم .( یه لحظه تصور کن رباب و با این ملعونه). جای رفع عطش تَشر بزند هی صدا می‌زد ، « مُتْ عَطَشاً» تشنه بمیر در عزای جوان ، جوان باید از غمش ناله بیشتر بزند به علی اکبرِ حسین قسم که جوان داغ بر جگر بزند روضه یعنی که لشگرِ نیزه ضربه ها را به یک نفر بزند شاعر : #محمد_جواد_مطیع_ها ................................................ .👇👇

. 📋لبم از تشنگی کبود شده #روضه_امام_جواد (ع) #روضه_امام_حسین (ع) 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام جواد (علیه السلام) ............................................. کف می‌زدن با نفس آتشین او چندین کنیز پست زنا زادهٔ پلید .(هیچکس نبود خیلی غریب بود). سر را گذاشت گوشه حجره به روی خاک گریان به سمت قبله غریبانه پا کشید زهر و به آقاخوراند ، حال آقا به هم ریخت عبارت مقتل : «اِرتَعَشَتْ یَدُهُ » ، دستاش می‌لرزید ؛ «و تَغَیَّرَ لَونُ» ، رنگ صورتش عوض شد ؛ «و تَقَطَّعَتْ اَمعاؤُهُ» ، شروع کرد از درون از هم پاشیده شدن اما رو خاک افتاد هی به چپ و راست می‌تابید ، با صدای ضعیف صدا می‌زد «السلام علیک یا اباعبدالله» بدنشو کشان کشان بردن بالای پشت بام اما به همین بسنده نکردن ؛ «یَرمُوا جَسدَهُ مِن أعلَی السَّطحِ إلَی الأرضِ» دستور داد بدن آقا رو به روی زمین پرتاب کردن با صورت رو زمین افتاد پیشانی شکست. ). لبم از تشنگی کبود شده عطش از رنگ و روی من پیداست پهلویم تیر می‌کشد مادر این هم از غربت بنی‌الزهراست هرچه شد، نیزه بر تنم نزدند و سه شعبه به قلب من نزدند کسی اینجا به فکر غارت نیست چنگ بر کهنه پیرهن نزدند هیچ‌کس بی وضو و با چکمه وای من روی سینه‌ام ننشست هیچ‌کس پشت و رو نکرد مرا هیچ‌کس سینه‌ی مرا نشکست آه از قلب خسته‌ی زینب ضربانی که باز تند شده آه از ضربه‌ی دوازدهم آه از خنجری که کند شده شاعر : #رضا_تاجیک ................................................ 👇

. 📋شب جمعه بود ، مادرم میگفت #زمزمه #امام_حسین 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام جواد (علیه السلام) ............................................. .(بند اول). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این نوحه رو بدید مقبل بنویسه بی حیا قاتل ، افتاده شاه در مشکل عذاب میدن ؛ حتی به مرکب هاشون آب میدن سرت جنگ ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگ حسین جانم .(بند دوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، این روضه رو بدید ریان بگه از تن به خون غلطان ، عطشان بدتره یا عریان ؟ چه نامردن ؛ سخته آب از دشمن طلب کردن جواب سنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم .(بند سوم). شب جمعه بود مادرم میگفت ، سهم محتشم رو هم بردار بگه از تنی که شد نیزار ، نیزه بدتره یا مسمار ؟ زمین خورده ؛ پیرهنت زیر نیزه چین خورد پر از چنگه ؛ تشنه سر می‌برن که وقت تنگه حسین جانم ............................................... #شب_جمعه حاج مسعود پیرایش 👇

