eitaa logo
علیرضا فقیهی راد
182 دنبال‌کننده
73 عکس
10 ویدیو
6 فایل
دغدغه نوشت های علیرضا فقیهی راد
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️آقازاده ها؛ اسب تروای آمریکا! (قسمت دوم) 🔹جوزف نای در این خصوص به دو مورد قابل توجه اشاره کرده است. او می‌نویسد که زمانی کالین پاول وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده گفته بود: «من فکر می‌کنم برای کشور ما هیچ دارایی با ارزش‌تر از دوستی رهبران آینده جهان که در اینجا تحصیل کرده‌اند، نیست.» دانشجویان بین‌المللی معمولا با درک بهتری از ارزش‌ها و نهادهای آمریکایی به خانه باز می‌گردد و همانطور که توسط یکی از گروه‌های آموزش بین‌المللی بیان شده «میلیون‌ها نفری که در طول سال‌ها در ایالات متحده تحصیل کرده‌اند گنجینه‌ای از حسن نیت را برای کشورمان تشکیل می‌دهند.» بسیاری از دانشجویان پیشین، هم اکنون در موقعیت‌هایی قرار گرفته‌اند که می‌توانند در نتایج سیاست‌هایی که برای ما مهم است، تاثیر بگذارند. مورد دیگری که جوزف نای بیان می‌کند، در خصوص فروپاشی شوروی است؛ الکساندر یاخلف، تحت تاثیر بسیار زیاد استاد علوم سیاسی دوران تحصیلش در دانشگاه کلمبیا در سال 1958، یعنی دیوید ترومن سی و سومین رئیس جمهور ایالات متحده قرار داشت. وی سرانجام رئیس یکی از نهادهای مهم بالاترین مرجع قانون‌گذاری در حزب کمونیست شوروی سابق و یکی از روشنفکران کلیدی در زمان رهبری میخائیل گورباچف شد. الک کالوگین از همشاگردان وی و یکی از مقامات بلندپایه کا.گ.ب گفته بود که با نگاهی به گذشته و قبل از سال 1997 می‌توان دریافت که «مبادلات دانشگاهی برای اتحاد جماهیر شوروی همانند اسب تروا بود. این مبادلات نقش بزرگی را در فرسایش سیستم شوروی ایفا کردند... و در طول سال‌ها مردم را بیشتر و بیشتر آلوده می‌کردند.» 🔹حال در شرایطی که در برابر سیاست فشار حداکثری آمریکا قرار داریم، نگاهی به سوابق مسئولین فعلی دولت و مجلس و ارگان های مختلف که در دانشگاه های آمریکا و دیگر کشورها از جمله انگلیس تحصیل کرده اند به خوبی می توان به اهمیت این دارایی با ارزش برای دشمنانمان پی برد. 🔹تا جائیکه مجله آمریکایی آتلانتیک در گزارشی در سال 92 نوشت: «تعداد اعضای کابینه آقای روحانی که از دانشگاه‌های آمریکا با مدرک دکتری تخصصی فارغ‌التحصیل شده‌اند از تعداد اعضای کابینه آقای باراک اوباما که دارای این مدرک از دانشگاه‌های این کشور هستند، بیشتر است. این گزارش افزوده در واقع تعداد دکترهای فارغ‌التحصیل آمریکا در کابینه رئیس جمهور ایران بیشتر از اعضای کابینه فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های آمریکا در دولتهای کشورهای فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، روسیه یا اسپانیا، روی‌هم رفته است.» 🔹ماجرا اما ادامه دارد، این مدیران و مسئولان فارغ التحصیل کشورهای خارجی، آقازاده های خود را هم روانه آمریکا و انگلیس کرده اند تا پس از چندسال تحصیل و زندگی لاکچری به کشور برگردند و جایگزین پدرانشان در مسئولیت ها شوند. آنچنان که بعضی آمارها نشان می دهد بیش از 4 هزار آقازاده در کشورهایی چون آمریکا و انگلیس مشغول به تحصیل هستند. 🔹مریم فریدون(دختر حسین فریدون)، فاطمه لاریجانی(دختر علی لاریجانی)، عیسی هاشمی(پسر معصومه ابتکار)، مهدی هاشمی(پسر مرحوم اکبرهاشمی)، سجاد خوشرو( فرزند غلامعلی خوشرو نماینده ایران در سازمان ملل و داماد حسین فریدون)، دو فرزند بیژن زنگنه، دو فرزند رضا اردکانیان، فرزندان محمدجواد ظریف و.... از جمله آقازاده های مقامات سطح بالای کشور هستند که در کشورهای خارجی از جمله آمریکا و انگلیس تحصیل کرده یا می کنند. 🔹این چند هزار آقازاده و بطور خاص آقازاده های مسئولین طراز بالای کشور به تعبیر کالین پاول وزیر اسبق امور خارجه آمریکا دارایی با ارزش آمریکا هستند، که آمریکا از آنها مانند اسب تروا در استحاله ، تغییر محاسبه در نظام تصمیم گیری کشور و ابزار نفوذ استفاده خواهد کرد. ✍️ http://newspaper.fdn.ir/newspaper/page/2854/14/180384/0@haallaj
⭕️ "مستند داستان اتم" 12_13_14 شهریور از شبکه 3 / ساعت 22:30 🔹کارگردان:احمد کشاورز 🔹پژوهش: سیدحامد ترابی علیرضا فقیهی راد 🔹مشاور پژوهش: مسعود براتی 🔺لینک قسمت اول:👇 https://www.telewebion.com/episode/2102485 🔺این مستند ده قسمت است، که فعلا سه قسمت آن پخش می شود. ✅ @haallaj
⭕️ تعلل مجمع تشخیص در ردّ لوایح FATF ؛ اهرم فشار اروپا به ایران (قسمت اول) 🔹اروپا همسو باسیاست فشار حداکثری آمریکا 🔺درحالی‌که آمریکا در 18 اردیبهشت 97 از برجام خارج شد و تمامی تحریم‌ها را بازگرداند و تحریم‌های جدیدی نیز وضع و اعمال کرد، اتحادیه اروپا وعده ایستادگی در برابر تحریم‌های آمریکا و انجام تعهدات خود ذیل ضمیمه 2 برجام که شامل ایجاد یک کانال مالی جهت حل مشکلات تبادلات بانکی بین‌المللی ایران و حل مسئله فروش نفت است را داد. اما اروپا پس از یک سال وعده‌های توخالی و معطل و منفعل نگه‌داشتن ایران در برجام، نه‌تنها به تعهدات خود عمل نکرد، بلکه خرید نفت از ایران را به صفر رسانید و همسو با تحریم‌های آمریکا عمل نمود. درنهایت در 11 بهمن‌ماه 97 سه کشور اروپایی آلمان ، فرانسه و انگلیس طی بیانیه‌ای سازوکاری مالی موسوم به INSTEX را اعلام کردند. سازوکاری شبیه یک دفتر حسابداری مبتنی بر عدم رابطه بانکی بین ایران و اروپا و صرفاً محدود به واردات غذا و دارو که چیزی نازل‌تر از نفت در برابر غذا است که در دهه 90 میلادی بر عراق تحمیل کردند. اروپا فراتر از این ، اجرایی شدن همین سازوکار تقریباً هیچ اینستکس را هم منوط به تصویب و اجرایی شدن کامل برنامه اقدام FATF توسط ایران کرده است. تا جائیکه یکی از دیپلمات های فرانسوی می گوید: «یک ساختار متناظر ایرانی در حال کار وجود ندارد. روزی که آن‌ها شرایط ضروری FATF‌ را امضا کردند درباره آن صحبت می‌کنیم.» اینستکس چیزی جز اعمال تحریم‌های آمریکا و کانالیزه شدن پول حاصل از فروش نفت ایران توسط اروپا نیست. لذا اروپا در نقش تکمیل‌کننده سیاست فشار حداکثری آمریکا عمل می‌نماید. 🔺تغییر راهبرد ایران از استراتژی صبر به استراتژی اقدام متقابل 🔹اما بالاخره با مصوبه شورای عالی امنیت ملی در 18 اردیبهشت 98 یعنی سالگرد خروج آمریکا از برجام ایران 60 روز به اروپا مهلت داد تا تعهدات خود را اجرایی کند، وگرنه ایران ذیل برجام به سمت کاهش تعهدات خواهد رفت: «به کشورهای باقی‌مانده در برجام شصت روز فرصت داده می‌شود تا تعهدات خود به‌ویژه در حوزه‌های بانکی و نفتی را عملیاتی نمایند. چنانچه در این مهلت کشورهای مزبور قادر نباشند مطالبات ایران را تأمین کنند، در مرحله بعدی جمهوری اسلامی ایران رعایت محدودیت‌های مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم و اقدامات مربوط به مدرن سازی رآکتور آب‌سنگین اراک را نیز متوقف خواهد کرد. در هر زمان که خواسته‌های ما تأمین شوند، ما نیز به همان میزان اجرای مجدد تعهدات متوقف‌شده را از سر خواهیم گرفت اما در غیر این صورت، جمهوری اسلامی ایران مرحله‌به‌مرحله اجرای تعهدات دیگر را متوقف خواهد کرد.» 🔹باگذشت ضرب الاجل 60 روزه ایران به اروپا و عدم انجام تعهدات توسط اروپا، بالاخره ایران از استراتژی صبر و انتظار خارج شد و وارد فاز اقدام متقابل شد. تا بیش از این آمریکا و اروپا از انفعال و بی‌عملی جمهوری اسلامی برای تحمیل شروط خود سوءاستفاده نکنند. در گام نخست ایران طبق بند 26 و 36 برجام محدودیت نگهداری ذخایر اورانیوم و آب‌سنگین را کنار گذاشت و سپس در گام دوم از غنی‌سازی 3.67 نیز عبور کرد. و در گام سوم نیز هرچند کم اثر و نازل بود اما محدودیت های تحقیق و توسعه برداشته شد و گازدهی و راه اندازی سانتریفیوژهای جدید شروع شد. 🔺تعلل مجمع تشخیص در ردّ لوایح FATF عامل فشار اروپا 🔹اما به‌راستی چرا اتحادیه اروپا کماکان به تعهدات خود عمل نمی‌کند و همچنان به تهدید و شرط‌گذاری می باشد، که بیشتر شبیه باج‌گیری است، ادامه می‌دهد؟ یکی از مهم‌ترین ریشه‌های تداوم رفتار خصمانه اروپا در همراهی با آمریکا در سیاست فشار حداکثری و فشار به ایران جهت مذاکرات موشکی و مسائل منطقه‌ای و عدم اجرای تعهدات اروپا را می‌توان در دادن پالس‌های ضعیف ایران در ماجرای ردّ کامل لوایح باقی‌مانده FATF توسط مجمع تشخیص مصلحت نظام یافت. 🔹تعلل بیش از اندازه مجمع تشخیص مصلحت نظام در ردّ قاطع لوایح مرتبط با برنامه اقدام FATF که شامل دو کنوانسیون پالرمو و CFT می‌شود، این پالس را به اروپا منتقل می‌کند که ایران کماکان به برجام، FATF و به‌صورت کلی غرب امیدوار است و همین امر موجب می‌شود تا اروپا از این تعلل و عدم قاطعیت ایران نهایت بهره را ببرد و که این امر یعنی تاخیر و تعلل مجمع تشخیص مصلحت نظام در رد قاطع لوایح FATF در تناقض با سیاست تعدیل تعهدات برجامی ایران می باشد. 🔹از طرفی اتحادیه اروپا تصور می کند بالاخره ایران به پای میز مذاکره خواهد رفت، لذا این تعلل و انشقاق میان مسئولان و عدم قاطعیت در تصمیم گیری موجب خواهد شد که قدرت چانه زنی مذاکره کنندگان کاهش پیدا کند و اروپا از این عدم اجماع داخلی در ایران برای فشار بیشتر و امتیازگیری استفاده کند. ادامه دارد... ✅ @haallaj
‍ ⭕️تعلل مجمع تشخیص در ردّ لوایح FATF ؛ اهرم فشار اروپا به ایران (قسمت دوم) 🔹نهایتاً با توجه به بدعهدی های مکرر آمریکا و اروپا طی سالیان گذشته و بی‌حاصل بودن روند اعتماد به غرب و در شرایطی که حتی محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه صراحتاً می‌گوید: «تعامل [با غرب] اعتبارش را در داخل کشور [ایران] ازدست‌داده است. مردم دیگر نگاهشان به تعامل با جامعه بین‌المللی نیست: [نگاهشان] به آمریکا [نیست] به دلیل اینکه به قولش عمل نکرد و به اروپایی‌ها [هم نیست] به خاطر اینکه آن‌ها نتوانستند در برابر آمریکا ایستادگی کنند.، بنابراین، بله، تعامل [با غرب] اعتبارش را ازدست‌داده و بر همین اساس، من هم اعتبارم را ازدست‌داده‌ام.» 🔹 ضروری به نظر می‌رسد حتی اگر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز پیش از این تردید داشت، بعد از اقدامات خصمانه آمریکا در تحریم های گسترده سپاه، مقام معظم رهبری و رفتارهای مزورانه اروپا در همراهی با آمریکا، بیش از این کشور را معطل و چشم‌انتظار غرب نگه ندارد و با ردّ قاطع لوایح پالرمو و CFT به‌نوبه خود سیاست نگاه به غرب را کنار بگذارد. 🔹نهایتاً اینکه مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌تواند با ردّ قاطع این لوایح اولا این اهرم فشار را از طرف مقابل بگیرد و خلع سلاح کند و دوما با دادن پالس اقتدار، یکپارچگی داخلی و اقدام متقابل، اتحادیه اروپا را مجبور به انجام تعهدات خود کند و سوما این اقدام می‌تواند نشانه‌ای از جدیت مجمع تشخیص مصلحت نظام در میانه جنگ اقتصادی برای حل مشکلات کشور با نگاه به درون و قطع کامل امید از غرب باشد. ✍️ http://www.qudsonline.ir/newspaper/671004/روزنامه-قدس-9066@haallaj
