🔸دیوار تاریخی گرگان که مار سرخ نیز نامیده می شود، به عنوان طولانی‌ ترین اثر معماری ايران باستان از زمان ساسانیان و بزرگترين دیوار دفاعى جهان بعد از ديوار چين است! ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

🔺 ممنوعیت فیلمبرداری معلم بلاگرها از دانش‌آموزان آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران: 🔸حریم خصوصی نه فقط در مدرسه و کلاس درس بلکه در تمام ابعاد زندگی شهروندان باید مورد توجه قرار گیرد. 🔸ضبط صدا و تصویر افراد بدون اجازه و اطلاع آنها به لحاظ شرعی و قانونی تخلف است. 🔸هر گونه ورود به حریم خصوصی دانش‌آموزان ممنوع است مگر آنکه در مدرسه جشنی برگزار شده باشد و کادر مدرسه و خانواده‌ها در جریان باشند؛ در چنین شرایطی اجازه فیلمبرداری وجود دارد. ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

ویدئویی از نحوه غذا دادن تحقیرآمیز فرانسوی ها به کودکان ویتنامی در سال 1900میلادی ویتنام از سال 1885 تا 1954 میلادی مستعمره ی فرانسه بود. #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

نمیدونم این کلیپ واقعیت داره یا ساختگی... طرف رفته سیب زمینی خریده با این صحنه مواجه شده #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

بلعیده شدن عجیب یک خرگوش توسط مرغ دریایی 🔻در اتفاقی نادر یک مرغ دریایی یک خرگوش بزرگ را به طور کامل بلعید! این رویداد در جزیره دورافتاده اسکومر در ولز روی داد.😱😳 ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

وای خیلی خوب بود :))))) ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

تیکه تیکه شد😱 هرچی گشتم رانندشو نتونستم ببینم😢🔞 ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

وقتی از نجم الدین شریعتی مجری حسینیه معلی خواسته میشه ترانه بخواند!! ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

به مناسبت تولد کریم باقری، این سکانسش‌رو از دست ندید. 😂 #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

☄پناه بر خدا از زلزله روز قیامت ✨لا اقسم بیوم القیامه.... ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

🎬 حتما ببینید ☝️☝️👌 ☘دوای دل زنگ زده (بسیار زیبا) 🌱آیت الله مجتهدی تهرانی ‌ #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews

🚨 خاطره‌ی جالب تراشیدن ریش رهبر انقلاب توسط ساواک 💠 شنیده بود كه ریش روحانیان را در زندان می‌تراشند. از بیرجند كه راه افتاده بودند، این فكر رهایش نمی‌كرد. گاه موهای نه چندان پرپشت محاسن خود را می‌كشید تا به دردی كه با كشاندن تیغ بر صورتش برمی‌خاست، عادت كند. "وحشت عظیمی در دل من بود از آن چه از بیرجند انتظارش را داشتم و آن عبارت بود از تراشیدن ریش، خشك خشك...منتظرش بودم." و آن لحظه از راه رسید و در انباری سابق باز شد. آرایشگر و یك گروهبان در چارچوب در ظاهر شدند. یك صندلی هم با خود آورده بودند. به او اشاره كردند كه بیاید و روی صندلی بنشیند. شنیده بود برخی از روحانیان هنگام تراشیدن ریش مقاومت كرده اند. شاید حضور گروهبان برای مقابله با این مقاومت ها بود. "مقاومتی نداشتم و نكردم. آماده بودم. چون می دانستم فایده‌ای ندارد. دست و پای من را می‌گیرند و بعد مقداری كتك می‌زنند و بعد آن كاری كه نباید بشود... خواهد شد." ناگهان دید آن چه روی صورت او به راه افتاده دستگاه موزن است. تمام نگرانیها و انتظارهای موحش غیبشان زد. " این قدر خوش حال شده بودم ... كه بی اختیار با این سلمانی و با آن گروهبان مرتب بنا كردم حرف زدن و خندیدن ... تعجب [می كردند] اینها كه من چه طور آخوندی هستم كه دارند ریشم را كوتاه می‌كنند و من این قدر خوشحالم ... [تمام كه شد] به او گفتم استاد این آیینه را بده چانه خودم را چند سال است ندیده ام... خنده اش گرفت. آیینه اش را داد. بنا كردم به صورتم نگاه كردن. دیدم بله؛ آدم مثل این كه خودش را درست نمی‌شناسد." شاید تعجب كرد. دلش می‌خواست كه من ناراحت و متأثر و غمگین باشم كه نبودم." 📙 کتاب شرح اسم #حوادث💯 🔞♨️ @hadesnews