#غدیریم_۲
روز شمار غدیر
حديث ثقلین
حدیث ثقلین
پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله مكرّر در مكان ها و زمان های مختلف با بيان گوناگون، حديث ثقلین را مطرح نمودند یکی از مهم ترین آن ها در سفر حج و در روز عید قربان و هم چنین روز عید غدیر سال دهم هجرت یعنی سالِ حجة البلاغ است و بسيارى از اصحاب آن را نقل كردهاند.
این حدیث شریف به اندازهای راوی و سند دارد که به هیچ وجه قابل انکار نیست! همه مسلمین این حدیث را نقل کردهاند.
از جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در”مسجد خيف” در ضمن خطبهاى حدیث ثقلین را مطرح فرمودند. همچنين در مِنا نیز اين حديث توسط آن حضرت تكرار شده است.
در یک سند متن حديث اين گونه است:
يا أيّها النّاسُ إِنِّي تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَينِ، ما إِن تَمَسَّكتُم بِهِما لَن تَضِلُّوا أبداً؛ كِتابَ اللّهِ وعِترَتي أهلَ بَيتي؛ فَإِنَّهُما لَن يَفتَرِقا حَتَّى يَرِدا عَلَيَّ الحَوض (فَلا تُقَدِّموهما فَتهلكُوا)؛ اى مردم من از بين شما خواهم رفت و براى شما دو گوهر گرانبها باقى خواهم گذاشت كه اگر به آن دو چنگ بزنيد و آن ها را رها نكنيد، هرگز گمراه نخواهيد شد، يكى قرآن و ديگری عترت من، یعنی اهلبيت من است. بدانيد كه آن دو، تا قيامت از هم جدا نخواهند شد تا در كنار حوض كوثر مرا ملاقات كنند (پس بر آنها سبقت نگيريد كه هلاك خواهيد شد ).
نكات حديث ثقلين
۱. همانگونه كه تبعيت از قرآن واجب است، تمسّك به اهلبيت علیهم السلام و تبعيت از آن بزرگواران واجب است.
۲. شعار «حَسْبُنا كتابُ اللّه» خلاف سخن پيامبر صلی الله علیه و آله و سبب گمراهى مىشود، چون كه قرآن بدون اهلبيت علیهم السلام ؛ قرآن منهاى قرآن است.
۳. جدا شدن از اهلبيت علیهم السلام همان جدا شدن از قرآن و موجب ضلالت است، حتى اگر يك لحظه باشد، و تمسّك به آنها موجب هدايت است.
۴. تا زمانى كه قرآن ميان مردم هست، امام معصوم نيز در بين مردم هست. پس اینک حديث ثقلين دلالتِ روشنی بر وجود و حضور امام زمان عج در عصر حاضر دارد.
۵. همانگونه كه قرآن از خطا و اشتباه و باطل مصون است و بايد كاملاً از او تبعيّت كرد، اهلبيت علیهم السلام هم معصوماند و بايد كاملاً از آنها تبعيّت كرد.حديث ثقلين دلالت بر اعلميّت و افضليّت اهلبيت علیهم السلام نسبت به ديگران دارد…. و صدها نکته دیگر.
۵- تا زمانى كه قرآن ميان مردم هست امام معصوم نيز در بين مردم هست،
چون كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند: «لن يفترقا» و چون مطلق است هم افتراق باطنى و
ظاهرى را شامل مىشود. پس حديث ثقلين دلالت روشن بر وجود و حضور امام
زمان عليهالسلام در هر عصرى دارد، حتى اگر خلافت ظاهرى را نپذيرند.
۶- همان گونه كه قرآن از خطا و اشتباه مصون است و بايد كاملا از او تبعيّت
كرد اهلبيت عليهم السلام هم معصوم اند و بايد كاملا از آنها تبعيّت كرد.
۷- همان گونه كه احاديث ساختگى با ملاك قرآن شناخته مىشود، اصحاب
منافق و ظاهر الصلاح نيز با ملاك اهلبيت عليهم السلام شناخته مىشوند.
۸- حديث ثقلين دلالت بر اعلميّت و افضليّت اهلبيت عليهم السلام نسبت به ديگران و
اعلميّت و افضليّت قرآن نسبت به كتب ديگر است. يعنى همان گونه كه قرآن اعلم
و افضل از كتب ديگر است اهلبيت عليهم السلام هم اعلم و افضل از ديگران هستند.
۹- همان گونه كه نبايد از قرآن جلو افتاد و يا رأى خود را بر آن تحميل كرد، از
اهلبيت عليهمالسلام هم نه سبقت بايد گرفت و نه جدا افتاد. «فلا تقدّموهما فتهلكوا»[۲]:
مقدم بر آنها نشويد كه هلاك مىشويد.
۱۰- قرآن جدا كننده ى حقّ از باطل است، و اهلبيت عليهم السلام نيز ميزان شناخت
مؤمن از منافق و حق از باطل هستند.
۱۱- پيامبر صلى الله عليه و آله به طور مطلق دستور تبعيّت از اهلبيت عليهم السلام را دادند، و اين
سخن دليل بر عصمت اهلبيت عليهم السلام است، چرا كه تبعيّت از خطا كار مخالف امر
الهى است، و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم امر به مخالفت با خدا نمى كند.
۱۲- همان گونه كه هيچ كس را ياراى برابرى با قرآن نيست، ياراى برابرى با
اهلبيت عليهم السلام نيست.
۱۳- به تأخير انداختن خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از رسول خدا صلى الله عليه و آله يعنى
جدا داشتن قرآن از اميرالمؤمنين عليهالسلام و اين مخالفت با ملاكات قطعى قرآن در
شناخت امام است و اين امرى است نشدنى.
۱۵- همان طور كه قرآن ظاهر و باطن دارد، اهلبيت عليهمالسلام نيز ظاهر و باطن
دارند، اگركسى خلافت ظاهرى آنانرا نپذيرفت، خلافت باطنى (ولايت كليه)
آنان پابرجاست.
[۱] ـ بصائر الدرجات: ج ۱ ص ۴۱۳.
[۲] ـ اثبات الهدى: ج ۲ ص ۳۲۰.
ادامه دارد
یاعلی
لینک عضویت در کانال:
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
رابطه حديث ثقلين با امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف
حدیث ثقلین
امام معصوم علیه السلام ادامهی ثقلین است
حدیث ثقلین مورد قبول شیعه و اهل سنت است.طبق حدیث ثقلین قرآن و اهل بیت علیهم السلام تا قیامت از هم جدا نمیشوند.
اگر قرآن معجزهی جاویدان تا قیامت است پس همواره امامی از اهل بیت علیهم السلام هم تا قیامت همراه قرآن است.
حدیث ثقلین وجود امام زمان علیه السلام را ثابت میکند.
بگوييد: «به آنچه خدا از قرآن
نازل كرده ايمان آورديم». اهل بيت و عترت مرا دوست بداريد و دوستان آنها را نيز دوست داريد و آنان را ياري كنيد در برابر كساني كه با آنان دشمني ميكنند. قرآن و
عترت همچنان در بين شما خواهند بود تا روز قيامت سر حوض بر من وارد
شوند… . خدايا، هر كس با علي دشمني كند در زمين براي او جايگاهي قرار مده و
در آسمان براي او جاي صعودي مگذار و او را در پايينترين درجه آتش قرار ده . (۳)
حقانيت مكتب شيعه تنها فرقهاي كه ميتواند در طول تاريخ ادعا كند به حديث ثقلين عمل كرده
است مكتب شيعه اثنا عشري است، زيرا در اين مكتب به هر دو ركن هدايت
تمسك شده و معارف شيعه بر اين دو جزء استوار است.
پايه ريزي ستونهاي اعتقادي شيعه از قرآن در كنار اهلبيت عليهم السلام و
اهلبيت عليهم السلام در كنار قرآن بوده است. هيچ گاه قائل به جدايي اين دو ركن از
يكديگر نبوده و هميشه بر اين صراط مستقيم قدم برداشتهاند.
پژوهش حديث ثقلين از احاديثي است كه در كتب فريقين آمده است. برخي اسناد
حديث ثقلين عبارت است از:
كتب خاصه كتاب سليم بن قيس ص ۲۰۴. بحار الانوار ج ۲ ص ۱۴۸، ج ۳۷ ص ۱۱۴، ج ۴۷
ص ۳۶۵. المحتضر ص ۱۹۹. الغدير ج ۳ ص ۸۰ . عبقات الانوار (قسمت حديث
ثقلين) . مناقب امير المؤمنين عليه السلام (كوفي) ج ۲ ص ۱۱۲. شرح الاخبار ج ۲ ص ۴۸۱.
المسترشد ص ۵۵۹. دلائل الامامة ص ۲۰. الطرائف ص ۱۱۳. امالي صدوق ص ۵۰۰ و
۶۱۶ . تفسير قمي ج ۲ ص ۴۴۷.
كتب عامه مسند احمد بن حنبل ج ۴ ص ۳۷۱ و ج ۵ ص ۱۸۱. مسند الشاميين ج ۱ ص ۲۹۱.
صواعق المحرقه ص ۱۴۹ و ۲۲۸. اُسد الغابه ج ۲ ص ۱۲. مجمع الزوائد ج ۹ ص ۱۶۳.
طبقات الكبري ج ۲ ص ۱۹۴. سنن الدرامي ج ۲ ص ۴۳۲. فضائل الصحابه (نسائي)ص ۱۵ و ۲۲.
مستدرك (حاكم) ج ۳ ص ۱۰۹. سنن الكبري (بيهقي) ج ۷ ص ۳۰.
مصنف ابن ابي شيبة ج ۷ ص ۱۷۶. سنن الكبري (نسائي) ج ۵ ص ۴۵. مسند ابي يعلي ج
۲ ص ۲۹۷. معجم الاوسط ج ۳ ص ۳۷۴. شرح نهج البلاغه (ابن ابي الحديد) ج ۶ ص
۳۷۵. كنز العمال ج ۱ ص ۱۸۶. تفسير آلوسي ج ۳ ص ۱۵۶. راويان حديث ثقلين ۱. امير المؤمنين علي بن ابي طالب عليهم السلام ۲. امام حسن عليه السلام ۳. سلمان ۴.ابوذر
غفاري ۵. ابن عباس ۶. ابو سعيد خدري ۷. جابر بن عبد اللّه انصاري ۸. ابو هيثم بن نبهان ۹. ابو رافع ۱۰. حذيفة بن يمان ۱۱. حذيفة بن اسيد غفاري
۱۲.خزيمة بن ثابت ۱۳. زيد بن ثابت ۱۴. زيد بن ارقم ۱۵. ابو هريره ۱۶. عبد اللّه
بن خطب ۱۷. جبير بن مطعم ۱۸. براء بن عازب ۱۹. انس بن مالك ۲۰. طلحة
بن عبد اللّه تيمي ۲۱. عبد الرحمن بن عوف ۲۲. سعد بن ابي وقاص ۲۳. عمرو
بن العاص ۲۴. سهل بن سعد انصاري و… .