⭕️عامل فروپاشی شوروی برای ایران چه خوابی دیده است؟ 🔺مشاور جورج سوروس، سخنران ویژه همایش تحریم ها در ایران!(قسمت اول) 🔹جفری ساکس تئورسین مکتب شوک درمانی ، همکار و مشاور ویژه جورج سوروس، پدر انقلاب های رنگی در جهان، در خردادماه 95 با عنوان مشاور ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد در امور آرمان های توسعه پایدار وارد ایران شد و با معصومه ابتکار و سید عباس عراقچی دیدار کرد و در دانشگاه امیرکبیر هم سخنرانی با موضوع «دستور 2030 و اهدف توسعه پایدار» انجام داد ، که البته با واکنش های انتقادی کارشناسان و دانشجویان انقلابی همراه بود . دستور کار توسعه پایدار 2030 که جفری ساکس در ایران ارائه کرد، شامل 17 سند می شود، که سند 2030 یونسکو برای آموزش و پرورش و توافقنامه اقلیمی پاریس را نیز شامل می شود. حالا مجددا قرار است جفری ساکس به عنوان مهمان ویژه در کنفرانس «اقتصاد جهانی و تحریم ها» به میزبانی مرکز مطالعات و همکاری های علمی وزارت علوم سخنرانی کند. 🔹دکتر جفری ساکس استاد دانشگاه هاروارد و مشاور ویژه روئسای سازمان ملل از سال 2000 میلادی تا کنون در امور توسعه پایدار و البته بیشتر به عنوان نظریه پرداز اقتصادی در کنار میلتون فریدمن به عنوان مدافعان مکتب شوک درمانی در اقتصاد نئولیبرال شناخته می شود. 🔹شوک درمانی در اقتصاد یا همان اصلاحات سرمایه داری به اقداماتی مانند دست کشیدن دولت از کنترل قیمت ها، حذف یارانه ها و آزاد سازی تجارت با دیگر کشورها و خصوصی سازی های گسترده دارایی های عمومی آن هم بدون فوت وقت و فشارهای سخت و سرکوب معترضان، گفته می شود به گونه ای که امکان مقاومت طرف مقابل را بگیرد. 🔹جفری ساکس با تحمیل این نسخه مشغول طراحی اقتصادهای کشورهای مختلف پس از کودتا شد و زمینه روی کارآمدن غرب گرایان را مهیا کرد، نسخه اقتصادی که در تمام آنها با فروپاشی گسترده اقتصادی، فساد مالی و به حراج گذاشته شدن دارایی های عمومی کشورها و سرکوب مردم همراه بوده است. 🔹دکتر جفری ساکس با طراحی اقتصادهای کشورهایی چون بولیوی، آرژانتین و کشورهای اروپای شرقی بعد از فروپاشی شوروی و همچنین روسیه بعد از فروپاشی نه تنها عامل مهمی در تثبیت سلطه غرب بر آنها شد، بلکه باعث بیکاری های گسترده و فروپاشی اقتصادی آنها نیز شد. 🔺به خاک سیاه نشاندن بولیوی! 🔹جفری ساکس با پرچم مقابله با بیکاری و کاهش تورم، با نفوذ به ارکان تصمیم گیری در بولیوی نسخه شوک درمانی خود را به آنها اینگونه صراحتا القا می کرد و می گفت: «فقط شوک درمانی است که می‌تواند بحران تورم لگام گسیخته بولیوی را درمان کند. پیشنهاد او افزایش ده برابری بهای نفت، آزادسازی بهای طیفی از اقلام دیگر و کاهش بخش‌های مختلف بودجه بود.» 🔹ویکتور پاز رئیس جمهور وقت بولیوی بدون فوت وقت با 17 روز جلسه بی وقفه برنامه شوک درمانی مبتنی بر حذف یارانه‌های مواد غذایی، لغو کلیه کنترل قیمت‌ها و 300درصد افزایش بهای نفت را ارائه کرد. برنامه مزبور حقوق و دستمزدهای پایین بخش دولتی را به مدت یک سال تثبیت کرد و نیز خواستار کاهش شدید مخارج دولتی در عرصه خدمات عمومی (بهداشت و درمان آموزش و پرورش و...)، گشودن مرزهای بولیوی به روی واردات نامحدود و کوچک کردن شرکت‌های دولتی به عنوان سرآغازی برای خصوصی‌سازی گسترده شد. 🔹اما خیلی زود نتیجه نسخه پیچی های جفری ساکس نمایان شد، کاهش 61 درصدی افراد واجد شرایط تامین اجتماعی، بیکاری 30 درصدی، افزایش بی سابقه رجوع بیکاران بولیوی به کاشت و صادرات مواد مخدر، کاهش قیمت 55 درصدی قلع به عنوان مهمترین صادرات بولیوی. از آن طرف نیز جهت اجرای شوک درمانی برای مقابله با اعتراضات در بولیوی حالت فوق العاده اعلام شد، پلیس به همه نهادهای مدنی حمله کرد، راهمپایی و گردهمایی های سیاسی ممنوع اعلام شد. 1500 نفر از جمله وزرای سابق و سناتور دستگیر و به زندان هایی دور افتاده در جنگل آمازون منتقل شدند، کارگران معادن قلع بخاطر اعتراض اخراج شدند. 🔺ردپای ساکس در زیرخط فقر کشاندن مردم آرژانتین 🔹پس از بولیوی این بار نوبت آرژانتین در دهه 90 میلادی بود که با اجرای سریع تئوری ساکس در زمان کوتاهی نزدیک به 90 درصد تمام بنگاه های دولتی خود را چوب حراج زد و به شرکت های خصوصی خارجی از جمله سیتی بانک، بانک بوستون، ویندی فرانسه و ...فروخته شد. طی این دوره بیش از 700 هزار نفر از کارگران کارخانه ها اخراج شدند و نیمی از جمعیت کشور به زیر خط فقر کشانده شدند. ✍️ ادامه دارد... ✅ @haallaj
عامل فروپاشی شوروی برای ایران چه خوابی دیده است؟ 🔺مشاور جورج سوروس، سخنران ویژه همایش تحریم ها در ایران!(قسمت دوم) 🔺تجارت ناتاشا در لهستان ماحصل شوک درمانی! 🔹جفری ساکس با تامین مالی جورج سوروس و همراه با او به ورشو پایتخت لهستان سفر کرد و با پیروزی جناح غرب گرای لهستان یعنی حزب همبستگی همکاری های نزدیک ساکس با دولت حاکم در لهستان آغاز شد. دولت هبستگی به امید وام خارجی طرح شوک درمانی ساکس را پذیرفت و اعلام شد، اقتصاد لهستان به شیوه «شوک درمانی» تحت درمان قرار می‌گیرد. نسخه های جفری ساکس در لهستان شامل حذف آنی کنترل قیمت‌ها و یارانه‌ها، حراج معادن، کارگاه‌های کشتی‌سازی و کارخانه‌های دولتی و رفتن از کارخانه‌های صنعتی سنگین به تولید کالاهای مصرفی و... بود. 🔹اما برخلاف پیش بینی ها و وعده ها نسخه های جفری ساکس موجب یک رکود کامل شد. کاهش 30درصدی تولیدات صنعتی، افزایش نرخ بیکاری به بیش از 20 درصد، 50 درصد مردم زیر خط فقر و 7500 اعتصاب در یکسال که همگی با سرکوب روبرو شدند نتیجه شوک درمانی بود. تا جائیکه پس از دوران شوک درمانی تجارت کثیفی به نام «تجارت ناتاشا» در این کشور شکل گرفته بود که منظور از آن صادرات زنان و دختران شرق اروپا برای به مقاصدی نامعلومی بود که در نهایت مجبور به تن‌فروشی می‌شدند. 🔺فروپاشی و حراج ثروت شوروی! 🔹جفری ساکس با وعده ی کمک 15 میلیارد دلاری وارد شوروی شد و در نقش مشاور یلتسین و تسریع فروپاشی شوروی نقش موثری ایفا کرد. ساکس به یلتسین گفت مطمئن است که اگر مسکو مسیر اقدامات آنی و ضربتی برای پیاده کردن یک اقتصاد سرمایه‌داری را پیش بگیرد، او چیزی در حدود پانزده میلیارد دلار برای روسیه فراهم خواهد کرد. 🔹یلتسین نیز با این پیش‌بینی که با آزاد کردن قیمت‌ها در نتیجه شوک درمانی هر چیز در جای صحیح خودش قرار خواهد گرفت، لغو کنترل قیمت‌ها را اعلام کرد و یک هفته پس از استعفای گورباچف برنامه شوک درمانی بدون فوت وقت آغاز شد. 🔹اتفاقی که متعاقب آن موجب انحلال پارلمان و کودتای نرم یلتسین شد و در نتیجه این برنامه ها قدرت خرید شهروندان روسی 40 درصد کاهش یافت و یک سوم جمعیت روسیه به زیر خط فقر رفتند و افراد طبقه متوسط مجبور شدند با گذاشتن میزهایی مقوایی در خیابان‌ها اموال شخصی‌شان را بفروشند. و از آن طرف شرکت های بزرگی چون یوکس، نیکل نوریلسک و... به ثمن بخس به حراج گذاشته شدند. 🔹جفری ساکس بعد از فروپاشی شوروی با کمک و سرمایه جورج سوروس به کشورهای اروپایی شرقی می رفت و نسخه شوک درمانی، خصوصی سازی بی ضابطه و گسترده و فروش به ثمن بخس دارایی های عمومی آن کشورها را می داد، در آن طرف ماجرا نیز خریدار اصلی مجموعه های بزرگ دولتی کسی نبود جز جورج سوروس سرمایه دار صهیونیست و پدر انقلاب های رنگین در جهان! 🔹حال با این سابقه تاریک جفری ساکس در نابودی اقتصادهای کشورهای مختلف در قالب نام های زیبایی چون توسعه پایدار، اعطای وام و «شوک درمانی» و ارتباط ویژه و روشن او با جورج سوروس، وزارت علوم بر چه اساسی او را به عنوان سخنران ویژه برای یک همایش داخلی دعوت می کند؟ آن هم در شرایط جنگ اقتصادی و اوج فشارهای تحریمی آمریکا و غرب علیه ایران در همایشی بنام به «اقتصاد جهانی و تحریم ها»! به راستی جفری ساکس عامل فروپاشی شوروی، چه نسخه هایی برای عبور ایران از تحریم ها دارد یا اینکه قرار است با سرپل های داخلی جریان غرب گرا همان نسخه های پوسیده و شکست خورده شوک درمانی در ایران نیز تئوریزه و اجرایی بشود؟ این امر زمانی خطرناک تر می نماید که به یاد بیاوریم جفری ساکس در سال 95 نیز به دعوت بعضی مقامات ایرانی در تهران حاضر شد و سند توسعه پایدار 2030 را به ایران آورد و با بعضی مسئولین دیدار داشت. نهایتا اینکه باید روشن شود رابطه جفری ساکس و نسخه های او، با اجرایی کردن مخفیانه سند 2030 یونسکو، پیمان پاریس و روندهای عجیب، بی ضابطه و افسارگسیخته خصوصی سازی های در کشور و سرکوب کارگران معترض چیست؟ ✍️ https://www.farsnews.com/news/13980714000660@haallaj
⭕️ماجرای ورود زنان به ورزشگاه و حکمرانی نوین بر جهان! 🔹ماجرای ورود زنان به ورزشگاه در ایران مدت هاست از یک امر صرفا با ابعاد فرهنگی خارج شده و سمت و سوی سیاسی، امنیتی و حتی بین المللی به خود گرفته است. فارغ از بحث های داخلی که بیشتر هم جنبه دعواهای جناحی و سیاسی به خود گرفته است و مدتها حتی از دولت اسبق آغاز شد و هیچ وجه کارشناسی و دقیق منطبق بر شرع و قانون به خود نگرفت. 🔹اما ماجرا زمانی داغ تر شد که با فشار و کمپین های نهادهای به اصطلاح حقوق بشری خارج نشین و پس از آن سفر رئیس فدراسیون فوتبال جانی اینفانتینو به تهران و دیدار با حسن روحانی و ذکر این نکته از جانب او که: «همه تماشاگران و هواداران فوتبال باید این حق را در ایران داشته باشند که بتوانند تیمشان را از نزدیک در ورزشگاه‌ها تشویق کنند و این موضوع قطعا از سوی ما پیگیری خواهد شد.» مساله جنبه دیگری به خود گرفت. 🔹فشارهای فیفا به ایران برای تغییر رفتار در مساله ورود زنان به ورزشگاه جدی تر شد و حتی بحث تعلیق فوتبال ایران مطرح شد تا بالاخره در بازی پرسپولیس و کاشیما در ورزشگاه آزادی تعدادی سکو به زنان اختصاص یافت. اینفانتینو حتی از این وضعیت هم اعلام نارضایتی کرد و اندکی بعد نامه ای تند خطاب به فدراسیون فوتبال ایران نوشت. 🔹اما ماجرا همینجا ختم نشد، و پس از بازی رسانه های غربی در داستان دختر آبی، اینفانتینو در مراسم انتخاب برترین بازیکنان فوتبال اظهارات تندی علیه ایران داشت. 🔹در همین راستا هم برایان هوک نماینده ویژه آمریکا در امور ایران گفت: «فیفا پس از خودسوزی یک دختر که به اتهام تلاش برای ورود به ورزشگاه خودسوزی کرد، ایران را تهدید کرد که ورود زنان را آزاد کند. متاسفانه این برخورد قاطع یک استثناست و نه یک قاعده» و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز از همراهی فیفا بصورت رسمی تقدیر کرد. 🔹نهایتا اینکه پس از اعمال فشارهای فیفا و نهادهای خارجی سرانجام در 18 مهرماه جایگاه اختصاصی به زنان برای تماشای بازی ایران و کامبوج تخصیص داده شد و دولت ایران بجای آنکه خود بررسی و تصمیم گیری کند، در واقع تسلیم فشارهای فیفا شد. و فیفا نیز اعلام کرد موضوع ورود زنان در ایران به ورزشگاه جزو دستاوردهای این نهاد در یکسال گذشته است و همچنین برای اطمینان یافتن از حضور زنان در ورزشگاه ناظرانی را به تهران خواهد فرستاد. 🔹در این ماجرا فارغ از بررسی و قضاوت در مورد ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن که در جای خود قابل تامل و بررسی است، آنچه حائز اهمیت است، این مساله می باشد که چرا در سایه انفعال و وادادگی متولیان داخلی و فقدان دیپلماسی ورزشی،نهادهای بین المللی باید با فشارهای خود در نظام تصمیم گیری ایران و حاکمیت جمهوری اسلامی اعمال نفوذ کنند و زمینه تغییر رفتار را ایجاد کنند؟ حضور یا عدم حضور زنان در ورزشگاه یا هر امر دیگری که مربوط به قوانین داخلی کشور و حاکمیت کشور است باید توسط تصمیم گیرندگان داخلی اعمال نظر بشود نه اینکه نهادهای بین المللی همراه با فشارهای بیرونی هنجارها و ارزش های خود را به کشور تحمیل کنند.امری که در مسائل و حوزه های دیگر مانند به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی در بازی های ورزشی، پذیرش فرقه ضاله بهائیت به عنوان دین، کشف حجاب و امثالهم شاهد آن هستیم 🔹در همین راستا برایان هوک،نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران صراحتا این استراتژی را لو می دهد و میگوید: «رفتار فیفا در موضوع ورود زنان به ورزشگاه نشان داد که وارد کردن فشار جهانی به حکومت ایران برای تغییر رفتارش، مفید است» 🔹اساسا آمریکا و بطور عام غرب پس از 2001 در شیوه حکمرانی جدید خود در جهان به سمت ایجاد رژیم ها و نهادهای بین المللی رفت و با تحمیل آنها به کشورها به سمت اجبار نرم کشورها به تغییر هنجارها و ارزش های آنها و هضم شدن کشورها در هاضمه نظام حاکم جهانی پیش رفت. در این راستا هم رژیم های بین المللی چون NPT، FATF، سند 2030 و ... و هم نهادهای بین المللی در حکم ابزار و سلاحی استفاده شدند که با تحمیل آنها به کشورها جهت تغییر رفتار و همسو شدن آنها با هنجارهای غربی مورد بهره برداری قرار گرفتند. 🔹لذا چه در ماجرای ورود یا عدم ورود زنان به ورزشگاه، چه پذیرش یا عدم پذیرش FATF یا در داستان سند 2030 و ابعاد فرهنگی آن ، آنچه اهمیت راهبردی دارد، سیاستگذاری و تصمیم گیری توسط نهادهای داخلی و با ورود کارشناسان و فعالان آن حوزه آن هم باتوجه به زمینه های بومی کشور است. وگرنه در سایه انفعال و بی توجهی نهادهای داخلی کشور یا سیاسی و جناحی کردن مسائل در نبود برنامه های مدون معطوف به زمینه ها و نیازهای بومی و فرهنگی کشور، باید منتظر اعمال قدرت و نفوذ نسخه های پیچیده شده توسط غرب برای کشور باشیم. امری که استقلال و حاکمیت کشور را دچار خدشه خواهد کرد. ✍️ متن کامل👇🏻 https://nasimonline.ir/Content/Detail/2335860@haallaj
⭕️پولشویی اسم رمز تحریم حداکثری! 🔺اکنون پس از تمدید مهلت چهارماهه کارگروه ویژه اقدام مالی و با نزدیک شدن به انتخابات و نداشتن دستاورد مشخص در حوزه های اقتصادی توسط دولت مجددا فشارها و هجمه ها توسط مقامات دولتی و وکیل الدوله های مجلس آغاز شده است. در ابتدا اسحاق جهانگیری و بعضی مقامات با انتصاب دروغ تایید این لوایح استعماری به مقام معظم رهبری سعی بر دور زدن نهادهای قانونی کشور را داشتند که با تکذیب نهادهای مختلف قانونی در کشور روبرو شدند . حالا امروز حسن روحانی مجددا اظهار داشته : « نباید اجازه دهیم که در سیستم بانکی‌مان اتهام پولشویی به ما بچسبد و این به زیان کشور است. » و همچنین محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور نیز گفت: « برای شفاف‌سازی، مبارزه با پولشویی و مقابله با اتهاماتی که به ایران به دلیل کمک به برخی گروه ها زده می شود به این لوایح احتیاج داریم. » 🔺همانطور که دکتر ظریف اخیرا اعتراف روشنی داشت رفتار FATF کاملا سیاسی است و نه فنی و در مساله پولشویی نیز رجوع و اتکا به FATF نقض غرض است. برای نمونه چگونه است که کشورهایی چون کانادا و فرانسه که عضو FATF هستند و هیچگاه عضو لیست سیاه این نهاد نبوده اند، امروز پناهگاه تروریست ها و مفسدها و رانت خوارها از سراسرجهان هستند و آمار بیشترین پولشویی ها را دارند؟ 🔺در نشست مبارزه با پولشویی در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری دکترسیدجواد کاظمی‌تبار (کارشناس داده‌کاوی برای کشف تقلب در تراکنش‌های بانکی امریکا) می گوید: « بر اساس آمار موجود، حدود ۵۰۰ میلیارد تا ۸/۱ تریلیون دلار (بین ۲ تا ۵ درصد درآمد ناخالص ملی دنیا) حجم کل پول‌های کثیف در دنیا است که ۴۷ درصد پو‌ل‌های کثیف در امریکا، ۳۰ درصد در اروپا و بقیه در سایر نقاط جهان جریان دارد و ۹۹ درصد پول کثیف موفق به عبور از سیستم‌های نظارتی امریکا و اروپا شده و حدود ۸۰ درصد از این پول‌ها مجدداً برای سرمایه‌گذاری و ساماندهی جنایات دیگر به کار می‌روند. » به راستی ما برای پولشویی باید پاسخگوی نهادی باشیم که با فشار آمریکا که 47 درصد پولشویی جهان در آن اتفاق می افتد و 30 درصد در اروپا، قصد تحمیل خواسته های استعماری خود را دارد؟ آیا به دست خودمان کشورهایی که خود باید در مقام متهم و پاسخگویی باشند را می خواهیم تبدیل به قاضی رفتار خود کنیم؟ 🔺یا در مورد دیگری وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت :«مرکز پولشویی دنیا در نزدیکی آمریکاست و کشور متهم کانادا نام دارد. » در حالیکه کانادا عضو FATF است و تاکنون حتی یک روز هم در لیست سیاه این نهاد قرار نداشته است. در مورد دیگری رویترز می نویسد : « بیش از 1 تریلیون دلار پولشویی در بانک های استونی در طول سال های 2008 تا 2017 انجام شده است. » جالب است که استونی نه عضو FATF است و نه در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی قرار دارد. تمامی این شواهد خود بیانگر این است که FATF نهادی با کارکرد سیاسی جهت رفتارسازی و تحمیل هنجارهای خودساخته است، حال آنکه عمده مراکز پولشویی در همان کشورهای عضو FATF رخ داده است. 🔺از آنجایی که آمریکا اصولا براساس بخش 311 قانون patriot (وطن پرستی) بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را دارای نگرانی اصلی پولشویی و دور زدن تحریم ها دانست و کنگره آمریکا نیز در تاریخ 31 دسامبر 2011 و در قانون NDAA با استناد به همین و شناسایی شدن بانک مرکزی ایران به عنوان حوزه پولشویی و دور زدن تحریم ها، بانک مرکزی را در لیست تحریم قرار داد. در حقیقت دور زدن تحریم ها به عنوان مصداق پولشویی محسوب می شود. لذا امروز که ایران در شرایط جنگ اقتصادی و تحریمی است باید بصورت دوچندان و قاطعانه در برابر تحمیل این لوایح استعماری بایستد. چرا که هم تمامی منافذ دور زدن تحریم ها را خواهد بست و پولشویی در واقع اسم رمزی برای جلوگیری از دورن زدن تحریم ها توسط ایران خواهد شد و هم بهانه پولشویی نیز صرفا یک ابزار و اهرم سیاسی است و نه فنی و کارشناسی. 🔺دولت اگر حقیقتا به دنبال برخورد با فساد و رفع اتهام پولشویی است باید بجای پذیرش دستورالعمل های خارجی و شفافیت برای نهادهای بین المللی به دنبال اجرایی کردن محکم و دقیق قوانین داخلی باشد. دولت بجای دادن تعهدهای مکرر و بی انتها به نهادهای بین المللی که رفتاری کاملا سیاسی نیز دارند باید در داخل قوانین روشن و صریحی بگذارد یا همین قوانین موجود مصوب شده بصورت کامل و دقیق را اجرا کند. شفافیت مالی را باید برای مردم و نهادهای داخلی اجرایی کرد نه برای نهادهای بین المللی تحت سلطه غرب که به دنبال راهبرد فشارحداکثری و بستن منافذ دور زدن تحریم ها هستند. این امر همانی است که مقام معظم رهبری نیز فرمودند... 🔺متن کامل در لینک زیر👇🏻: https://nasimonline.ir/Content/Detail/2337810 ✍️ @haallaj
⭕️دور زدن قانون توسط دولت برای پیشبرد لوایح استعماری 🔺مقامات دولتی و حامیان لوایح استعماری FATF این روزها به هر اقدامی دست می زنند تا بلکه بتوانند مانند برجام، لوایح FATF را نیز به نظام تحمیل کنند. لوایحی که یکی از آنها یعنی پالرمو عملا از نظام قانونگذاری کشور خارج شده و تنها کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم مانده که آن هم در ایستگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام متوقف شده و تا مدت دیگری آن هم از دور خارج خواهد شد. اما دولت برای تحمیل این لوایح و رضایت غرب دست به هرکار ممکنی می زند، در آخرین نمونه انتساب دروغ تایید این لوایح استعماری به مقام معظم رهبری توسط اسحاق جهانگیری بود که با تکذیب مجمع تشخیص مصلحت نظام و قوه قضائیه و نهایتا اصلاح و اطلاعیه دفتر جهانگیری ختم شد و کار به جایی نبردند. 🔺اما در اقدام دیگری که از چشم رسانه ها دورماند، دولت با دور زدن قانون برای جلب رضایت FATF ، در آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی، قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را هم ردیف مصوبات شورای عالی امنیت ملی کشور دانسته و آن ها را به عنوان اسناد بالادستی به عنوان مرجع تشخیص معرفی کرده است. 🔺دولت که نتوانسته خواسته های خود که مطالبات FATF است را در قانون بگنجاند، حالا در آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی مصوب 22 مهر 98 هیات وزیران فهرست افراد و نهادهای تحریمی را به گونه ای تنظیم کرده اند که شامل قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل نیز می شود و براساس آن برای موسسات مالی داخلی تعیین تکلیف کرده اند. در آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی، قطعنامه 1373 شورای امنیت سازمان ملل متحد که مربوط به مبارزه با تروریسم است، هم ردیف تصمیمات شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته است. 🔺این اتفاق در حالی رخ می دهد که در قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم بیان شده بود که تعیین مصادیق تروریسم منحصرا برعهده شورای امنیت ملی است و متعاقب آن در آئین نامه اجرایی نیز این امر رعایت شد، اتفاقی که رضایت FATF را در برنداشت و در بیانیه های خود به عدم رضایت خود اشاره کرده بود. گویا دولت این بار قصد دارد از آن ماجرا استفاده کرده و حالا که نتوانسته قانون مبارزه با پولشویی را مطابق خواسته ها و مطالبات FATF تنظیم کند، حداقل در آئین نامه اجرایی قانون مبارزه با پولشویی با دور زدن قانون به دنبال جلب رضایت FATF باشد. 🔺با این اتفاق نه تنها دولت اقدامی روشن برخلاف قانون انجام داده است، بلکه با پذیرش قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل رسما استقلال و حاکمیت کشور را دچار خدشه خواهند کرد. باید مجلس شورای اسلامی و دیوان عدالت اداری هرچه سریعتر به موضوع ورود کرده و طبق قانون اساسی با این تخلف صریح و روشن دولت از قانون برخورد کرده و آن را باطل کنند. ✍️ https://nasimonline.ir/Content/Detail/2337860@haallaj
