eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
5.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
612 ویدیو
835 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
شکوه دخترانه.pdf
453.5K
📜فیش منبر 📖عنوان: شکوهِ دخترانه سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها
. 💥فقط به اخلاق فردی چسبیده ایم! 🎤 آیت الله احمد : 🔹نوع مسائل اخلاقی که در منابر و سخنرانی ها مطرح می شود، اخلاق فردی است؛ البته اخلاق فردی هم لازم و مفید است؛ ولی همه اخلاق این نیست؛ یعنی اینکه انسان به خدا توکل داشته باشد، ذکر بگوید، دعا بخواند، شجاع باشد، ترسو نباشد، چله نشینی داشته باشد، اینها اخلاق فردی است؛ ولی باید توجه داشته باشیم که ما اخلاق سیاسی هم داریم، اخلاق اجتماعی هم داریم، اخلاق طبیعی و نحوه برخورد با طبیعت و محیط زیست نیز جزو اخلاق است، اینکه با حیوانات چگونه برخورد کنیم، با درخت و گل و گیاه چه برخوردی داشته باشیم، از آب و خاک چگونه مراقبت کنیم ... ، ضابطه و راهکار همه اینها را اخلاق تعیین می کند و یک بحث اخلاقی است. 🔸در دنیا نیز اکنون این بحث ها خیلی مطرح است و بهترین دین را آن دینی می دانند که برای این موارد، رابطه بهتری تعریف کند و برخورد بهتری داشته باشد. 🔹در گذشته، دین خوب آن دینی بود که شبهات مهم فلسفی عقلی و منطقی را مطرح کند و جواب دهد؛ ولی الان نگاه می کنند که ببینند کدام دین می گوید درخت را قطع نکنید، اینکه اگر ناخن گرفتید آن را دفن کنید، چقدر به نظافت فردی و اجتماعی تأکید کرده است، اینکه چاه زباله کجا باشد، چقدر با چاه آب شرب فاصله داشته باشد، کاشت یک درخت چقدر ثواب دارد و در مقابل آن، قطع درخت چقدر مذمت شده است؛ همه اینها جزو اخلاق است که در دین مبین اسلام به وضوح بیان شده؛ ولی کمتر مطرح و گفته می شود، اینها اخلاق طبیعی و حقوق طبیعت است. 🔸اینکه می فرماید هر کاری می خواهید بکنید حتماً محکم کاری کنید، حتی اگر قبری را می پوشانید، آن را محکم کنید؛ پس اگر ساختمانی می سازید حتماً آن را محکم کنید که در برابر سیل و زلزله ایمن و مقاوم باشد. بنابر این ممکن است گفته شود که این بخش اخلاق، اگر مهم تر از اخلاق فردی نباشد کم اهمیت تر از آن نیست. 🔹خوب است که در هر زمان، متناسب با ابزار جدیدی که می آید، فرهنگ و اخلاق آن هم در جامعه مدون شود؛ مثلاً اخلاق تلفن همراه، اینکه چه موقع با شما تماس بگیرند، چه ساعتی از شب یا وقت نماز تماس نگیرند؛ اینها فرهنگ و اخلاق است، هر کسی باید خودش رعایت کند که وقت نماز زنگ نزند، نه اینکه طرف مقابل تلفن را خاموش کند یا جواب ندهد. 🔸اینکه اخلاق ماشین سواری و رعایت ترافیک چگونه باشد. اخلاق تلویزیون چگونه باشد، چه موقع تماشا کنیم، چه فیلمی را ببینیم، آیا هر چه پخش کردند ما هم باید ببینیم؟! آیا بچه هر چه خواست باید ببیند؟ .
. حضرت (ص) نسبت به حضرت (س) 1⃣🔸دو پدر به دو دختر (پدر فدای دختر) گفتند یکی پیامبر اکرم به فاطمه زهرا س دیگری امام کاظم به فاطمه معصومه 2⃣🔸گفته شده است حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه تنها زنانی هستند که (زیارت‌نامه‌ای که سند آن به معصوم می‌رسد) دارند 3⃣🔸چند تا از حضرت معصومه شبیه القاب حضرت زهراست: حمیده، بِرّه، رشیده، تقیه، نقیه، رضیه، مرضیه، سیده 4⃣🔸هر دو نامشان است 5⃣🔸هردو کننده روز قیامت هستند .
. فضیلت زیارت 👤حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَايَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَي النَّارِ》 ♦️به زودی پاره‏ ی تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏ شود، که هيچ مؤمني او را زيارت نمي‏ کند، مگر اين که خداوند بهشت را بر او واجب ساخته و پيکرش را بر آتش دوزخ حرام می سازد.(۱) 👤امام صادق(علیه السلام) : 📋《تُقْتَلُ حَفَدَتِی بِأَرْضِ خُرَاسَانَ فِی مَدِینَةٍ یُقَالُ لَهَا طُوسُ! مَنْ زَارَهُ إِلَیْهَا عَارِفاً بِحَقِّهِ أَخَذْتُهُ بِیَدِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ أَدْخَلْتُهُ الْجَنَّةَ وَ إِنْ کَانَ مِنْ أَهْلِ الْکَبَائِرِ》 ♦️نوه‌ام در سرزمين خراسان در شهري كه آن را طوس می نامند، شهيد خواهد شد. هركس او را زيارت كند و به حقّ او عارف باشد، در قيامت دستِ او را گرفته و به بهشت داخل می كنم، هرچند از اهل گناه‌ كاران بزرگ باشد.(۲) 👤امام رضا(علیه السلام) : 📋《أَلاَ! فَمَنْ زَارَنِي وَ هُوَ يَعْرِفُ مَا أَوْجَبَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ حَقِّي وَ طَاعَتِي فَأَنَا وَ آبَائِي شُفَعَاؤُهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ وَ مَنْ كُنَّا شُفَعَاءَهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ نَجَا وَ لَوْ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ وِزْرِ اَلثَّقَلَيْنِ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ》 ♦️آگاه باشید! هر که مرا زيارت كند، در حالی که حق و طاعت مرا که خداوند بر او واجب کرده، بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او هستیم و هر که ما شفیع او باشیم نجات یابد، اگر چه بار گناهان او به اندازه گناهان جنيان و آدميان باشد.(۳) 👤امام رضا(علیه السلام) : 📋《مَنْ زَارَنِي عَلَى بُعْدِ دَارِي أَتَيْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي ثَلَاثِ مَوَاطِنَ حَتَّى أُخَلِّصَهُ مِنْ أَهْوَالِهَا : إِذَا تَطَايَرَتِ الْكُتُبُ يَمِيناً وَ شِمَالًا! وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ! وَ عِنْدَ الْمِيزَانِ!》 ♦️هر كس مرا در غربت زيارت كند روز قيامت در سه جا نزد او خواهم آمد تا از ترس هاى آنجا نجاتش دهم : ۱)هنگامى كه نامه ‏هاى اعمال مردم از راست و چپ به پرواز درآيد.(و به صاحبان خود تعلّق گیرد) ۲)نزد پل صراط! ۳)نزد ميزان(دادگاه عدل الهی)!(۴) 👤علی بن‌ مهزيار نقل می کند : به امام جواد(ع) عرض كردم : 📋《جُعِلْتُ فِدَاكَ! زِيَارَةُ الرِّضَا(ع) أَفْضَلُ أَمْ زِيَارَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ(ع)؟》 ♦️فدايت شوم! زيارت حضرت رضا(ع) برتر است يا زيارت ابی عبدالله‌ الحسين(ع)؟ امام جواد(ع) فرمودند : 📋《زِيَارَةُ أَبِي أَفْضَلُ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَزُورُهُ كُلُّ النَّاسِ وَ أَبِي لَا يَزُورُهُ إِلَّا الْخَوَاصُّ مِنَ الشِّيعَةِ》 ♦️زيارت پدرم برتر است! زيرا حضرت اباعبدالله‌ الحسين(ع) را تمامي مردم زيارت می كنند، ولي پدرم را جز جمعی از خواص شيعيان زيارت نمی كنند.(۵) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۶۳ ۲)روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ج۵، ص۳۹۷ ۳)روضة الواعظین ابن فتّال نیشابوری، ج۱، ص۲۳۳ ۴)کامل الزیارات ابن قولویه، ص۳۰۴ ۵)من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۲، ص۵۸۲ .
. ✅حضرت رسول اکرم(ص) در بین معصومین فقط سه شخص را تعبیر به بَضْعة (پاره تن) کرده است! 1⃣ :👇 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《أَلاَ وَ إِنَّ عَلِيّاً(ع) بَضْعَةٌ مِنِّي، فَمَنْ حَارَبَهُ فَقَدْ حَارَبَنِي وَ أَسْخَطَ‌ رَبِّي》 ♦️بدانید که همانا علی(ع) پاره تن من است. پس هر کس با او به محاربه برخیزد، با من محاربه کرده و خشم پروردگارم را نیز برانگیخته است.(۱) 2⃣ :👇 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《إِنَّ فَاطِمَةَ(س) بَضْعَةٌ مِنِّی‏، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی》 ♦️همانا فاطمه(س) پاره تن من است، هر کس او را آزار نماید مرا آزار نموده، و هر کس او را شاد کند، مرا شاد کرده است.(۲) 3⃣ :👇 حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋《سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ لَايَزُورُهَا مُؤْمِنُ الَّا أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ حَرَّمَ جَسَدَهُ عَلَي النَّارِ》 ♦️به زودی پاره‏ ی تن من در سرزمين خراسان دفن مي‏ شود، که هيچ مؤمني او را زيارت نمي‏ کند، مگر اين که خداوند متعال بهشت را بر او واجب ساخته و پيکر او را بر آتش دوزخ حرام می سازد.(۳) 📚منابع : ۱)تفسیر فرات کوفی، ص۴۷۷ ۲)اعتقادات الإمامیة شیخ صدوق، ص۱۰۵ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۶۳ .
. امام رئوف ✅پس از شهادت امام موسی کاظم(ع) هارون الرشید در بغداد یکی از دژخیمان خونخوار خود را به نام عیسی بن یزید جَلُودِی را به مدینه فرستاد و به او دستور داد که؛ 📋《أَنْ يُغِيرَ عَلَى دُورِ آلِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ أَنْ يَسْلُبَ نِسَاءَهُمْ وَ لَا يَدَعَ عَلَى وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ إِلَّا ثَوْباً وَاحِداً》 ♦️به خانه های آل ابوطالب(ع) هجوم ببرد و تمام دارایی های آنها از قبیل لباس و اثاث و زر و زینت زنهایشان را غارت نماید و برای زنان آنها جز یک لباس باقی نگذارد. جَلودیّ ابتدا با لشکر خود وارد مدینه شد و طبق دستور هارون، تمام خانه های علویان را غارت نمود. 📋《فَصَارَ الْجَلُودِيُّ إِلَى بَابِ دَارِ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) هَجَمَ عَلَى دَارِهِ مَعَ خَيْلِهِ》 ♦️هنگامی که به خانه امام رضا(ع) رسید، با لشکر خود به خانه آن حضرت(ع) نیز هجوم آورد. 📋《فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ الرِّضَا(ع) جَعَلَ النِّسَاءَ كُلَّهُنَّ فِي بَيْتٍ وَ وَقَفَ عَلَى بَابِ الْبَيْتِ》 ♦️هنگامی که امام رضا(ع) در مقابل این حادثه تلخ قرار گرفت، همه زنان خانه را در اطاقی جمع کرد و خود جلوی در آن اطاق ایستاد. آنگاه جلودی نزد امام رضا(ع) آمد و بین آنها گفتگو شد. جلودی گفت : 📋《لَابُدَّ مِنْ أَنْ أَدْخُلَ الْبَيْتَ فَأَسْلُبَهُنَّ كَمَا أَمَرَنِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ》 ♦️چاره ای نیست جز اینکه باید وارد این اطاق شوم و لباس های زنان را (جز یک لباس) غارت نمایم، همانگونه که امیرالمومنین اینچنین دستور داده اند. امام رضا(ع) فرمود : 📋《أَنَا أَسْلُبُهُنَّ لَكَ وَ أَحْلِفُ أَنِّي لَا أَدَعُ عَلَيْهِنَّ شَيْئاً إِلَّا أَخَذْتُهُ فَلَمْ يَزَلْ يَطْلُبُ إِلَيْهِ وَ يَحْلِفُ لَهُ حَتَّى سَكَنَ》 ♦️من خودم لباس های آنها را می گیرم و به تو تحویل می دهم و سوگند می خورم که چیزی باقی نگذارم. ولی جلودی همچنان اصرار می کرد که خود، این کار را انجام دهد، تا اینکه حضرت(ع) سوگند یاد کرد و جلودی پذیرفت و آرام گرفت. 📋《فَدَخَلَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) فَلَمْ يَدَعْ عَلَيْهِنَّ شَيْئاً حَتَّى أَقْرَاطَهُنَّ وَ خَلَاخِيلَهُنَّ وَ أَزْرَارَهُنَّ إِلَّا أَخَذَهُ مِنْهُنَّ وَ جَمِيعَ مَا كَانَ فِي الدَّارِ مِنْ قَلِيلٍ وَ كَثِيرٍ فَلَمَّا كَانَ فِي هَذَا الْيَوْمِ》 ♦️پس آن حضرت(ع) به اندرونی خانه داخل شد و هر چه همراه زنان بود از جمله لباس و زر و زیور، گوشواره و خلخال و دستبند همه را هر چه بود، گرفت و تحویل جلودیّ داد، و غیر اینها هر چه از اثاث در آن خانه بود همه را از کم و بیش به غارت بردند. گذشت تا اینکه بعد از مرگ هارون، پسرش مامون جانشین او شد و امام رضا(ع) نیز از مدینه به ایران آمده بود و ولایت عهدی را پذیرفته بود. عیسی بن یزید جلودی نیز از کسانی بود که از بیعت با امام رضا(ع) خودداری نمود. روزی مامون در محضر امام رضا(ع) درباره کسانی که از بیعت سرپیچی کرده بودند، حکم می کرد. نوبت به جلودی رسید، پس او را به حضور مامون آوردند. هنگامی که جلودی داخل شد، نگاه امام رضا(ع) به جلودیّ افتاد و به مامون فرمود : 📋《يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ! هَبْ لِي هَذَا الشَّيْخَ!》 ♦️ای امیرالمؤمنین! این پیرمرد را به من ببخش! مامون گفت : 📋《يَا سَيِّدِي! هَذَا الَّذِي فَعَلَ بِبَنَاتِ مُحَمَّدٍ(ص) مَا فَعَلَ مِنْ سَلْبِهِنَّ》 ♦️سرورم! این همان کس است که با آل پیغمبر(ص) و دختران رسول خدا(ص) آن چنان که دیدی کرد از چپاول و غارت! 📋《فَنَظَرَ الْجَلُودِيُّ إِلَى الرِّضَا(ع) وَ هُوَ يُكَلِّمُ‌ الْمَأْمُونَ وَ يَسْأَلُهُ عَنْ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُ وَ يَهَبَهُ لَهُ فَظَنَّ أَنَّهُ يُعِينُ عَلَيْهِ لِمَا كَانَ الْجَلُودِيُّ فَعَلَهُ》 ♦️جلودیّ به امام رضا(ع) می نگریست و حضرت(ع) به مأمون اصرار می کرد که وی را آزاد کند و از ریختن خون او بگذرد، امّا جلودیّ از نظر سابقه جنایاتش با خاندان حضرت(ع) چنان می پنداشت که امام(ع) مأمون را تحریک به قتل او می کند. پس جلودی به مأمون گفت : 📋《يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ! أَسْأَلُكَ بِاللَّهِ وَ بِخِدْمَتِيَ الرَّشِيدَ أَنْ لَا تَقْبَلَ قَوْلَ هَذَا فِيَّ!》 ♦️یا امیرالمؤمنین! تو را به خدا و به حق خدمتم به هارون الرشید، خواسته این مرد را درباره من نپذیر! مامون به امام رضا(ع) گفت : 📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! قَدِ اسْتَعْفَى وَ نَحْنُ نُبِرُّ قَسَمَهُ!》 ♦️این مرد با سوگند ردّ قول شما را طلب می کند! آنگاه مامون به جلودیّ گفت : 📋《لَا وَ اللَّهِ لَا أَقْبَلُ فِيكَ قَوْلَهُ أَلْحِقُوهُ بِصَاحِبَيْهِ فَقُدِّمَ فَضُرِبَ عُنُقُهُ》 ♦️نه! به خدا قسم، قول او را درباره تو نخواهم پذیرفت، و گفت او را به دو رفیقش ملحق کنید، او را بردند و گردن زدند.(۱) 📚منبع : ۱)عيون أخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج‏۲، ص۱۶۲ .
. 1⃣زنده شدن نقش شیرانِ روی پرده با اشاره !👇 ✅شیخ صدوق نقل می کند : حمید بن مهران از کسانی بود که نزد مأمون از امام رضا(ع) بدگویی می‌کرد و امام(ع) را ساحر و فرزند ساحر می خواند و به او جسارت فراوان می‌نمود. او روزی از مأمون خواست جلسه ای ترتیب دهد تا با امام(ع) به مجادله بپردازد و قدر و شأن او را پایین آورد و مأمون نیز قبول کرد. مامون مجلسی بزرگ تشکیل داد و کارگزاران و قضات و بزرگان شهر را جمع نمود و از امام رضا(ع) خواست که در آن مجلس حاضر شود. مجلس تشکیل شد و امام(ع) تشریف آورد.  حمید بن مهران رو به امام(ع) کرد و در کمال بی ادبی و جسارت سخن ها گفت و جوابهای قاطعی از امام رضا(ع) شنید. تا اینکه به امام رضا(ع) گفت : 📋《فَإِنْ كُنْتَ صَادِقاً فِيمَا تَوَهَّمُ فَأَحْيِ هَذَيْنِ[أَسَدَيْنِ مُصَوَّرَيْنِ] وَ سَلِّطْهُمَا عَلَيَّ فَإِنَّ ذَلِكَ يَكُونُ حِينَئِذٍ آيَةً مُعْجِزَةً》 ♦️پس اگر تو راست می گویی، این دو شیری که روی پرده به تصویر کشیده شده اند را زنده کن و آنها را بر من مسلط کن تا مرا بِدَرَند، که اگر این چنین کنی، این خود نشانه معجزه ی توست. 📋《فَغَضِبَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى(ع)وَ صَاحَ بِالصُّورَتَيْنِ دُونَكُمَا الْفَاجِرَ!》 ♦️پس در این هنگام؛ امام رضا(ع) به غضب آمد و با صدای بلند بر آن دو شیر فریاد زد و فرمود : این فاجر و تبهکار را بدَرید! 📋《فَافْتَرِسَاهُ وَ لَا تُبْقِيَا لَهُ عَيْناً وَ لَا أَثَراً فَوَثَبَتِ الصُّورَتَانِ وَ قَدْ عَادَتَا أَسَدَيْنِ فَتَنَاوَلَا الْحَاجِبَ وَ رَضَّاهُ وَ هَشَمَاهُ وَ أَكَلَاهُ وَ لَحَسَا دَمَهُ وَ الْقَوْمُ يَنْظُرُونَ مُتَحَيِّرِينَ مِمَّا يُبْصِرُونَ》 ♦️ناگهان نقش‌های آن دو شیر بر روی پرده، جان گرفتند و بیرون جهیدند و آن ملعون را گرفتند و بلافاصله دریدند و خوردند و کوچکترین اثری از او باقی نگذاشتند و استخوانهای او را خُرد کرده و جویدند و خوردند و خون او را لیسیدند، در حالی که مردم تماشا می کردند و همه در تحیر و حیرت فرو رفته بودند. شیران رفتند و دوباره نقش روی پرده شدند.(۱) 📚منبع : ۱)عیون اخبار الرضا(ع) شیخ صدوق، ج۲، ص۱۷۲ .
. 2⃣ و مرد حمامی!👇 ✅نقل است که؛ روزی امام رضا(علیه السلام) در شهر نیشابور وارد حمام شدند. کسانی که در حمام حاضر بودند، متوجه ایشان نبودند و حضرت(ع) را نمی شناختند. یکی از حاضران خطاب به امام رضا(ع) گفت : 📋《دَلِّكْنِي يَا رَجُلُ!》 ♦️ای مرد! مرا دلّاکی کن![به تن من کیسه بکش!] حضرت(ع) درخواست او را پذیرفتند و مشغول دلاکی وی شدند. برخی که امام(ع) را می شناختند آن مرد را آگاه کردند و آن مرد امام(ع) را شناخت. 📋《فَجَعَلَ اَلرَّجُلُ يَسْتَعْذِرُ مِنْهُ وَ هُوَ يُطَيِّبُ قَلْبَهُ وَ يُدَلِّكُهُ》 ♦️سپس شروع کرد به عذرخواهی کردن از امام رضا(ع) و امام(ع) در مقابل، به او آرامش دادند و به دلاکی او ادامه دادند.(۱) 📚منبع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۷۱ ........ 3⃣ و شیعیان ظاهری!👇 ✅نقل شده است که؛ زمانی که امام رضا(علیه السلام) به ولایت عهدی منصوب شد، روزی دربان خانه امام رضا(علیه السلام) خدمت حضرت(ع) عرض کرد : 📋《إِنَّ قَوْماً بِالْبَابِ يَسْتَأْذِنُونَ عَلَيْكَ وَ يَقُولُونَ : نَحْنُ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ(علیه السلام)》 ♦️همانا عدّه ای آمده اند و می گویند : ما شیعه علی(علیه السلام) هستیم و می خواهیم خدمت امام رضا(علیه السلام) برسیم! حضرت(ع) فرمود : 📋《أَنَا مَشْغُولٌ فَاصْرِفْهُمْ》 ♦️من کار دارم آن ها را رد کن! آن افراد طبق دستور امام رضا(ع) اجازه ورود پیدا نکردند و رفتند. اما آنان فردای آن روز مجدد آمدند و همان حرف را تکرار کردند و حضرت(ع) دوباره فرمود : 📋《اَصْرِفْهُمْ》 ♦️آن ها را برگردان و آنان نیز رفتند. به این ترتیب برای مدت دو ماه هر روز آن ها می آمدند و درخواستشان را عرضه می داشتند، ولی حضرت(ع) اجازه ورود به آنان نمی داد تا اینکه آنان نا امید شدند و به دربان منزل امام رضا(ع) گفتند : 📋《قُلْ لِمَوْلاَنَا : إِنَّا شِيعَةُ أَبِيكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(عَلَيْهِالسَّلاَمُ) وَ قَدْ شَمِتَ بِنَا أَعْدَاؤُنَا فِي حِجَابِكَ لَنَا، وَ نَحْنُ نَنْصَرِفُ هَذِهِ اَلْكَرَّةَ، وَ نَهْرُبُ مِنْ بَلَدِنَا خَجِلاً وَ أَنَفَةً مِمَّا لَحِقَنَا، وَ عَجْزاً عَنِ اِحْتِمَالِ مَضَضِ مَا يَلْحَقُنَا بِشَمَاتَةِ أَعْدَائِنَا》 ♦️به امام رضا(ع) بگو : ما شیعیان پدرت علی بن ابی طالب(علیه السلام) هستیم! ما به مدت دو ماه هر روز می آییم و شما اجازه ورود به ما نمی دهید! این مایه شماتت دشمنان شده است. ما از این جا می رویم؛ ولی از شهرمان نیز فرار می کنیم. چرا که وقتی این داستان در آن جا نقل شود، مردم می گویند : حتماً آن ها گناه بزرگی مرتکب شده اند که امامشان آنان را راه نداده است. برو و به حضرت(ع) بگو : ما تلخی شنیدن این شماتت اعداء را دیگر نمی توانیم تحمل کنیم. وقتی کار به این جا رسید، حضرت(ع) فرمود : بگو داخل شوند! 📋《فَدَخَلُوا عَلَيْهِ، فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ، فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِمْ، وَ لَمْ يَأْذَنْ لَهُمْ بِالْجُلُوسِ، فَبَقُوا قِيَاماً》 ♦️پس آنان داخل شدند و هنگام ورود سلام و احترام کردند؛ اما حضرت(ع) اعتنایی به آنان نکرد، حتی اجازه نشستن هم به آن ها نداد و همین طور ایستادند. آنان گفتند : 📋《يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! مَا هَذَا اَلْجَفَاءُ اَلْعَظِيمُ وَ اَلاِسْتِخْفَافُ بَعْدَ هَذَا اَلْحِجَابِ اَلصَّعْبِ؟!!》 ♦️ای پسر رسول خدا(ص)! راز این که پس از دو ماه انتظار دیدار، ما را این گونه مورد خفت و خواری قرار می دهید چیست؟!! امام رضا(ع) به آنان فرمود : 📋《لِدَعْوَاكُمْ أَنَّكُمْ شِيعَةُ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ؟!! وَيْحَكُمْ إِنَّ شِيعَتَهُ اَلْحَسَنُ(ع) وَ اَلْحُسَيْنُ(ع) وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ اَلَّذِينَ لَمْ يُخَالِفُوا شَيْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ》 ♦️شما ادعا می کنید که شیعه علی(ع) هستید؟ وای بر شما! همانا شیعۀ علی(ع) افرادی مانند حسن(ع) و حسین(ع)، ابوذر، سلمان فارسی، مقداد، عمار و محمد بن ابی بکر هستند، آنان که هیچ گاه، مخالفت با اوامر آن حضرت(ع) نهی نمودند و هیچ گاه کاری که مورد قهر آن حضرت(ع) بود انجام نمی‌دادند.(۱) 📚منبع : ۱)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۴۰ .