۱- بصائر الدرجات: ج ۱ ص ۴۱۳.
۲- كافي ج ۱ ص ۴۰۳. امالي مفيد ص ۱۸۶. بحار الانوار ج ۲ ص ۱۴۸.
۳- احتجاج طبرسي ج ۱ ص ۴۰۶.
یاعلی
لینک عضویت در کانال:
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
#غدیریم_۳
روز شمار غدیر
سپردن ودایع الهی به امیرالمؤمنین
روز دوازدهم ذى الحجة سال حجة الوداع وقايع زيادى را در خود گنجانده.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هنوز در مكه هستند. جبرئيل نازل شد و از طرف خداوند دستور آورد: «إنّ اللّهَ تعالى يَأمُرُكَ اَن تُعَلِّمَهُ جَمِيعَ ما عَلَّمَكَ وَ تَسْتَحْفِظَهُ جَمِيعَ ما حَفَّظكَ و اسْتَودَعَكَ فَاِنَّهُ الأمِينُ المُؤتَمَنُ»
روزگارت كامل شده است، من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم ساخت. آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل و اسلحه و تابوت (صندوق) و آنچه از نشانه هاى پيامبران نزد توست را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم امير المؤمنين علی عليه السلام را فراخواند و در جلسه اى خصوصى ودايع الهى مانند اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء و ساير يادگارهاى آنان را به ايشان سپرد و گفته هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.
اين ودايع بعد از امير المؤمنين عليه السلام به امامان ديگر سپرده شد تا امروز كه نزد امام زمان بقية اللّه الاعظم عليه السلام است. ، و اين خود از علائم و نشانه هاى قطعى وصايت و خلافت كسى است كه ودايع به او سپرده شده است.
ميراث پيامبران عليهم السلام مواردى مانند پيراهن حضرت يوسف عليه السلام، عصاى حضرت موسى عليه السلام، انگشتر حضرت سليمان عليه السلام و اسلحه و صندوق (تابوت:ميراث بنى اسرائيل از حضرت موسى) و از همه مهم تر علم و حكمت الهى، اسم اعظم و آثار و دانش پيامبران است كه به طور كامل تحويل اميرالمؤمنين عليه السلام شد.
سلمان فارسى مى گويد: روزى اميرالمؤمنين عليه السلام در گوش من كلمه اى را تلفّظ فرمودند كه تمام علوم گذشته و آينده و علم بلايا و منايا به من منتقل شد به وجد وسرور آمدم و عرض كردم: بيش از اين بفرماييد. فرمودند: همين مقدار بس است.
اين نمونه اى از انتقال علوم الهى است.
هريك از ميراث پيامبران داراى آثار خاصى است، به عنوان مثال پيراهن حضرت يوسف كه در زمان ظهور امام زمان عليه السلام به تن مبارك ايشان است همان پيراهنى است كه حضرت ابراهيم عليه السلام با آن داخل آتش شده نسوخت، و هر كس بپوشد اندازهى او نيست مگر حجّت زمان .
عصاى حضرت موسى چوبى است كه هميشه تر و تازه است و هر دستورى را كه حجّت حق به او بدهد انجام مى دهد و اگر با آن سخنى بگويد جواب مى دهد. وقتى امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه آن را به زمين مى زند هر چه در مقابلش باشد مى بلعد.
اسم اعظم آن اسمى است كه تخت بلقيس را در يك چشم به هم زدن، از فاصله ى هزار منزلى به نزد سليمان حاضر مى شود.
منابع
۱ ـ بصائر الدرجات، ص۳۰۹.
۲ ـ كمال الدين: ص۱۴۲.
۳ ـ الغيبة، شيخ طوسى: ص۲۶۶.
۴ ـ بحار الانوار: ج۲۶، ص۲۱۹
۵ . بحار الانوار ج ۲۸ ص ۹۶. عوالم العلوم ج ۱۵ / ۳ ص ۱۷۶.
مستندات ودایع الهی
مستندات
. «إنّ القائم إذا خرج يكون عليه قميص يوسف… »: كمال الدين ص ۱۴۳، تفسير نور الثقلين ج ۲ ص ۴۶۴.
. الإمام الصادق عليهالسلام: «إنّ إبراهيم لمّا أُوقدت النار ، أتاه جبرئيل بثوبٍ من ثياب الجنّة، فألبسه إيّاه ، فلم يضرّه معه حرٌّ ولا برد»: بصائر الدرجات ص ۲۰۹،
الكافي ج ۱ ص ۲۳۲.
. الإمام الصادق عليهالسلام: «وكلّ نبيّ ورث علماً أو غيره ، فقد انتهى إلى محمّد وآله»: علل الشرائع ج ۱ ص ۵۳، كمال الدين ص ۱۴۲.
. «وإنّ القائم إذا خرج يكون عليه قميص يوسف ومعه عصا موسى»: كمال الدين ص ۱۴۳، الغيبة للطوسي ص ۲۶۶، بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۱۲.
. الإمام الباقر عليه السلام: «وهي خضراء كهيئتها حين انتُزعت من شجرتها… »: بصائر الدرجات ص ۲۰۳، الإمامة والتبصرة ص ۱۱۶.
. الإمام الباقر عليهالسلام: «وتصنع ما تؤمر»: الاختصاص ص ۲۷۰، بحار الأنوار ج ۲۶ ص ۲۱۹؛ الإمام الباقر عليه السلام: «وإنّها لتنطق إذا استُنطقت…»: الكافي ج ۱ ص
۲۳۱، الاختصاص ص ۲۷۰، بحار الأنوار ج ۲۶ ص ۲۱۹.
. «وَأَوْحَيْنَآ إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِىَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ»: الأعراف، ۱۱۷.
. الإمام الباقر عليه السلام: «… يفتح له شعبتان، إحداهما في الأرض والأُخرى في السقف … تلقف ما يأفكون بلسانها …» : بصائر الدرجات ص ۲۰۳، الإمامةوالتبصرة ص ۱۱۶، بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۱۸.
. الإمام الباقر عليه السلام: «… أُعدّت لقائمنا، يصنع بها ما كان يصنع موسى… »: بصائر الدرجات ص ۲۰۳، الإمامة والتبصرة ص ۱۱۶، بحار الأنوار ج ۵۲ ص ۳۱۸.
یاعلی
لینک عضویت در کانال:
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
#غدیریم_۴
اعلان همگانی لقبامیرالمؤمنین علیه السلام
در سیزده ذى الحجة خداوند براى مؤمنين امير و امام انتخاب نمود و جبرئيل نازل شد و به حضرت على عليهالسلام اين گونه سلام كرد: «السلام عليك يا اميرالمؤمنين》
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: اين جبرئيل است كه از سوى خداوند تحقّق آنچه به من وعده داده شده بود را آورده است.
حضرت على عليه السلام امير فرشتگان و حتى جبرئيل است، زيرا فرشتگان مؤمن هستند و افضل فرشتگان جبرئيل است، و جبرئيل با تواضع به حضرت على عليه السلام خطاب مى كند: «السلام عليك يا أميرالمؤمنين» و فرمودند: «يا على أنت أمير من فى الّسماء و أمير من فى الأرض و أمير من مضى و أمير من بقى.
به دنبال آن پيامبر صلى الله عليه و آله به بزرگان اصحاب دستور داد تا نزد على عليه السلام بروند و به ايشان این چنین سلام کنند: «السلام عليك يا امير المؤمنين» . بزرگان اصحاب آمدند و همان گونه سلام كردند. فقط عمر و ابوبكر به عنوان اعتراض به پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند: آيا اين حقى از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناك شده فرمود: حقى از طرف خدا و رسولش است، خداوند اين دستور را به من داده است.
البته اطلاق اميرالمؤمنين براى حضرت على عليه السلام در خاندان رسالت معمول بود، زيرا در حديث كساء هم حضرت زهرا عليهاالسلام با لفظ اميرالمؤمنين به ايشان سلام مى كنند و از ايشان استقبال مى كنند، ولى به صورت يك امر همگانى و تكليف شرعى در حجة البلاغ نازل شد و مردم قبل از بيعت روز غدير متوجّه شدند كه حضرت على عليه السلام از طرف خداوند به عنوان امير و پيشوا انتخاب شده است.
لقب اختصاصى
اين لقب از ويژگى هاى حضرت على عليه السلام است. ديگر امامان معصوم عليهم السلام از اين كه كسى آنها را اميرالمؤمنين خطاب كند نهى كرده و مى فرمودند: «اين لقب شخصى و مختص حضرت على عليه السلام است» و حتى در بعضى روايات آمده است: اگر به كسى غير از حضرت على عليه السلام اميرالمؤمنين بگويند و او شاد شود و يا بپذيرد قطعا آن فرد مرتكب منافى عفّت شده است و اين پذيرش و شادى او دليل بر فسق و فحشاى او است.
شخصى نزد امام صادق عليه السلام آمد و به ايشان گفت: سلام بر تو اى اميرالمؤمنين. حضرت با شنيدن اين كلام ايستاد و با ناراحتى فرمودند: ساكت باش، اين لقب جز براى على بن ابى طالب عليهماالسلام جايز نيست كه خداوند او را به اين لقب ناميده است.
