eitaa logo
💚 گوشـہ‌نشین💚
212 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
171 ویدیو
4 فایل
🌼 گوشـــہ‌نشینے اوج معراج است گاهے....📿 🌼 ما عاشقان در اِنـــــــزوا باشیم،بهتـــر...🕊🦋 من‌اینجام ☺ یواشکی👀👇 https://harfeto.timefriend.net/17220755504678 کپی با ذکر سه صلوات با عجل فرجهم آزاده اما خب فوروارد به تقوا نزدیک‌تره😴
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_17060502997229044876164.mp3
2.5M
هــر وقت دلت گرفت رو کن به نجف دل خوش به علی‌بی‌ابیطالب باش....💔 💚 💌 📚 📎 @gosheneshin💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منم همینطور آقای میثم مطیعی منم همینطور....💔
📚📿

📎 @gosheneshin💌
کل منطقه دست سادات است... کوری چشم ابتران حسود همه جا علی(ع) پسر دارد... 📚📿 📎 @gosheneshin💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از لحاظ روحی دوست داشتم برگردم زمان ممرضا شاهِ ملعون، بعد با آقاخمینی هم‌دست بشم و بعد تبعیدمون کنن پیشِ آقام امیرالمومنین ....💔
💚 گوشـہ‌نشین💚
از لحاظ روحی دوست داشتم برگردم زمان ممرضا شاهِ ملعون، بعد با آقاخمینی هم‌دست بشم و بعد تبعیدمون کنن
یا نه اگر میشد برگردم عقب‌تر، می‌شدم تاری از پودِ روسری رخشنده سادات همون موقعی که با سدعلے آقا قاضے برای مهاجرت میرفتن و دیگه بازگشتی هم در کار نبود، چه روسریِ خوشبختی....💔
💚 گوشـہ‌نشین💚
یا نه اگر میشد برگردم عقب‌تر، می‌شدم تاری از پودِ روسری رخشنده سادات همون موقعی که با سدعلے آقا قاضے
اصلا چرا راه دورے برم ، کاش نگینِ انگشتر پسرکِ فلافل فروش بودم همون موقعیه که ایران رو به مقصد حوزه علمیه ترک کرد ولی از سامرا سر درآورد ولی آخرش مهمون همیشگی نجف شد....🦋 🍎
یا همین الان، یه تیکه پلاستیک گرد بودم و با رسم الخط عربی روم نوشته بود کیشوانیه للنساء باب الفرج، رقم فلان....💔
🍎 مرا نگاه کن.... سائلی عجول را... که اینک ایستاده بر... انتهای شارع الرسول را.... نشان گرفته دستهاش بارگاه همسر بتول را ....😭😭 💚 📚📿 📎 @gosheneshin💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 آسمانِ سر ما سایه‌ی اولاد علی ست... پس محال است که این سقف ترک بردارد... 💔 📚📿 📎 @gosheneshin💌
💚 گوشـہ‌نشین💚
تو کی اینقدر بزرگ شدی پسرکِ خجالتےِ من...💚🦋
💚 گوشـہ‌نشین💚
سید اباذر واحدی و الله الله از لحن و ترتیل زیبای ایشان🦋 #سوره‌ی‌مریم💚 #گوشـــــه‌نشین📚📿 📎 @goshen
کاش می‌شد براے راه‌رفتن‌هات صندل دوخت، برایت صندلی خالی کرد، تعارفت کرد. کاش می‌شد از راه رفتنت راه رفتن یاد گرفت .. کاش می‌شد ابعاد عبایت را یادداشت کرد، کاش می‌شد نفس کشیدت .. کاش، کاش تو شیوع پیدا می‌کردی، کاش می‌شد ماسک دوخت از پیرهنت تا بویت را حفظ کرد .. کاش می‌شد دکمه‌ی پیرهنت بنشیند جای چشم‌های ما .. کاش بشود دست بکشیم به برگی که سبابه کشیدی رو قوس کمرش ...اصلا کاش می‌شد دزدکی چای تهِ استکانت را خورد، کاش می‌شد از دستت آب خورد، کاش می‌شد دور سرت تاب خورد .. کاش کف‌گیر می‌شد دستت تو بشقاب‌ ما .. کاش آب بپاشی توی صورت ما، تا تَب‌مان پایین بیاید... کاش .. کاش می‌شد مارا بنویسی، ترجمه کنی، زیرنویس بزنی، دوبله‌ کنی .. کاش بشود بادت ما را ببرد، گردآبت ما را بِکِشد، سِیلآبت ما را بکُشد.... کاش ما را بکوبی بَنگِله بسازی بعد بکوبی باز برج بسازی .. کاش از شش‌جا بشکنی سر ما شپش‌زده‌ها را .. کاش باز بیاوری ما را بشانی میز اول .. کاش بگذاری ما را کنار ریاضی بلدها .. کاش زیربغلِ آینده‌ی ما را بگیری، دهان‌به‌دهان بدهی به آرزویی که از تو توی دل داشتیم و تسویه کنی حسابی را که به قمارخانه‌ داریم. ما در زندگی خیلی غم داریم؛ ما را برگردان سر جای‌مان آن جلو .. ما خیلی غم داریم این عقب‌ها... همین...😓🦋 🌼 📚📿 📎 @gosheneshin💌
