☑️تصویری جالب از نیسان‌هایی که کاه حمل می‌کنند 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

🔺تصویری از محل حادثه امروز در یکی از سوله‎‌های در دست احداث مجتمع غنی‌سازی شهید احمدی روشن (نطنز) 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

🔺حال و هوای حرم مطهر امام رضا(ع) 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

🔺️شهید سپهبد قاسم سلیمانی: نگین انگشتری من از شیشه‌های حرم امام رضاست که از انفجار [۳۰خرداد۷۳] به‌جای مانده... فردا حرف درنیارید که زمرد دستش است... 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

⭕️نحوه ضدعفونی کردن تلفن همراه در روزهای کرونایی 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

💠 دستورالعمل‌های امام رضا(ع) برای زندگی سعادتمند #سبک_زندگی 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

#ارسالی ⭕ حکایت آلودگی هوا و پیگیری مسئولین قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید، کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد طبیب گفت تو چه کردی شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی. گرچه لای زخم بودی استخوان لیک ای جان در کنارش بود نان پی نوشت : آلودگی هوا برای ما سرطان داشت و برای برخی نان😥😥😥 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir

#آقا_از_دور_سلام السلام علیک یا علی بن‌ موسی الرضا‌‌ گره هایمان که کور می‌شوند ، بَرِشان میداریم و می آوریـم به پنجره فولاد شما می‌بندیم و از شما طلب می‌کنیم تا بازِشان کنید دلم می خواست امروز از باب الجواد وارد شـده ، دست بر سینـه گذاشته و سلام کنیم. بعد هم با یک سلامِ کوتاه خود را بین #زائرتان بینیم ، اما از ما بپذیر این زیارت از راه دور را ... آقا جان! هیـچ‌ گاه شوق پروانه‌ بودن را از بال‌ های شکستـه‌ ام نگیر! به گل وجودت قسم چرخیدنِ به‌دور ضریح قدسی ات تنها #پناهی است کـه می‌ توانم به امیدش پر‌های سوخته‌ ام را راهی آنجا کنم. داشت کارم گره میخورد ولی تا گفتم جان آقای خراسان ، همه را بخشیدی و من مثل همیشه عجیب دلتنگم 🔺هادرون؛ بزرگترین کانال خبری استان یزد در ایتا http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir