⬅️ مولای متقیان در عهدنامه مالک اشتر درباره قًضاوت مى فرماید:
«سپس از میان رعایاى خود برترین فرد را در نزد خود براى قضاوت در میان مردم برگزین.
کسى که امور مختلف آنها را در تنگنا قرار ندهد و برخورد مخالفان و خصوم با یکدیگر او را به خشم و لجاجت وا ندارد و در لغزش و اشتباهاتش پافشارى نکند و هنگامى که خطایش بر او روشن شود بازگشت به سوى حق بر او مشکل نباشد و نفس او به طمع تمایل نداشته باشد و در فهم مطالب به اندک تحقیق اکتفا نکند و تا پایان پیش رود و در شبهات از همه محتاط تر باشد و در تمسک به حجت و دلیل از همه بیشتر پافشارى کند و با مراجعه مکرر اطراف دعوا کمتر خسته شود و در کشف حقایق امور شکیباتر باشد و به هنگام آشکار شدن حق در انشاى حکم از همه قاطع تر باشد. او باید از کسانى باشد که ستایش فراوان، او را مغرور نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثناى بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند و البته این گونه افراد کم اند».
⬅️دوستان گرامی باید توجه داشته باشیم که این تفسیر تنها مربوط به مقام قضاوت نیست، بلکه ناظر به تمام قضاوت هاى اجتماعى و زندگى مادى و معنوى است همه جا باید براى تشخیص موضوع دقت کرد؛ همه جا باید دقیقا احکام را بر موضوعات منطبق نمود؛ همه جا باید تصمیم قاطع و شفاف داشت و همه جا در برابر ناملایمات و خشونت نابخردان و نسبت هاى نارواى آنها حلم و بردبارى نشان داد.
۶
⬅️ مولای متقیان در یک نتیجه گیرى حکیمانه، آثار هر یک از این شاخه هاى چهارگانه عدالت را بیان مى کند،
مى فرماید: «کسى که درست بیندیشد به اعماق دانش آگاهى پیدا مى کند و کسى که به عمق علم و دانش برسد از سرچشمه احکام، سیراب باز مى گردد و آن کس که حلم و بردبارى پیشه کند گرفتار تفریط و کوتاهى در امور خود نمى شود و در میان مردم با آبرومندى زندگى خواهد کرد»
(فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ; وَمَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ; وَمَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ وَعَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیداً).
⬅️ بله دوستان بزرگوارم دقت در فهم، انسان را به ژرفاى علم و دانش مى رساند و آن کس که به ژرفاى علم و دانش برسد احکام الهى را به خوبى درک مى کند و هرکس احکام خدا را دقیقاً بداند هرگز گمراه نخواهد شد و کسانى که در مقابل نابخردان حلم و بردبارى داشته باشند و به گفته قرآن:
«(لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْم عَلى أَلاّ تَعْدِلُوا)
عداوت نسبت به قومى شما را مانع از اجراى عدالت نشود»
از حق و عدالت دور نخواهد شد و چنین انسانى قطعا محبوب القلوب مردم است.
۷
⬅️در روایات اسلامى درباره اهمیت حلم و بردبارى و نقش آن در پیروزى انسان در زندگى روایات فراوانى وارد شده است از جمله در حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است که فرمود:
«کَادَ الْحَلِیمُ أَنْ یَکُونَ نَبِیّاً;
آدم بردبار نزدیک است به مقام نبوت برسد»
⬅️امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى فرماید:
«تَعَلَّمُوا الْحِلْمَ فَإِنَّ الْحِلْمَ خَلِیلُ الْمُؤْمِنِ وَوَزِیرُه
حلم و بردبارى را بیاموزید (و آن را تمرین کنید) زیرا دوست مؤمن و وزیر اوست»
⬅️امام صادق(علیه السلام) نیز در صفات مؤمن مى فرماید:
«لاَ یُرَى فِی حِلْمِهِ نَقْصٌ وَلاَ فِی رَأْیِهِ وَهْنٌ
نه در بردبارى او کاستى است و نه در اندیشه اش سستى».