⭕️شفافیت برای مردم یا دشمن؟! 🔹در یکی از این موارد غلامرضا جعفرزاده ایمن آبادی نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی که مواضع خاص او مانند اینکه گفته بود:« زمانی در دانشگاه فقط می‌خوابیدم و ۸ میلیون می‌گرفتم اما الان صبح تا شب و دور از خانواده مشغول کار هستم و این حقوق مجلس فاجعه است. بعدا نگویند چرا نماینده دزد شد. مدیر را باید تامین کنید تا فساد ایجاد نشود. می‌گویند برای اسلام کار کن! تا کی؟» و رفتارهای شاذ او مانند جشن تولد گرفتن دوسالگی اینستاگرامش باعث اعتراضات جریان های مختلف مردمی شد، حالا در گفتگو با ایلنا گفته است : «در جریان بررسی عنوان کردیم که آرای اعضای تشخیص مصلحت نظام مشخص و در تاریخ کشور ثبت شود چه کسانی به این لوایح چهارگانه رأی ندادند. معتقدم آینده مشخص می‌کند این کار بر خلاف امنیت و مصلحت کشور بوده است و تمامی کسانی که در این لجبازی شرکت می‌کنند، دلشان برای مردم و کشور نمی‌سوزد و خیلی ساده‌لوحانه است که اینگونه به قضیه نگاه کنیم. اگر این لوایح امضا نشود، باز شاهد اختلاس‌ها و دزدی‌ها در داخل کشور خواهیم بود زیرا تصویب این لوایح می‌توانست بساط فساد، قاچاق و پول خارج کردن از کشور را ببندد، می‌توانست پولشویی را از بین ببرد و کسی هم جرأت نکند از ایران پول خارج کند.» 🔹جناب جعفرزاده ایمن آبادی که حالا مدعی شفافیت شده اند ابتدا باید پاسخ بدهند که زمانیکه لوایح استعماری FATF در مجلس در حال بررسی و تصویب بود و جریانات انقلابی درخواست شفافیت آرا را داشتند، چرا با مخالفت جدی طیف فکری آنها روبرو شد؟ چرا در روز بررسی CFT در مجلس با طرح شفافیت آرای این لایحه مخالفت شد؟ چرا آن زمان جز تعدادی از نمایندگان که اتفاقا همگی جزو مخالفین FATF بودند کسی از شما و دوستانتان حاضر به انتشار آرای خود در موافقت یا مخالفت لوایح استعماری FATF نشدید؟ چرا زمانیکه آن خطیب مشهور مطالبه شفافیت را از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کرد شما و همفکرانتان بجای پذیرش این نقد، بصورت هماهنگ به او تاختید؟ 🔹البته در مورد مجمع تشخیص مصلحت نظام هم همین امر مجددا حاکم است، و اتفاقا تنها مخالفان FATF که نه به جهت سیاسی بلکه نقدهای فنی و کارشناسی نسبت به FATF دارند آنها مکررا درخواست انتشار آرا و حتی پخش زنده بررسی لوایح مرتبط با FATF را داشته اند. 🔹یکی از عواملی که از بروز فساد و رانت جلوگیری می کند حتما شفافیت است. اما شفافیت برای چه کسی؟ برای نهادهای داخلی یا برای دشمن خارجی. به راستی اگر حامیان FATF در ادعای خود مبنی بر شفافیت صادق بوده اند چرا اکنون که براساس ماده 29 قانون برنامه ششم توسعه که دولت موظف شده است کلیه حقوق و مزایای همه مدیران کشور را تا پایان سال 96 در سامانه ای برای اطلاع عموم مردم منتشر کند کسی پیگیر این همه تعلل و بی تفاوتی نمی شود؟ جناب جعفرزاده و دوستانشان اگر حقیقتا به دنبال شفافیت و برخورد با فساد هستند، همین یک مورد قانون را برای اجرایی شدن پیگیری کنند و بجای پذیرش تعهدات بین المللی و شفافیت برای نهادهای خارجی که در شرایط تحریمی موجبات دقیق تر و هدفمندشدن تحریم ها خواهد شد، قوانین محکم و دقیق داخلی وضع کنند یا قوانین موجود را از دولت و نهادهای مربوطه پیگیری کنند. 🔹دیوید کوهن معمار تحریم ها علیه ایران و معاون سابق وزارت خزانه داری آمریکا در سخنرانی خود در موسسه حقوق تجربی با عنوان «سیر تکامل قدرت مالی آمریکا» در سال ۲۰۱۴، در تشریح دلایل موفقیت اعمال تحریم‌های مالی علیه ایران چهار علت اصلی را بیان می‌کند. اولین علت موفقیت را دیوید کوهن شفافیت موجود در نظام بانکی می‌داند. وی می‌گوید: «موفقیت تحریم‌های ما بستگی به وجود یک سیستم مالی شفاف و خوب تنظیم شده دارد. بر اساس مجموعه‌ای از اطلاعات کلیدی در مورد ماهیت معاملات مالی، طرفین شرکت کننده، و افرادی که در نهایت از آنها بهره‌مند می‌شوند، ما معاملات را برای بازیگران غیر قانونی که سعی می کنند خود را پشت اقتصاد قانونی پنهان کنند سخت‌تر می‌کنیم. به همین دلیل است که شفافیت مالی – ساختمان آن ، محافظت از آن ، و اجرای آن – در هسته ماموریت امنیت ملی وزارت خزانه داری ما قرار دارد. » 🔹این اظهارات نشانگر آن است که شفافیت و اشتراک گذاری اطلاعات در FATF ، تنها عاملی برای موثرتر و هدفمند شدن تحریم های آمریکا در سطح جهان است و FATF نیز در نقش بازوی بین المللی وزارت خزانه داری آمریکا عمل خواهد نمود. 🔹لذا جناب جعفرزاده بجای اظهارات سیاسی و جناحی اولا خودشان شفافیت را در مجلس شورای اسلامی و میان حامیان FATF اجرایی کنند و دوما بجای شفافیت مسائل بانکی و مالی کشور در شرایط جنگ اقتصادی برای دشمن، به دنبال ایجاد شفافیت برای مردم از طریق پیگیری قوانین موجود یا وضع قوانین مناسب در کشور باشند. ✍️ متن کامل در لینک زیر: https://nasimonline.ir/Content/Detail/2338115@haallaj
⭕️اFATF ؛ سلاح تحریمی آمریکا!(قسمت اول) 🔹آخرین تلاش های حامیان FATF برای تحمیل لوایح استعماری به کشور 🔺جریان حامی لوایح استعماری FATF در دولت برای تحمیل این لوایح به نظام و جلب رضایت غرب، دست به هر اقدامی چون انتساب دروغ تایید این لوایح به مقام معظم رهبری می زنند، تا بلکه حامیان FATF در ایام نزدیک به انتخابات مستمسکی هرچند رسانه ای داشته باشند. در همین راستا مقامات مختلفی از حامیان FATF اظهارات سیاسی و بدون پشتوانه کارشناسی داشته اند، که در ادامه به نقد کارشناسی بعضی از آنها خواهیم پرداخت. 🔹شفافیت برای رفع بهانه یا هدفمندی تحریم ها؟! 🔺واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور تصویب لوایح FATF را برای شفافیت امری ضروری می داند و می گوید: « برای شفاف‌سازی، مبارزه با پولشویی و مقابله با اتهاماتی که به ایران به دلیل کمک به برخی گروه ها زده می شود به این لوایح احتیاج داریم و نظر قاطع دولت این است که این لوایح در راستای منافع ما و تسهیل روابط بانکی است. » 🔺بررسی توصیه‌های ۴۰ گانه گروه ویژه اقدام مالی به خوبی نشان می‌دهد که هسته‌ اصلی توصیه‌ها افزایش شفافیت است. برای مثال توصیه‌های ناظر به شناسایی دقیق مشتری‌ (CDD) یا شناسایی ذی‌نفع واقعی یا در توصیه شماره ۴۰ گروه مشاهده می‌شود که از کشورها می‌خواهد اختیارات قانونی لازم را به «واحدهای اطلاعات مالی (FIU) » خود بدهند تا بدون محدودیت و به طور گسترده با همتایان خارجی خود تبادل موثر اطلاعات داشته باشند. این بخش از توصیه‌های گروه ویژه اقدام مالی که ناظر به همکاری اطلاعاتی با سایر کشورهاست به ما نشان می‌دهد که شفافیت نظام بانکی که مدنظر FATF است نه برای حاکمیت داخلی، بلکه برای نظام بین‌الملل ایجاد می‌شود. به عبارت دیگر FATF به دنبال ایجاد شفافیت عمیق برای نظام بین‌الملل است. 🔺دیوید کوهن معمار تحریم ها علیه ایران و معاون سابق وزارت خزانه داری آمریکا در سخنرانی خود در موسسه حقوق تجربی با عنوان «سیر تکامل قدرت مالی آمریکا» در سال ۲۰۱۴، در تشریح دلایل موفقیت اعمال تحریم‌های مالی علیه ایران چهار علت اصلی را بیان می‌کند. اولین علت موفقیت را دیوید کوهن شفافیت موجود در نظام بانکی می‌داند. وی می‌گوید: « موفقیت تحریم‌های ما بستگی به وجود یک سیستم مالی شفاف و خوب تنظیم شده دارد. بر اساس مجموعه‌ای از اطلاعات کلیدی در مورد ماهیت معاملات مالی، طرفین شرکت کننده، و افرادی که در نهایت از آنها بهره‌مند می‌شوند، ما معاملات را برای بازیگران غیر قانونی که سعی می کنند خود را پشت اقتصاد قانونی پنهان کنند سخت‌تر می‌کنیم. به همین دلیل است که شفافیت مالی – ساختمان آن ، محافظت از آن ، و اجرای آن – در هسته ماموریت امنیت ملی وزارت خزانه داری ما قرار دارد. » 🔺این اظهارات نشانگر آن است که شفافیت و اشتراک گذاری اطلاعات در FATF ، نه تنها ابزاری برای گرفتن بهانه از غرب بلکه عاملی برای موثرتر و هدفمند شدن تحریم های آمریکا در سطح جهان است و FATF نیز در نقش بازوی بین المللی وزارت خزانه داری آمریکا عمل خواهد نمود. ✍️ ادامه دارد... 🔹متن کامل در لینک زیر👇 http://rajanews.com/node/329336@haallaj
⭕️اFATF ؛ سلاح تحریمی آمریکا!(قسمت دوم) 🔹آخرین تلاش های حامیان FATF برای تحمیل لوایح استعماری به کشور 🔹تصویب لوایح FATF سلاح تحریمی ترامپ! 🔺سید محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام عدم تصویب لوایح استعماری FATF را کمک به ترامپ می خواند و می گوید : « اگر این لوایح به تصویب نرسد کمکی بزرگی به ترامپ است. » 🔺برای روشن شدن این موضوع که عدم تصویب لوایح مرتبط با FATF در مسیر راهبرد فشارحداکثری ترامپ است یا خیر کافیست نگاهی به اظهارات صریح و روشن مقامات آمریکایی بیندازیم. 🔺خوان زاراته، معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانه داری آمریکا برای تبیین بهتر جایگاه FATF در فشار بر ایران در کتاب «جنگ خزانه داری ها» صراحتا می گوید: «برای قرار دادن ایران در تنگنا و سخت¬‌تر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است...برای این¬که نظام مالی ایران منزوی شود، لازم است FATF برای تایید قضاوت¬‌هایی پیرامون نظام مالی ضد پولشویی و مبارزه با تروریسم مداخله کند.» 🔺مدتی پیش نیز مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا صریحا خواستار تصویب بدون حق شرط دو کنوانسیون پالرمو و CFT توسط ایران شد که خود گواه روشنی بر جایگاه FATF و لوایح استعماری آن در راهبرد فشارحداکثری آمریکا علیه ایران می باشد. پمپئو در کنفرانس خبری مشترک با هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان گفت: «ایران بطور کامل نتوانسته است تعهدات خود ذیل برنامه اقدام FATF که در سال 2016 پذیرفته است را تکمیل کند. به عنوان بخشی از برنامه اقدام، ایران تعهد داده است که دو کنوانسیون پالرمو (مقابله با جرائم سازمان یافته فراملی) و کنوانسیون CFT (مقابله با تامین مالی تروریسم) را تصویب کند. اما همان‌طور که ما از اصلی‌ترین کشور حامی تروریسم در جهان انتظار داشتیم، آنها تصمیم گرفته اند که این کار را انجام ندهند. امروز من از ایران می خواهم که هر دو معاهده را بدون تأخیر و بدون هیچگونه حق شرطی به تصویب برساند.» و حتی صریح تر از این استیو منوچین وزیر خزانه داری آمریکا صراحتا می گوید : « FATF مانع دور زدن تحریم ها می شود. » 🔺لذا کاملا روشن است که آمریکا برای دقیق ترشدن تحریم ها نیاز اساسی به اجرای لوایح FATF توسط ایران دارد و وزارت خزانه داری آمریکا به عنوان اتاق جنگ اقتصادی این کشور علیه ایران نیز از آن جهت تحریم حداکثری نهایت استفاده را خواهد کرد. در واقع امروز FATF سلاح تحریمی آمریکا در دقیق ترکردن تحریم ها است و به همین دلیل هم مقامات آمریکایی فشار زیادی برای تحمیل این لوایح به ایران وارد می کنند چرا که در راستای راهبرد فشار حداکثری آمریکا علیه ایران می باشد. و حامیان FATF در داخل ایران نیز خواسته یا ناخواسته در پازل ترامپ و مقامات وزارت خزانه داری آمریکا حرکت می کنند، امری که باید با هوشیاری کامل از آن اجتناب کرد و مانند برجام وارد چاهی نشد که تا سالها کشور گرفتار خروج از آن باشد. ✍️ 🔹متن کامل در لینک زیر:👇 http://rajanews.com/node/329336@haallaj
⭕️اFATF ؛ سلاح تحریمی آمریکا!(قسمت سوم) 🔹آخرین تلاش های حامیان FATF برای تحمیل لوایح استعماری به کشور 🔹 برای رفع اتهام و بهانه زدایی لوایح را تصویب کنیم؟ 🔺حسن روحانی روز چهارشنبه در جلسه هیئت دولت استدلال خود برای تصویب لوایح استعماری FATF را بهانه زدایی از دست دشمن اعلام می کند و می گوید : «افتخار ما این است که با تروریست‌ها و فساد می‌جنگیم و مقابله می‌کنیم، لذا نباید اجازه دهیم که در سیستم بانکی‌مان اتهام پولشویی به ما بچسبد و این به زیان کشور است. » 🔺 تجربه تاریخی ملت ایران ثابت کرده است عقب نشینی و پذیرش تحمیل های زورگویانه غرب و آمریکا نه تنها راه بهانه ها را نخواهد بست، بلکه زمینه بهانه گیری های جدید را مهیا خواهد کرد. آنچنانکه روزی در راستای سیاست تنش زدایی و جلب اعتماد غرب NPT را بصورت دائمی پذیرفتیم، اما در عمل شاهد بودیم غرب نه تنها به آن راضی نشد بلکه در ادامه خواسته های دیگری از جمله پذیرش پروتکل الحاقی را در دستور کار قرار داد و یا در تجربه برجام که قرار بود بهانه هسته ای از غرب گرفته شود، امروز شاهد هستیم بهانه های مسائل منطقه ای، موشکی و حقوق بشری روی میز غرب قرار گرفته است. 🔺تمامی این ها در حالیست که اگر تمامی خواسته های FATF را نیز اجرایی کنیم، FATF هیچ تضمینی برای خروج ما از لیست سیاه این نهاد و حل مسائل تبادلات بانکی ما نداده است و رسما در بیانیه های خود به گام های بعدی نامشخص اشاره می کند. ادامه دارد... ✍️ متن کامل در لینک زیر:👇 http://www.dana.ir/news/1544123.html/@haallaj
⭕️مقاومت فعال ایران و خشاب های خالی آمریکا! 🔺دونالد ترامپ در 18 اردیبهشت97 با خروج از برجام، راهبرد فشار حداکثری علیه ایران را جهت تغییر رفتار و به پای میزمذاکره کشاندن ایران مطرح کرد. آمریکا ابتدا دور نخست تحریم های ثانویه را در 15مرداد97 علیه ایران اجرایی کرد و سپس بقیه تحریم ها از جمله تحریم فروش نفت را در 13آبان 97 بازگرداند. ترامپ نه تنها تحریم های تعلیق شده را برگرداند، بلکه تحریم های جدیدی مانند کاتسا را اعمال کرد و اعلام کرد فروش نفت ایران را به صفر خواهد رساند.در ادامه مایک پمپئو در 12بند سرفصل های راهبرد فشارحداکثری علیه ایران را اعلام کرد،شروطی که به تعبیر ریچارد نفیو «اینها اهداف مربوط به توافق نیستند، بلکه شرایط دولت آمریکا برای تسلیم ایران هستند» 🔺در راستای راهبرد فشارحداکثری، آمریکا در 16 اوت 2018 گروه ویژه اقدام علیه ایران را به ریاست برایان هوک تشکیل داد، که در زمان اعلام این گروه ویژه، برایان هوک آن را برای پیگیری و اجرایی کردن راهبرد فشار حداکثری آمریکا خواند و گفت: «راهبرد جدید ما تمام مصادیق تهدید‌های جمهوری اسلامی ایران را پوشش می‌دهد و گروه جدید اقدام ایران نیز روی اجرای این راهبرد تمرکز می‌کند.» در ادامه در 8 آوریل 2019 سپاه را در لیست گروه های تروریستی قرار داد، حملات سایبری علیه زیرساخت های ایران را در دستور کار قرار داد و ایجاد فضای شبحِ جنگ با مانورهای عملیات روانی مانند اعزام ناوهواپیمابر آبراهام لینکلن، تجاوز آشکار پهباد آمریکایی به حریم جمهوری اسلامی ایران که البته با واکنش ایران و هدف قرار دادن آن روبرو شد، تحریم های نهادها و افراد منتسب به مقام معظم رهبری، تحریم پتروشیمی، تحریم مجدد بانک مرکزی با برچسب تروریسم، ایجاد خرابکاری های امنیتی و ترور در ایران، هماهنگی و فشار به انگلیس جهت توقیف نفتکش ایران در جبل الطارق، تحریم وزیر امور خارجه ایران و اعمال محدودیت در آمریکا، تلاش برای تقویت گروه های ورشکسته اپوزیسیون و فشار به کشورهای دیگر جهت همراهی با تحریم های آمریکا؛ اینها همگی بخشهایی از پازل آمریکا ذیل راهبرد فشار حداکثری است تا به زعم ترامپ اقتصاد ایران را ازهم‌پاشیده و زمینه شورش‌های مردمی سراسر ایران را فراهم سازد. ترامپ همچنین تلاش دارد تا با این سیاست قدرت ایران و نفوذ منطقه‌ای‌اش را با تلاطمات داخلی و اقتصادی کاهش دهد تا با این شرایط هدف اول که فروپاشی حاکمیت فعلی ایران است رخ دهد و یا در غیر اینصورت ایران از موضع ضعف به‌پای میز مذاکره برود و اهداف آمریکا را تأمین کند 🔺اما بعد از به کار بردن همه ابزارهای مقدور و عدم حصول به اهداف ذکرشده،موجب شد که آمریکا امروز در مقام انفعال و ناتوانی قرار بگیرد. چرا که آمریکا تمامی کارت های بازی خود را از تحریم های گسترده تا فشارهای سیاسی و دیپلماتیک، امنیتی سازی چهره جمهوری اسلامی و ایجاد شَبه جنگ و...همه را به کار برده و اکنون با خشاب خالی در برابر ایرانی قرار دارد که مدت زمان زیادی از اقدامات متقابلش در برابر آمریکا نمی گذرد و برگه های برنده زیادی دارد که هنوز رو نکرده است 🔺همین امر نیز باعث شدتا ترامپ در چرخشی آشکار نه تنها از 12 شرط ادعایی خود برگردد، بلکه از مذاکره بدون پیش شرط حرف بزند و واسطه های مختلفی از نخست وزیر ژاپن تا رئیس جمهور پاکستان و دیگران را به ایران بفرستد تا بلکه ایران به پای میز مذاکره برود و حتی شماره تلفنی به سفارت سوئیس می دهد تا بلکه مقامات ایرانی با او تماس بگیرند 🔺ترامپ تصور میکرد با اعمال فشار بی سابقه در مدت زمان کوتاه ایران را دچار فروپاشی خواهد کرد، لذا در کمترین زمان تمامی فشنگ های خود را خرج و امروز با خشاب خالی در برابر ایران دچار انفعال شده و روی به تحریم های نمادین و تکراری آورده است 🔺 اکنون شاهد آن هستیم که راهبرد فشارحداکثری آمریکا به بن بست رسیده است و اقتصاد ایران در برابر تحریم ها به مرحله مقاومت رسیده است 🔺نتیجه راهبرد فشارحداکثری آمریکا نه تنها تغییر رفتار ایران در کاهش حضورش در منطقه نشده است، بلکه به اذعان مقامات آمریکایی، ایران را به سمت فاز تهاجمی و اقدام متقابل برده است، امری که موجب سرگردانی مقامات کاخ سفید شده و پیام های متناقضی از آنها مخابره می شود.ترامپ هم رسما این انفعال را اینگونه بیان می کند که درباره ایران«عقب می‌نشینم و صبر می‌کنم تا ببینم چه پیش می آید» 🔺تغییر راهبرد ایران از استراتژی صبر و انتظار به سوی استراتژی اقدام متقابل در کاهش تعهدات برجامی و ایجاد بازدارندگی دفاعی مانند سرنگون کردن پهباد متجاوز آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی همگی نشان از آن دارد که ابتکار عمل امروز در دست ایران است و منطق مقاوت فعال، آمریکا را وارد سیاست اقتضایی و انفعالی کرده است. در ادامه نیز ایران باید... ✍️ متن کامل در لینک زیر👇 https://nasimonline.ir/Content/Detail/2338408@haallaj
⭕️گام چهارم در برابر هیچ اروپا! 🔺دولت که از برجام و اعتماد به غرب درس نگرفته بود، فورا از 24 اردیبهشت 97 مذاکرات جدیدی را با اتحادیه اروپا انجام داد تا بلکه برجام را بتواند حفظ کند و شاید بهره اقتصادی نیز نصیبش گردد. اما اتحادیه اروپا که طبق ضمیمه 2 برجام 11 تعهد از جمله تضمین فروش نفت ایران و تسهیل تبادلات بانکی را پذیرفته بود تا به امروز کاری جز وعده و البته همسویی با راهبرد فشار حداکثری آمریکا نکرده است. 🔺به گونه ای که ابتدا در مذاکرات چهار وعده به ایران دادند که عبارتند از: فعال سازی قانون مسدودسازی، اجرای فرایند رسمی برطرف سازی موانع برای بانک سرمایه گذاری اروپایی (EIB) ، تقویت همکاری بی وقفه در زمینه های مختلف با ایران شامل بخش انرژی و شرکت های متوسط و کوچک و نهایتا بررسی امکان تراکنش های بانکی موردی با بانک مرکزی ایران، که هیچکدام در عمل محقق نشد و تمامی شرکت های اروپایی ایران را ترک کردند، تبادلات بانکی کشورهای اروپایی با ایران در تبعیت از سیاست های تحریمی آمریکا قطع شد و حتی از ترس تحریم های آمریکا تراکنش های مربوط به غذا و دارو را نیز انجام ندادند و فروش نفت ایران به اروپا نیز به صفر رسید. 🔺در ادامه اتحادیه اروپا وعده راه اندازی کانال ویژه مالی موسوم به SPV را داد که آن هم محقق نشد اما اروپا که از همین انفعال و امید ایران به غرب نهایت سوءاستفاده را می کرد همین روند را ادامه داد و در ادامه مجددا وعده ای جدید را به ایران داد که آن هم نسخه تعدیل شده و نازل تر از SPV یعنی اینستکس یا همان سازوکار حمایت از تبادلات تجاری (INSTEX=INstrument for Supporting Trade EXchanges) بود که در بیانیه ای سه کشور اروپایی به صراحت گفتند که این ابزار برای «حمایت از تجارت مشروع با ایران که ابتدا بر روی بخش‌های حیاتی برای مردم ایران مانند دارویی، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی تمرکز دارد» راه‌اندازی شده است. اینستکس که در حقیقت یک دفتر حسابداری مبتنی بر عدم رابطه بانکی ایران و اروپاست نه تنها مساله فروش نفت ایران به اروپا که ماههاست به صفر رسیده را نمی تواند حل کند، بلکه از سازوکار نفت در برابر غذا نیز تحقیرآمیزتر است که البته همین هم محقق نشده و آن را هم در بیانیه صریح خود مشروط به تصویب و تکمیل برنامه اقدام FATF توسط ایران کرده اند و یکی از دیپلمات های فرانسوی نیز صراحتا می گوید: «یک ساختار متناظر ایرانی در حال کار وجود ندارد. روزی که آن‌ها شرایط ضروری FATF را امضا کردند درباره آن صحبت می‌کنیم.» که خود نشان از آن دارد که اروپا دقیقا در چارچوب سیاست تحریمی آمریکا حرکت می کند. 🔺در آخرین وعده های پوچ اروپا برای معطل کردن جمهوری اسلامی، فرانسه پیشنهاد خط اعتباری 15 میلیارد دلاری بصورت وام به ایران را طرح کرده است که با مخالفت آمریکا وضعیت آن نامشخص است. استیو منوشین در همین راستا صراحتا اعلام کرد که پاریس بدون موافقت واشنگتن قادر نخواهد بود تا خط اعتباری 15 میلیارد دلاری با ایران را فعال کند و در عین حال بر تداوم راهبرد فشار حداکثری بر ایران تاکید کرد. 🔺لذا همانطور که بیان شد اتحادیه اروپا نه تنها به تعهدات 11 گانه خود ذیل برجام عمل نکرده است، بلکه با تبعیت از تحریم های آمریکا عملا در نقش تکمیل کننده راهبرد فشار حداکثری آمریکا بوده است. 🔺اتحادیه اروپا سعی می کند اولا با دادن وعده های پوچ ایران را در برجام زیر شدیدترین نظارت های آژانس و محدودیت های برجامی نگه دارد دوما برای انجام تعهدات خود از ایران مذاکره برای سر مسائل منطقه ای و موشکی یعنی آنچه خواست آمریکاست طلب کند. اروپا همسو با راهبرد فشارحداکثری آمریکا نه تنها در حوزه تحریم ها با آمریکا همراهی کرده است، بلکه با متهم کردن ایران در حمله به آرامکو، توقیف نفتکش ایرانی توسط انگلیس و امثالهم فشار رسانه ای و سیاسی بر ایران وارد می کند. 🔺 بنابراین باتوجه به عدم انجام تعهدات توسط اتحادیه اروپا و همسویی و همراهی با راهبرد فشارحداکثری آمریکا و خسارت محض بودن باقی ماندن در برجام، انتظار می رود دستگاه سیاست خارجی کشور و هیئت نظارت بر اجرای برجام گام چهارم از اقدامات متقابل را نه مانند گام سوم نمادین و بی خاصیت، بلکه جدی و اساسی بردارند تا پیام عزت و مقاومت فعال به طرف های غربی مخابره بشود نه پیام انفعال و کماکان امید به وعده های پوچ اروپایی. دو اقدام حذف نظارت های ویژه آژانس و توقف تعهدات داوطلبانه پروتکل الحاقی می تواند اقدامی درخور باشد که زمینه ساز محکمی برای خروج از برجام در گام های بعدی باشد و طرف های غربی را نیز به هوش بیاورد که انجام تعهدات بصورت یکطرفه تداوم نخواهد داشت. ✍️ 🔹متن کامل در لینک زیر👇 https://nasimonline.ir/Content/Detail/2338457@haallaj
‏ ‏🔺 اسکات مادل افسر ارشد امنیتی سازمان سیا در بند 6 طرح مهم خود با عنوان "Iran on Notice" ، "ایران زیرنظر" به صراحت از تقویت و حمایت #سید_صادق_شیرازی؛ علیه اسلام سیاسی و آیت الله خامنه ای به عنوان یکی از راهبردهای آمریکا جهت مهار ایران نام می برد #شیعه_انگلیسی 🔹متن کامل طرح و ارائه اسکات مادل در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا با عنوان Iran on Notice👇 https://docs.house.gov/meetings/FA/FA00/20170216/105594/HHRG-115-FA00-Wstate-ModellS-20170216.pdf ✅ @haallaj
⭕️ پرواز آزاد نوجوان آرمانخواه 🔺تاملی پیرامون فیلم منطقه پرواز ممنوع 🔹در شرایطی که در صداوسیما و فیلم های جشنواره فجر سالهاست اساسا نوجوان موضوعیت ندارد و گواینکه یا باید برای کودکان ساخت یا برای بزرگسالان، فیلم منطقه پرواز ممنوع یک استثنا است که ویژه نوجوان ایرانی است و البته بزرگسالان هم از آن بهره کافی خواهند برد. 🔹اما منطقه پرواز ممنوع، بجای سرگرم کردن بی جهت و بی هدف نوجوان و غلفت محور بودن و حتی تحمیق و تشدید بی تفاوتی آنها، اتفاقا در فضایی واقعی و به دور از کلیشه ها دست او را می گیرد و با نشاط و کنجکاوی خاص این سنین، او را پرواز می دهد به آینده ای که خود باید بسازد. منطقه پرواز ممنوع ضمن اینکه شوخی و تفریح و شیطنت های خاص نوجوان را می بیند، اما او را جدی می گیرد به او نقش می دهد، به او هدف و جهت می دهد. 🔹برای او تصویری واقعی از شرایط کنونی ترسیم می کند، تصویری که برای رسیدن به هدف و پیشرفت با مشکلات و موانع جدی داخلی روبرو است. اما به همین اکتفا نمی کند و تغییر وضع موجود را به او آموزش می دهد. این فیلم، بجای توصیه به کناره گیری و بی تفاوتی به او توصیه می کند در برابر مشکلات بایستد، مبارزه کند و آینده خود را بسازد و با جسارت وارد منطقه پرواز ممنوع هم بشود. منطقه پرواز ممنوع هرچقدر درگیر و دار سختی های پیشرفت و مبارزه است، به همان اندازه امیدوار، رو به جلو و آینده ساز است. 🔹فیلم به همینجا ختم نمی شود افق های پیش روی نوجوان ایرانی را از مسابقه و جایزه تا سطح مبارزه و پیشرفت تا استقلال و عدالتخواهی و درگیری با دشمن بالا می برد. حالا دیگر علم و دانش هم بی تفاوت و خنثی نیست، و جهت دار و هدف دار است. علم و دانش متعهدی که در خدمت ارزش ها قرار می گیرد. 🔹منطقه پرواز ممنوع کلیشه های ملی گرایی را می شکند و جهان وطنی را با در کنار هم قرار دادن نوجوان ایرانی و افغانستانی در کنار هم به نمایش می گذارد. 🔹فیلم به زیبایی و به دور از دُرشت گویی مبارزه با استکبار داخلی و تداوم آن مبارزه با استکبار جهانی را در یک خط توصیف می کند. "روحت شاد" کلید واژه ای است که پیوندی است میان این مبارزه دوگانه و بهم پیوسته. مبارزه با مفسدان داخلی و جاسوسان در پوشش های محیط زیستی و از آن طرف ماجرا دفاع از حرم در سوریه و اشاره نهایی به مبارزه نهایی با رژیم صهیونیستی و فتح قدس و البته پیشرفت های موشکی که جلو چشم نوجوان قرار می گیرد. 🔹یکی از مهمترین ویژگی های منطقه پرواز ممنوع آن است که فیلم قهرمان دارد، و به نوجوان انگیزه، نشاط و جسارت برای رسیدن به او را می دهد. خود را جای او قرار می دهد، در موقعیت های تصمیم گیری و انتخاب. اما شاید مهمترین ویژگی فیلم ایجاد روحیه "ما می توانیم" در نوجوان ایرانی است. روحیه ای که توسط رسانه های جمعی و صداوسیما و حتی خانواده ها سرکوب شده و جایی برای خلاقیت و نوآوری و ابتکار نوجوانان باقی نگذاشته است. 🔹اساسا منطقه پرواز ممنوع نوجوان آرمانخواه را با همه اشتباهات و اقتضائات خودش به تصویر می کشد که می تواند نقطه شروعی باشد برای حرکت فیلم سازان انقلابی که این خط را ادامه دهند و ابعاد دیگر را پوشش دهند. ما نیز با تبلیغ و ترویج این فیلم باید سهم خود را حداقل در دیده شدن و حمایت از این حرکت رو به جلو ایفا کنیم. ✍️ @haallaj
⭕️چرخش های 180 درجه ای از بسیج امام صادق تا لیست امید 🔺چه کسانی کاظم جلالی را به اینجا رساندند؟ 🔹کاظم جلالی نماینده لیست امید تهران در مجلس دهم، رئیس مرکز پژوهش های مجلس و یار غار علی لاریجانی همزمان همانی است که روزی در قامت یک نماینده اصولگرا درخواست محاکمه سران فتنه را داشت و روزگاری نیز اولین فرمانده بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع) بود و در دوران مانور تجمل هاشمی و لِه شدن فقرا زیر چرخ های تکنوکرات های دهه 70، در پارک های تهران گشت ارشاد حجاب راه می انداخت، حالا سفیر ایران در دولت اعتدال روحانی در کشور مهم روسیه شده است. اما کاظم جلالی چطور به اینجا رسید و چه سازوکاری این نمایش را برپا کرد؟ 🔹کاظم جلالی اولین بسیج دانشجویی کشور را در دانشگاه امام صادق(ع) پایه گذاری کرد و هنوز قدیمی های دانشگاه از خاطرات تجمعات حجاب و عفاف و گشت های ارشادش در پارک ملت در دوره کارگزاران سازندگی که هاشمی و اعوان و انصارش تئوری چرخ صنعت باید بچرخد ولو عده ای از فقرا زیر این چرخه ها لِه شوند، میگویند 🔹کاظم جلالی که مدتی هم در دبیرستان فرهنگ به عنوان معلم، تدریس می کرده است، تا امروز 20 سال نماینده مجلس شورای اسلامی بوده، او با لیست های سهمیه ای اصولگرایان وارد مجلس شد، و در سال 86 از عضویت در شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه استعفا داد در سال 89 خواستار محاکمه سران فتنه شد و حتی در گفتگو با روزنامه همشهری می گوید:‌ «من قائل به این هستم که اگر کسی در فتنه سال 88 نقش داشته است صلاحیت مسئولیت گرفتن در نظام جمهوری اسلامی را ندارد» 🔹اما حالا دیگر دولت اعتدال روی کار آمده و فضای غالب گفتمانی کشور تغییر کرده، مواضع او نسبت به فتنه تغییر می کند، با لاریجانی رسما از جریان اصولگرا جدا می شوند و در دوره دهم مجلس شورای اسلامی هم به اصولگرایان پشت کرد و سر از لیست امید تهران در آورد. فاطمه هاشمی حضور جلالی در لیست امید را اینگونه توضیح می دهد:‌ «کاظم جلالی در شاهرود رأی نداشت؛ با اینکه علیه حزب ما بیانیه داده و درمورد برخی از شخصیت‌ها خواهان برخورد شدید شده‌بود وحتی در زمانی که در کمیسیون امنیت‌ملی مسئول رسیدگی به وضعیت زندانیان در سال ۸۸ شد، به وظیفه خود خوب عمل نکرد اما در لیست قرار گرفت. » کاظم جلالی مدتی بعد همراه با اصلاح طلبان به محضر جناب مرحوم هاشمی نیز شرفیاب میشود 🔹قرابت فکری و جریانی کاظم جلالی با علی لاریجانی تا آنجاست که او در گفتگو با روزنامه اعتماد می گوید: «اگر از بنده بپرسيد بهترين گزينه براي رياست‌جمهوري سال 1400 كيست، مي‌گويم آقاي دكترلاريجاني... در مجموع به نظرم آنچه آقاي لاريجاني كم دارد، ادبيات و مشي پوپوليستي است. چرا كه ادبيات ايشان، ادبياتي فيلسوفانه و (با خنده)به اصطلاح بالاتر از فهم متوسط بشريت است» 🔹در مجلس دهم با حمایت های علی لاریجانی رئیس مرکز پژوهش های مجلس می شود که به گواه کارشناسان مرکز پژوهش ها که باید محلی برای کار دقیق کارشناسی باشد، در مهمترین مسائل کشور یا سکوت می کند یا گزارش هایی با جهت گیری های سیاسی در سمت و سوی دولت روحانی منتشر میکند 🔹حالا کاظم جلالی در ماه های آخر مجلس دهم و در حالی که سابقه ای در حوزه مسائل روسیه ندارد آن هم در این شرایط که اهمیت تحکیم و گسترش روابط راهبردی با روسیه دوچندان شده است، به عنوان سفیر ایران در روسیه از طرف دولت روحانی و دستگاه سیاست خارجی انتخاب میشود 🔹کاظم جلالی تنها یک نمونه از صدها مصداقی است که در روندهایی غیرشفاف همراه با لابی و تغییر چهره های متعدد به جایگاه های مختلف در کشور رسیده است. شاید بیش از همه محافل ریش سفیدان اصولگرا که نه براساس صلاحیت ها بلکه براساس سهمیه های احزاب و افراد مشغول بستن لیست های انتخاباتی هستند را بتوان یکی از مقصرین اصلی و مسبب این روند و نتیجه دانست. آنها که طی این سالها جوانان انقلابی را به بهانه های مختلف حذف کردند و کاملا قبیله ای و سهمیه ای لیست بستند و خروجی آنها از لیست امید سردرآورد. لیست هایی که از مدافعان برجام تا مخالفان برجام، از موافقان خصوصی سازی آموزش و پرورش تا مخالفان کنار هم می چینند، و در روندی از بالا به پایین به مردم غالب می کنند و خروجی آنها این می شود که افرادی از این شرایط نهایت سوء استفاده را بکنند و به همان مرامنامه اصولگرایان هم پشت پا بزنند چه رسد به آرمان های اصیل انقلاب 🔹امروز نیز بدون آنکه از گذشته درس گرفته اند باشند مجددا براساس همان سازوکارهای غیرشفاف، ناسالم و معیوب ائتلافی تشکیل داده اند که دستاورد بهتری از گذشته نخواهد داشت. و با تداوم این روند شاهد یک دور باطل هم از شکست های انتخاباتی بدلیل فقر گفتمانی اصولگرایان خواهیم بود و معدود نتیجه های انتخاباتی هم بعد از مدتی سر از اردوگاه اصلاح طلبان و مدافعان برجام درخواهند آورد ✍🏻 https://plink.ir/WAOwf@haallaj
⭕️دیوار کوتاه مردم در اصلاح اقتصادی! 🔹خنثی سازی تحریم با اصلاح ساختارهای مالیاتی 🔺در شرایط جنگ اقتصادی و فشار تحریمی دشمن، کشور حتما به اصلاحات و جراحی های جدی اقتصادی نیاز دارد تا بتواند خود را در برابر فشارهای بیرونی و کاهش درآمد کشور از فروش نفت مقاوم کند و خود را با این وضعیت هماهنگ و تطبیق دهد. نقطه کانون راهبرد فشارحداکثری آمریکا علیه ایران فشار به مردم و به تعبیر ریچارد نفیو معمار تحریم های آمریکا علیه ایران،مردم مورد هدف تحریم باید احساس درد را در زندگی خود مشاهده کنند و اثرات روانی و اجتماعی قابل لمسی داشته باشد 🔺در این میان راهبرد دولت دقیقا باید بر مبنای تقابل و خنثی سازی هدف تحریم ها یعنی فشار بر مردم و ایجاد نارضایتی های اجتماعی، افزایش شکاف اجتماعی و نهایتا اعتراضات و شورش های شهری باشد. لذا طرح ها و اصلاحات اقتصادی دولت ضمن اینکه باید همراه با پیوست های رسانه ای و اجتماعی هوشمندانه جهت جلب رضایت مردم باشد، آن طرح ها نیز دقیقا باید در جهت کاهش فشار معیشتی روی مردم و بطور خاص قشر ضعیف جامعه طراحی گردد. 🔺حال با این شرایط اولویت های اصلاح اقتصادی و توزیع درآمدی دولت باید در حمایت و تقویت مردم باشد، اما دولت با اقدام ناگهانی و بدون اطلاع رسانی قبلی در افزایش قیمت بنزین به مردم شوک ناگهانی وارد کرد و موجبات نارضایتی مردم را فراهم کرد. اکنون با اجرایی شدن طرح مذکور می طلبد دولت ضمن اصلاحاتی در آن و توزیع کامل درآمد حاصل از صرفه جویی در مصرف بنزین و صادرات بنزین به مردم و راهکارهای جبرانی و حمایتی تا آنجا که می شود از فشار به مردم کاسته شود. 🔹اما آنچه قابل تامل و نقد و بررسی است، این است که آیا در اصلاح ساختار اقتصادی کشور سهمیه بندی بنزین در این شرایط جزو اولویت های کشور بود یا اقدامات ساده تر، کم هزینه تر که موجب فشارهای اقتصادی به مردم هم نشود وجود نداشت؟ موارد متعددی از اصلاح نظام بانکی به عنوان یکی از ریشه های مشکلات اقتصادی تا ایجاد پتروپالایشگاه ها و تبدیل نفت خام به فرآورده های نفتی و جلوگیری از خام فروشی و دور زدن تحریم ها، اصلاح سازوکارهای خصوصی سازی، حذف یارانه سوخت خودروهای لوکس و لیست بلندی از اقدامات اولویت دار در اصلاح اقتصادی کشور وجود دارد که دولت به آنها بی توجه بوده است. 🔹اما فقط در یک مورد یعنی با اصلاح سازوکارهای مالیاتی کشور می توان حجم قابل توجهی از مسائل درآمدی کشور را جبران کرد، بدون اینکه به مردم مستضعف فشار بیاید و به تحقق عدالت و کاهش فاصله طبقاتی و نتیجتا افزایش اعتبار اجتماعی در کشور کمک کند. 