احتجاج بر خليفه
ابو داود گويد: هنگامى كه مردم با ابوبكر بيعت كردند بريده نزد عمران بن حصين آمد و به او گفت: گمان مى كنم مردم كلام پيامبر صلى الله عليه و آله را فراموش كرده اند هنگامى كه در جايى بوديم و پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد هر كس بر او وارد مى شود و سلام مى دهد بر على بن ابى طالب نيز به عنوان «امير المؤمنين» سلام دهد، و در آن روز عمر اعتراض كرد كه: اين امرى از خداوند است يا پيامبرش؟ حضرت جواب داد: امرى است از طرف خداوند و پيامبرش هر دو.عمران گفت: بله، من هم آن را به ياد مى آورم. بريده گفت: بيا نزد ابوبكر رويم و سؤال كنيم كه بعد از اين عمل پيامبر صلى الله عليه و آله آيا به او خبر ديگرى رسيده است؟!
آن دو نزد ابوبكر آمدند و مسئله را با او مطرح كردند. او نيز گفت: من هم اين واقعه را به ياد مىآورم. بريده جواب داد: پس جايز نيست براى هيچ يك از مسلمانان كه امير شود بر امير المؤمنين على، بعد از اين كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم او را اميرالمؤمنين ناميد!! و اگر خبرى بعد از اين مطلب به تو رسيده بيان كن؟!
ابوبكر جواب داد: نه به خدا قسم، بعد از آن چيزى به من نرسيده است، لكن مسلمانان نظرى داشتند و من از نظر آنها تبعيت كردم. بريده گفت: به خدا قسم، اين مطلب به دست تو و مسلمانان نيست كه بر خلاف رسول اللّه صلى الله عليه و آله كارى را انجام دهيد!
اين گونه ابوبكر كه غاصبانه بر مسند خلافت نشسته بود در مقابل استدلال يكى از اصحاب به امير المؤمنين بودن حضرت على عليه السلام، متحيّر و بى جواب ماند.
تمام افرادى كه در تاريخ به آنها اميرالمؤمنين، اطلاق شده است و آنها از اين لفظ پرهيز نكرده اند، فسق و فحشاى خود را اثبات نموده اند.
القاب الهى از روى حكمت انتخاب مى شود و خداوند عادل است و به همه ى جهان از اول خلقت تا آخر خلقت نظر كرد و بين همه ى بندگان فقط حضرت على عليه السلام را شايسته ى لقب اميرالمؤمنين يافت، پس اميرمؤمنان امير تمام بندگان صالح مى باشد. و نيز فرمودند: «أنت أمير من قبلك و أمير من بعدك».
روضة الواعظين ص ۹۴. احتجاج ج ۱ ص ۷۶. اليقين ص ۲۶. صراط المستقيم ج ۱
ص ۳۰۲. الغدير ج ۱ ص ۲۱۵. كافى ج ۱ ص ۲۹۲. ارشاد ج ۱ ص ۱۷۶. امالى شيخ
صدوق ص ۴۳۶. المسترشد ص ۵۸۴. بحار الانوار ج ۲۸ ص ۹۱. تفسير امام
عسكرى عليه السلام ص ۱۱۲. تفسير قمى ج ۱ ص ۳۰۱. نور الثقلين ج ۱ ص ۶۵۴.
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
#بپیوندید
لینک های کاربردی و زیبای کانال:
دانلود کتب مهدوی:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1228
#خطبه_غدیر
صفحات:
https://eitaa.com/ha_jabbari/429
https://eitaa.com/ha_jabbari/430
https://eitaa.com/ha_jabbari/431
https://eitaa.com/ha_jabbari/432
https://eitaa.com/ha_jabbari/43۳
https://eitaa.com/ha_jabbari/434
https://eitaa.com/ha_jabbari/435
https://eitaa.com/ha_jabbari/436
https://eitaa.com/ha_jabbari/437
https://eitaa.com/ha_jabbari/438
https://eitaa.com/ha_jabbari/439
https://eitaa.com/ha_jabbari/440
https://eitaa.com/ha_jabbari/441
https://eitaa.com/ha_jabbari/442
https://eitaa.com/ha_jabbari/443
https://eitaa.com/ha_jabbari/444
https://eitaa.com/ha_jabbari/445
https://eitaa.com/ha_jabbari/446
https://eitaa.com/ha_jabbari/447
https://eitaa.com/ha_jabbari/448
https://eitaa.com/ha_jabbari/449
https://eitaa.com/ha_jabbari/450
https://eitaa.com/ha_jabbari/451
https://eitaa.com/ha_jabbari/452
https://eitaa.com/ha_jabbari/453
https://eitaa.com/ha_jabbari/454
https://eitaa.com/ha_jabbari/455
https://eitaa.com/ha_jabbari/456
سرمایه گذاری بی نظیر:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1336
#روز_شمار_غدیر
ماجرای سدالابواب:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1337
جریان ابلاغ سوره برائت:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1338
حديث شریف ثقلین:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1339
رابطه حديث ثقلین با امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1340
جریان سپردن ودایع الهی به اميرالمؤمنين عليه السلام:
https://eitaa.com/ha_jabbari/1341
جریان لقب اميرالمؤمنين برای علی ابن ابی طالب عليه السلام :
https://eitaa.com/ha_jabbari/1342
اعطای فدک به حضرت زهرا
https://eitaa.com/ha_jabbari/1347
https://eitaa.com/ha_jabbari/1348
https://eitaa.com/ha_jabbari/1349
ادامه دارد
یاعلی
لینک عضویت در کانال:
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
#غدیریم_۵
اعطای فدک به حضرت زهرا
فدك يادگار فاطمى عليهاالسلام
يكى از وقايعى كه در چهاردهم ذى الحجه سال هفتم هجرى اتفاق افتاده اعطاى فدك توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به حضرت زهرا عليهاالسلام است.
فدك در دستان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
در سال هفتم هجرى پس از فتح قلعه خيبر جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نازل شد و از جانب خداوند دستور فتح فدك را آورد. در اين دستور آمده بود كه فتح فقط توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و امير المؤمنين عليه السلام انجام شود و مسلمانان در آن شركت نكنند.
ايشان اسلحه و اسب برداشتند و در تاريكى شب از لشكر جدا شده از خيبر حركت كردند تا به سرزمين فدك رسيدند و كنار قلعه آمدند. مردم فدك كه پيگير اخبار فتح خيبر بودند و روز قبل خبر فتح آن قلعه عظيم را دريافته بودند از وحشت به قلعه پناه برده و درهاى آن را محكم بستند.
هجوم غافل گيرانه…
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و امير المؤمنين به پاى قلعه رسيدند تصميم گرفتند مخفيانه از ديوار قلعه بالا روند و بر فراز آن با صداى بلند اذان گويند. در اين صورت اهالى قلعه خود را در محاصره مى بينند و به سادگى مى توان آن را در تصرف آورد.
امير المؤمنين عليه السلام بر كتف پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم قرار گرفت و سپس حضرت برخاست و او را با خود بلند كرد، و با معجزه الهى امير المؤمنين عليهالسلام از ديوار قلعه بالا رفت. آنگاه بر فراز ديوار قرار گرفت و رو به اهل قلعه اذان گفت و صداى تكبير بلند نمود.
مردم قلعه فدك كه گمان كردند سربازان مسلمان بر فراز قلعه هستند براى فرار به سمت درب قلعه آمدند و آن را باز كرده خارج شدند.
امير المؤمنين عليهالسلام فورا از ديوار قلعه پايين آمد و با پيامبر عليهالسلام كه بيرون قلعه منتظر بود در مقابل آنان قرار گرفتند و با آنان درگير شدند و هيجده نفر از بزرگان آنان به دست امير المؤمنين عليهالسلام به قتل رسيدند و بقيه تسليم شدند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آنان و فرزندانشان را اسير نمود و غنائم را همراه آنها به مدينه آورد.
مصالحه اموال
يهوديان فدك از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم درخواست كردند خودشان را آزاد كند و اموالشان را به تناسب نصف با آنان مصالحه كند. حضرت اين پيشنهاد را قبول نمود و امير المؤمنين عليه السلام را فرستاد و با ضمانت حفظ خونشان با آنان مصالحه كرد و قرار بر اين شد كه هر كس از اهل فدك مسلمان شود خمس اموال او را بگيرند و هر كس بر دين خود باقى بماند همه اموالش را بگيرند.
اين درباره جان و اموال شخصى آنان بود، و سرزمين فدك به عنوان ملك شخصى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم درآمد و قرار شد ساليانه يكصد و بيست هزار دينار طلا به عنوان درآمد فدك ارسال نمايند.
فدك ملك شخصى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم
طبق آيه ۶ سوره مباركه حشر: «و ما أفاء اللّه على رسوله منهم فما أوجفتم عليه من خيل و لا ركاب و لكن اللّه يسلط رسله على من يشاء و اللّه على كل شىء قدير»: «و آنچه را خدا از آنان به رسم غنيمت عايد پيامبر خود گردانيد (و شما براى به دست آوردن آن) اسب يا شترى نتاختيد، ولى خدا فرستادگانش را به هر كه خواهد چيره مى گرداند و خدا بر هر كارى تواناست»، سرزمين هايى كه مسلمانان در فتح آن دخالتى نداشته اند ملك شخصى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است و مسلمانان در آن هيچ حقى ندارند. لذا سرزمين فدك ملك پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شد و ديگران از آن بى نصيب بودند.
ادامه دارد
پیوستن به کانال:
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
ادامه اعطای فدک
اعطاى فدك به حضرت فاطمه عليهاالسلام
پس از فتح فدك جبرئيل نازل شد و آيه ۲۶ سوره مباركه اسراء را آورد: «و آت ذا القربى حقه»:«حق خويشان را به آنان بده».
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از جبرئيل پرسيد: منظور چه كسانى هستند و اين حق كدام است؟ جبرئيل از طرف خداوند عرضه داشت: «فدك را به فاطمه عطا كن».
با صدور اين فرمان الهى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم حضرت زهرا عليهاالسلام را فراخواند و فرمود:
«خداوند فدك را براى پدرت فتح نمود. به دليل اين كه لشكر اسلام در آن دخالتى نداشت مخصوص من است و هر تصميمى بخواهم در مورد آن مى گيرم. دستور خداوند نيز مبنى بر اعطاى آن به تو نازل شده است. از سوى ديگر مهريه مادرت خديجه عليهاالسلام بر عهده پدرت مانده است، و اكنون پدرت در قبال مهريه مادرت و به دستور خداوند فدك را به تو عطا مى كند. آن را براى خود و فرزندانت بردار و مالك آن باش».
حضرت زهرا عليهاالسلام عرضه داشت: تا شما زنده هستيد نمى خواهم در آن تصرفى داشته باشم، شما بر جان و مال من صاحب اختياريد.
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: ترس آن دارم كه نا اهلان تصرف نكردن تو در زمان حياتم را بهانه اى قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع كنند. فاطمه زهرا عليهاالسلام عرض كرد: آن گونه كه صلاح مى دانيد عمل كنيد.
سند فدك
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم امير المؤمنين عليه السلام را فراخواند و به ايشان فرمود: «سند فدك را به عنوان بخشوده و اعطايى پيامبر بنويس و ثبت كن». امير المؤمنين عليه السلام آن را نوشت و به حضرت زهرا عليهاالسلام تحويل داده شد. ام ايمن هم كه آنجا حاضر بود همراه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم شهادت داد.
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مردم را در منزل حضرت زهرا عليهاالسلام جمع نمود و به آنان خبر داد كه فدك ملك فاطمه عليهاالسلام است. در همان مجلس درآمد فدك بين مردم تقسيم شد و مردم تصرف حضرت زهرا عليهاالسلام در فدك را ديدند.
تقسيم درآمد فدك
پس از آن صديقه طاهره عليهاالسلام هر ساله درآمد فدك را كه از هفتاد هزار سكه طلا تا صد و بيست هزار سكه نقل شده بين مستمندان تقسيم مى كرد. اين شيوه تا هنگام رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ادامه داشت ، و چشمان بسيارى در انتظار رسيدن درآمد فدك بود تا زندگى آنها با عطاى فاطمى عليهاالسلام رونق گيرد.
غصب فدك
اما پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مأموران ابوبكر به دستور او فدك را گرفتند و نماينده حضرت زهرا عليهاالسلام را از آنجا اخراج كردند و ملك آن حضرت را به تصرف خود درآوردند، و درآمد آن را به طور كامل براى مخارج حكومت غاصبانه خود صرف كردند .
وقتى كه فاطمه زهرا عليهاالسلام به اين عمل ننگين اعتراض نمود آنان نه سند پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را قبول كردند و نه شهادت شاهدان را و حضرت صديقه طاهره عليهاالسلام را از حق قطعى خود منع كردند.
ادامه دارد
🆔 http://eitaa.com/ha_jabbari
ادامه
پرونده اعتقادى فدك
با بررسى كامل ماجراى فدك مى توان به اين نكته پى برد كه فدك تنها يك نخلستان نبود كه از حضرت زهرا عليهاالسلام غصب شد، بلكه حرمت صديقه طاهره عليهاالسلام بود كه شكسته شد و نشانى از خلافت بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بود كه به تاراج رفت.
آنان كه فدك را غصب كردند مى دانستند كه اگر فدك در دستان اهل بيت عليهم السلام باشد يادآور فتحى بى نظير به دستان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و امير المؤمنين عليه السلام است كه مسلمانان در آن بهره اى نداشتند، و اين مطلب شاهد صدقى بر اولويت امير المؤمنين عليه السلام نسبت به خلافت رسول اللّه صلى الله عليه و آله و سلم بود.
هم چنين با درآمد بسيار زياد فدك كه به حضرت فاطمه عليهاالسلام مى رسيد و ميان فقرا تقسيم مى شد قلوب مردم معطوفِ اين خانواده بود. به همين سبب غاصبين خلافت، فدك را گرفتند تا اهل بيت عليهم السلام را هر چه بيشتر محدود كنند و مردم را از درب خانه آنها دور سازند.
و به همين خاطر است كه حضرت فاطمه عليهاالسلام در مقابل غصب فدك ساكت ننشست و آن مظهر حياى الهى مجبور شد به مسجد بيايد و خطبه بخواند تا براى هميشه در تاريخ بماند و جنايت غاصبين را آشكار سازد.
لذا بايد در اعتقاداتمان پرونده اى به نام «فدك» باز كنيم و در آن مظلوميت حضرت زهرا عليهاالسلام و امير المؤمنين عليه السلام را ثبت كنيم تا هيچ گاه آن را از یاد نبریم.
منابع
برخى اسانيد فتح فدك در كتب فريقين عبارت است از:
كتب خاصه
اعلام الورى ج ۱ ص ۲۰۹. كافى ج ۱ ص ۵۳۸. امالى (صدوق) ص ۶۱۹. الخرائج
والجرائح ج ۱ ص ۱۱۳. مناقب آل ابى طالب ج ۱ ص ۱۲۳. تفسير عياشى ج ۲
ص ۲۸۷. كشف المحجة ص ۱۲۴. نور الثقلين ج ۳ ص ۱۵۳ ـ ۱۵۶، ج ۵ ص ۲۷۷.
بحار الانوار ج ۲۱ ص ۲۲، ج ۲۹ ص۱۱۰.
كتب عامه
امتاع الاسماع ج ۱ ص ۳۲۵. تفسير ثعلبى ج ۹ ص ۵۲. تاريخ طبرى ج ۲ ص ۳۰۳.
الكامل فى التاريخ ج ۲ ص ۲۲۱. تاريخ الاسلام ج ۲ ص ۴۲۲. سيرة النبوية (ابن هشام)
ج ۳ ص ۸۰۰ . سنن ابى داود ج ۲ ص ۳۷. مجمع الزوائد ج ۷ ص ۴۹. مسند ابى يعلى
ج ۲ ص ۳۳۴. شرح نهج البلاغه (ابن ابى الحديد) ج ۱۶ ص ۲۱۰ ـ ۲۱۵.
یاعلی
http://eitaa.com/ha_jabbari
#غدیریم_۶
میلاد امام هادی مبارک
میلاد امام هادی
يكى از وقايع پانزدهم ذى الحجه تولد امام دهم شيعيان على بن محمد هادى عليهالسلام در سال ۲۱۲ هجرى است.
آشنايى با امام هادى عليه السلام
اسم مبارك ايشان «على»، و نام پدرش «جواد الائمه عليهالسلام»، و نام مادرش «سمانه مغربيه» است. كنيه شريفشان ابو الحسن ثالث بوده و از القابشان: هادى، نجيب، نقى، امين، مؤتمن، طيب، عالم، فقيه و ابن الرضا است.
برخى كرامات آن حضرت
۱. ابو هاشم جعفرى گويد: من داخل مدينه بودم هنگامى كه بُغا (يكى از فرماندهان لشكر) در ايام «واثق» در جستجوى اعراب بيرون رفت و از مدينه گذشت. امام هادى عليه السلام فرمودند: برويم ببينيم اين فرمانده ترك چگونه لشكرآرايى كرده است. بيرون رفتيم و منتظر مانديم تا لشكر او از مقابل ما بگذرد.
هنگام عبورِ لشكر مردى ترك از كنار ما گذشت. امام هادى عليه السلام با او به زبان تركى سخنى گفتند. آن مرد از اسب پياده شد و سُم اسب حضرت را بوسيد.
(پس از مشاهده اين منظره) مرد ترك را قسم دادم و گفتم: اين شخص به تو چه گفت؟ جواب داد: او پيامبر است؟ گفتم: نه، پيامبر نيست. گفت: مرا به اسمى صدا زد كه ايام كودكى در سرزمين ترك بر من گذارده بودند و تا اين ساعت كسى از آن اطلاع نداشت .
۲. جماعتى از اهالى اصفهان كه از جمله آنها ابو العباس احمد بن نصر و ابو جعفر محمد بن علويه بودند گفتند: در اصفهان مردى به نام «عبد الرحمن» شيعه بود. از او پرسيدند: چه چيز باعث شد كه قائل به امامت على النقى ( عليه السلام) شدى؟ جواب داد: چيزى ديدم كه سبب اين اعتقاد شد، و آن چنين بود كه: من مردى فقير ولى با جرأت و سخنگو بودم. يك سال اهالى اصفهان مرا با گروهى ديگر براى شكايت نزد متوكل بردند.
روزى جلوى درب قصر متوكل ايستاده بوديم كه دستور رسيد على بن محمد بن رضا عليهم السلام را حاضر كنند. از بعضى حاضرين پرسيدم: اين شخصى كه دستور رسيده احضارش كنند كيست؟ جواب داد: اين مردى علوى است كه شيعيان قائل به امامت او هستند. سپس گفت: شايد متوكل او را خواسته تا به قتلش رساند.
با خود گفتم: از اينجا نمى روم تا ببينم اين شخص كيست. ناگاه مشاهده نمودم سوار بر اسب مى آيد و مردم در طرف راست و چپ راه دو صف تشكيل داده اند و او را تماشا مى كنند. هنگامى كه ايشان را ديدم محبتش در قلبم قرار گرفت و در دل دعايش مى كردم تا خداوند شرّ متوكل را از او بر طرف كند.
او به همان حال مى آمد و چشم به يال اسبش داشت و چپ و راست را نگاه نمى كرد و من دائما او را دعا مى كردم.
هنگامى كه مقابل من رسيد صورت مباركش را به سمت من نموده و فرمودند: خداوند دعايت را اجابت نمود، و عمرت را طولانى كرد، و مال و فرزندانت را زياد نمود. از هيبت او بر خود لرزيدم و ميان دوستانم روى زمين افتادم. آنها از من پرسيدند: چه شده است؟ گفتم: خير است، و به آنها چيزى نگفتم.
پس از مدتى به اصفهان برگشتيم و خداوند به بركت دعاى ايشان باب خير و رحمت را بر من گشود و ثروتمند شدم به طورى كه اكنون در خانه ام يك ميليون درهم دارم به جز اموال ديگر، هم چنين خداوند به من ده پسر عنايت فرمود، و الآن عمرم هفتاد و چند سال است و قائل به امامت اين شخصى هستم كه از دل من آگاه بود و خداوند دعايش را در مورد من اجابت فرمود .
ادامه دارد...
http://eitaa.com/ha_jabbari
ولادت امام هادی عليه السلام
حكمتها و پندهاى حضرت عليه السلام
بعضى از كلمات حكمت آميز و پندهاى امام هادى عليه السلام جملات زير است:
هر كه از خود راضى باشد، خشمگينان از او زياد شود.
بى نيازى كمى آرزو، و خشنودى به مقدار كفاف است.
مصيبت براى شكيبا يكى، و براى بى تاب دو تا است.
حسد نابود كننده كارهاى نيك است، و روزگار دشمنى مى آورد، و خود پسندى از طلب علم باز مى دارد و موجب كوچك شمردن ديگران و نادانى مى شود، و خسيس بودن زشت ترين اخلاق است، و طمع خوى بدى است. مسخره كردن لطيفه گويى كم خردان و كار نادانان است، و نافرمانى از پدر و مادر موجب تنگدستى و خوارى است.
بياد آر پيكر بىجان خود ميان خانواده ات را كه هيچ طبيبى نمى تواند مرگ را از تو دفع كند، و هيچ دوستى نمى تواند برايت سودمند باشد.
دو ميراث گرانبهای حضرت هادی علیه السلام: زيارت جامعه كبيره وزيارت غديريه
امام هادى عليه السلام با انشاء زيارت جامعه ى كبيره و زيارت غديريه منشور اعتقادى شيعه را با فصيح ترين بيان انشاء فرمودند.
زیارت جامعه کبیره
زيارت جامعه كبيره با بيان حدود ۴۰۰ ويژگى و صفات امامان معصوم عليهم السلام يك دوره امام شناسى و زيارت غديريه با بيانى شيوا و با استناد بر حدود ۴۰ آيه قرآنى يك دوره اميرالمؤمنين شناسى را مطرح نموده است، در اين دو زيارت مهم ترين استدلال هاى اعتقادى شيعه مطرح شده است.
در اين زيارت مىخوانيم:
«فالراغب عنكم مارق و اللازم لكم لاحق و المقصر فى حقكم زاهق و الحق معكم و فيكم و منكم واليكم و أنتم أهله و معدنه و ميرث النبوة عندكم…»:« هر كس از طريق شما روى گرداند از دين الهى خارج شده و هر كه ملازم امر شما بود ملحق شده، و هر كس در حق شما تقصير كند هلاك شده است. و حق با شما و در خاندان شما و از شما و به سوى شماست. و شما اهل حق و معدن آن هستيد و ميراث نبوت نزد شما است» .
ادامه دارد....
http://eitaa.com/ha_jabbari
سالروز ولادت امام هادی عليه السلام
زيارت غديريه
زيارت امير المؤمنين عليه السلام در روز غدير نيز يكى ديگر از يادگارهاى امام هادى عليه السلام است. در اين زيارت خطاب به امير المؤمنين عليه السلام عرض مى كنيم:
«أشهد أنك أمير المؤمنين الحق الذى نطق بولايتك التنزيل و أخذ لك العهد على الأمّة بذلك الرسول…» : «شهادت مى دهم كه تو اميرالمؤمنين همان حقى هستى كه ولايتت در قرآن آمده است و بر اين مطلب رسول اللّه از امت عهد و ميثاق گرفته است…» .
چند نكته ى اعتقادى در زيارت جامعه
۱ ـ اهل بيت عليهم السلام بنده و مطيع خداوند هستند. وَعِبادِهِ الْمُكْرَمينَ، الْمُطيعُونَ للّهِِ، لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِاَمْرِهِ يَعْمَلُونَ.
۲ ـ آنها معصومند «عَصَمَكُمُ اللّهُ مِن الزَّلَل وَ طَهَّرَكُم مِن الدَّنَس »
۳ ـ معرفت ايشان معرفت خداست. «مَحآلِّ مَعْرِفَةِ اللّهِ ؛ مَن أرادَ اللّه بَدءَ بِكُم»
۴ ـ دشمنى با ايشان دشمنى با خداست «مَنْ عاداكُم فَقد عادَى اللّه»
۵ ـ پذيرش ولايت ايشان، پذيرش ولايت خداست «مَن والاكم فَقَد والى اللّه»
۶ ـ صلوات بر ايشان و پذيرش ولايت آنها باعث پاكى نفوس و نيكويى فطرت مى شود «جَعَلَ صَلواتَنا عَلَيْكُم وَ ما خَصّنا بِه مِن وَلايتكُم طيبا لخلقنا وطهارة لأنفسِنا»
۷ ـ مخالفشان، كافر و محارب با آنها مشرك است «مَن جَحدكم كافر ومن حارَبكم مُشرك»
۸ ـ مردم به وسيله ى اهل بيت عليهم السلام امتحان مى شوند «وَالْبابُ المُبتَلى بِهِ النّاس»
۹ ـ قبل از آمدن به سوى مردم آنان به عرش الهى محيط بودند. «خَلَقكم اللّه أنوارا فَجَعَلكُم بعَرشِه مُحدقين»
۱۰ ـ آنان حقّ محض هستند. وَالحقّ معكم وفيكم وَ مِنْكُم و اِلَيكُم»
۱۱ ـ روح و نور و طينت آنها يكى است «أنّ أرْواحَكُم وَ نُورَكُم وطينتكم وَاحدَة»
۱۲ ـ خداوند به آنها مقامى عطا كرده كه به احدى از اهل عالم نداده است و هيچ كس با آنها قابل مقايسه نيست «آتاكُم اللّه ما لَم يُؤتِ أحَدا مِنَ الْعالَمين».
۱۳ ـ شرط پذيريش عبادات پذيرش ولايت آنهاست. «بموالاتِكم تُقبَل الطاعة المُفْتَرَضة»
۱۴ ـ همه چيز در عالم از اهل بيت عليهمالسلام شروع مى شود و به آنها ختم مى شود «بكم فتح اللّه و بكم يختم»
۱۵ ـ بندگى و وصول الى اللّه فقط از طريق اهل بيت عليهم السلام صورت مى گيرد «من اراد اللّه بدء بكم و من وحّده قبل عنكم» مورد۱۴ و ۱۵ وجوب توسل به ايشان را نشان مى دهد*
۱۶ ـ باز گشت خلق به سوى آنهاست و حساب مخلوقات با آنان است، «اياب الخلق اليكم و حسابهم عليكم» با توجه به آيه ى قرآن «إنّ إلينا إيابهم، ثم إنّ عليناحسابهم» «سوره غاشيه ۲۵ و ۲۶» كه نفرموده «إنّ الىّ…» و جمع آورده كه نكته ى زيارت جامعه روشن مى شود).
http://eitaa.com/ha_jabbari
قسمت پایانی ولادت امام هادی
چند نكته اعتقادى در زيارت غديريّه
۱ ـ اميرالمؤمنين عليه السلام سفير خدا در بين مخلوقات است. «وَ سَفيره في خَلقه»
۲ ـ همه چيز به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ختم مى شود و هم چنين از ايشان منتشر مى شود «الخاتم لِما سَبَق وَ الفاتِح لمَا اسْتُقْبِل» و اميرالمؤمنين علیه اسلام جان پيامبر صلى الله عليه و آله است.
۳ ـ اميرمؤمنان صراط مستقيم خداست. «أشْهَدُ أنَك الْمَعنيُ بِقول الْعَزيز الرَّحيم «وأنَّ هذا صِراطي مُستَقيما»»(سوره انعام: ۱۵۳)
۴ ـ اوّلين كسى كه به خدا ايمان آورد و نماز خواند حضرت على عليه السلام بود. «أنتَ اوّل مَنْ آمَنَ بِاللّه وَ صَلّى له»
۵ ـ عالم به تفسير و تنزيل قرآن است «أنت المخصوص بعلم التنزيل و حكم التأويل و نصل الرسول»
۶ ـ نور اميرالمؤمنين عليه السلام خاموش شدنى نيست. «نُورك لا يُطفأ»
۷ ـ خداوند امر نموده كه مؤمنين از ايشان تبعيت كنند و ايشان را يارى نمايند «وقد أمر اللّه تعالى باتباعك و ندب المؤمنين إلى نصرك»
۸ ـ خداوندا لعنت كن قاتلين اميرالمؤمنين عليه السلام و ظلم كنندگان به ايشان و پيروان و انصار آنان را. «اللهمَّ العن قَتَلَة أميرالمؤمِنين وَ مَن ظَلمَه وأشياعهم وأنصارهم»
۹ ـ دشمن اميرالمؤمنين دشمن خداست و منكر رسول خداصلى الله عليه و آله است «و عدوّك عدوّ اللّه و جاحد لرسول اللّه»
۱۰ ـ خداوند مداح اميرالمؤمنين است: «وفى مدح اللّه تعالى غنى عن مدح المادحين و تفريط الواصفين»
**********************************************************
مستندات
۱. كافى، ج۱، ص۴۹۷.
۲. مناقب آل ابيطالب، ج۳، ص۵۰۵.
۳. مفاتيح الجنان ص۸۸۹.
۴. بحار الانوار: ج۹۹، ص۱۲۸.
۵ . بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۱۴.
۶ . الخرائج و الجرائح ج ۲ ص ۶۷۴. ثاقب فى المناقب ص ۵۳۹.
۷ . الخرائج و الجرائح ج ۱ ص ۳۹۲. مدينة المعاجز ج ۷ ص ۴۶۴.
۸ . بحار الانوار ج ۷۵ ص ۳۶۸. نزهة الناظر و تنبيه الخاطر ص ۱۳۸.
۹ . بحار الانوار ج ۹۹ ص ۱۲۹.
۱۰ . مزار مشهدى ص ۲۶۵. بحار الانوار ج ۹۷ ص ۳۶۰.
زيارت غديريه و زيارت جامعه كبيره هر دو در مفاتيح الجنان آمده است.
http://eitaa.com/ha_jabbari
#غدیریم_۷
نازل شدنِ آيه تبليغ
يكى از آیاتی که در مراسم حج سال دهم هجری برای انتصاب حضرت على علیه السلام به امامت بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شد «آيه تبليغ» است.
آيه تبليغ سه فراز مهم دارد كه بنا بر آنچه كه حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: هر فرازى از آن در يك روز نازل شده است.
روز شانزدهم ذىالحجه این فراز نازل شد:
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ؛ ای فرستاده خدا آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده به مردم برسان.
روز هفدهم ذىالحجه فراز بعد اضافه شد:
وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ و اگر نرسانی رسالت پروردگارت را نرساندهای.
روز هجدهم ذىالحجه فراز بعدی نیز اضافه شد:
وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ؛ نگران مباش که خدا تو را از شر بعضی از مردم (شرور) حفظ میکند!
