💠آیت الله مجتهدی تهرانی:
☘علت بسیارے از بلاها در ڪلام امام رضا(ع)
✍آيت الله ناصرۍ
گله نڪن ڪه چرا این ناراحتیهاوجوددارد❗️
چرا این وضع اقتصاد ماست❗️
چرا باران نمے بارد❗️
چرا هر روز یک مرض تازه پيدا مے شود❗️
❌ زيرا هر روز یک گناه تازه اے انجام مے دهے و اين مشكلات هم اثر عمل تو است.
هر روز یک گناه تازه، درد تازه برایت مے فرستد. اينها لازمه هم هستند.
☘از امام رضا علیه السلام روايت نقل شده است كه فرمودند:
هرگاه بندگان، مرتكب گناهانى شوند كه پيشتر انجام نمى داده اند، خداوند بلاهايى را برايشان پديد مے آورد كه سابقه نداشته است و آن را نمے شناسند.
📚 كافے، ج ۲
🔹@h_khoban_ir
18.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶️خاطره عجیب آیت الله قزوینی از عارف بزرگ آیت الله کشمیری "ره"
🔺️تمام گذشته و حال و آینده رو بهشون فرموده بودند.
✍ ادمین
آیت الله سید عبدالکریم کشمیری "ره" از شاگردان درس عرفانی آیت الحق،کوه عظیم توحید و عرفان حضرت آیت الله سید علی قاضی "روحی له الفدا" بودند.
#قزوینی
🔹@h_khoban_ir
هدایت شده از قاصدک
😍 🎧 کانال خاص موسیقی سنتی در ایتا 👇👇
🎧👇
https://eitaa.com/joinchat/95092958C538957e779
https://eitaa.com/joinchat/95092958C538957e779
🎵☝️☝️
❌ این موزیـکا خیــلی کـم پیدا میشه
ولی تو این کانال رایگان گذاشته میشه
#موسیــــــقی #کلیپ #اسـتورے
https://eitaa.com/joinchat/95092958C538957e779
☝️☝️
😍🎵 موسیقی هایی رو که دنبالشی تو این کانـال رایــــگان دانـــلود و گوش کـن 🎵
✍ نماز خربزه ای
💟مرحوم حاج شيخ الاسلامى(ره) فرمودند: شنيدم از عالم بزرگوار و سيد عاليقدر، امام جمعه بهبهانى، كه در اوقات تشرّف به مكه معظمه، روزى برای تشرّف به مسجدالحرام و خواندن نماز در آن مكان مقدس، از خانه خارج شدم. در میان راه، خطرى برایم پيش آمد، که خداوند مرا از خطر مرگ حتمی نجات داد. و با كمال سلامتى از آن خطر رو به مسجد آمدم. در مقابل مسجد، خربزه فروشی را دیدم. از خربزه فروش قیمت خربزه را پرسیدم. گفت آن قسمت، ارزانتر و فلان قيمت، قسمت ديگر گرانتر، و فلان قيمت است. گفتم پس از بازگشت از مسجد، مى خرم و به منزل مى برم.پس به مسجدالحرام رفتم و مشغول نماز شدم. در حال نماز، در این فکر بودم كه از قسمت گرانِ آن خربزه بخرم يا قسمت ارزان ترش. و چه مقدار بخرم و... خلاصه تا آخر نماز در اين فکر بودم. وقتی نمازم تمام شد، خواستم از مسجد بيرون بروم، شخصى به مسجد وارد شد و نزديك من آمد و در گوشم گفت: «خدائي كه امروز تو را از خطر مرگ نجات داد، آيا سزاوار است كه در خانه ی او، نماز خربزه اى بخوانى؟!»فوراً متوجه عيب خود شده و بر خود لرزيدم. خواستم دامنش را بگيرم، ولی او را نيافتم.
📚داستانهای شگفت انگیز اولیاء خدا
🔹@h_khoban_ir
💠آیت الله بهجت(ره):
برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که
متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمتها، خوشیها، داراییها، عزتها و... است
و معصیت، عبارت است از محرومیت، ناخوشی، نداری و ذلت.
📚در محضر بهجت، ج۱
#بهجت
🔹@h_khoban_ir
#حدیث_روز
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
🍀 ألا لا يَمنَعَنَّ أحَدَكُم هَيبَةُ النّاسِ أن يَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أن يَذَّكَّرَ بِعِظَمِ اللّهِ ، لا يُقَرِّبُ مِن أجَلٍ ولا يُبعِدُ مِن رِزقٍ .
🍃 هان! مبادا ترس از مردم مانع از آن شود كه فردى از شما حق را ببيند و نگويد. [كه حق گويى ]نه اجلى را نزديك مىكند و نه روزیاى را دور مىگرداند.
