#حکایت✨🌼
ـ ء ـــ
روزی علی؏ از راهۍ عبور میکرد که ناگهان...
زرھ خود را، که در جنگ صفّین گم کردہ بود،
دردست یك مسیحۍ دید.
حضرت که در آن زمان زمامدار مسلمانان بود..،
او را بهـ محضر قاضي برد؛
و مانند یک فرد عادي دعوا را این چنین طرح کرد:
⦗این زرھ مال من استــ...
نه آن را فروختہ و نه به شخصی بخشیدهام.⦘
قاضیبه مسیحۍ گفت: دربارهی ادعاۍ علۍ-علیهالسلام- چہ میگویي؟ مسیحی گفت: این زره از من است
!قاضی هم رو به امیرمؤمنان کرد و گفتـــ: براۍ ادعاۍخود شاهد بیاور! علی؏ خندید، فرمود: ⦗قاضی راستـ میگوید ولی من شاهدی ندارم.⦘ ـ ء ـــ
در ادامہ . . .
ـ ء ـــ
- آنگاھ قاضی به نفع مسیحۍ حکم کرد
و او هم زره را برداشت و روانه شد.
چند قدمی بیش نرفتہ بود کہ بازگشت،
گفت: گواهۍ میدهم...
این نوع قضـاوت از نوعِ حکومت پیغمبران استـــ..!
و اقرارکرد کہ زره براۍ حضرتعلی است.
ـ ء ـــ
طولی نکشید کھ مرد مسیحی مسلمانشد.
و در تمام سختی ها با مسلمانان سھیم گردید،
و با شوق و ایمان در جنگ نهروان
در رکاب امامعلی؏ جنگید...
ـ ء ـــ
توجه ما به این هستـــ که، با اینکه حضرت
حاکم بود شبیه یڪ فرد عادي رفتار کردند...
و شکایتشان را گفتند.
ـ ء ـــ
#امیرالمؤمنین
✨[هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ]؟!(:
ـ ء ـــ
چقدر جفاکاری!💔
پس چقدر جفاکاری..!🍂
اگر قلبت از این حرفها تکان نمیخورد❤️🔥
و زبانت برای دعا برای مولایت باز نمیشود...
ـ ء ـــ
📆بیست و پنجم رمضان: (بهمناسبتِ)
[سالروز شهادت سید محمدتقی موسویاصفهانی]
ـ ء ـــ
#امامزمان
4_5895293696995231451.mp3
7.09M
اللهمّ اجْعَل...
سَعْیی فیهِ مَشْکوراً🤲🏻
و ذَنْبی فیهِ مَغْفوراً💚
و عَملی فیهِ مَقْبولاً🍃
و عَیْبی فیهِ مَسْتوراً🌥
یا أسْمَعِ السّامعین💫
خدایا در این ماه قرار بده...
کوششم را مورد سپاس🤲🏻
و گناهم را آمرزیده💚
و عملم را پذیرفته🍃
و عیبم را پوشیده🌥
ای شنواترین شنوایان💫