مطابق آماری که مورخین دادهاند حداکثر ۱۲۰ هزار نفر از مسلمانان، رسول خدا صلی الله علیه وآله را در آخرين حج همراهی نمودند. بعد از پايان مراسم حج، روز شانزدهم ذىالحجه سال دهم هجرى، جبرئيل بر رسول خدا صلی الله علیه وآله نازل شد و عرض كرد: يا رسول الله! خداوند تبارك و تعالى سلام مىرساند و مىفرمايد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ »؛ یعنی اى رسول ما، آن چه را كه در مورد نصب اميرالمؤمنين علی علیه السلام به تو فرمان داديم ابلاغ كن!»
رسول خدا صلی الله علیه وآله به جبرئيل فرمودند: اى جبرئيل، اين مردم تازه به دين اسلام گرويدهاند و من بيم آن دارم كه با اعلان عمومیِ جانشينى اميرالمؤمنين علیه السلام مردم دچار تزلزل در ايمان شوند و فرمان مرا اطاعت نكنند.
جبرئيل بازگشت و در روز هفدهم مجدّداً فرازى ديگر از آيه تبليغ را از جانب خداوند متعال قرائت کرد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ؛ اى رسول ! آنچه را كه به تو فرمان داديم ابلاغ كن كه اگر چنين نكنى رسالت خدا را به سرانجام نرسانده اى.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: اى جبرئيل، من اصحاب خود را مى شناسم و بيم آن دارم كه با من به مخالفت برخيزند (و از دین خدا خارج شوند). جبرئيل بازگشت و در روز هجدهم ذى الحجّه كه كاروان رسول خدا صلی الله علیه و آله به وادى غدير خم رسيده بودند، خدمت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله رسيده و باقیمانده آيه تبليغ را آورد و وعده الهى مبنى بر حفظ و نگهدارى رسول خدا صلی الله علیه و آله و اميرالمؤمنين علیه السلام و محافظت از دين اسلام را نازل نمود.
يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ.
هنگامى كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فراز آخر آيه تبليغ را شنيدند، فرمان دادند همگان بايستند و جمع شوند آنگاه فرمودند: به خدا سوگند، از اين مكان حركت نخواهم كرد، مگر آنكه مأموريت خداى خويش را انجام دهم …
ادامه دارد...
http://eitaa.com/ha_jabbari
ادامه حوادث آیه ابلاغ
شأن نزول
مرحوم علامه امينى در كتاب شريف «الغدير» شأن نزول آيه تبليغ و آیات دیگر مربوط به غدیر را از کتاب های متعدّد تفسیری اهل سنّت و خطابۀ رسول خدا صلی الله علیه و آله را که در روز غدير ایراد فرمودند از ۱۱۰ نفر از صحابه، ۸۴ نفر از تابعين (افرادی که اصحاب پیامبر را دیده اند) و ۳۵۶ نفر از راويان اهل سنت در طول چهارده قرن بيان نموده كه جاى هيچگونه شك و ترديد در شأن نزول آيه تبليغ كه همان جانشينى اميرالمؤمنين علیه السلام است باقى نمى گذارد.
علّامه امینی میفرماید: سندها و راویان واقعه غدیر از حد شمارش بیرون است. همه مفسرین شیعه و تعداد زیادی از مفسرین اهل سنت شأن نزول آیه را واقعه غدیر خم میدانند.
و چون پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ضمن خطبه غدیرشان فرمودند: «فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة؛ حاضران بايد به غائبان و پدران به فرزندان نسل به نسل تا روز قيامت اين مطلب را برسانند.»
تبليغ پیام غدير را بر همگان واجب کردند. و همه را موظّف نمودند كه پیام غدير را برسانند.
از طرفی این واقعه ده ها هزار راویِ حاضر و شاهد در مجلس داشت دیدند و شنیدند و بازگو کردند!
در نتیجه راویان این واقعه ی بزرگ به قول علّامه امینی از حدّ شمارش بیرون است. و کتاب های زیادی فقط برای نقل اسناد این واقعه تألیف شده است!
مستندات
۱ . تفسير برهان ج ۲ ص ۲۲۹ ـ ۲۳۱.
۲ . سوره مائده: ۶۷.
۳. سوره مائده، ۶۷.
۴ . سوره مائده، آيه۶۷.
۵ . بحار الأنوار؛ ج۳۷ ؛ ص۱۶۵.
http://eitaa.com/ha_jabbari
#غدیریم_۸
نازل شدن آيه محبّت
پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله در روز هفدهم ماه ذىالحجّه سال دهم هجرى، هنگام بازگشت از مراسم حج، در وادی «قُدَید»، به فاصله یک روز تا سرزمین غدیر، بعد از نماز ظهر، با صداى بلند اينگونه دعا كردند:
اللّهُمَ هَب لِعَلِيٍ المَوَدَّةَ في صُدورِ المُؤمِنينَ، وَالهَيبَةَ وَالعَظَمَةَ في صُدورِ المُنافِقينَ؛ پروردگارا! براى على علیه السلام در دل مؤمنان محبّتى و در دل منافقان، هيبت و عظمتى قرار ده!
بعد به حضرت على علیه السلام فرمودند: دعا كن. ايشان عرض كردند: چه دعايى كنم؟ فرمودند: بگو: خدايا براى من نزد خودت عهد و پيمانى، و در قلب مؤمنين برایم محبّتى قرار ده!
حضرت اميرالمؤمنين علیه السلام هم سه مرتبه دعا كردند و فرمودند: خدايا، مودّت مرا در قلوب مردان و زنان مؤمن ثابت بدار و پيامبر آمين گفتند. آنگاه اين آيه نازل شد:
«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا؛ آنان که ایمان آوردند و کردارشان شایسته است، خدای رحمان به زودی محبتشان را در دلها قرار میدهد.» (سورۀ مریم آیۀ ۹۶)
و بدينگونه در اثر دعاى اميرالمؤمنين و پيامبراکرم ـ صلوات الله عليهما ـ خداوند تكويناً در دل مؤمنين محبّت حضرت على علیه السلام را قرار داد!
نكات آيه محبّت
۱. محبّت حضرت على علیه السلام در دلهای مؤمنين امرى الهى است. به همين خاطر به سادگی از بین نمیرود.
۲. دوست داشتن حضرت على علیه السلام و در كنار آن دوستى با دشمنان آن حضرت ممكن نيست؛ چون فرمودند:
لَنْ يُحِبَّنَا مَنْ يُحِبُّ مُبْغِضَنَا إِنَّ ذَلِكَ لَا يَجْتَمِعُ فِي قَلْبٍ وَاحِد؛ هرگز ما را دوست نميدارد كسى كه دشمن ما را دوست داشته باشد. چنين چيزى در يك قلب جمع نخواهد شد .
۳. در اين آيه شریفه خداوند میفرماید: مودّت و محبت علی علیه السلام را در قلب مؤمنین قرار دادهام. از طرفی آن حضرت را امير مؤمنان معرفی کرده است. پس كسى كه محبّت آن حضرت را ندارد، از جمع مؤمنین بيرون است.
۴. پيامبر اكرم صلی الله علیه وآله محبّت به حضرت على علیه السلام را علامت طيب ولادت قرار دادند و فرمودند:
«يا عَلِيُّ، لا يُحِبُّكَ إلّا مَن طابَت وِلادَتُه؛و لایُبغضُک اِلّامَن خَبُثَت ولادَثَهُ ولایُوالِکَ اِلّا مُؤمِن ولایُعادیکَ اِلّاکافِر اى على، تو را دوست نمى دارد، مگر آن كه نَسَبش پاك باشد. و با تو کینه نورزد مگر آن که نسبش پلید باشد و باتو دوستی نکند مگر مؤمن و با تو دشمنی نکند مگر کافر!»
۵. واین حدیث نبویّ که فرمودند: «یاعَلي لایُحِبکَ اِلّا مُؤمِن وَلایُبغِضُکَ اِلّامُنافِق» یاعلی تو را دوست ندارد مگر مؤمن و با تو کینه نورزد مگر منافق.» در تمام کتاب های مهمّ شیعه و سنی آمده است!
۶. در آیه شریفه ۷ سوره حجرات فرموده:«…ولکنّ اللهَ حبَّب إلیکُمُ الإیمانَ و زَیَّنَهُ فی قُلوبِکُم وکَرَّه إلَیکُم الکَفر والفُسُوقَ وَالعِصیانَ یعنی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داد وآن را در دل هایتان زینت بخشید و کفر و فسوق و عصیان را منفور شما ساخت» . روایات زیادی می فرمایند مُراد از ایمان در این آیه ی شریفه امیرالمؤمنین علی علیه السلام است ومُراد از کفر فسوق و عصیانُ دشمنان آن حضرتند!
ادامه دارد....
http://eitaa.com/ha_jabbari
آیه محبت
واكنش منافقين
اين دعاها در مقابل مسلمانان موقعيتى عظيم و شگفت آور براى امير المؤمنين عليه السلام پديد آورد، لذا منافقين آرام ننشستند و سخنانى گفتند كه قلب پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را آزرد، ولى خداوند با نزول آيات ۱۲ الی ۲۴ سوره مباركه هود پيامبرش را دلگرم ساخت.
محبّت حضرت على عليه السلام در قلوب مؤمنين امرى الهى است به همين خاطر با مشكلات خارج نمى شود. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
اگر با مشت به دماغ مؤمن بزنم كه مرا دوست نداشته باشد نمى تواند و اگر همه ى دنيا را به منافق بدهم كه مرا دوست بدارد دوست نخواهد داشت.
دوست داشتن حضرت على عليه السلام و در كنار آن دوستى با دشمنان حضرت على عليه السلام ممكن نيست. چون كه فرمودند: «لن يحبّنا من يحبّ عدوّنا» .
و در ذيل آيه شريفه «ما جَعَلَ اللّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ في جَوْفِهِ» خداوند در يك سينه دو قلب قرار نداد. امام عليه السلام فرموده اند: اين امكان ندارد كه با يك قلب ما را دوست بدارد و با يك قلب دشمن ما را، هرگز امكان ندارد.
در اين آيه خداوند مودّت را در قلب مؤمن قرار داد و حضرت على عليه السلام را اميرمؤمنان قرار داد؛ پس كسى كه محبّت آن حضرت را ندارد از دایره مؤمنين بيرون است (مشرك، كافر و يا فاسق است).
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم محبّت به حضرت على عليه السلام را علامت پاکی ولادت قرار دادند. لا يحبّك الاّ من طابت ولادته .
در حديث كسا آمده كه خلقت آسمان و زمين و… فقط به خاطر محبّت اهل بيت عليهم السلام بوده است «ما خلقت سماء مبنية ولا أرضا مدحيّة… ولا فلكا يدور ولا فُلكا يسرى إلاّ في محبّة هولاء الخمسة». هر كس على عليه السلام را و اهل بيت عليهم السلام را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است. من أحبّكم فقد أحبّ اللّه.
محبّت به اميرمؤمنان عليه السلام آن قدر عظيم و والاست كه نياز به دعاى خاص پدرانه ى پيامبر و اميرمؤمنان دارد. «اللهّم هب لعلى المودّة» و نيز فرمودند: «أنا وعلىّ أبوا هذه الأمّة» و پدران امّت دلسوزترين افراد براى امّت بودند.
*************************************************
منابع جهت پژوهش
۱. بحار الانوار: ج۳۵، ص۲۵۴.
۲. تفسر عيّاشى: ج۲، ص۱۴۲.
۳. تفسير نور الثقلين: ج۲، ص۳۴۳.
۴ . تفسير ثعلبى، ج۶، ص۲۳۳.
۵ . شواهد التنزيل: ج۱، ص۶۴.
۶ . بحار الانوار ج ۳۵ ص ۳۵۳ ـ ۳۵۸. نور الثقلين ج ۲ ص ۳۴۳. تفسير عياشى ج ۲ ص ۱۴۲.
تفسير برهان ج ۳ ص ۸۶. عوالم العلوم ج ۱۵ / ۳ ص ۳۱ ـ ۵۱.
۷ . بحار الانوار ج ۳۵ ص ۳۵۳ ـ ۳۵۸. تفسير عياشى ج ۲ ص ۱۴۲. تفسير صافى ج ۲ ص ۴۳۵.
عوالم العلوم ج ۱۵ / ص ۳۱ ـ ۵۱.
۸. بحارالانوار: ج ۲۷ ص ۸۳.
۹. سوره احزاب : ۴.
۱۰. محاسن برقى: ج ۱ ص ۱۳۸.
۱۱. عوالم العلوم: ج ۱۱ ص ۹۳۳.
۱۲. من لايحضره الفقيه: ج ۲ ص ۶۱۳.
۱۳. كمال الدين: ج ۱ ص ۲۶۱.
http://eitaa.com/ha_jabbari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت امیرالمومنین و اولاده المعصومین علیهم السلام
🌸عید غدیر عید ولایت و ولایت مداری مبارک🌸
#عیدالله_الاکبر_غدیر
حماسه جاويد غدير
پس از اتمام اعمال مناسك حج فرمان الهى برای نصب جانشين بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل مىشود. جبرئيل پى در پى فرود مىآيد و رسول خدا صلی الله علیه و آله مأمور معرفى حضرت على علیه السلام به عنوان خليفه بلا فصل و جانشين خود مىشود.
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله مردم را در كنار بركۀ غدير فرا مىخوانند. سلمان و مقداد و ابوذر و عمّار محيط را آماده مىكنند. منبرى آماده شده و پيامبر صلی الله علیه و آله پس از اقامۀ نماز خطبه مفصّل غدير را ايراد مىفرمایند؛ که همۀ آن را علماءِ شیعه و بخش های مهمی از آن را کتاب های معتبر اهل سنّت آورده اند؛ در این خطبه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به آیات زیادی از قرآن که در شأن حضرت علی علیه السلام و امامان بعد از او نازل شده تصریح فرمودند، مطالب این خطبه مجموعه ای از امتیازات و ویژگی ها و شایستگی های اهل بیت علیهم السلام است که آن حضرت طی بیست و سه سال در فرصت های مختلف آن ها را بیان فرموده بودند و همۀ فراز های این خطبه ده ها سند در کتاب های شیعه و سنّی دارند هرچند همۀ خطبه را یکجا نقل نکرده باشند . این خطبه و ماجرا های قبل و بعد از آن را علّامه امینی جزء خبر هایی میداند که اسناد و راویان و مدارکش قابل شمارش نیست! و صد ها شاعر را نام می برد و سروده های آنان را عنوان می کند که کل این ماجرا را به صورت شعر و متون ادبیِ زیبا در آورده اند!
آنگاه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در بين خطبه از مردم بر ولايت اميرالمؤمنين علیه السلام اقرار مىگيرند و سپس یک به یک اهلبيت تا امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف را معرفى مىكنند و در مدت سه روز مردم را وادار می کند تا با حضرت على علیه السلام به عنوان اميرالمؤمنين بيعت كنند. حتى زنان، با گذاشتن دست خود در داخل طشتِ آبى كه دست مبارك حضرت على علیه السلام هم در سوى ديگر آن قرار دارد بيعت مىكنند. و به آن حضرت به عنوان امیرالمؤمنین سلام داده تبریک می گویند
ادامه دارد.
http://eitaa.com/ha_jabbari
نكات روایت غدیر
پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در غدير چهار مرتبه به چهار سمت با صدای بلند فرمودند: آیا من بر شما ولایت ندارم؟ آیا من صاحب اختیار شما نیستم؟ (اشاره به آیۀ شریفه «اَلنَّبيُ اَولی بِالمُؤمِنینَ مِن أنفُسِهِم ») همگان گفتند: آری تو بر ما ولایت داری. آن گاه فرمودند:
مَن كُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلِيٌّ مَولاه؛ هركس من از طرف خدا مولاى او هستم، این على مولاى اوست.
و چون پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله مولاى جن و انس و ملائكه هستند، اميرالمؤمنين علیه السلام هم مولاى همه هستند. در نتیجه پذيرش ولايت اميرالمؤمنين علیه السلام پذيرش ولايت خداست. و خداوند در قرآن فرموده است:
وَ ما كانَ لِمُؤمِنٍ وَ لا مُؤمِنَةٍ إِذا قَضَى اللّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أن یکونَ لهم الخیرةُ مِن أمرِهم؛ وقتی خدا و رسولش حکمی صادر کردند، دیگر هیچ مرد و زن با ایمانی اختیار ندارند که در آن مورد حکم دیگری انتخاب نمایند.
بنابراين، وقتى خدا و رسولش، حضرت على علیه السلام را به عنوان ولى و خليفه معین كردهاند، ديگر مردم در اين زمينه اختيارى ندارند و اگر نپذيرند در گمراهى آشكار قرار گرفتهاند.
در سورۀ مائده در پایان آیات ۴۴ و ۴۵ و ۴۷ می فرماید : «وَ مَن لَم یَحکُم بِما اَنزَلَ اللهُ فَاُولئِکَ هُمُ الکافِرونَ”۴۴″ وَ مَن لَم یَحکُم بِما اَنزَلَ الله فَاُولئِکَ هُمُ الظَّالِمونَ”۴۵″ وَ مَن لَم یَحکُم بِما اَنزَلَ الله فَاُولئِکَ هُمُ الفاسِقونَ “۴۷” یعنی هر کس حکم نکند به آنچه خدا نازل فرموده،کافر است ظالم است و فاسق!!
پیوسته در طول تاریخ امیرالمؤمنین وأئمه طاهرین علیهم السلام به حدیث و واقعۀ غدیر استناد می کردند و آن را شاهد بر حقانیّت خود می آوردند و حضرت زهرا سلام الله علیها وقتی از او در مورد ولایت علی علیه السلام پرسیدند با تعجّب فرمود : آیا غدیر خم را فراموش کرده اید؟ «وا عَجَبا أنَسیتُم یَومَ غدیرِ خُمٍّ»
و اين كه پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدير به همه امر فرمودند با اميرالمؤمنين علی علیه السلام بيعت كنند و او را با لفظ اميرالمؤمنين خطاب كنند، دليل آن است كه کلمۀ مولا در این حدیث به معناى امير و سرپرست است . در الغدیر نشانه های زیادی از مجموعۀ این واقعه و سخنان پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نقل فرموده که همگی دلالت این حدیث و واقعه را بر ولایت علی علیه السلام و امامان بعد از او را میرسانند. علّامه امینی رحمة الله علیه با مطالعۀ ده هزار جلد کتاب از کتاب های شیعه و سنّی ، و نوشتن ۲۰ جلد الغدیر که ۹ جلد آن هنوز چاپ نشده است ، با استناد به آیات قرآن و روایات فراوان و شواهد تاریخی موردِ اعتماد و صد ها شاهد دیگر ثابت کرده اند که واقعه و حدیث غدیر به طور قطع و روشن بر امامت ، وصایت ، ولایت و خلافت بلافصل علی علیه السلام و امامتِ امامان پس از او دلالت کامل دارد و جای هیچ عذر و بهانه ای برای احدی نیست ! امیرالمؤمنین می فرماید: وَ لا عَلِمتُ أنَّ رَسولَ اللهِ صلی الله علیه و آله تَرَکَ یَومَ غَدیرِ خُمٍ لِأحَدٍ حُجَّةً وَ لا لِقائِلٍ مَقالاً…یعنی گمان ندارم که رسول خدا صلی الله علیه و آله روز غدیر خم برای کسی حجّتی باقی گذاشته باشد و یا برای گوینده ای جای سخنی …!
http://eitaa.com/ha_jabbari
خداست. او كشتيبان اقيانوس بى پايان علوم و معارف است. او نمايانگر هر شخصيت ارجمند است. او برگزيده خداست. او وارث همه دانشهاست و احاطه به همه آن ها دارد. او خبر دهنده از خداى عزوجل و مراتب ايمان به اوست.
اى مردم! جمعيت شما بيش از آن است كه بتوانيد به يكباره و با يك دست با من بيعت كنيد و پيمان ببنديد. اما خداى عزّوجلّ به من فرمان داده تا از زبان شما اقرار بگيرم و با زبان خود بيعت كنيد به آنچه كه در مورد على علیه السلام و كسانى كه بعد از او خواهند آمد، آن امامانى كه از نسل من و او هستند و من شما را آگاه ساخته بودم كه فرزندان من از نسل او هستند و از شما در مورد آنان پيمان گرفتم.
پس همگى به يك صدا بگوييد: شنيديم آنچه را كه از جانب خداى خود و پروردگار ما در باره ولايت و امامت على علیه السلام و امامانى كه از نسل او هستند ابلاغ نمودى و به آن راضى و خشنود هستيم و در برابر آن فرمانبرداريم.