📚 كنز العمّال : ح ٥٥٧٠
🔹@h_khoban_ir
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶️ ماجرای خرید کاهوهای پلاسیده توسط کوه بزرگ عرفان و توحید علامه قاضی "ره" از یک سبزی فروشی
#قاضی
🔹@h_khoban_ir
💠داستان اول طی الارض مرحوم نخودکی"ره":
✅مرحوم میرزا محمد آقا پسر مرحوم حاج میرزاعبدالله چهل ستونی نقل می کرد
یک سال که به مشهد مشرف شده بودم؛مدتی گذشت و ازخانواده ام اطلاعی نداشتم
خیلی مضطرب و در فکر بودم
نصف شب حضرت شیخ فرمودند : خیلی ناراحت ِ خانواده ات هستی ؟عرض کردم: بلی فرمودند :
این قاچ خربزه را بخور،من به محض اینکه خربزه را خوردم ناگهان دیدم در منزل خودمان بالای سر خانم نشسته ام . بلند شدم از کوزه ای که در کنارپنجره اتاق بود آب بخورم که ناگهان کوزه از دستم افتاد و شکست. از صدای شکستن کوزه به خود آمدم دیدم در خدمت حضرت شیخ نشسته ام.فرمودند : راحت شدی ؟عرض کردم : بلی بعد که آمدم تهران ، خانم عصبانی شد که : تو در تهرانی ومی گوئی من رفتم مشهد و آن وقت نصف شب می آیی
منزل و مرا بیدار می کنی و کوزه را می شکنی و باعث وحشت اهل منزل می شوی ؟! مگر به ما مشکوکی که چنین کاری را انجام دادی ؟!
📚داستانهای شگفت انگیز اولیا خدا
#نخودکی
🔹@h_khoban_ir
💠حضرت آیت الله شاهآبادى رحمه الله علیه:
🔸خلاصه تأمین حیات آخرت به علم و ادب است چه عملى، چه قلبى و چه حسى
#شاه_آبادی
🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آیت الله فاطمی نیا:
موضوع:👇
تحمل همسر بداخلاق
#فاطمی_نیا
🔹@h_khoban_ir
💠داستان دوم طی الارض شیخ حسنعلی نخودکی"ره"
✅شخصی بنام صنیعی از اهل اصفهان که ریاست اداره تلفن مشهد را نیز به عهده داشت ، می گوید: وقتی به درد پا مبتلا شدم ، به ارشاد و به اتفاق دو تن از دوستانم به نامهای حسن روستائی و شاهزاده ی دولتشاهی به خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (رحمة الله علیه )رفتم تا توجهی فرماید و از آن درد خلاص گردم ، چون به خانه او رفتم ،دیدم که در اطاق گلی و بر روی تخت پوست وزیلویی نشسته است.در دلم گذشت که شاید این مرد نیز با ظواهر ،تدلیس (عوامفریبی) می کند. پس از شنیدن حاجتم ، فرمود تا دو روز دیگر به خدمتش برسم. روز موعود و بنا به وعده آنجا رفتم . چون در خدمتش نشستم ، نظرعمیقی در من افکند که ناگهان خود را در شهر اراک که مدتی محل سکونتم بود یافتم . در آن وقت پسرم نیز در آن شهر ساکن بود .یک سره به خانه او رفتم ، ولی به من گفتند : فرزند تو چندی است که از این خانه به جای دیگر منتقل شده است و نشانی محل جدید او را به من دادند.بسوی آن نشانی جدید راه افتادم و در راه باتنی چند از دوستان مصادف شدم که قرار گذاشتند همان شب به دیدن من بیایند . چون به درب ِ منزل فرزندم رسیدم و درب را به صدا درآوردم خادمه یی درب را گشود. چون خواستم به درون روم ، ناگهان صدای حاج شیخ مرا به خود آورد . دیدم غرق عرق شده و خسته وکوفته ام.آنگاه دستوری از دعا و دوا به من مرحمت فرمود ، ولی پیوسته در اندیشه بودم که این چگونه سیر وسیاحتی بود که کردم ؟! پس از چند روز ، نامه ای گله آمیز از پسرم رسید که:چه شد به اراک و تا درب ِ خانه ما آمدی ، ولی داخل نشده، بازگشتی و چرا با دوستانت که در راه ، قرار ملاقات نهاده بودی و شب به دیدار تو آمده بودند ، تخلف وعده کردی ؟و در پایان ، آدرس منزل خود را در همان محل داده بود که من درآن مکاشفه و سیاحت به آنجا رفته بودم.
📚داستانهای شگفت انگیز اولیا خدا
#نخودکی
🔹@h_khoban_ir