eitaa logo
پژوهشکده گیلان شناسی دانشگاه گیلان
250 دنبال‌کننده
750 عکس
48 ویدیو
28 فایل
پایگاه اطلاع رسانی پژوهشکده گیلانشناسی
مشاهده در ایتا
دانلود
آنچه در این جستار حائز اهمیت است، مخفی ماندن علت ترور صادق مهرنوش توسط یک رامسری است؟ آیا محمد ایلخانی مأمور حزب برای تصفیه‎حساب درون گروهی بوده است، یا اینکه به عنوان خواننده‎ای متعصب پس از مطالعه روایت مهرنوش درصدد حذف وی برآمده است؟ مسئله مهم در ابهام عمل محمد ایلخانی، عدم پیگیری شکایت از سوی مهرنوش بوده است! اما نکته‎ای دیگر نیز وجود دارد: اگر موضوع ترور مهرنوش خصومت شخصی نبود و صرفاً به دلیل نقل روایت‎های وی در پاورقی نشریه سپیدرود در دور اول بوده، چرا محمد ایلخانی به عنوان خواننده متعصب یا هوادار حزب جنگل در مقطع دوم انتشار خاطرات مهرنوش که از آذر سال ۱۳۳۱ شمسی شروع شد و تا سال ۱۳۴۰ ادامه یافت، اقدام به حذف وی نکرده است؟ چرا نام محمد ایلخانی درست روایت نشده است؟ آیا او علیخانی است یا ایلخانی؟  منابع محفوظ است https://eitaa.com/guilanshenasi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عکسی قدیمی از آشپزخانه یک بانو در شرق گیلان که در حال کباب کردن ماهی که احتمالا ماهی سفید یا ماهی کپور میباشد. یکی از قابلمه هایی که در تصویر دیده میشود گَمج نام دارد که مختص استان گیلان است. البته گمج معمولا از خاک رس ساخته میشود ظاهرا این دو قابلمه مسی هستند https://eitaa.com/guilanshenasi
در پی مطالعات و بررسی‌های باستان‌شناسی، گورستان «آق‌اولر» بزرگ‌ترین گورستان پیش از تاریخ ایران که اکثر گورهای آن دارای چندین تدفین است، در منطقه تالش استان گیلان شناسایی شد. تعداد زیادی قبر مگالتیکی (کلان‌سنگی) در ابعاد بسیار بزرگ از ویژگی‌هایی است که این گورستان را از گورستان‌های شناخته‌شده دیگر متمایز می‌کند. شناسایی چند گور بزرگ که به شیوه «تومولوس سکایی» شکل گرفته، بیانگر حضور یا نفوذ تمدن سکایی در این منطقه است. نتایج حاصل از تحقیقاتی که از سال1375 توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی آغاز شده است، حکایت از استقرار اقوامی انبوه و با تمدن بسیار درخشان از حدود 4هزار سال پیش از آغاز عصر آهن تا دوره ساسانی دارد. https://eitaa.com/guilanshenasi
15.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از سخنرانی مرحوم «اکبر خیرخواه حسن کیاده» در جلسه نقد کتاب خود با عنوان جدال جاسوسان در ایران یادآور میشود استاد اکبر خیرخواه سال 1317 شمسی در میان محله کیاشهر زاده شد. ایشان بعد از دریافت دیپلم از سال 1342 به آموزگاری پرداخت و مدتی مدیر دبستان بود. بعد از دریافت لیسانس از دانشگاه تبریز در سال 1355 به خواست انجمن شهر ، شهردار بندر کیاشهر شد.
