فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نذار خواهر شوهر و مادر شوهرت بفهمن تو این کانال عضوی😬😍
یواشکی کارتوبکن😜💃
به زندگیت ی رنگ دیگه بده😋🌈
اینجا میگه چه جوری آشپزی کنی که همه فامیل به بهبه و چهچه و تعریف و تمجید بیوفتن😉👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2614558741Cc7d4e729a6
https://eitaa.com/joinchat/2614558741Cc7d4e729a6
شوهرت انگشتاشم میخوره😋👆
🚨❌ یک صحنه عجیب و باورنکردنی
👆 این خانم وسط اغتشاشات #کشف_حجاب کرده!
یه خانم چادری میاد بهش تذکر میده
اما واکنش این خانم خیلی خیلی عجیبه!😱
🚫 فکر نکنم باورتون بشه 😳
🔻فیلمش اینجا سنجاق شده👇
http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
یه کانال #بافتنی معرفی میکنم که نیازی به هیچ کانالوآموزشگاهی نباشه🤗
چون منتخب همه سایتهای معروف جهان رو
با#فیلم #توضیحات_رج_به_رج داره😉
https://eitaa.com/joinchat/3140812830Cfe254a5e79
💃
⭕️ دندونات زرده و از #لبخند_زدن خجالت میکشی؟😔💔
⭕️ دندونات به #سردی و #گرمی غذاها #حساس شده 🤕
⭕️ دندونات جرم گرفته و میترسی بری #جرمگیری 😰
✅ اگه #سلامت دندونت برات مهمه 👇
📌 فقط کافیه یه سر به ما بزنی و
#آموزش های ساده و طبیعی #سلامت و #سفیدی_دندون رو کامل نگاه کنی 👇
https://eitaa.com/joinchat/926285879C15078c1d52
🚨 معجزهای که برای یک خارجی #شرابخوار با دیدن اشکهای رهبرانقلاب رخ داد 😳
یک روزنامهنگار اروپایی میگوید: یک جوان انگلیسی #شرابخوار و #غیرمسلمان بعد از دیدن اشکهای رهبر انقلاب بر سر جنازه شهید سلیمانی به من زنگ زد و با گریه در جملهی بسیار عجیبی گفت...😭
🔻کلیپش اینجا سنجاق شده👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3870687243Cb7696c0270
مادربزرگم همیشه میگفت : ننه دوران پریودت #کاچی بخور رَحمت رو گرم کنه ، جون بگیری و دردات کمتر بشه 👵
منم که ماشالله بَلَد نبودم که 😂
تا اینکه اینجارو دیدم 👈 کلی روش برای دل درد پریود، راهکار های بچه داری🥺😍
درمان عفونت های زنانه 🤓😌
کلی راهکار برای زایمان راحت و بدون استرس😄
اصلا بیا خودت ببین چه کانالیه😜👇🏾👇🏾👇🏾
http://eitaa.com/joinchat/3197698067Ccb7129e913
تا پاک نشده بیا ببین 👆🏽😍
بچه ای که لااله الا الله میگه😳
سبحان الله از تکرار لااله الا الله این بچه تن ادم میلرزه😍😢
فیلم بچه اینجا سنجاقه👇
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
#ادعای عجیب مادر یک اعدامی
:آقای قاضی پسرم در قبر زنده است؛خودش در خواب به من گفت
مادر داغدیده درحالی که اشک میریخت گفت: سال 88 پسرم در یک درگیری خیابانی پسر جوانی را به قتل رساند و از آن زمان به بعد زندگیمان تیره و تار شد. هر روز برای نجات پسرم به دادگاه میرفتم اما بینتیجه بود تا اینکه اول خرداد پسرم به خاطر قتل عمد اعدام شد
یک شب در خواب دیدم مردی به من میگوید پسرت زنده است فورابه بهشت زهرا رفتیم با شنیدن صدا از داخل قبل مهیار مردم گفتند که برای پیگیری موضوع به مسئول آنجا مراجعه کنیم و جالب این که وقتی به سراغ مسئول آن قسمت رفتم در کمال ناباوری با همان مردی که در خواب پیش روی مهیار ایستاده بود روبهرو شدم.😳😳😳
سبحان الله
ادامه ماجرا در کانال 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1202389118C26d30bc2fc
❤️ثبت نام#گریم_تخصصی_کودک
✅آموزش صفرتاصد گریم کودک
✅ ۱۰گریم پرطرفدار
✅شامل۲۰جلسه کلیپ آموزشی باکیفیت
#هیچ_کجا_همچین_آموزشی_پیدانمیکنید😯😎
ـــــــ آموزشگاه هنری ستارهـ ــــــ
https://eitaa.com/joinchat/2904358984C7b7124fe0a
جنازه ای که زنده شد❗️
حاج حسین گنابادی یکی از مردان خدا روایت میکرد که روزی یکی از همکارانم جهت انتقال جنازه ی مردی میان سال راهی روستای زرین دشت شد،من به همراه دوستم حاج محسن شمشکی برای غسل جنازه راهی شدیم... برای غسل آماده شدم بعد از لخت کردن میت و خواباندنش آب را باز کردم و روی سینه اش ریختم، فشار آب بالا بود، برگشتم تا فشار آب رو کم کنم...
که صدای فریاد وحشتناکی همه جای غسالخانه را پر کرد، جرات برگشتن و نگاه کردن را نداشتن، صدایی در گوشم زمزمه میکرد،
گنابادی... گنابادی....!
صدای جیغ چنان مرا ترسانده بود که چیزی متوجه نمی شدم تا اینکه دستی از پشت بر شانه ام نشست...!
ادامه داستان.......👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1202389118C26d30bc2fc
📡اخبار فوری و محرمانه قم را اینجا ببینید📡
🔺 قمی های عزیز اخبار لحظه به لحظه و آخرین تحولات شهر قم را در کوتاه ترین و سریع ترین زمان ممکن پیگیری کنید.👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/342098019Cacdacbdd8d
جنازه ای که زنده شد❗️
حاج حسین گنابادی یکی از مردان خدا روایت میکرد که روزی یکی از همکارانم جهت انتقال جنازه ی مردی میان سال راهی روستای زرین دشت شد،من به همراه دوستم حاج محسن شمشکی برای غسل جنازه راهی شدیم... برای غسل آماده شدم بعد از لخت کردن میت و خواباندنش آب را باز کردم و روی سینه اش ریختم، فشار آب بالا بود، برگشتم تا فشار آب رو کم کنم...
که صدای فریاد وحشتناکی همه جای غسالخانه را پر کرد، جرات برگشتن و نگاه کردن را نداشتن، صدایی در گوشم زمزمه میکرد،
گنابادی... گنابادی....!
صدای جیغ چنان مرا ترسانده بود که چیزی متوجه نمی شدم تا اینکه دستی از پشت بر شانه ام نشست...!
ادامه داستان.......👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1202389118C26d30bc2fc