🎧 #روضه 🔊 | مراسم عزاداری شهادت حضرت امام جواد(علیه السلام) 🎤#حاج_مسعود_پیرایش

. 📋غربت همین بس ، دور وبرت همدمی نداری #زمینه_امام_جواد 🏴 مراسم عزاداری شهادت امام جواد (علیه السلام) ............................................. .(بند اول). غربت همین بس دور وبرت همدمی نداری غربت همین بس غصه داری مرهمی نداری غربت همین بس توی خونه محرمی نداری ۲ روی خاک حجره ،دست و پا نزن مادر و با گریه ، هی صدا نزن ناله غریب ِ ، یا رضا نزن آه_میزنی تو دست و پا آه_جوون امام رضا آه_جوون امام رضا .(بند دوم). غربت همینه تشنه باشی آب برات نیارن غربت همینه برا کشتن تو بیقرارن غربت همینه سربه سر گریه هات بزارن ۲ کار این جماعت، دل شکستنه آبو رو زمین ریخت،اون که دشمنه همسرت کنارت،خنده میزنه آه_عالمی گرفت عزا آه_جوون امام رضا آه_جوون امام رضا .(بند سوم). خواهر نداشتی سرتو رو دامنش بگیره خواهر نداشتی ببینی چطور دلش میگیره خواهر نداشتی تب که میکنی برات بمیره ۲ کاشکی کربلا هم،خواهری نبود یا کنار گودال،مادری نبود بین خیمه مضطر،دختری نبود آه_آبروی عالمین آه_سلامُ علی الحسین شاعر : #هاشم_محمدی_آرا ✍ ................................................ #شهادت_امام_جواد .👇

🎧 #زمینه #امام_جواد 🔊 | مراسم عزاداری شهادت حضرت امام جواد(علیه السلام) 🎤#حاج_مسعود_پیرایش

. #پیوند_آسمانی برای خواستگاری از فاطمه زهرا(س) به محضر رسول خدا(ص) رسیدم. آن بزرگوار با روی گشاده از من استقبال کردند و با چهره ای خندان فرمودند: با من کاری داشتی؟ من از نزدیک بودن خویش به رسول خدا(ص) سخن گفتم و از توفیقاتی که برای پیش قدم شدن در اسلام و فداکاری و جهاد در راه خدا نصیبم شده بود، یاد کردم. رسول خدا فرمودند: یاعلی، همه اینها را قبول دارم. تو درنظرمن، برترازاین ها هستی؟ عرض کردم: ای رسول خدا، حال که این چنین لطفی در حق من دارید، آیا اجازه میدهید از دخترتان، فاطمه، خواستگاری کنم؟ رسول خدا فرمودند: یا علی، قبل از تو افراد دیگری نیز از دخترم فاطمه خواستگاری کرده اند؛ اما هرگاه با وی درباره این موضوع سخن گفتم و تقاضای خواستگاران را با وی مطرح کردم، علامت نارضایتی را در چهره او دیدم. اما اکنون که تو چنین درخواستی داری، منتظر باش تا من نزد دخترم بروم و تقاضای تو را نیز به او بگویم. برمیگردم و نتیجه را به تو اطلاع میدهم. رسول خدا نزد دخترشان، فاطمه، رفتند. او به احترام پدر برخاست و عبای پدر را از دوشش گرفت و کفش هایش را از پا خارج کرد. آنگاه آب آورد تا رسول خدا وضو بگیرند. سپس پاهای پدر را نیز شست و در کنار وی نشست. فاطمه عرض کرد: در خدمت شما هستم ای رسول خدا. چه می‌فرمایید؟ رسول خدا فرمود: تو علی بن ابی طالب را خوب میشناسی، از قرب و منزلت او خبر داری، برتری های او بر دیگران را میدانی و از سوابق او در اسلام آگاه هستی از سوی دیگر، میدانی که من از خدای خود خواسته ام که بهترین و محبوب ترین بندگانش را برای ازدواج با تو انتخاب کند. اکنون علی برای ازدواج با تو نزد من آمده و از تو خواستگاری کرده است. میخواهم بدانم نظر تو درباره این خواستگاری چیست؟ فاطمه با شنیدن سخنان پدر سکوت اختیار کرد؛ اما برخلاف خواستگاری های قبل، آثار ناخشنودی در چهره او مشاهده نشد. رسول خدا از جای برخاستند و با خوشحالی فرمودند: الله اكبر! سکوت فاطمه نشانه رضایت اوست. در این هنگام، جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: ای محمد، فاطمه را به همسری علی بن ابی طالب انتخاب کن که خداوند فاطمه را برای علی پسندیده است و علی را برای فاطمه. به این ترتیب بود که رسول خدا و به خواستگاری من پاسخ مثبت دادند و افتخار همسری فاطمه را نصیب من ساختند. 📚 کتاب علی از زبان علی حجت‌الاسلام محمدیان سالروز #ازدواج_حضرت_علی و حضرت زهرا سلام الله علیهما .👇

