⬅️تعبیر «مواطن» که در قرآن مجید آمده است ممکن است اشاره به میدان های نبرد باشد:
(لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَة)
و ممکن است معنى گسترده اى داشته باشد که هرگونه مقابله با دشمنان را چه در میدان نبرد و چه در غیر آن شامل شود.
⬅️منظور از غضب براى خدا این است هنگامى که حدى از حدود الهى شکسته شود یا مظلومى گرفتار ظالمى گردد انسان خشمگین شود و به دفاع برخیزد.
⬅️ در حدیثى مى خوانیم هنگامى که موسى(علیه السلام) از خداوند سؤال کرد: چه کسانى را روز قیامت که سایه اى جز سایه تو نیست در سایه عرشت قرار مى دهى؟
خداوند به او وحى فرمود و گروهى را برشمرد از جمله فرمود:
«وَ الَّذِینَ یَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِی إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ
کسانى که به سبب حلال شمردن محارم الهى خشمگین مى شوند همچون پلنگى که مجروح شده است».
⬅️در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است هنگامى که دو فرشته مأمور شدند شهرى از معصیت کاران را زیر و رو کنند پیرمردى را دیدند که به دعا و تضرع در پیشگاه الهى مشغول است یکى از آن دو فرشته به دیگرى گفت: مگر این پیرمرد دعا کننده را نمى بینى؟ بار دیگر از خدا کسب تکلیف کنیم خطاب آمد که بروید و دستور مرا انجام دهید و در بیان علت آن فرمود:
«فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ یَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَیْظاً لِی قَطُّ
این مردى است که هرگز چهره اش به دلیل خشم بر معصیتِ معصیت کاران دگرگون (و سرخ) نمى شد».
⬅️منظور از جمله «غَضِبَ اللهُ لَهُ وَأرْضاهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ» این است که اگر ستمى به او برود و حقى از او ضایع شود خداوند به سبب آن خشمگین مى شود و اگر در دنیا جبران نکند در قیامت او را خشنود خواهد ساخت.
۱۲
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی وما رستگار
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت سی ویکم بخش دوم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند
موفق وسربلند باشید
التماس دعا
قریش حسین پور
⬅️ سوم اینکه کسانى که کار نیکى انجام مى دهند بسیار مى شود که آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امکانات آن در اختیارشان نیست و به تعبیر دیگر همتشان از آنچه انجام مى دهند بسیار بالاتر است و گاه به زبان جارى کرده مى گویند: افسوس که بیش از آن توان نداریم و اگر مى توانستیم چنین و چنان مى کردیم.
⬅️همین گونه، شروران بسیار مى شود که داراى چنین باطنى هستند; یعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبه بالاترى مى رساندند.
۲
⬅️ در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «نِیَّهُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّهُ یَنْوِی مِنَ الْخَیْرِ مَا لاَ یُدْرِکُهُ وَنِیَّهُ الْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّ الْکَافِرَ یَنْوِی الشَّرَّ وَیَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لاَ یُدْرِکُهُ
⬅️ نیت مؤمن از عملش بهتر است، زیرا کارهاى خیرى در دل دارد که نمى تواند آنها را انجام دهد و نیت کافر بدتر از عمل اوست، زیرا کارهاى بدى در سر دارد که توان آن را ندارد».
۳
⬅️ وجه چهارمى نیز بعضى براى این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیرى انجام مى دهد معمولا عوامل بازدارنده اى از جمله هوا و هوس ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت مى کند و آن عوامل را به عقب مى راند و کار خیر را انجام مى دهد به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسى که کار بدى انجام مى دهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهى، اوامر و نواهى آسمانى در برابر اوست ولى پشت پا به همه آنها مى زند و به سراغ شر مى رود. به همین دلیل از عملش بدتر است. البته منافاتى میان این وجوه چهارگانه نیست و همه آن ممکن است در معناى حدیث جمع باشد.
۴
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی وما رستگار
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت سی و دوم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند
موفق وسربلند باشید
التماس دعا
قریش حسین پور