۸
✅پایه چهارمِ ایمان: جهاد
⬅️ امام علی(ع) از چهارمین پایه ایمان یعنى جهاد دم مى زند و براى آن مانند سه پایه گذشته چهار شاخه ذکر مى کند و مى فرماید:
«جهاد چهار شاخه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، صدق و راستى در معرکه هاى نبرد، و دشمنى با فاسقان»
(وَالْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَب: عَلَى الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ، وَالصِّدْقِ فِی الْمَوَاطِنِ، وَشَنَآنِ الْفَاسِقِینَ).
⬅️دوستان دقت فرمایید که در واقع امام جهاد را به معناى وسیع کلمه تفسیر فرموده نه تنها جهاد نظامى در میدان جنگ با دشمنان که نتیجه همه آنها عظمت اسلام و مسلمانان و دفع شر کافران و فاسقان و منافقان است و به تعبیر دیگر امام به هر چهار محور جهاد: #جهاد با قلب، با زبان، با عمل و با اسلحه در میدان نبرد اشاره مى کند که جهادى است فراگیر و شامل تمام مصداق ها.
۹
⬅️مولای متقیان آثار هر یک از شاخه هاى چهارگانه را به روشنى برمى شمرد و مى فرماید:
«آن کس که امر به معروف کند پشت مؤمنان را محکم ساخته»
(فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ).
«و آن کس که نهى از منکر کند بینى کافران (منافقان) را به خاک مالیده»
(وَمَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ)
«و کسى که صادقه در میدان هاى نبرد با دشمن (و هرگونه مقابله با آنها) بایستد وظیفه خود را (در امر جهاد با دشمن) انجام داده است»
(وَمَنْ صَدَقَ فِی الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَیْهِ).
«و کسى که فاسقان را دشمن دارد و براى خدا خشم گیرد خدا نیز به خاطر او خشم مى کند (و او را در برابر دشمنان حفظ مى نماید و روز قیامت وى را خشنود مى سازد)»
(وَمَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ غَضِبَ لِلَّهِ، غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَأَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ).
۱۰
⬅️در حدیثى از امیر مؤمنان على(ع) که در غررالحکم آمده مى خوانیم:
«قِوامُ الشَّریعَةِ الاْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ وَإقامَةُ الْحُدُودِ
اساس شریعت و دین امر به معروف و نهى از منکر و اجراى حدود الهى است».
⬅️در حدیث دیگرى از مولا در همان کتاب غرالحکم آمده است:
«الاَْمْرُ بِالْمَعْرُوفِ أَفْضَلُ أَعْمَالِ الْخَلْقِ
امر به معروف برترین اعمال بندگان خداست»
⬅️ امام صادق(ع)هنگامى که از کنار گروهى عبور مى کرد که با یکدیگر در حال پرخاش بودند مى ایستاد و با صداى بلند فریاد مى زد:
از خدا بترسید، از خدا بترسید، از خدا بترسید (تا شرمنده شوند و دست از نزاع بردارند)».
⬅️قرآن مجید صادقان را در سوره بقره آیه 177 چنین معرفى مى کند:
«(لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ... وَالصّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَالضَّرّاءِ وَحینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَأُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ)
نیکى (تنها) این نیست که (به هنگام نماز) روى خود را به سوى مشرق یا مغرب کنید (و تمام در فکر تغییر قبله باشید) بلکه نیکى (و نیکوکار) کسى است که به خدا ایمان داشته باشد... و در برابر مشکلات و بیمارى ها و در میدان جنگ استقامت به خرج دهد. آنها کسانى هستند که راست مى گویند و آنها پرهیزگارانند».
۱۱
⬅️تعبیر «مواطن» که در قرآن مجید آمده است ممکن است اشاره به میدان های نبرد باشد:
(لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ فِی مَواطِنَ کَثِیرَة)
و ممکن است معنى گسترده اى داشته باشد که هرگونه مقابله با دشمنان را چه در میدان نبرد و چه در غیر آن شامل شود.
⬅️منظور از غضب براى خدا این است هنگامى که حدى از حدود الهى شکسته شود یا مظلومى گرفتار ظالمى گردد انسان خشمگین شود و به دفاع برخیزد.