شب یلدا و فال حافظ کامران فرهادی 💥💥💥💥💥💥💥  بلندترین شب سال نزدیک است، شب آغاز فصل زمستان، که ایرانیان از دیرباز آن را به جشن و شادی می‌گذرانده‌اند. این سال‌ها تقریباً در زبان عموم ایرانیان «شب یلدا» از «شب چلّه» آشناتر و پرکاربردتر شده است، ولی آن‌هایی که دیگر خیلی هم جوان نیستند لابد یادشان می‌آید که مثلاً از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها  بیشتر «شب چلّه» می‌شنیده‌اند تا «شب یلدا»، شاید چون برایشان تعبیر واضح‌تر و شفاف‌تری بود. می‌گفتند شصت روز اول زمستان است که سخت است. از اسفند، «زمین نفس می‌کشد» و رو به گرمی می‌گذارد. از آن شصت روز، چهل روزِ اولش را می‌گفتند «چلّه‌ی بزرگ» و بیست روز بعدی را «چلّه‌ی کوچک». از «اسم» ها بگذریم و برسیم به «رسم» ها. از میان اجزای سفره‌ها و آداب و رسوم این شب، برای ما که از کتاب می‌گوییم و می‌نویسیم، حافظ و دیوان او چشمگیرتر است. در این سرزمینِ شاعرخیز، محبوبیت حافظ آن‌قدر زیاد است که می‌گویند اگر یک کتاب شعر باشد که در هر خانه‌ای پیدا بشود دیوان حافظ است. یکی از کارکردهایش هم این است که با آن فال می‌گیرند. رسمِ فال گرفتن در اول فصل یا سال جدید آن‌قدر قدیمی است که سابقه‌اش به کهن‌ترین تمدن‌های جهان می‌رسد. «در میان بسیاری از اقوام جهان رسم بود که هنگام تغییر فصل پاییز به زمستان، میزان گرما و سرما و بارندگی هر ۱۲ ماه سال درپیش را از ۱۲ روز اول زمستان، زمان تکرار آفرینش عالم، پیش‌بینی کنند. این شیوۀ تفأل زدن رسمی بسیار کهن بوده که هنوز هم میان مردم بسیاری از سرزمین‌های جهان بازمانده است.» این‌ها را دکتر علی بلوکباشی نوشته است، در کتاب کوچک و خواندنیِشب یلدا، یکی از کتاب‌های مجموعه‌ی «از ایران چه می‌دانم؟»، که دفتر پژوهش‌های فرهنگی چاپش کرده است. مطالب این کتاب در شش فصل تنظیم شده و عنوان فصل‌هایش این‌هاست: «میلادِ خورشید، مهر و عیسی مسیح»، «اسطوره‌های یلدا»، «جشن شبِ چلّه»، «چلّه، نمادسازی‌ها»، «یلدا، آیین‌های پیشواز»، «شب‌نشینی یلدا، آیین‌ها و سرگرمی‌ها». در این فصل آخر، نویسنده به «تفأل‌زنی و فال‌گیری» هم پرداخته و این‌طور نوشته است که «بنابر داده‌های تاریخی، هندوان عصر ودایی ۱۲ روز نیمۀ نخست زمستان را تصویر و نسخه‌بدلی از تمام ۱۲ ماه سال می‌انگاشتند.»  مسیحیان هم ۱۲ روز میان ۲۵ دسامبر و ششم ژانویه را «نشانه از چگونگی ۱۲ ماه سال» می‌دانسته‌اند. در برخی از روستاهای ایران هم، که هنوز تقویم زراعی رایج است، چنین آیینی همچنان برپاست. بنابراین، فال گرفتن در شب یلدا را می‌شود شکل جدیدی از یک سنّت بسیار کهن و جهان‌شمول (یعنی تفأل در اول زمستان) دانست، اما چرا فال حافظ؟   فال گرفتن با کتاب، از گذشته‌های بسیار دور، در میان بسیاری از مردمان جهان رایج بوده است، مثلاً یونانیان و رومیان باستان هم با گشودنِ کتاب‌های اشعار هومر و ویرژیل فال می‌گرفته‌اند. فال گرفتن با کتاب‌های آسمانی و مقدس (مثلاً «استخاره» با قرآن) هم که برای همه آشناست. در ایران بعد از اسلام، گویا با شاهنامه‌ی فردوسی یا مثنوی مولانا هم فال می‌گرفته‌اند، اما در چند قرن اخیر انگار این‌گونه فال‌ها مخصوص شده است به دیوان حافظ. فارغ از قدرت و منزلت حافظ در شاعری، این موضوع البته به ویژگی‌های شعر او هم مربوط است. توضیح فنی‌اش مفصل می‌شود، ولی خلاصه‌اش این است که شعر حافظ، با انواع ایهام‌ها و ابهام‌هایی که دارد، بیش از شعر دیگران به تفسیر و تأویل راه