💚 گوشـہ‌نشین💚
کاش می‌شد براے راه‌رفتن‌هات صندل دوخت، برایت صندلی خالی کرد، تعارفت کرد. کاش می‌شد از راه رفتنت راه
این‌ها همه بخش کوچکی از پریشان نویسی و شلختگی دخترکی‌ست که ظاهرش آن را داد می‌زند ،دخترکی که همیشه‌ی خدا گوشه‌ی روسری‌اش کَج است....💔
امروز تو را دیدم توی نیلی چشمانِ دخترک ۷ ساله‌‌ی بی مادرے که یک‌ماه از ترک تحصیلِ اجباری و ناگهانی‌اش از مدرسه می‌گذشت، دیشب و دیروزی بود که با تو سفره‌ی دلم را باز کرده بودم که این دخترکِ بی‌مادر اسم و رسمش از توست، ابوالحسنی فامیلی با مسمایی دارد که چقدر به شما و تیر و طایفه‌تان رفته، اسم کوچکش را نمی‌گویم تا رسم امانتداری بجا آورده باشم منی که سفره‌ی نا خلفی‌هایم توی آسمان روبه روی چشمانتان پهن است، حالا که روی این نرمینه‌های فیروزه‌ای خانه‌ات، لرزشِ سوزِ سرمای صبح مدرسه از دل و جانم رفته، حالا که بالا و پایین رفتن‌های گاه و بیگاهم از پله‌های لَق و نه چندان استاندارد مدرسه تمام شده، از امیدی می‌گویم که صبح توی چشمانِ پُف کرده‌ی دخترکی دیدم که بابایش قطعا شمایید،شمایی که مثل بابایش تلفن ما را بی جواب نگذاشتید و پشت خطِ ما آمدید و بدون حرف پَس و پیش، امروز روی مقنعه‌اش عطر زدید و دستانش را گذاشتید توی دستانِ چروکیده‌ی بابابزرگش، امروز شما را توی چشمانش دیدم و از خجالت عقب عقب می‌رفتم و به زور اشک‌هایم را قورت می‌دادم و بعد دخترکِ بی مادر دور مانده از درس را محکم به آغوش کشیدم و بوی عطرِ عبایتان را حسابی از گوشه‌ی مقنعه‌ی چروکیده‌ش استشمام کردم.... همه‌ی اینها را نوشتم تصدقتان که این را بگویم حوالی ظهر فهمیدم کہ قرار نیست اضافه‌ی حقوق این چند ماهم را دریافت کنم، مبلغی که برای ما زیرِ پونزِ نقشه‌ها پولِ کمی نیست، اما خب برای بی‌فکری و ناحسابی یک عده آدم استثمارگر شاید خیلی خیلی زیاد باشد که آن را از من دریغ کردند... آمدم که مشق کنم و بنویسم که یادم نرود همه‌ی این چند میلیون این چند ماه و ماه‌های آینده، فدای غمزه‌ی نگاهت و گرد عبایت و ردّ نشانِ تو در نیلی نگاهِ دخترکی که دیشب از دیده بوسی تو برگشته بود.... 🦋 📚📿 📎 @gosheneshin💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از توییتر انقلابی
تقارن گودبای پارتی منوتو با آغاز دهه فجر یعنی هیچ براندازی موندنی نیست :)))) 🗣 علی آگاه @twtenghelabi
امام صبح فردا تهران است...😊💚🇮🇷 آنها قومی هستند که به وسیله «روح الله» بین آنها پیوند محبت برقرار می شود بدون آن که نسبتهای خانوادگی و منافع مادی و امور دنیوی در این محبت و پیوند نقشی داشته باشد. اینان شیعیان تواند ای علی(ع) و تو امام آنان هستے... 💚 منبع:بحارالانوار علامه مجلسی ج ۶۸ ص 139 چاپ مؤسسه الوفاء بیروت 👓 🇮🇷 📚📿 📎 @gosheneshin💌
ما علے را خدا نمی‌دانیم از خدا هم جدا نمی‌دانیم.... 💚 🇮🇷 📚📿 📎 @gosheneshin💌
دل که شد دوازده‌ِ بهمن ، امام می‌آید...🌼 🌼 🇮🇷 📚📿 📎 @gosheneshin💌