eitaa logo
یاران الغدیر
108 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
143 فایل
کانال رسمی پایگاه بسیج خواهران الغدیر ➖➖➖➖➖➖➖ 📞ارتباط با فرمانده پایگاه الغدیر سرکار خانم خسرو بیگی: +989191965978 ➖➖➖➖➖➖➖ @h1_alghadir ✔️ /
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 مردم در راهپیمایی ۲۲بهمن پرشور شرکت خواهند کرد
🌹 تشییع پیکر مطهر دو شهید تیپ فاطمیون سه شنبه در قم 🔹 پیکر مطهر شهیدان اکبر معصومی و حسین صادقی از مدافعین حرم تیپ فاطمیون که در تهاجم هوایی نیرو‌های تروریستی آمریکایی صهیونیستی در سوریه به شهادت رسیده اند، «ساعت ۱۴، روز سه شنبه» ساعت همزمان با سالروز شهادت امام موسی کاظم سلام الله علیه «از مسجد امام حسن عسکری سلام الله علیه به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها» تشییع خواهند شد. 🔹 پیکر این شهدا بعد از تشییع و اقامه نماز در گلزار شهدای بهشت معصومه سلام الله علیها در جوار همرزمان شان به خاک سپرده خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹یه کشور تو جهان هست که تنها تو یه سال ۳۳۰۰ نفر رو به ‌خاطر فضای مجازی دستگیر کردن!😱 حدس می‌زنید کدوم کشوره؟ آزادی بیان موج میزنه 🤦‍♂ با این تفاسیر، ایران خیلی با رأفت و چشم‌پوشی با فعالان مجازی خطاکار برخورد میکنه
*من حدیث زیاد دیدم از امام کاظم...امااااااا یه نقلی هست از ایشون که دقیقش فراموشم شده.* *هر وقت بهش فکر میکنم، جگررررم میسوزه.* *امام کاظم، از ائمه ای بودن که زندانی شون میکردن هر چند وقتی یکبار...* *ولی اواخر عمرشون، به مدت ۵تا ۷سال مدااااوما اسیر بودن.* *یه باز زندان، یه زندان معمولیه، خب آدم خیلی دلش نمیگیره...* *اون هفته استاد رفیعی تو حرم امام رضا میگفت مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده.* *مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن* *ظلمات محض بوده...* *خب...حالا هم سطح زمین؟* *نه*😭😭😭 *مثلا ۳۰متر زیر زمین...یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله* *بوده...ده متر اخرش پله نبوده* *نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل* *میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا*😭😭😭 *فقط همین؟* *نه*😭😭😭 *ته این سیاه چال، اون مطامیر بوده...که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ* *نه میتونستن بخوابن، نه وایسن*😭😭😭 *۷ساااااال...* *همین؟؟؟* *نه*😭😭😭😭 *امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده*😭😭😭 *دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه*😭😭😭 *ای خداااااااااااااااااااااااااا*😭😭😭😭 *عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن*😭😭 *کاظمین هوا گرمه*😭😭😭 *طی ۷سال، این غل و زنجیر، به بدن امام....*😭😭😭😭 *السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون...* *سلام خدا بر اون کسی که در ته زندااااان ها، عذابش میکردن...* *ادامه ی سلام اومده ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ* *مرضوض، توی عربی، به استخون له شده و خورده شده میگن*😭😭😭 *استخون شکسته نه...له شده...*😭😭😭 *این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده...* *یکیش حضرت زهرا*😭😭😭 *یکیش امام کاظم*😭😭😭 *یکیشم، امام حسین*😭😭😭 *صلی الله علیک یا اباعبدالله* *همه اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام...* *یه روز که امام داخل زندون بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم...* *دلم برا رضام تنگ شده*😭 *میرم مدینه!!!* *مسیب میگه آقااااااااااااا...شما با این غل و زنجیر...کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه*😔 *میبینه امام با دستای مبارکشون باز میکنن غل و زنجیر رو...دیوار شکافته میشه...* *میرن و بعد یه مدت، بر میگردن و تو این زمان، مسیب مداااام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!!* *امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه* *بعد مسیب میگه آقا...شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چراااا اینجا موندین؟* *دقیقِ عبارت رو یادم نیست...* *شنیدم که امام میگن من، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش وووووووو کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم!!!* *یعنی یه چیزی تو این مایه ها که خدا گفته زندون رو تحمل میکنید یا رنجِ شیعیانتون رو؟* *و امام گفتن زندون رو*😭😭😭😭 *و بواسطه ی تحملِ زندان، خدا یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن ازشون...* *اینجاست که تو زیارت جامعه کبیره خطاب به همه ی ائمه اومده:* *عااااااادتکم الاحسان...و سجیتکم الکرم...* *اصلا خوبی کردن و بزرگوااااری تو خووووووووووونِ این خاااااندانه...* ✅ *أین الرجبیون*👇👇 ✅ *نشر این پیام صدقه جاریه است"* کاش ما اهل گناه کردن نبودیم تا اماممون به خاطر ما انقدر زجر نمی‌کشیدن😭😭😭😭 به خاطر دو روز دنیا همش در حال زجر دادن بهترین بندگان خدا هستیم 😭😭😭😭 خدایا ما رو هدایت کن
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷❤️🌷❤️🌷❤️🌷❤️🌷 والنین پروساکوف اندیشمند و نویسنده روسی : «امام مفهوم فرهنگ فرمانبری جامعه را تغییر داد، دیوار ترس را شکست و مردم را به سوی چشمه پاک فطرت الهی هدایت کرد … او جهان‌بینی مذهبی را احیا و نور ایمان را روشن کرد و بزرگترین حماسه عظیم فداکاری عصر ما را بوجود آورد» و «به نظر می‌رسد در این مرحله برای روحیه آشفته بشریت بیش از هر چیز به معنویت خود نیاز خواهد بود» . ➖🌱➖🌱➖🌱➖🌱➖ ❤️ با سلام و درود بر روح پاک امام خمینی رحمه الله علیه و شهدا . 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ✅ در ۴۵ مین سالگرد پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی ، حلقه وصل عاشورای حسینی و ظهور منجی عالم هستی ، زائر مرقد مطهر امام بزرگوارمان خمینی کبیر خواهیم بود ، تا عرض ارادتی به ساحت مبارک ایشان کرده باشیم . 🚌 حرکت : روز جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ از پایگاه الغدیر هزینه اردو: ۱۵۰۰۰۰ تومان در صورت پاسخگو نبودن👇 خانم داوود آبادی : 09191980380 ⏰ : ساعت حرکت متعاقبا اعلام خواهد شد . ✅ ناهار و صبحانه بعهده زائران می باشد . ✅ از دوستان خود نیز دعوت کنید . 💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷
📣نشر‌ِ مطالب‌‌؛ صدقهٔ‌جاریه‌ است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 الگوی مسجد خوب از دیدگاه غرب و غرب‌گرایان: قوی‌ترین سوپر کامپیوتر اسپانیا درون کلیسایی در شهر بارسلون 🟠 دلیل قرار گرفتن MareNostrum در این کلیسا این است که مسئولین دانشگاه پلی تکنیک کاتالونیا نیاز به مکان وسیع با توانایی تحمل وزن بالا داشتند و این دانشگاه فضای کافی برای این سوپرکامپیوتر نداشت، در نتیجه با توجه به کمبود زمان، این کلیسا که در دهه 70 از آن تقدس زدایی شده و در نزدیکی این دانشگاه بود را برای اینکار انتخاب کردند. ♦️ توجه فرمودید؟ ابتدا کارکردهای کلیسا را از آن گرفتند. بعد از آن تقدس زدایی کردند. جوری که عملا کارکرد و قداستی در جامعه نداشته و کاملا به حاشیه رفته باشد تا اکنون به عنوان یک فضای خالی و بلااستفاده محل استقرار این دستگاه در نظر گرفته شود. ♦️ دقیقا همین طرح و برنامه را برای مساجد نیز در حال اجرا هستند و هر طرحی که موجب بازگشت مسجد به متن تحولات جامعه گردد موجب خشم آنان می‌شود. ❇️ اینجا کانال رسمی ستاد مدارس مسجدمحور کشور است: https://eitaa.com/joinchat/3942449329C0d3812e329
سید حسینی ساکن کالیفرنیاس میگه اینستاگرام رو باز کردم دیدم داره میگه آیا برای رأی دادن ثبت نام کردی؟ رأی دادن کجا؟ آمریکا که چند ماه دیگه س اونجا اینطوری از پیامرسان‌هاشون و پتانسیل هاشون برای انتخابات استفاده میکنن شبانه روز تو آمریکایی که همه فکر میکنن خیلی شاید این چیزا براشون مهم نیست چون خودشون رو ابرقدرت اول دنیا میدونن. بله اینجوریاس، همه کشورها مشارکت حداکثری براشون مهمه. چون میزان مشارکت بیشتر کارکرد خارجی داره تا داخلی. دنیا میبینه مردم کشورها چقدر کشورشون براشون مهمه،چقدر پشتش هستن؟
🔴 خفقان شدید زمان امام کاظم (علیه السلام) و سرگردانی شیعیان در تشخیص امامِ بعد از امام صادق علیه السلام هشام بن سالم میگوید: «من و ابوجعفر مؤمن الطاق بعد از وفات حضرت صادق(ع) در مدینه بودیم و اکثر مردم اتفاق نظر داشتند بر آنکه عبدالله افطح پسر آن حضرت، بعد از پدرش امام است.  من و ابوجعفر نیز بر او وارد شدیم و دیدیم مردم به سبب آن که روایت کرده اند امر امامت در فرزند بزرگ است، بر دور او جمع شده اند. ما داخل شدیم و از او مسئله ای پرسیدیم چنانکه از پدرش میپرسیدیم. پرسیدیم از او که زکات در چه مقدار واجب است؟ گفت: «در هر دویست درهم، پنج درهم واجب است.» گفتیم: «در صد درهم چقدر؟» گفت: «دو درهم و نیم.» گفتیم: «به خدا قسم که مرجئه چنین چیزی که تو میگوئی نمیگوید.» عبدالله دستهایش را به آسمان بلند کرد و گفت: «به خدا قسم که من نمیدانم مرجئه چه میگویند.»  پس ما حیران و سرگردان از نزد او بیرون آمدیم و در کوچه های مدینه میگشتیم و نمیدانستیم کجا و پیش چه کسی برویم، بسوی مرجئه برویم یا بسوی قدریه یا زیدیه یا معتزله یا خوارج؟ در این حال بودیم که من دیدم پیرمرد ناشناسی با دستش بسوی من اشاره کرد که «بیا».  من ترسیدم که او جاسوس خلیفه منصور دوانیقی باشد، چون آن ملعون در مدینه جاسوسانی قرار داده بود که آنها متوجه شوند، شیعیان امام جعفر صادق بر چه کسی اتفاق کرده اند تا او را به قتل برسانند، و من ترسیدم که او از ایشان باشد. به ابوجعفر گفتم: «تو دور شو، همانا من بر خودم و بر تو خائف هستم لکن این مرد مرا خواسته است نه تو را، پس دور شو که بی‌جهت خود را به کشتن ندهی.» پس ابوجعفر قدری دور شد و من همراه آن شیخ رفتم و گمان داشتم که از دست او خلاصی نخواهم شد. پس مرا تا درب خانه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام برد و گذاشت و رفت. سپس خادمی از داخل خانه آمد و به من گفت: «داخل شو خدا تو را رحمت کند.» پس داخل شدم و دیدم حضرت موسی بن جعفر است. آن حضرت بدون مقدمه فرمود: «بسوی من بیا نه بسوی مرجئه و نه قدریه و نه معتزله و نه خوارج، بسوی من، بسوی من.» گفتم: «فدایت شوم! پدرت از دنیا درگذشت؟» حضرت فرمود: «آری.» [برای اطمینان از این که او غایب نشده است این سوال پرسیده شده است] گفتم: «فدایت شوم، بعد از او چه کسی امام ما است؟» حضرت فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» گفتم: «فدایت شوم، عبدالله گمان میکند که او بعد از پدرتان، امام است.» حضرت فرمود: «عبدالله، میخواهد خدا عبادت نشود.» دوباره پرسیدم: «چه کسی بعد از پدر شما امام است؟ حضرت دوباره فرمود: «اگر خدا بخواهد تو را هدایت خواهد کرد.» با خود گفتم: «سؤال را خوب مطرح نکردم.» [و امام بخاطر خفقان صریحا نمیخواد امامت خودش رل اذعان کند] گفتم: «فدایت شوم آیا بر شما امامی هست؟» حضرت فرمود: «نه». پس هیبت و عظمت از آن حضرت مرا فرا گرفت مانند آن هیبت و عظمتی که از طرف امام صادق مرا فرا میگرفت. گفتم: «فدایت شوم، آیا سؤال کنم از شما آنچنان که از پدرتان سؤال میکردم؟» حضرت فرمود: «سؤال کن و جواب بشنو ولی فاش نکن که اگر فاش کنی، بیم کشته شدن است.» پس سؤالات از آن حضرت نمودم، پس یافتم که او دریائی است، گفتم: «فدایت شوم شیعه تو و شیعه پدرت در گمراهی و حیرت هستند، آیا آنها را آگاه کرده و بسوی امامت شما بخوانم؟» حضرت فرمود: «هر کدام را که آثار رشد و صلاح در او مشاهده میکنی مطلع کن و از ایشان عهد بگیر که کتمان نمایند و اگر فاش کنند پس سرشان بریده است.» و با دست مبارکش بر حلقش اشاره فرمود. پس من بیرون آمدم و به مؤمن الطاق و مفضل بن عمر و ابوبصیر و سایر شیعیان اطلاع دادم. شیعیان امام کاظم(ع) می‌آمدند و به امامت آن حضرت یقین میکردند و رفتن نزد عبدالله را ترک کردند و فقط عده بسیار کمی نزد او میرفتند منابع: الارشاد، شیخ مفید، ج2، ص213_215 کافی ج1، ص352