می‌دهد. آن‌همه کتاب که از قدیم در شرح و تفسیر شعر حافظ، با دیدگاه‌های مختلف، نوشته‌اند و آن‌همه افسانه که درباره‌ی زندگی و شخصیت او ساخته‌اند هم تاحدودی مربوط می‌شود به همین تفسیرپذیر بودن شعر او. همین هم سبب می‌شود که در بیشتر غزل‌هایش دست‌کم یک بیت پیدا شود که با نیّتِ کسی که فال می‌گیرد مطابق باشد و او را امیدوار یا ناامید کند. شمس‌الدین محمد حافظ در آخرین سال‌های قرن هشتم، سال ۷۹۱ یا ۷۹۲ هجری، درگذشته است. مشهور است که خودش اهل جمع‌آوری اشعارش نبوده و دیوانش را نزدیکان و دوستداران او، بعد از وفاتش، تدوین کرده‌اند. این‌ها وقتی جذاب می‌شود که بدانید در منابع تاریخی از همان نیمه‌های قرن نهم هجری، یعنی فقط شصت ـ هفتاد سال بعد از مرگ او، اشاره‌هایی به فال گرفتن با شعر حافظ ثبت شده است. در این روایت‌ها هم البته شاید افسانه و واقعیت درآمیخته باشد، ولی دست‌کم گزارش یکی از بزرگ‌ترین کتاب‌شناسان جهان اسلام از قرن یازدهم را باید جدی گرفت، یعنی «حاجی خلیفه» (یا همان «کاتبِ چَلَبی»)، که در آسیای صغیر (ترکیه‌ی امروزی) می‌زیسته و عمرش را صرف گردآوردن معروف‌ترین کتاب‌شناسیِ سرزمین‌های اسلامی کرده است، کتاب عظیمی با عنوانِ کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون. حاجی‌خلیفه این‌طور نوشته است که دیوان حافظ بین ایرانی‌ها خیلی معروف و پرمخاطب است.
ایرانیان با آن فال می‌گیرند و زیاد پیش می‌آید که بیتی بسیار  مطابق حال و نیّت آنان بیاید، برای همین به آن می‌گویند «لسان‌الغیب». از اینجا می‌فهمیم که «لسان‌الغیب» دراصل لقبی بوده که به دیوان حافظ داده‌اند و بعدها شده است لقبِ خودش. حاجی‌خلیفه از چند کتاب هم یاد کرده است که دیگران درباره‌ی حکایت‌های مربوط به فال گرفتن با حافظ نوشته‌اند، یعنی احتمالاً در قرن دهم. از آن رساله‌ها البته چیزی به دست ما نرسیده، ولی از قرن یازدهم کتابی در شرح اشعار حافظ باقی مانده است با عنوان لطیفه‌ی غیبی. در آخر این کتاب، هشت حکایت از شگفتی‌های فال حافظ ثبت شده که نیمی از آن‌ها فال‌هایی است که پادشاهان صفوی گرفته‌اند، مثلاً حکایت انگشتریِ گران‌بهای شاه‌طهماسب که روزی از دستش می‌افتد و هرچه می‌گردند پیدا نمی‌شود که نمی‌شود. شاه، برای رفع اضطرابش، به دیوان حافظ پناه می‌آورد. کتاب را باز می‌کند و غزلی می‌بیند که با این بیت شروع شده: «دلی که غیب‌نمای است و جام‌جم دارد / ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد». منظور از «خاتم» همان انگشتری است که در این بیت به ماجرای انگشتریِ حضرت سلیمان اشاره دارد. می‌بینید که چقدر وصف‌حال است. نوشته‌اند که شاه‌طهماسب از فرط حیرت و ذوق‌زدگی چند ضربه روی زانوی خود می‌زند. با این ضربه‌ها و تکان‌ها، انگشتریِ گم‌شده هم از چینِ قبایش بیرون می‌آید و همه خوشحال می‌شوند. بعید نیست که افسانه باشد، اما همین که افسانه‌ها را درباره‌ی حافظ و تفأل به شعر او ساخته‌اند (نه شاعران دیگر) نشانه‌ی محبوبیت و شهرت فال حافظ است. در روزگار خودمان هم خیلی‌ها از تجربه‌ی چنین تفأل‌های شگفت‌انگیزی به دیوان حافظ  گفته و نوشته‌اند. نمونه‌هایش را می‌توانید در مقاله‌ی «فال حافظ» بهاءالدین خرمشاهی بخوانید. این مقاله در کتابذهن و زبان حافظ او چاپ شده است.  