🔴 نکات داستان بالا درباره خواستگاری امیرالمؤمنین از حضرت 1⃣ وقتی امیرالمؤمنین(ع) درخواستش از پیامبر(ص) رو مطرح کرد، پیامبر بااینکه شاید میدونست جواب حضرت زهرا مثبته و این ازدواج باید محقق بشه در غیاب دخترش جواب نداد و از جانب اون تصمیم نگرفت‌ 2⃣ تو اون زمان که عرب‌ها به جنس دختر خیلی اهمیتی نمی‌دادن چه برسه به نظرش، پیامبر اینگونه به دخترش احترام میگذاشت 3⃣ قبل از اميرالمؤمنين هم حضرت زهرا خواستگارانی داشت که برخی‌شون انسان‌های داغونی بودن ولی پیامبر حتی اونجا هم خودش از جانب دخترش جواب رد نداد، بلکه با حضرت زهرا درخواست خواستگاران رو مطرح کرد. این برای برخی از والدین خیلی میتونه آموزنده باشه که خودشون میبرن و میدوزن و جواب میدن و دخترشون از هیچی باخبر نیست. بعضی وقتا دختر با خودش میگه چرا من خواستگار ندارم؟ کلی عیب و ایراد برای خودش میدوزه درحالیکه کلی خواستگار داره و بهش نمیگن. این اشتباهه. بگید بهش و راهنماییش هم بکنید و اجازه بدید نظر نهایی رو خودش بده 4⃣ پیامبر با شمردن سوابق درخشان امیرالمؤمنین غیرمستقیم رضایتش از این خواستگاری رو اعلام کرد. درکنارش دخترش رو راهنمایی هم کرد ولی بازهم منتظر پاسخ حضرت زهرا شد. نظر آخر رو خود دختر یا پسر باید بده، ما میتونیم راهنمایی کنیم، نمیتونیم مجبور کنیم. 5⃣ ادب و احترام حضرت زهرا در مقابل پیامبر هم بسیار فوق‌العاده است. حتی کلمه بله یا خیر به زبون نمیاره. اگر مخالف یک خواستگار باشه با علامت ناخشنودی در چهره نظر منفیش رو اعلام میکنه واگه مثبت باشه با نبودن علائم ناخشنودی و سکوت نظر مثبتشون‌ رو به نوعی ابراز می‌کنند #ازدواج_آسمانی #حیا .

چه باعظمت است ذی الحجه: حضرت موسی به طور می‌رود حضرت فاطمه به خانه امیرالمؤمنین حضرت ابراهيم با پسرش به قربانگاه حضرت محمد با علی علیه السلام به غدير مهدی زهرا به عرفات و امام حسین با همه هستی اش به كربلا .

🎼 #زمینه #شهادت_امام_جواد 📝تو جوادی... کربلایی #حسین_ستوده [بند اول] تو جوادی من سائلم که حاجت من و نگفته دادی تو کریمی اصلا بزار یه جور دیگه بگم تو زندگیمی آخ بوی تو میده مادرم حرزی که سوغاتی از مشهد خریده تو سفره ام همیشه نمک و نونی بود که هر روز از جودت رسیده من از تولدم یا جوادالائمه جیره خورت شدم یا جوادالائمه 🖤🖤 [بند دوم] نگرونه قلبی که امشب هم شکسته از داغ جوونه دل مستر هر وقت روضه ات و میشنوه میگه یا علی اکبر تسبیح پاره پدرت با زحمت از پهلوت نیزه در میاره روی خاک نشسته تو عبا جسمت رو با گریه پیش... میبینم از حرم تو شدی اربا اربا بازم خدا رو شکر که ندید ام‌لیلا .