🖤حسینیهی گوشـہنشین🖤
همیشه و همه جا من همون پیرمردیام که توی فیلم داره چهار دست و پا میاد سمتتون.... پ.ن:گوشی رو زینب
شده بودیم عین این بچهمدرسهای های بازیگوش و میدویدیم توی صحن، چندبار مسیرمون خورد به این پیرمردِ باصفا،چندبار از قصد میاومدیم که روی نرمیِ فیروزهای کف زمینش قدم گذاشته باشیم، من یادم نمیاد که اصلا قدمی گذاشته باشیم چون همش میدویدیم و گوشهای از ایوون و صحن جا نمونده بود که سرک نکشیده باشیم، اصلا از هول و ولا و دویدن و سرک کشیدنای بیش از اندازه بود که خادم حرم ما رو به یکی از حجرهها دعوت کرد و نفری یه مهر و تسبیح تبرکی صحن داد دستمون، رنگ تسبیح من فیروزهاے بود...🦋
شبِ آخرے روبهروی ایوون طلا بود که شدم فاطمــہ حسنا...🦋
#خانہپــدرے💚