اكنون با دل و جان و زبان و دستمان با تو بر قبولى ولايت بيعت مى كنيم و با تو پيمان مى بنديم كه با اين اعتقاد زندگى كنيم و با آن بميريم . پس از خطبه ، سه روز مردم به تدریج آمدند و با پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام بیعت نمودند.
http://eitaa.com/ha_jabbari
حديث منزلت
داستان حضرت موسى و هارون علیهما السلام در قرآن كريم مكرّر به صورت گسترده بيان شده است و زواياى مختلف اين داستان را خداوند متعال بيان كرده است. پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود و حضرت على علیه السلام را تشبيه كرده به حضرت هارون و موسی علیهماالسلام که به حدیث منزلت معروف است.
از جمله اين شباهت ها جايگاه حضرت هارون علیه السلام نسبت به حضرت موسى علیه السلام است.
يكى از مناسبتهايى كه پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در آن حديث منزلت را بيان فرمودند، هنگامى بود كه لشكر اسلام از مدينه به سمت تبوك حركت مىكرد و پيامبر صلی الله علیه و آله حضرت على علیه السلام را به عنوان جانشين خود ، در مدينه قرار داد.
در این هنگام منافقين شروع به شايعه پراكنى كردند كه پيامبر صلی الله علیه و آله چون على علیه السلام را دوست نداشته و با خود به تبوک نبرده است!
حضرت على علیه السلام خود را به پيامبراکرم صلی الله علیه و آله رساند و عرضه داشت منافقان این گونه شایعه کرده اند !؟ پيامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:«ألاتَرضی أن تَکونَ مِنّي بِمَنزِلَةِ هارُونَ مِن موسی إلّاأنَّهُ لَیسَ بَعدي نَبيّ :اى على، تو براى من مانند هارون براى موسى هستى. یعنی تو برادر و وزیر و شریک من هستی و در مدینه به جای من باید کار مرا انجام دهی تا از این سفر برگردم!»
همچنین پيامبر صلی الله علیه و آله درروز غدیر خم، در خطبه غدير، اين حديث را تكرار نموده و اين گونه فرمودند:
إنَّ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ علیه السلام أخي، ووَصِيّي، وخَليفَتي، وَالإِمامُ مِن بَعدي، الَّذي مَحَلُّهُ مِنّي مَحَلُ هارونَ مِن موسى، إلّا أنَّهُ لا نَبِيَّ بَعدي، وهُوَ وَلِيُّكُم بَعدَ اللّهِ ورَسولِه؛ على بن ابى طالب، برادر و وصى و جانشين من و [نيز] امام پس از من است؛ كسى است كه جايگاهش نزد من، همچون جايگاه هارون براى موسى علیه السلام است، جز آنكه پيامبرى پس از من نيست(یعنی او فقط سِمَت نبوّت ندارد). امّا او صاحب اختیار و سرپرست شما پس از خدا و پيامبر خدا خواهد بود.
نکات:
حضرت موسى علیه السلام هارون علیه السلام را به عنوان برادر و جانشین و وزیر خود در امر رسالت معرفی کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز از روز اوّل ابلاغِ رسالت خود حضرت علی علیه السلام را به جانشينى و وزارت معرفی فرمودند که«یابَني عَبدِالمُطَّلِب هذا أخي وَ وارِثِي وَ وَصیّي وَ وَزیري وَ خَلیفَتي فیکُم بَعدی…» یعنی ای فرزندان عبدالمطلّب همه بدانید این علی برادر و وارث و وصیّ و وزیر و خلیفه ی پس از من است در بین شما .
همانطور که برادری و وزارت حضرت هارون علیه السلام به درخواست و دعای حضرت موسی علیه السلام از طرف خدای متعال انجام گرفت در مورد علی علیه السلام هم مطلب از همین قرار است که به دعای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و به امر خدا انجام گرفته است! و در موارد زیادی او را برادر خویش در دنیا وآخرت خواندند و پیوسته می فرمودند : «یاعلی أنت أخی فِی الدُنیا وَ الآخِرَة» . علی جان تو در دنیا و آخرت برادر منی!
http://eitaa.com/ha_jabbari
آداب مهم روز عید غدیرخم
يكى ازسنت هایی كه بايد در عيد غدیر احيا شود، نماز عيد غدير است. شايسته است همان گونه كه مؤمنين نماز عيد فطر و قربان را به جا مىآورند، نماز عيد غدير را اقامه كنند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در عید غدیرخم ابتدا نماز خواندند و سپس به پا خواسته خطبه ای ایراد فرمودند.
علما و مراجع گذشته شیعه مانند: شیخ مفید، شیخ طوسی، علامه حلی، محقق کرکی، شهید ثانی، مقدس اردبیلی، حاج آقا رضا همدانی و… و عده ای از مراجع فعلی آن نماز را به عنوان یک سنت ارزشمند نبوی نام برده اند و عده زیادی حکم به استحباب آن به صورت جماعت (رجاء) داده اند.
نماز عید غدیر دورکعت است و پیش از ظهر اقامه می شود؛ به این صورت که در رکعت اول بعد از حمد سوره قدر و در رکعت دوم بعد از حمد سوره توحید خوانده می شود و بعد از سلام نماز به سجده می رویم و صد مرتبه «شُکراً لله» می گوییم. بعد از آن سر از سجده برداشته می گوییم : «أللهُمّ اِنی اَسئلکَ بِأنَّ لَکَ الحَمدُ وَحدکَ لا شریکَ لَکَ وَ أنَکَ واحدٌ اَحدٌ صمدٌ لَم یَلد وَلم یولد وَلم یکن له کفواً احَد». و باز به سجده رفته و صد مرتبه «الحمدُ لِله» و صد مرتبه «شکراً لِله» می گوییم.
در ثواب این نماز آمده است: کسی که این نماز را بخواند، مانند کسی است که در غدیر خم با پیامبراکرم صلی الله علیه و آله بیعت کرده، و ولایت علی علیه السلام را پذیرفته باشد، و در درجه صادقین خواهد بود… .
بقیه آداب روز عید غدیر به طور خلاصه عبارت اند از: روزه گرفتن که برابر با صد حج و عمره است و امام صادق علیه السلام فرمود: روزۀ روز غدیر معادل شصت ماه روزه داری است . غسل کردن، عقد برادری خواندن با برادران دینی و رفتن به زیارت آن ها ، لباس نو پوشیدن، هدیه دادن، به چهره دیگران لبخند زدن، تبریک گفتن و بسیار صلوات فرستادن، و از همه مهم تر زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام از دور ونزدیک، و گفتن جمله «الحَمدُ للّهِ الَّذي جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ أميرِ المُؤمِنينَ وَالأَئِمَّةِ عليهم السلام» در هنگام دید و بازدید دوستان اهل بیت با یکدیگر.
و يكى دیگر از مهمترين سنتهايى كه لازم است روز عید غدیر احيا شود، سنت اطعام و افطار روز غدير است. در روايات آمده است: هركس يك نفر را در اين روز اطعام كند، مانند آن است که تمام انبيآء و اوليآء را اطعام نموده و صدها هزار نفر را پذیرایی کرده است. قطعا بر پایی مجالس غدیر و رعایت این آداب و دستورات مصداق کامل احیاء امر ولایت است. امام صادق علیه السلام در حق کسانی که این امور را توجّه دارند دست هایشان را بلند کرده و دعا نمودمد : «رَحِمَ الله مَن اَحیا اَمرَنا. یعنی خدا رحمت کند هرکه امر ما را زنده کند»
با چنین کارهایی که خود اهل بیت علیهم السلام دستور داده اند می توان بخشی از مظلومیت غدیر و صاحب غدیر را جبران کرد.
منابع و مستندات
۱. تفسير عيّاشى، ج۲، ص۹۸.
۲. تفسير فرات: ص۵۱۶.
۳. بحار الانورا: ج۳۷، ص۱۵۲.
۴. بصائر الدرجات، ص۹۷.
۵ . سنن ابن ماجه: ج۱، ص۴۵.
۶. مسند احمد: ج۱، ص۸۴.
۷. احتجاج طبرسى: ج ۱ ص۵۹.
۸ . بحار الانوار ج ۲۱ ص ۳۸۷، ج ۳۷ ص ۱۵۱. عوالم العلوم ج ۱۵ / ۳ ص ۵۰ ، ۶۰.
۹ . روضة الواعظين ص ۸۹.
۱۰ . احتجاج ج ۱ ص ۶۶.
۱۱ . اليقين ص ۳۴۳ باب ۱۲۷.
۱۲ . العدد القويه ص ۱۶۹.
۱۳ . التحصين ص ۵۷۸ باب ۲۹.
۱۴ . صراط المستقيم ج ۱ ص ۳۰۱.
۱۵ . اقبال ج ۱ ص ۴۵۴ و ۴۵۶ چاپ قديم.
۱۶. اثبات الهداة ج ۳ ص ۱۱۹.
۱۷ . بحار الانوار ج ۳۷ ص ۱۵۱.
۱۸ . كشف المهم ص ۱۹۰.
http://eitaa.com/ha_jabbari
#عید_غدیر
با کمک و همراهی خیرین محترم، در رو عید ولایت و امامت، هزار پرس غذا گرم(چلوگوشت) به ارزش ۸۰ میلیون تومان، بین مؤمنان و نیازمندان و حدود ۲۰۰ هدیه به ارزش ۲۰ میلیون تومان به کودکان و نوجوانان مناطق محروم سیستان تقسیم شد.
از همه خیرین عزیزی که در اطعام نیازمندان و مؤمنان و برگزاری مراسمات ما را یاری کردند تشکر و سپاسگذارم.
حسینعلی جباری
۱۴۰۲/۰۴/۱۷
#عیدالله_الاکبر_غدیر
#عید_الله_الاکبر
هر گونه کمک و همراهی خودتون برای شیعیان و مستضعفان سیستان و بلوچستان بعنوان تنگه احد را به شماره حساب ذیل واریز نمایید و فیش واریزی را به ادمین ارسال بفرمایید.
۶۰۳۷۹۹۷۳۹۶۵۶۸۴۲۱
ارتباط بیشتر با ادمین
@M_Mouood
ارتباط تلفنی: ۰۹۱۰۹۵۵۲۱۳۴
http://eitaa.com/ha_jabbari
47.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری غدیر ۱۴۰۲ سیستان، روستای غلامان و بامری
http://eitaa.com/ha_jabbari