⬅️ در حدیثى مى خوانیم هنگامى که موسى(علیه السلام) از خداوند سؤال کرد: چه کسانى را روز قیامت که سایه اى جز سایه تو نیست در سایه عرشت قرار مى دهى؟
خداوند به او وحى فرمود و گروهى را برشمرد از جمله فرمود:
«وَ الَّذِینَ یَغْضَبُونَ لِمَحَارِمِی إِذَا اسْتُحِلَّتْ مِثْلَ النَّمِرِ إِذَا حَرِدَ
کسانى که به سبب حلال شمردن محارم الهى خشمگین مى شوند همچون پلنگى که مجروح شده است».
⬅️در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است هنگامى که دو فرشته مأمور شدند شهرى از معصیت کاران را زیر و رو کنند پیرمردى را دیدند که به دعا و تضرع در پیشگاه الهى مشغول است یکى از آن دو فرشته به دیگرى گفت: مگر این پیرمرد دعا کننده را نمى بینى؟ بار دیگر از خدا کسب تکلیف کنیم خطاب آمد که بروید و دستور مرا انجام دهید و در بیان علت آن فرمود:
«فَإِنَّ ذَا رَجُلٌ لَمْ یَتَمَعَّرْ وَجْهُهُ غَیْظاً لِی قَطُّ
این مردى است که هرگز چهره اش به دلیل خشم بر معصیتِ معصیت کاران دگرگون (و سرخ) نمى شد».
⬅️منظور از جمله «غَضِبَ اللهُ لَهُ وَأرْضاهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ» این است که اگر ستمى به او برود و حقى از او ضایع شود خداوند به سبب آن خشمگین مى شود و اگر در دنیا جبران نکند در قیامت او را خشنود خواهد ساخت.
۱۲
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی وما رستگار
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت سی ویکم بخش دوم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند
موفق وسربلند باشید
التماس دعا
قریش حسین پور
⬅️ سوم اینکه کسانى که کار نیکى انجام مى دهند بسیار مى شود که آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولى امکانات آن در اختیارشان نیست و به تعبیر دیگر همتشان از آنچه انجام مى دهند بسیار بالاتر است و گاه به زبان جارى کرده مى گویند: افسوس که بیش از آن توان نداریم و اگر مى توانستیم چنین و چنان مى کردیم.
⬅️همین گونه، شروران بسیار مى شود که داراى چنین باطنى هستند; یعنى اگر قدرت و توانى داشتند شرارت را به مرتبه بالاترى مى رساندند.
۲
⬅️ در حدیثى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: «نِیَّهُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّهُ یَنْوِی مِنَ الْخَیْرِ مَا لاَ یُدْرِکُهُ وَنِیَّهُ الْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَذَلِکَ لاَِنَّ الْکَافِرَ یَنْوِی الشَّرَّ وَیَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لاَ یُدْرِکُهُ
⬅️ نیت مؤمن از عملش بهتر است، زیرا کارهاى خیرى در دل دارد که نمى تواند آنها را انجام دهد و نیت کافر بدتر از عمل اوست، زیرا کارهاى بدى در سر دارد که توان آن را ندارد».
۳
⬅️ وجه چهارمى نیز بعضى براى این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیرى انجام مى دهد معمولا عوامل بازدارنده اى از جمله هوا و هوس ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت مى کند و آن عوامل را به عقب مى راند و کار خیر را انجام مى دهد به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسى که کار بدى انجام مى دهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهى، اوامر و نواهى آسمانى در برابر اوست ولى پشت پا به همه آنها مى زند و به سراغ شر مى رود. به همین دلیل از عملش بدتر است. البته منافاتى میان این وجوه چهارگانه نیست و همه آن ممکن است در معناى حدیث جمع باشد.
۴
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی وما رستگار
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
ان شاءالله دوستان بامطالعه حکمت سی و دوم نظراتشون رو درباره این تفسیر ارائه فرمایند
موفق وسربلند باشید
التماس دعا
قریش حسین پور
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم و اهلک عدوهم من الجن والانس من الاولین والاخرین
خدایا برادران ما را در یمن، در عراق، در سوریه، در لبنان، در نیجریه، در پاکستان، در افغانستان، در بحرین و در همهی نقاط عالم به محمد و آل محمد نصرت عنایت بفرما!