بعدها بهاءالدین خرمشاهی، با همکاری عباس داداش‌زاده (فانی تبریزی)، کتابی هم نوشته  با عنوان فال‌های شگفت‌انگیز حافظ. این کتاب را انتشارات آیدین در تبریز منتشر کرده. فارغ از فال حافظ، اگر می‌خواهید درباره‌ی «فال» یک مقاله‌ی مفید تحقیقی بخوانید، مقاله‌ی «فال و استخاره» ی دکتر عبدالحسین زرین‌کوب را پیشنهاد می‌کنم که در کتاب یادداشت‌ها و اندیشه‌های او چاپ شده است.  اما مهم نیست که به فال حافظ، یا اصولاً هرجور تفألی، اعتقاد دارید یا آن را کار بیهوده‌ای می‌دانید، چون شعرخوانی و قصه‌خوانی هم جزو آیین‌های کهنِ یلدایی است، پس به همین قصد هم می‌توانید در شب یلدا به‌سراغ دیوان حافظ بروید و یک یا چند غزلش را بخوانید، برای خودتان یا برای دیگران. مهم نیست اگر چند بیت برایتان مبهم باشد یا حتی معنیِ بعضی کلمه‌ها را ندانید. از شعر حافظ، هر فارسی‌زبانی، با هر سطحی از دانش و ذوق و البته با هرگونه سلیقه و طرز فکر، می‌تواند درخور احوال خودش بهره‌مند شود.  مطمئن باشید حکمتی در کار بوده که در طول چند قرن، از میان آن‌همه شاعر، ایرانیان فقط حافظ را به چنین منزلتی رسانده‌اند. شعرش را باید خواند و بسیار خواند، به‌خصوص در روزگار سختی و ناامیدی. پیام شب یلدا هم همین است که امیدمان به بهتر شدنِ اوضاع را از دست ندهیم، برای خوشدلی و امیدواری هم کدام کتاب بهتر از دیوان حافظ https://eitaa.com/guilanshenasi
سروده گیلکی دکتر فریدون شایسته چله شب،وقتی جی راه ،کی آمویی! قدیمان،خوشحال بویید، کی فردا ،جی رختخواب،خورشیدخانم،زود، ویریزه، کوه ودشت،سبزه زنید، پورا بِه روخانه آب، کولکاپیسان،دورابید، بولبولان جی راه آیید، اَشانه،خو نرخه یه،خانخازناک! چله شب خوش بامویی، دبله سر،پا نهی، چله شب خوش بامویی، دیله سر،پانهی! برگردان به فارسی: وقتی چله شب،از راه می رسید، مردم عهدکهن خوشحال می شدند، کوه ودشت،سبزه می رویید، رودخانه ها پرآب می شدند، کولکاپیس ها(پرنده نماد شب وسردی)،دور می شوند بلبل ها هز راه،فرا می رسند، زن خانه کوزه سفالی تهیه دوغ وماست را تکان می دهد، شب چله خوش آمدی، بر روی دل،من پا گذاشتی، شب چله خوش آمدی، روی دل من،پا گذاشتی!
یکی از مهمترین بناهای تاریخی استان، گیلان قلعه گردن است. که در روستایی به همین نام (روستای قلعه گردن) در بخش رحیم آباد از توابع شهرستان رودسر ، قرار گرفته است. این بنا با توجه به ارزش‌های تاریخی و معماری ویژه خود در مرداد ماه سال ۱۳۸۲ با شماره ۹۴۰۸ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. مطالعات اولیه قبل از انجام کاوش‌های باستان‌شناسی در پیرامون قلعه ، قدمت آن را به دوره تیموری (حدود ۷۰۰ سال پیش) منتسب می‌دانند. اما با انجام کاوش‌های باستان‌شناسی اداره کل استان در محدوده قلعه در سال ۱۳۸۶ توسط آقای شهرام رامین (از باستان شناسان برجسته اداره کل استان) و کشف گور باستانی عصرآهن در پایین دست قلعه و سایر شواهد به دست آمده مشخص شد که ساخت این قلعه در دوره پیش از اسلام نیز بسیار محتمل است. https://eitaa.com/guilanshenasi
۲ تا دوبیتی گیلکی: دکتر فریدون شایسته آلیان وکسما،چَقَدَر،خوب ایسید، روس وقزاقه،روبرو،بیسایید، هزار هزار کشته،فادن،کشوره، جی شیمی ترس،دشمن،جنگل نیسابید! آلیان وکسما،مَرَه،جاختر نیشه جنگل داشته اون دوتاجا،جا ریشه حاج احمد وآلیانی قهرمان زیید،دوتا،دشمنه ریشه،تیشه
حضرت فاطمه عليهاالسلام : إلزَم رِجلَها ؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها ؛ [ . كنزالعمّال ، ح 45443 .] حضرت فاطمه عليهاالسلام : در خدمت مادر باش ؛ زيرا بهشت زير قدم هاى مادران است . ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارک.