eitaa logo
دروس خارج آیت الله هادوی تهرانی
508 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2 ویدیو
3.1هزار فایل
بارگذاری فایل های صوتی و نوشتاری دروس خارج فقه و اصول و جلسات کارشناسی و اخبار پیرامونی
مشاهده در ایتا
دانلود
دروس خارج آیت الله هادوی تهرانی
🔸خارج اصول (خاتمة فی شرائط الاصول العملیه) - جلسه 18 - هفتم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: #درس_خارج_اصول_
پاسخ این سوال بر می گردد به این که ما قاعده لا ضرر را چگونه تفسیر کنیم چون این روایاتی که مدرک قاعده لاضرر است اختلاف در تفسیر شان است البته من اینجا این نکته را بگویم انتها توضیح می دهیم که ما معتقدیم مفاد قاعده لاضرر این است که شارع حکمی که ضرری باشد جعل نکرده است و این مفاد با این فرضی که الان عرض کردم اختصاص به بابی از ابواب فقه ندارد و شارع می گوید در تمامی ابواب فقه من در هیچ جایی و در هیچ زمینه ای حکمی که ضرری باشد جعل نکرده است بنابراین آن ملاکی که ما در بحث اصول ، تعریف علم اصول و بعد موضوع علم اصول گفتیم.که علم اصول از آن چیزی بحث می کند که قابل استناد در مباحث مختلف فقهی باشد اختصاص به باب خاصی از ابواب فقه نداشته باشد و در هر بابی احتجاج به آن ممکن باشد قاعده لا ضرر با این تفصیل یک قاعده اصولی است چون در هر مسأله ای و در هر جایی از فقه اگر فقیه به موردی برخورد کرد که ثبوت حکم در آنجا مستلزم ضرر بود می تواند بگوید با قاعده لاضرر چنین چیزی نفی می شود نکته دیگری که در مورد قاعده لاضرر است این است که آقایان همه قایلند که قاعده لاضرر مدرکش چند تا روایت است که ما می خوانیم اما ما در دوره قبل گفتیم که توضیح خواهیم داد که ما بالاتر از این مدرک هم داریم درست است که روایاتی داریم که محل بحث است آیا سندا دلالتا تمام هستند یا نه. اما فراتر از این هم دلیل داریم که بعد آن مدرک را توضیح می دهم. اما روایات باب لا ضرر. روایات باب لا ضرر به چند گروه قابل تقسیم اند. گروه اول طایفه اولی روایاتی است که مربوط به داستان سمره ابن جندب است. در رسایل شیخ انصاری هم این را خواندید. داستان این است که شخصی به نام سمره ابن جندب یک درخت خرمایی داشت در منزل شخصی که از انصار بود بعد به اسم این که می خواهم به این درخت سر بزنم گاه و بیگاه وارد خانه می شد آن هم زن و بچه اش آنجا زندگی می کردند این می دید صحنه هایی که نباید ببیند آن مرد انصاری ناراحت شد. چند بار گفت همین جوری وارد خانه نشو. آن گوش نکرد. خدمت پیغمبر رفت و اعتراض کرد. پیغمبر به سمره فرمود داستان چیست گفت من درختی دارم و می روم سر می زنم. حضرت فرمود می روی سر می زنی خبر بده اطلاعی بده همین طوری داخل نرو. گفت نه من همین طوری می خواهم بروم. حضرت فرمودند اگر این طوری درختتان است. حضرت هر چی گفتند دیدند این زیر بار نمی رود. قبول نمی کند. در روایتی هست که حضرت فرمود این درخت را به من بده من به جایش یک درخت دیگر می دهم. دوباره حضرت فرمود این درخت را به من بده من یک درخت در بهشت می دهم چند تا درخت می دهم .. حالا بعضی بزرگان فرموده اند که وقتی پیامبر قول درخت بهشت می دهد معنی اش این است که او بهشت می رود و الا درخت در بهشت چه نفعی برای او دارد. بعد بالاخره دیدند ایشان به قول معروف به هیچ صراطی مستقیم نیست. حضرت به آن انصاری می گویند آن درخت را بکن. اینجا این جمله در بعضی روایات آمده است لاضرر و لا ضرر . آن وقت نقل ها متفاوت است بعضی لا ضرر و لا ضرر فی الاسلام. و لا ضرر و لا ضرر بدون هیچ اضافه ای. این ها متفاوت است. طایفه اولی از روایات این روایت سمره ابن جندب است. روایات را به یک سند ابوعبیده حذا نقل کرده است که صاحب وسایل یک بابی آورده تحت عنوان لا ضرر و لا ضرار بالمسلم. یعنی صاحب وسایل از این روایات عدم جواز ضرار به مسلم را استفاده کرده است اگر این باشد لا ضرر صرفا یک حکم فقهی است حتی بنابراین قاعده فقهی هم نیست. چه به مسأله اصولی برسد. یک مسأله فقهی است آیا مسلمان حق دارد به دیگری ضرر بزند. جواب نه چون لا ضرر و لا ضرار. تعبیرش این است بارها عرض کردم وسایل کتاب فقه است مضامین باب فتاوای صاحب وسایل اند روایات ذیل آن دلیل آن فتوا هستند مسأله عدم جواز الاضرار بالمسلم . ضرر زدن به مسلمان جایز نیست. و ان من کان له نخل فی حائط الغیر کسی که درخت خرما . اخباری است کسی که اخباری است این طور می گوید. می گوید درخت خرما . درخت سیب و انگور و پرتقال نمی گوید. ان من کان له نخل فی حایط الغیر و فیه عیاله کسی که در خانه دیگری درخت خرمایی دارد و در آن حیاط خانواده او هستند آن شخصی که درخت دارد ابا کرد از این که اجازه بگیرد و ابا کرد از این که بفروشد نه می فروشد نه اجازه می گیرد جایز است درخت خرما را بکنیم. عین روایت را دارد می گوید چون اخباری هم است چون در روایت صحبت از نخل است اینجا می گوید نخله. هیچ درخت دیگری انگار این حکم را ندارد. روایت اول روایت همین ابوعبیده حذا است. که از قول امام باقر ع این داستان را نقل می کند. در بعضی روایات فی حایط بنی فلان دارد ولی در بعضی روایات حایط انصاری است.
usul - khateme fi sharayet usul - jalase 20- 1402-08-09 .mp3
14.43M
🔸خارج اصول (خاتمة فی شرائط الاصول العملیه) - جلسه 20 - نهم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: 🔗 www.hadavi.info آدرس کانال ها 🔗 @hadavi_info 🔗 @hadavi_droos 🔗 @hadavi_tafsir 🔗 @hadavi_esteftaat 🎞 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani 💻 https://instagram.com/hadavitehrani 💻 https://instagram.com/hadavi_droos 🎥 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani/live 💻https://www.facebook.com/Mahdi-Hadavi-Tehrani-1077667698962346/
usul - khateme fi sharayet usul - jalase 20- 1402-08-09 .pdf
3.9M
🔸خارج اصول (خاتمة فی شرائط الاصول العملیه) - جلسه 20 - نهم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: 🔗 www.hadavi.info آدرس کانال ها 🔗 @hadavi_info 🔗 @hadavi_droos 🔗 @hadavi_tafsir 🔗 @hadavi_esteftaat 🎞 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani 💻 https://instagram.com/hadavitehrani 💻 https://instagram.com/hadavi_droos 🎥 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani/live 💻https://www.facebook.com/Mahdi-Hadavi-Tehrani-1077667698962346/
fegh - maktab ghazaee - jalase 20- 1402-08-09.mp3
15.53M
🔸خارج فقه (مکتب و نظام قضایی اسلام) - جلسه 20 - نهم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: 🔗 www.hadavi.info آدرس کانال ها 🔗 @hadavi_info 🔗 @hadavi_droos 🔗 @hadavi_tafsir 🔗 @hadavi_esteftaat 🎞 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani 💻 https://instagram.com/hadavitehrani 💻 https://instagram.com/hadavi_droos 🎥 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani/live 💻https://www.facebook.com/Mahdi-Hadavi-Tehrani-1077667698962346/
fegh - maktab ghazaee - jalase 20- 1402-08-09.pdf
2.21M
🔸خارج فقه (مکتب و نظام قضایی اسلام) - جلسه 20 - نهم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: 🔗 www.hadavi.info آدرس کانال ها 🔗 @hadavi_info 🔗 @hadavi_droos 🔗 @hadavi_tafsir 🔗 @hadavi_esteftaat 🎞 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani 💻 https://instagram.com/hadavitehrani 💻 https://instagram.com/hadavi_droos 🎥 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani/live 💻https://www.facebook.com/Mahdi-Hadavi-Tehrani-1077667698962346/