. 4⃣غذا خوردن با خدمتگزاران خود!👇 ✅راوی می گوید : 📋《كُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا(عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ) فِي سَفَرِهِ إِلَى خُرَاسَانَ فَدَعَا يَوْماً بِمَائِدَةٍ لَهُ فَجَمَعَ عَلَيْهَا مَوَالِيَهُ مِنَ اَلسُّودَانِ وَ غَيْرِهِمْ》 ♦️در سفر به خراسان همراه امام رضا(علیه السلام) بودم. حضرت(ع) برای خوردن غذا توقف کردند و با تمام غلامان از سیاهان سودانی گرفته تا دیگران بر سر یک سفره نشستند. من از این رفتار امام(ع) تعجب کردم و عرض کردم : 📋《جُعِلْتُ فِدَاكَ! لَوْ عَزَلْتَ لِهَؤُلاَءِ مَائِدَةً》 ♦️فدایتان گردم! کاش سفره ی خود را از سفره خدمتکاران جدا می کردید! حضرت(ع) که از این سخن خوششان نیامده بود، به من فرمودند : 📋《مَهْ! إِنَّ اَلرَّبَّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ وَ اَلْأُمَّ وَاحِدَةٌ وَ اَلْأَبَ وَاحِدٌ وَ اَلْجَزَاءَ بِالْأَعْمَالِ》 ♦️این حرف را نزن! خدای ما یکی، و پدر و مادرمان یکی است و تنها ملاک برتری تقواست!(۱) 📚منبع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۲۳۰ ........... . 5⃣شستن دست و ظاهر شدن طلا توسط !👇 ✅راوی می گوید : 📋《أَنَّهُ حَمَلَ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا(ع) مَالاً لَهُ خَطَرٌ فَلَمْ أَرَهُ سُرَّ بِهِ》 ♦️خدمت امام رضا(ع) رسیدم و پول بسياری نزد امام رضا(ع) آوردم، ولی حضرت(ع) از آن شادمان و خوشحال نگشت و من اندوهگين شدم و با خود گفتم : چنين پولی برايش می آورند و او خوشحال نمی شود! امام رضا(ع) در این هنگام فرمود : 📋《يَا غُلاَمُ! اَلطَّسْتَ وَ اَلْمَاءَ!》 ♦️ای غلام! آفتابه لگن را بياور! سپس حضرت(ع) رو تختی نشست و دست مبارک را گرفت و به غلام فرمود : آب بريز! راوی می گويد : 📋《فَجَعَلَ يَسِيلُ مِنْ بَيْنِ أَصَابِعِهِ فِي اَلطَّسْتِ ذَهَبٌ》 ♦️سپس دیدم که همين طور طلا از ميان انگشتان مبارک حضرت(ع) در میان طشت ريخته می شد! سپس حضرت(ع) رو به من کردند و خطاب به من فرمودند : 📋《مَنْ كَانَ هَكَذَا لاَ يُبَالِي بِالَّذِي حَمَلْتَهُ إِلَيْهِ!》 ♦️كسی كه چنين است به مالی كه تو برايش آورده ای، اعتنايی ندارد!(۱) 📚منبع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۹۱ .
. 👤مرحوم سیّد بن طاووس در این باره می نویسد : 📋«رَأَيْتُ فِي بَعْضِ تَصَانِيفِ أَصْحَابِنَا اَلْعَجَمِ(رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ) أَنَّهُ يُسْتَحَبُّ أَنْ يُزَارَ مَوْلاَنَا اَلرِّضَا(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يَوْمَ اَلثَّالِثِ وَ اَلْعِشْرِينَ مِنْ ذِي اَلْقَعْدَةِ مِنْ قُرْبٍ أَوْ بُعْدٍ بِبَعْضِ زِيَارَاتِهِ اَلْمَعْرُوفَةِ أَوْ بِمَا يَكُونُ كَالزِّيَارَةِ مِنَ اَلرِّوَايَةِ بِذَلِكَ» ♦️در بعضی از مصنّفات اصحاب عجم دیده ام که زیارت نمودن مولای مان امام رضا(علیه السلام) در روز ۲۳ ذی القعده از دور یا نزدیک، به زیارت معروفه یا به چیزی مانند زیارت مستحب است.(۱) 📜صلوات خاصه امام رضا(علیه السلام) : «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏» 📚منبع : ۱)اقبال الاعمال ابن طاووس، ج۲، ص۲۳ .
🔶 🔶 و سرود ولادت امام رضا ع 🔶شب بود و شور بود و ... 🔶می باره بارون... 👇👇