🔹براساس بعضی آمار اکنون نزدیک به 150 هزار میلیاردتومان فرارمالیاتی در کشور داریم، که اگر همین یک مورد بطور کامل اصلاح و اعمال شود می توان به آرزوی دیرینه کشور یعنی قطع وابستگی نفت رسید و تحریم ها را نه تنها دور زد، بلکه تحریم ها را خنثی و بی اثر کرد. چرا که در بودجه سال 98 درآمد پیش بینی شده حاصل از فروش نفت 148 هزار میلیاردتومان است، یعنی بیش از فروش نفت می توان برای کشور درآمد حاصل کرد 🔹از طرفی کارمندان بخش دولتی و بخش خصوصی که همگی از طبقه متوسط یا پایین هستند و اقشار ضعیف جامعه که مالیات های خود از جمله مالیات بر حقوق خود را کامل پرداخت می کنند، اما جمعیتی اندک که ثروتمند و مرفه نیز هستند در این سالها با رانت های ایجاد شده از پرداخت مالیات فرار کرده اند 🔹 رئیس سازمان مالیات کشور می گوید 300 هزار میلیاردر در ایران داریم که نیمی از آنها هیچ مالیات نمی دهند و نیمی هم مالیات غیر واقعی می دهند که نسبتی با درآمدشان ندارد و حتی بسیاری از آنها یارانه هم می گیرند 🔹مقدار واقعی مالیات پزشکان به عنوان یک قشر پردرآمد طبق بررسی های مرکز پژوهش های مجلس در سال حدود 7 هزار میلیارد تومان است، که در سال گذشته میزان پرداختی مالیات پزشکان تنها 150 میلیارد تومان بوده است. یعنی 98 درصد فرار مالیاتی در پزشکان وجود دارد 🔹طبق آمار اعلام شده بازرگانان نیز بیش از 15 هزار میلیارد تومان زیر سایه کارت بازرگانی فرار مالیاتی دارند که با لابی اتاق بازرگانی در مجلس طرح اصلاح آن لغو می شود یا وکلا به عنوان کسانی که درآمدهای بالا دارند و جزو دهک های بالای معیشتی کشور هستند حدود 12 هزار میلیاردتومان فرار مالیاتی دارند. 🔹از طرفی تصویب و پیگیری اجرایی شدن کامل قانون مالیات بر عایدی سرمایه(CGT (موجبات هدایت نقدینگی به سمت تولید و کاهش جذابیت های بازارهای غیرمولد خواهد شد. یا تصویب مالیات بر خانه های خالی که با لابی جناب آخوندی و علی لاریجانی از دستور کار مجلس خارج شد، می تواند هم نقش مهمی در کاهش قیمت مسکن داشته باشد و هم درآمدی قابل توجه حاصل شود. 🔹لذا فقط پیگیری و اصلاح ساختارهای مالیاتی می تواند درآمد فراوانی نصیب دولت و مردم کند، بدون آنکه به اقشار ضعیف و متوسط جامعه فشاری وارد نماید ✍🏻 @haallaj
⭕️حسن رحیم پور صدای اعتراض مردم 🔹در حالی که دولت بدون اطلاع رسانی قبلی و تبیین موضوع، بصورت شبانه و ناگهانی آن هم در شرایط تورم و اوضاع نامناسب معیشتی مردم، سهمیه بندی بنزین و افزایش قیمت ها را اعلام کرد و با این کار شوک سنگینی به مردم وارد نمود. از فردای اعلام سهمیه بندی بنزین موج گسترده نارضایتی و انتقاد نسبت به این اقدام آن هم با چنین شیوه ای در میان مردم و حتی مراجع تقلید آغاز شد. مردم نامحرم دانسته شده بودند و دولت و شخص رئیس جمهور حاضر نشده بودند حتی در یک گفتگو تلویزیونی دلایل این تصمیم را برای مردم توضیح دهند. 🔹موج اعتراضات با موج سواری ضدانقلاب به اغتشاش و آشوب کشیده شد، حالا دیگر مردمی که انتقاد هم دارند صف خود را جدا کردند و نجیبانه برای جلوگیری از سوءاستفاده دشمن سکوت کردند اما پشت این سکوت دنیایی از سئوال و ابهام و انتقاد وجود دارد. تاکنون هم هیچ مسیر صحیح و مناسبی برای بیان حرف ها و مطالباتشان توسط دولت طراحی نشده است. 🔹سال 96 هم همین مسیر اتفاق افتاد و صدای انتقاد و مطالبات به حق مردمی در میان اغتشاشات ضدانقلاب گم شد و پس از اندکی به فراموشی سپرده شد. 🔹بالاتر از این طی این 6 سال هم هربار مردم اعتراضی داشته اند با برچسب های تند جناب رئیس جمهور از «افراطی» ، «به جهنم»، «بی سواد» ، «بزدل» و «هوچی باز» و امثالهم برچسب باران شده اند و همان ابتدا خفه شده اند. 🔹حالا خبر رسیده در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی حسن روحانی رئیس جمهور نسبت به انتقادات حسن رحیم پور ازغدی عضو حقیقی این شورا نسبت به گرانی بنزین و التهابات کشور واکنش تندی نشان داده و از جلسه خارج می شود. حجت‌الاسلام سلیمی نماینده مجلس شورای اسلامی جزئیات جلسه را این گونه توضیح می دهد:‌ «آقای رحیم‌پور از رئیس جمهور که رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی هم محسوب می‌شود، سؤال کرده است که با توجه به گران کردن بنزین از سوی دولت و ایجاد التهاب در کشور، رئیس جمهور کمی در این باره توضیح دهد. پس از این اظهارنظر آقای رحیم‌پور و درخواست برای پاسخگویی رئیس‌جمهور، مباحث تندی مطرح می‌شود که بعد از جدل تند صورت گرفته، حسن روحانی جلسه این شورا را ترک کرد. ادبیات آقای روحانی در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی غیرقابل دفاع بوده و الفاظی را در برابر یکی از اعضا به کار برده است که به هیچ وجه قابل قبول نیست.» دیشب نیز حسن رحیم پور در جلسه ای اعلام کرد که احتمالا دیگر در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور پیدا نکند. 🔺حسن روحانی در مقام رئیس جمهور که گویا نیازی نمی بیند به مردم پاسخگو باشد و طی این سالها هر صدای اعتراضی را خفه کرده است، حالا با یک مقام رسمی کشور این گونه برخورد می کند. حسن رحیم پور ازغدی را می توان جزو معدود صداهای مردم در حاکمیت دانست که مطالبات مردم را پیگیری و فریاد می زند و البته متاسفانه او هم با فشارهای مقامات دولتی حتی از سخنرانی در پیش از خطبه های نمازجمعه تهران محروم می شود. استاد حسن رحیم پور ازغدی صدای اعتراضی مردم است، صدایی که هیچ سازوکاری برای شنیده شدن آن وجود ندارد. ✍🏻 @haallaj
⭕️ ۴ نکته درباره مصوبه ضد جمعیتی یارانه بنزین! 🔹مصوبه سهمیه بندی و افزایش قیمت بنزین که بدون هیچگونه اطلاع رسانی قبلی و کاملا بصورت ناگهانی و شوک آور در ساعت صفر روز ۲۴ آبان ماه اعلام شد، جدای از تبعات وسیع اجتماعی و روانی که در جامعه داشت و موجبات موج سواری ضدانقلاب و اغتشاش گران در به انحراف کشیدن مطالبات مردمی و آسیب رساندن به کشور گردید، در میان کارشناسان اقتصادی نیز مورد چالش جدی واقع شد. 🔹اجرای سهمیه بندی بنزین در بدترین شرایط زمانی و به بدترین شیوه اجرا شد، آن هم در حالی که نسخه های تکمیل یافته تر که به عدالت نزدیک تر بود مانند تخصیص سهمیه بنزین به هر فرد به جای هر خودرو، نیز در دسترس بود. اما همین نسخه فعلی سهمیه بندی بنزین و شیوه های اجرایی آن مورد چالش های فراوانی است و اکنون که تصمیم برای اجرای آن است می طلبد دولت حداقل به پیشنهاهای اصلاحی توجه جدی کند تا حداقل از تبعات آن قدری کاسته گردد. 🔹یکی از چالش های اساسی و عیوب اجرایی این طرح، رویکرد کاملا ضد جمعیتی آن است. به گونه ای که سیاست دولت در اعطای یارانه ها به مردم بر این اساس است که هرچه تعداد افراد خانواده ها بیشتر باشد، یارانه کمتری به اعضای آنها تعلق گیرد. 1️⃣میزان مبلغ حمایت معیشتی دولت از یک فرد مجرد ۵۵ هزار تومان است. در حالیکه در یک خانواده ۵ نفره سهم هر فرد از یارانه اعطایی دولت بصورتی کاملا معکوس کاهش می یابد و به ۴۱ هزار تومان می رسد. و خانواده ۶ نفره نیز اساسا به رسمیت شناخته نشده است و هیچ سهمی از یارانه دولت به آنها تعلق نمی گیرد. به عبارت دیگر سهم خانواده ۶ نفره به ازای هر نفر ۳۴ هزار تومان خواهد بود و خانواده ۷ نفره به ۲۹ هزار تومان می‌رسد. 2️⃣طبق سیاست های کلی نظام و فرمایشات رهبری معظم انقلاب اتفاقا این مسیر باید معکوس شود و به تناسب افزایش تعداد اعضای خانواده ها میزان یارانه آنها افزایش یابد. میزان یارانه یک فرد متاهل باید از یک فرد مجرد بیشتر باشد و به تبع میزان یارانه خانواده ۶ نفره باید بیشتر از یک خانواده ۲ دو نفره باشد. این مسیر هم به عدالت نزدیک تر است و هم تشویق جامعه به ایجاد خانواده و فرزند آوری است. 🔹اما سیاست دولت در طرح حمایت معیشتی نه تنها از جهت فرهنگی و اجتماعی تبعات منفی دارد، بلکه فرزندآوری و تشکیل خانواده را هم تقیبح می کند. از طرفی برخلاف مسیر تحقق عدالت و موجب فشار به طبقات ضعیف اما پرجمعیت می شود. 3️⃣در حالی که کشور در معرض یک بحران جمعیتی قرار داد و سیاست های کلی نظام در جهت افزایش فرزندآوری تنظیم و ابلاغ شده است و رهبرمعظم انقلاب هم مکررا نسبت به این امر هشدار می دهند، اما دولت در یکی از مهمترین و البته ساده ترین شیوه های حمایت از خانواده و سیاست های افزایش جمعیت در اعطای یارانه های حمایتی دقیقا در تضاد با این راهبرد عمل می کند. 4️⃣به نظر می رسد دولت فورا باید نسبت به اصلاح این رویکرد ضد جمعیتی طرح حمایت معیشتی مصوبه سهمیه بندی بنزین اقدام کند و مسیر اجرایی خود در اعطای یارانه ها را دقیقا معکوس و در جهت حمایت از فرزندآوری تنظیم کند. ✍ @haallaj
⭕️مکانیزم ماشه روی شقیقه برجام؟ 🔺مکانسیم ماشه؛ شمشیر داموکلس یا ابزار باج خواهی 🔹تغییر رفتار ایران در برابر عدم تعهدات سه کشور اروپایی طرف برجام و برداشتن چهار گام اقدام متقابل در کاهش تعهدات برجامی هرچند ضعیف و اساسی نبوده است، اما همین سطح از اقدام متقابل و تغییر راهبرد نیز موجب تغییر محاسبات طرف های اروپایی شده است. ادراک شکل گرفته تروئیکای اروپایی از رفتار ایران در پسابرجام این بود که افزایش فشار بر ایران جواب می دهد و بدون هزینه خواهد بود. اما از 18 اردیبهشت 98 و برداشتن گام های اقدام متقابل، محاسبات اروپا دچار اختلال شد 🔹سه کشور اروپایی که تاکنون کاملا همسو با راهبرد فشار حداکثری آمریکا عمل کرده اند و هیچکدام از تعهدات 11گانه خود را ذیل ضمیمه دوم برجام انجام نداده اند، بطور خاص بعد از گام چهارم کاهش تعهدات ایران از پاشنه آشیل برجام یاد کرده و ایران را به اجرایی کردن مکانیسم ماشه تهدید کردند 🔹ابتدا هایکو ماس وزیر امور خارجه آلمان بلافاصله بعد از اعلام گام چهارم اقدام متقابل ایران گفت:«ایران باید به توافق برجام پایبند باشد. در غیر اینصورت،ما تمام سازوکارهایی را که در توافق وجود دارد در دسترس خواهیم داشت» بعد از آن نیز سه کشور اروپایی در بیانیه ای صراحتا ایران را تهدید به اعمال مکانیسم ماشه کردند: «آماده‌ایم که همه مکانیسم‌ها در برنامه جامع اقدام مشترک (توافق هسته‌ای) از جمله مکانیسم حل مسائل مربوط به اجرای تعهدات ایران در برجام (ماشه) را مدنظر قرار دهیم» در ادامه نیز چهارشنبه لودریان وزیر امور خارجه فرانسه نیز از فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران گفت: «ایران هر دو ماه یکبار یک شکاف جدید ایجاد می‌کند و اوضاع به جایی رسیده است که من به صراحت می‌توانم بگویم که ما به فعال‌سازی مکانیسم ماشه تحریم‌های اقتصادی فکر می‌کنیم» 🔹منظور از مکانیسم ماشه همان «ساز و کار حل اختلافات» در بندهای ۳۶ و ۳۷ در توافق هسته‌ای برجام است که در آنها مسائل مربوط به حل و فصل اختلاف میان طرف‌های برجام، در صورت بروز مناقشه مفصلاً شرح داده شده‌اند. این دو بند از آنجا که رجوع به آنها می‌تواند به بازگشت خودکار تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران منجر شود به «مکانیسم ماشه»معروف شده‌اند 🔹کشورهای اروپایی این ابزار را به عنوان اهرم فشاری جهت تغییر محاسبات مردم و مسئولین به کار برده اند تا آنها را به این نقطه برسانند که در صورت اجرایی شدن مکانیسم ماشه تبعات جدی و مهمی بر اقتصاد ایران خواهد داشت و ایران باید پیش از رسیدن به این نقطه برای راضی کردن اروپاییها گامهای کاهش تعهدات خود را متوقف کند و امتیازاتی به طرف های مقابل بدهد 🔹اما در شرایطی که آمریکا تمامی تحریم ها را بازگردانده و تحریم های ثانویه نه تنها به قوت خود باقیست و تشدید هم شده و در همین راستا اروپاییها نیز کاملا از تحریمهای آمریکا تبعیت می کنند، فعال شدن مکانیسم ماشه یا همان snap back آنچنان تاثیرات مضاعف اقتصادی بیش از امروز نخواهد داشت.اکنون که ایران تحت بی سابقه ترین تحریمها قرار گرفته، فروش نفت اش به صفر نزدیک شده و از نقطه اوج تحریم ها نیز عبور کرده و آمریکا به سمت اعمال تحریم های نمادین رفته و اورپا نیز همسو با این راهبرد آمریکا عمل نموده است، دیگر بازگشت تحریم های شورای امنیت مشکل خاصی برای اقتصاد کشور ایجاد نخواهد کرد. آنچه ابزار فشار تحریمی واقعی برای ایران است، تحریمهای ثانویه آمریکاست که تا حداکثرممکن اعمال شده است 🔹از طرفی اکنون که آمریکا از برجام خارج شده و تحریم های تعلیق شده را به اضافه تحریم های جدید اعمال کرده است و ایران در برجام تحت شدیدترین نظارت های آژانس بین المللی انرژی اتمی و محدودیت های برجامی بدون آنکه بهره ای داشته باشد قرار داد و اروپا نیز کاملا در چارچوب راهبرد فشارحداکثری علیه ایران عمل می کند و نقش زندان بان ایران برای ماندن ایران در برجام را ایفا می کند، تداوم همین مسیر حداقل تا اکتبر سال آینده بهترین شرایط برای غربی هاست چرا که هم ایران در برجام بدون امتیاز مانده و هم تحریمها علیه ایران اعمال شده است 🔹لذا دستگاه سیاست خارجی که این سالها بارها به خطاهای راهبردی خود اعتراف کرده، این بار نباید از چماق مکانیسم ماشه بترسد و اقدامات متقابل خود را متوقف کند. چرا که کشوری که تحت شدیدترین تحریم های ثانویه آمریکاست،بازگشت تحریم های شورای امنیت تاثیرچندانی بر آن نخواهد داشت.از آنطرف همانطور که با تغییر راهبرد در اقدام متقابل و برداشتن چهارم گام کاهش تعهدات هسته ای از 18 اردیبهشت 98 تا به امروز شاهد تغییر محاسبات کشورهای اروپایی و تحولات مثبت و رو به جلو بوده ایم، در ادامه نیز گام های کاهش تعهدات باید محکم تر و اساسی تر برداشته شود و مجددا وارد بازی انجام یک طرفه تعهدات و افزایش فشاربدون هزینه نشد ✍️ متن کامل👇 https://b2n.ir/341678@haallaj
⭕️ نه استعفا، نه استیضاح؛ محاکمه! 🔹در حالی که شش سال از روی کارآمدن دولتی با ادعای بسط آزادی های اجتماعی و پاسخگویی می گذرد و هنوز مردم فراموش نکرده اند که حسن روحانی با بیان این که «از بستن دهان منتقدان و رقیبان به خدا پناه می برم» وعده شنیدن حرف منتقدان و به تبع پاسخگویی مقامات دولتش را داد. اما در این شش سال هربار که منتقدین نسبت به عملکرد دولت نقدی داشته اند با اتهام و برچسبی چون «بزدل» و «بی سواد» و امثالهم روبرو شده اند. 🔹این رذیله اخلاقی در میان دولتمردان اعتدال تبدیل به یک خصلت عمومی شده است و وزرا نیز نه تنها خود را در مقام پاسخگویی به مردم نمی بینند. حتی فراتر از این در برابر نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز حاضر به توضیح و پاسخگویی مناسب نیستند. 🔹در همین چند سال اخیر هربار که همین مجلس ضعیف با وجود بعضی نمایندگانی که بیشتر از نمایندگی مردم در مقام وکیل الدوله ای عمل می کنند خواسته است وزیری را استیضاح کند و نسبت به عملکرد او توضیح بخواهد یا با لابی های مقامات دولتی استیضاح به سرانجام نرسیده یا پیش از استیضاح، جناب وزیر از مقام خود استعفا داده و توسط رئیس جمهور به جایگاه دیگری چون مشاورت نقل مکان کرده است. سنت استعفا پیش از استیضاح برای فرار از پاسخگویی در این سال های آخر مانده به عمر دولت دوازدهم نیز اپیدمی شده است. سنتی که عملا دست مجلس را از جایگاه نظارت و پاسخ خواهی از وزرا بسته است. 🔹محمود حجتی وزیر کشاورزی آخرین وزیری بود به این سنت در دولت اعتدال اقتدا کرد تا از استیضاح در برابر نمایندگان مردم فرار کرده باشد. پیش از حجتی نیز سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش، عباس آخوندی وزیر مسکن، محمد شریعتمداری وزیر سابق صمت و حسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت از این حربه برای فرار از پاسخگویی استفاده کردند. وزرای دولت با خیال آسوده در دوران مدیریت خود هر اقدام و تصمیمی می گیرند و آسیب های فراوانی به کشور می زنند، و در زمان پاسخگویی نیز با یک استعفا کنار می روند و گویا هیچ اتفاقی نیفتاده و پس از آن هم کسی از آنها حساب کشی نمی کند. 🔹به نظر می رسد حالا که مقامات دولتی و وزرا، مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد قانونی ناظر و پرسش کننده از وزرا را به سادگی با یک استعفا دور می زنند، قوه قضائیه باید در موضوع ورود کند و هرجایی که حقوق عامه دچار خدشه شده یا به واسطه تصمیمات غلط وزرا خسارت های مادی و معنوی به کشور وارد شده است به عنوان مدعی العموم علیه آنها اعلام جرم کند و پرونده آنها را بصورت شفاف بررسی و به مردم اطلاع رسانی کند. 🔹قوه قضائیه با ابزارهای قانونی خود نباید بگذارد، به این سادگی مقاماتی که از مجلس رای اعتماد می گیرند و در دوران تصدی خود دهان منتقدان را می بندند و هر آسیبی به کشور می زنند و در زمان استیضاح و پاسخگویی نیز با یک استعفا ماجرا را خاتمه بدهند و خلاص! ✍️ @haallaj
‍ ‍ ‍ ‍ ⭕️حق مسلمی که با برجام از ما سلب شد! 🔺بزرگترین دستاورد دولت: #اجازه از شش کشور برای غنی سازی 🔹حسن روحانی امروز در سخنرانی اش مهمترین دستاورد دولت را در مذاکرات پذیرش حق غنی سازی هسته ای در داخل کشور از ۶ قدرت جهانی دانسته و گفته هیچ کسی حتی کارشناسان دولت هم باور نمیکردند که بتوان چنین دستاوردی را کسب کرد 🔹اما برخلاف مدعای بی پشتوانه رئیس جمهور و جریان غرب گرا که طی این سالها مشغول بزک برجام بودند، حق غنی سازی صلح آمیز هسته ای نه تنها از ایران سلب شده است، بلکه با ایران به عنوان یک استثنا ذیل معاهده NPT برخورد شده است. در حالیکه طبق NPT ایران حق قانونی و به رسمیت شناخته شده ای برای غنی سازی و فعالیت صلح آمیز هسته ای در داخل کشور دارد و اساسا نیازی به مذاکره و دادن امتیاز برای به رسمیت شناختن این حق توسط شش کشور وجود نداشت،باید متذکر شد ما در برجام این حق طبیعی را هم از دست داده ایم 🔹براساس بند دوم دیباچه برجام و دقت نظر در ادبیات حقوقی شاهد هستیم #حق (right) دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای نفی شده و از آن طرف توسط چند کشور آن هم با دادن امتیازهای بی سابقه صرفا #اجازه (allow) داده شده تا ایران از یک برنامه محدود با سقف غنی سازی معین در مکانهای خاص با هدف اعتمادسازی برای طرف های مقابل برخوردار باشد 🔹در حقیقت هیات مذاکره کننده ایرانی رسما حق غنی سازی تصریح شده در معاهده NPT را واگذار و پذیرفته ایران صرفا با اجازه چند کشور غنی سازی محدودی داشته باشد. و حال آن خسارت محض و از عجایب تاریخ دیپلماسی کشور را به اسم بزرگترین دستاورد برای مردم جا میزنند ✍🏻 #علیرضا_فقیهی_راد
⭕️ دستور پیوستن به WTO ؛ یک گام دیگر تا هضم در نظام جهانی! 🔺دستور روحانی برای نابودی اقتصاد ملی 🔹دولت حسن روحانی از ابتدا براساس سیاست تنش زدایی در خارج و تعدیل ساختاری در داخل براساس نسخه های صندوق بین اللملی پول (IMF) و بانک جهانی عمل نموده است. در این همین مسیر مذاکرات و برجام نقطه آغازینی برای آب شدن یخ رابطه با آمریکا و پیوستن دولت به نهادها و رژیم های بین المللی بوده است. 🔹پذیرش برجام، تلاش برای اجرایی کردن سند ۲۰۳۰، تلاش برای انجام توصیه های گروه ویژه اقدام مالی ((FATF و پیوستن به کنوانسیون های مربوطه چون پالرمو و CFT ، تلاش برای پیوستن به پیمان آب و هوایی پاریس، الحاق به کنوانسیون ایمنی سوخت و پسماند پرتوزا و اکنون اعلام دستور ویژه حسن ورحانی رئیس جمهور برای پیگیری و الحاق به سازمان تجارت جهانی WTO همگی در یک پازل کلان یعنی پذیرش هژمونی و هنجارهای نظام بین الملل و نهایتا هضم در هاضمه نظام بین الملل قابل تبیین است. 🔹در حالی که کشور در شرایط جنگ اقتصادی و تحریم های بی سابقه است و ضرورت توجه به اقتصاد مقاومتی و تولید ملی دوچندان شده است، دولت به سمت اعمال راهبردهای شوک درمانی و انجام نسخه های صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی یا همان WTO رفته است. پس از شوک بنزینی اخیر و افزایش ناگهانی قیمت بنزین در راستای دکترین شوک، حسن روحانی فورا دستور ویژه برای پیوستن به WTO را صادر می کند تا نسخه های آن سریع تر در کشور اجرایی شود. 🔹با اینکه تولید ملی در وضعیت جنگ اقتصادی به کمک جدی دولت نیازمند است تا هم موجبات رونق داخلی گردد و هم از بیکاری گسترده جلوگیری شود، دولت دقیقا در مقابل با پیوستن به WTO و انجام تعهدات ذیل آن با آزادسازی تجاری، بازار کشور را در اختیار غول های خارجی قرار می دهد و به دلیل عدم توان رقابت صنایع داخلی با شرکت های چندملیتی خارجی، با ورشکستگی روبرو خواهند شد. 🔹کارکرد WTO عملا حفظ وضع موجود اقتصاد جهانی به نفع کشورهای ثروتمند بوده است. به گونه ای که پذیرش نسخه های WTO باعث واردات بی رویه خواهد شد و از طرفی بدلیل عدم امکان رقابت تنها موجب خام فروشی و نتیجتا وابستگی بیشتر خواهد شد. در این میان نه تنها شاهد تعطیلی همین باقی مانده تولید داخلی و صنایع بومی خواهیم بود، بلکه گسترش بیکاری ناشی از تعطیلی کارخانه ها و صنایع را نیز خواهیم داشت. 🔹بطور خلاصه مهمترین تبعات پیوستن ایران به WTO را می توان افزایش واردات ناشی از حذف موانع غیر تعرفه‌ای، کسری و منفی شدن تراز تجاری، کاهش درآمدهای مالیاتی دولت، خام فروشی و افزایش وابستگی، افزایش بیکاری در نتیجه کاهش تولید صنایع و کارخانجات و نهایتا تعطیلی تولید داخلی نام برد. 🔹از طرفی تجربه بقیه کشورها پیش چشم ماست، کشورهایی که با پیوستن به WTO نه تنها وضعیت اقتصادشان بهبود نیافت، بلکه با انجام تعهدات ذیل WTO رشد تولید آنها با روندی کاهشی روبرو شد. عربستان سعودی از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۵ عضو WTO شده است، اما براساس گزارش صندوق بین المللی پول در سال ۲۰۱۵ بعد از ده سال عضویت کماکان ۹۰ درصد درآمدهای دولت عربستان از محل فروش نفت است و تغییر محسوسی در کاهش وابستگی به نفت اتفاق نیفتاد. از طرفی نرخ رشد تولید صنعتی عربستان سعودی نیز از ۶ درصد در سال ۲۰۰۴ به 2/8 درصد در سال ۲۰۱۵ رسید. یعنی دقیقا مسیرمعکوسی اتفاق افتاد و به مرور وابستگی بیشتر و صنعت داخلی ضعیف تر شد. یا کشوری چون سنگال که از همان ابتدا در سال ۱۹۶۳ عضو گات شد و در سال ۱۹۹۵ به WTO پیوست، درآمد سرانه آن از ۸۷۳ دلار در سال ۱۹۶۱ به ۸۰۹ دلار در سال ۲۰۱۴ رسید. یعنی طی ۵۳ سال! درآمد سرانه سنگال روندی کاهشی داشته است. 🔹به راستی اگر پذیرش نسخه های نهادهای بین المللی چون سازمان تجارت جهانی (WTO) مانند آزادسازی تجاری موجبات پیشرفت و رشد اقتصادی است، چرا کشورهای متعددی که تن به این الزامات داده اند وابسته تر و ضعیف تر شده اند؟ 🔹گویا دولت با قدرت تمام در حال پیشبرد دکترین شوک و مرحله به مرحله هضم و استحاله جمهوری اسلامی در نظام سلطه است. امری که در صورت تداوم سکوت و مماشات نهادهای نظارتی کشور به مراحل خطرناک و بدون بازگشتی خواهد رسید. ✍️ @haallaj