tafsir -Al Hejr - jalase 66- 1402-08-09.mp3
9.14M
🔹تفسیر سوره مبارکه الحجر (آیه 85) - جلسه 66 - نهم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: 🔗 www.hadavi.info آدرس کانال ها 🔗 @hadavi_info 🔗 @hadavi_droos 🔗 @hadavi_tafsir 🔗 @hadavi_esteftaat 🎞 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani 💻 https://instagram.com/hadavitehrani 💻 https://instagram.com/hadavi_droos 🎥 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani/live 💻https://www.facebook.com/Mahdi-Hadavi-Tehrani-1077667698962346/
tafsir -Al Hejr - jalase 66- 1402-08-09.pdf
3.74M
🔹تفسیر سوره مبارکه الحجر (آیه 85) - جلسه 66 - نهم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: 🔗 www.hadavi.info آدرس کانال ها 🔗 @hadavi_info 🔗 @hadavi_droos 🔗 @hadavi_tafsir 🔗 @hadavi_esteftaat 🎞 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani 💻 https://instagram.com/hadavitehrani 💻 https://instagram.com/hadavi_droos 🎥 https://www.aparat.com/hadavi_tehrani/live 💻https://www.facebook.com/Mahdi-Hadavi-Tehrani-1077667698962346/
دروس خارج آیت الله هادوی تهرانی
🔸خارج فقه (مکتب و نظام قضایی اسلام) - جلسه 18 - هفتم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: #درس_خارج_فقه_مکتب_نظ
اما غیر قاضی امام فرمودند اگر می داند حق با این است که می تواند کمک کند اگر می داند حق با او نیست نمی تواند چرا چون من می دانم خانه مال این نیست این ادم ادعا کرده خانه مال من است الان من وکیل مدافع شدم تا بگویم خانه مال این است این معنایش اعانه علی الاثم و العدوان است این مصداق بارز این است که دارم کمک بر اثم و عدوان می کنم. لانه اعانه علی الاثم و العدوان چون این اعانه بر اثم و عدوان است. این که وکیلی بداند جایز نیست فلا یجوز الوکاله فی هذا الفرض تکلیفا و یکون باطلا وضعا تکلیفا و وضعا اشکال دارد تکلیفا باطل است و وضعا حرام است و پولی هم می گیرد سحت است این وکیل مدافع ها پول می گیرند می روند حق و ناحق می کنند این حرام است.مورد جهل چی. وکیل مدافع نمی داند این حقش است یا نه. امام اینجا احتیاط واجب کردند. احتیاط این است که نکند. اینجا یک تامل دارد. چون عرض کردم در مسایل مالی احتیاط به این معنا که یک کاری کنیم که یقین کنیم به وظیفه عمل کردیم عادتا نمی شود دوران بین محذورین است در دوران بین محذورین تخییر است شاید مثلا امام این که احوط فرمودند از این باب است یک طرف آن اعانه بر اثم و عدوان است که قطعا حرام است طرف دیگرش اعانه بر بر و تقوا است. در اعانه بر بر و تقوا خیلی ها قائل به وجوب نیستند. با این که تعاونوا علی آلبر و التقوا دارد. امر است ولی قابل به وجوب نیستند می گویند مثلا مناسبات حکم و موضوع اقتضا می کند که تعاون بر بر و تقوا واجب نباشد بله این تشویق است . اما از آن طرف تعاون بر اثم و عدوان قطعا حرام است. اگر این طوری شد یک طرف احتمال حرمت است یک طرف احتمال استحباب و نه وجوب است. نتیجه چی می شود و است. احتیاط این است که آدم ترک کند. اگر یک طرف وجوب و یک طرف حرمت بود دوران بین محذورین می شد. احتیاط معنا نداشت اگر یک طرف وجوب باشد و یک طرف استحباب باشد که عرض کردم مشهور تعاون بر بر و تقوا را مستحب می داند . ظاهراً هم همین است مناسبت های حکم و موضوع همین اقتضا را دارد بنابراین احتیاط واجب امام جا پیدا می کند این مسأله تا اینجا تمام و ادامه اش برای بعد.
دروس خارج آیت الله هادوی تهرانی
🔸خارج فقه (مکتب و نظام قضایی اسلام) - جلسه 18 - هفتم آبانماه 1402 📌 برچسب ها: #درس_خارج_فقه_مکتب_نظ
فرض این است که قاضی مجتهد جامع الشرایط است و هیچ کدام از نظرات ما برای او حجت نیست چون ملد ما نمی تواند باشد فرض این است که مجتهد جامع الشرایط است باید برود این ها را استنباط کند. مثلا از این باب که نظر ما این است حالا شما برو ببین درست است یا نه. به هر حال امام همان مطلب شرایع را دارد و به همان ترتیب هم است نه تنها مسایل عین هم است ترتیب ها هم در طول قرن ها تکان نخورده است یعنی محقق گفته دومین وظیفه قاضی این است امام هم بعد از هفتصد سال فرموده است دومین وظیفه قاضی این است فقط یک ذره تغییرات ما می دهیم فرموده لا یجوز لالقاضی ان یلقن احد الخصمین شیئا یستظهر به علی خصمه جایز نیست قاضی به یک طرف دعوا یک چیزی تلقین کند که به واسطه او کمک بهش بشود. استظهار به معنی کمک است. ظهر به معنای پشت است استظهار یعنی پشت گرمی یعنی کمک کردن. استظهار بدین معنی است. استظهار به معنی طلب ظهور نیست. یستظهر علی خصمه یعنی کمکش علیه خصمش و طرف دعوا کند. امام همان مثال ان ها می زند مثلا طرف می گوید من احتمالا طلبکارم فیلقنه قاضی یدعی جزما بگو قطعا طلبکارم تا ادعای تو حتی تسمع دعوا تا ادعایت و دعوایت شنیده شود. اگر بگویی احتمالا کسی با احتمال قضاوت نمی کند او یدعی ادا امانت او الدین من امانت گرفته بودم قرض گرفته بودم پس دادم می گوید این را نگو و بگو دینی بر عهده ام نیست. این جور بگو. فکذا لا یحوز ان یعلمه کیفیه الاحتجاج و طریق الغلبه .وجوه الجاج کلام محقق را توضیح دادند یعنی کیفیت احتجاج و طریق الغلبه. بعد از این که این را فرمودند ان قیدی که کاشف اللپام فرمودند نعم یجوز اذا علم الحاکم بالحال و عرف احقاق الحق و لم یهتدی صاحبه لتحریر الدعوا و صرف الحجاج که گفت اگر قاضی می داند حق با این طرف است اما این بابا بلد نیست یک طوری طرحـکند که به حقش برسد اینجا قاضی تلقین کند این ادم به حقش برسد اینجا امام می فرمایند هذا این که قاضی نمی تواند تلقین کند اذا لم یعلم ان الحق معه مال وقتی است که نمی داند حق با او است و الا اگر بداند حق با این است جاز جایز است تلقین کند کما جاز له حکم بعلمه همچنان که برای قاضی جایز است به علم خود قضاوت کند که ما عرض کردیم هر دوی این ها را الان بحث می کنیم. اما غیر القاضی غیر قاضی چی فیجوز له ذلکدبرایذغیر قاضی جایز است که بیاید به یک طرف تلقین کند که چطور دعوا را مطرح کن یا بهش یاد بدهد که چجوری دفاع کند. مع علمه بصحه دعوا اگر می داند حق با او است می تواند و لا یجوز مع علمه بعدمها اما اگر می داند این دروغ می گوید این مال این نیست و این هم ادعا می کند که این خانه مال من است در حالی که مال این نیست و الان فرض کن در خانه هم نشسته است ولی ان طرف می داند این خانه را غصب کرده است اینجا بخواهد به این یاد بدهد که این یک جوری خانه را صاحب شود امام می فرمایند جایز نیست. اگر نمی داند چی. یک وقت هست می داند حقش است فرموده جایز است. یک وقت می داند حقش نیست فرموده جایز نیست. ولی اگر نمی داند حقش است یا نه می تواند ایشان می فرمایند الاحوط الترک احتیاط واجب اینجا این است که اینجا ترک کند. ببینید این قید و قاضی می شود همین وکیل مدافع ما. طبق فتوای امام معنای حرف این است که اگر وکیل مدافع می داند حق با این طرف نیست حق ندارد به او کمک کند بلکه اگر شک دارد حق با این است یا نیست باز احتیاط واجب این است که کمک نکند فقط در یک فرض می تواند کمک کند بداند حق با او است ان موقع می تواند کمک کند. امام این طور فرمودند. برگردیم به فرمایش امام و ان فرمایش کاشف اللثام. من این بحث را در کتاب القضا چون این مساله در کتاب القضا است جزو وظایف قاضی است بحث کردم در کتاب قضاوت و قاضی که از من چاپ شده این مساله این قسمتش انجا امده است چون البته مجموعه کتاب القضای من چاپ نشده است سه جلد بوده یک جلد ان چاپ شده است ولی این مساله تو جلد اول که چاپ شده تحت عنوان قضاوت و قاضی هم به فارسی و هم به عربی امده است در نسخه فارسی صفحه 175 تا 177 این مساله امده است. دیروز هم اشاره کردم این که قاضی نمی تواند به یک طرف دعوا تلقین کند اصلش درست است ولی دلیلش حرفدمرحوم محقق نیست که قاضی نصب شده برای سد باب خصومت و این با این کار خصومت را تشدید می کند. ان اشکالی که مرحوم سبزواری کرد این چه اشکالی است. این اشکال وارد است ولی اینکهذفرمود لا اعرف علی الحکم حجه و تامل فی اصل الحکم مجال این غلط است اصل حکم درست است ولی دلیلی که اورده اند که با این کار خصومت افزایش پیدا نی کند و قاضی برای سد باب خصومت است غلط است و خلاف حکمت قاضی است. این غلط است.