eitaa logo
استاد هدایت
367 دنبال‌کننده
386 عکس
285 ویدیو
12 فایل
کانال رسمی استاد حجت الاسلام و المسلمین هدایت ◀️ نویسنده و پژوهشگر ◀️ استاد حوزه و دانشگاه ◀️ کارشناس مذهبی صداوسیما ◀️ متفکر و نظریه پرداز علوم انسانی‌اسلامی . کانال توسط ادمین و با نظارت استاد مدیریت می‌شود آی دی استاد جهت ارتباط مستقیم @mhadihedayat
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹اسلام دین سیاست است 🔹اساس اسلام سیاست است 💠امام رحمة الله علیه معتقد بود که اسلام دینی است که احکام عبادیش نیز سیاسی است 🇮🇷این کلیپ جهاد تبیینی است در پاسخ به هتاکی اخیر https://eitaa.com/hadihedayat_ir
هم اکنون رادیو معارف ویژه برنامه سوگنامه امام جواد علیه السلام
برنامه سخنرانی روز ازدواج در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم بخش اقتصادی کانون احیاء برگزار می کند: 🎯دوره فشرده مهارتهای تجاری اقتصادی 🔴ظرفیت بسیار محدود🔴 سطح ۱ روش های کسب درآمد با سرمایه اندک 📍 📍راهکارهای خرده فروشی و فنون مذاکره و سود خوب و سریع 📍عمده فروشی و روشهای سود پایدار 📍معرفی فرصتهای فروش (ساختمانی پوشاک و خوراک) 🏆اعطای گواهینامه از کانون احیاء 🏆عضویت افراد مستعد در شبکه فعالان اقتصادی شفا 🏆آموزش رایگان 🏆تضمین جذب افراد مستعد ❗زمان: ۱۰ تا ۱۴ تیرماه۱۴۰۲ ❗مکان: قم جمکران - میدان آل یاسین - کوچه حسن مثله جمکرانی - موسسه امام هادی علیه السلام ✅ثبت نام و اطلاع از جزییات محتوای دوره: ارتباط مستقیم: @Emamialavi شفا:شبکه فعالان اقتصادی https://Shefa.mtnb.ir ایتا: https://eitaa.com/shefa_mtnb_ir
مباحث اقتصادی اسلامی دوره رو استاد هدایت تدریس می کنند.
🎧 گزارش؛ 🕋 ضمن عرض تبریک بمناسبت عید سعید قربان... 💠 برگزاری سلسله مباحث درسهایی از نهج‌البلاغه با محوریت شرح نامه های نهج‌البلاغه توسط استاد معزز حجت‌الاسلام والمسلمین محمد هادی هدایت در شب عید قربان ، چهارشنبه شب ۷ تیر ۴۰۲ 💠 شرح نامه ۲۲ 😱 خیانت کارگزار امیرالمومنین نسبت به بودجه‌ی یک استان... نامه حضرت... 💳 روزی تقسیم شده است؛ خواه آنرا از طریق حرام بدست بیاوری و خواه آنرا از طریق حلال... بیچاره کسی که رزق مقسوم خود را حرام گرداند...👇👇👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀به ذره گر نظر لطف بوتراب کند 🍀 به آسمان رود و کار آفتاب کند🍀 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ امِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ الْمَعصُومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ🌺 🍀عید بزرگ غدیر عید ولایت حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب بر شما مبارک باد🍀
در کانادا یه نفر با ایده جالبی‌ یک خانه سالمندان را با یک پرورشگاه ادغام کرد، نتیجه این ایده خیلی‌ بهتر از اونی شد که انتظار داشت ! سالمندان دارای نوه و نتیجه‌هایی شدند که هر روز در کنارشان بودند و دیگر هیچوقت احساسِ تنهأیی و کنار گذاشته‌شدگی نمی‌کردند این کار برای بچه‌های یتیم هم بی‌ فایده نیست، آنها برای آینده خود از این پدر‌بزرگ و مادر‌بزرگ‌ها عشق و محبت بی‌ منت را می‌‌آموزند مانندِ محبت پدری و عشقِ مادری، چیز‌های مهمی‌ که دیگران از آنها دریغ کردند.
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«دوربین مخفی» ✴️ وام ۵٠ میلیونی طرح همنشین بدون نیاز به ضامن و چک تا انتها ببینید... سرمایه ی محبت زهراست «علیهاسلام» دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم در توضیح باید بگم این معنای حقیقی ولایت هست.
📣 *💠 برنامه لطائف قرآنی در دهه اول * 👤 به کلام حجت‌الاسلام 🔸 با محوریت *سوره مبارکه صف* 📖 به‌همراه تلاوت مجلسی و هم‌خوانی قرآن کریم ⏰ بلافاصله بعد از نماز مغرب و عشاء ▪️▪️▪️ 🌐 Misaq.ir 🆔 @Misaq_ba_shohada
اجرای لطائف قرآنی شب دوم محرم
سخنرانی حجت الاسلام هدایت در شب ولادت حضرت امام حسین (ع)؛ هیأت الزهرا (س) دانشگاه صنعتی شریف؛ فروردین 1398
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابالقاسم المصطفی محمد وعلی طیبین الطاهرین المعصومین سیما الحجه بقیه الله الاعظم روحی و روح العالمین له الفداء «اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا» آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست / هر کجا هست خدایا به سلامت دارش خشنودی قلب مقدس آقا امام زمان، عرض تبریک در اوج فرح و شادی اقا ان­شالله، در ایام تولد جد عزیزشان اباعبدالله الحسین، عمو جانشان ابالفضل العباس، جد عزیزشان آقا سیدالساجدین، زین العابدین صلوات بفرستید. احب الله من احب حسینا «و اسمه مکتوب عن یمین العرش: ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» وارد که شدم دیدم دوستان دارند جارو می‌کشند، مجلس­آرایی می‌کنند، یاد این روایت افتادم که پیامبر اکرم فرمودند: خداوند متعال در عرش (علامه طباطبایی می‌فرماید عرش، عالم علم الهی است)، در عرش الهی یعنی آن خزینه‌ علم الهی، خداوند متعال جلسه‌ای دارد، که در این جلسه کتیبه‌هایی هست که در آن کتیبه‌ها «مکتوبُ "ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه"». اگر شما امروز برای امام حسین مجلس­آرایی کردید، بدانید که حقیقتش در عالم عرش است. می‌دانید اصل این روایت این است، خود آقا اباعبدالله راوی آن هستند: می‌گویند من وارد بر پیامبر اکرم شدم، عبدالله بن عبیدالله کعب، آن منافق بزرگ مدینه کنار پیامبر نشسته بود، می‌گوید من رفتم در دامن پیامبر اکرم نشستم. عبدالله می‌گوید دوستش داری یا رسول الله؟ حضرت فرمودند: «زین السموت و الارض»؛ حسین زینت آسمان‌ها و زمین است، حسین را در آسمان‌ها بیشتر از زمین می‌شناسند. «مکتوب عن یمین العرش"ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه"». همین روایت را به شیوه‌ دیگر، زید بن ارقم نقل می‌کند. زید ابن ارقم هم‌بازی و همسن امام حسین است. خود زید می‌گوید: پنج سالم بود، با اباعبدالله الحسین در مسجد النبی وارد بر پیامبر شدیم، پیامبر اکرم حسین را در دامان خودشان نشاندند. بعد زید بن ارقم می‌گوید من خودم شنیدم که پیامبر اکرم لب گذاشتند بر لب‌های امام حسین علیه السلام فرمودند: «بابی انت و امی یا اباعبدالله». حسین جان پدر و مادرم فدای تو بشود. ما یک کتابی داریم در ادبیات عرب به نام مغنی الادیب، آن‌جا می‌گوید یکی از معانی "باء" تفتیه است. "بابی" یعنی فدای تو بشود پدرم و مادرم یا اباعبدالله. زید پنج سالش است، می‌گوید رو کردم به پیامبر گفتم: آقا غیر از شما هم پدری برای بندگان خدا هست؟ که به این بچه‌ پنج ساله می‌گویید اباعبدالله؟ پیامبر اکرم فرمودند: «زید مکتوب عن یمین العرش "ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه"» بعد خدا دوباره فرمودند: «حسین منی و انا من حسین احب الله من احب حسینا». این روایت را کجا نوشته است؟ ان­شاءالله از باب القبله‌ی اباعبدالله الحسین وارد می‌شویم، آن‌جا با طلا بالای سردر ورودی [حرم] امام حسین علیه السلام نوشته: "احب الله من احب حسینا". آنهایی که می‌دانند، می‌دانند زید بعداً در کاخ یزید هم بود، صحنه‌ای دید، ذیل آن صحنه‌ای که دید این روایت را بیان می‌کند، ولی به یزید می‌گوید: یزید تو این‌ کار را نکن.
حجاب معاشرت می‌دانید بچه‌ها، عزیزان، برادر‌های عزیزم، ما چون خیلی سر سفره‌ امام حسین نشستیم، چون خیلی در مجالس امام حسین شرکت می‌کنیم، نسبت به امام حسین دچار یک نوع حجابی شدیم، به نام حجاب معاشرت. مثل این که یک نفر پدرش خیلی آدم بزرگی باشد، ولی چون خیلی با این پدر برخورد دارد، خودش بابای خودش را نمی‌شناسد. مثلاً گاهی اوقات فرزند بعضی از علمای بزرگ خیلی نسبت به پدر خودشان ارادت ندارند که غریبه‌ها ارادت دارند. متوجه شدید؟ من یک دایی دارم، دایی ما از تهران آمد قم طلبه شد، همان اولی که آمد طلبه شد، آمد محضر آیت الله بهجت، آقا‌ی بهجت که داشتند می‌رفتند بیرون به آقای بهجت گفتند آقا من شب‌ها می‌توانم برای شما یک نان و شیر بگیرم؟ چون شنیده بود شب‌ها آقای بهجت نان و شیر میل می‌کنند. آقا‌ی بهجت هم خنده‌ای کرده بودند گفتند بگیر. پول هم به او داده بودند، گفته بودند هر شب برای من یک مدل نان و شیر را بگیر. ایشان، دایی ما، برای آقای بهجت نان و شیر می‌برد. بعد خود دایی ما می‌گفت، می‌گفت اینقدر عادی شده بود، چون من در می‌زدم، کسی می‌آمد یا خود ایشان می‌آمد به من می‌گفتند بفرما تو. می‌گفت من می‌رفتم داخل، آقای بهجت شروع می‌کردند برای من حرف زدن. می‌گفت آقای بهجت که حرف می‌زدند، من گاهی اوقات پای حرف ایشان خوابم ‌می‌برد. بعد آقای بهجت به من می‌گفتند فلانی، من دارم برای تو صحبت می‌کنم. من پیش خودم می­گفتم این پیرمرد هم انگار زیاد حرف می‌زند. ببین حجاب معاشرت. رهبر انقلاب آخرین باری که تشریف بردند قم، جلسه‌ی نخبگان حوزوی با ایشان بود، بنده در جلسه حضور داشتم؛ آقا آنجا فرمودند: آقای بهجت به من بارها می‌فرمودند، (این نشان می‌دهد که آقا خیلی با آقای بهجت در ارتباط بودند)، بارها به من می‌فرمودند این دعا را زیاد بگو: «یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». این دعا را زیاد بگو. ببین حضرت آقا در فضای رهبریشان می‌کوبند و می‌آیند قم، دو ساعت به اذان صبح محضر آیت الله بهجت را درک بکنند. بعد یک بچه طلبه، آقای بهجت به او می‌گوید بیا تو، آقای بهجت که حرف می‌زند خوابش می‌برد، چرا؟ چون حجاب معاشرت دارد. حجاب معاشرت ما با امام حسین (ع) ما با امام حسین خیلی دم خوریم، برای همین خیلی امام حسین را درک نمی‌کنیم، این آقا چه عظمتی دارد؟ پیامبر اکرم نمی‌گوید «حسین بضعه منی»، می‌دانید امام حسین سه تا از اهل بیت را می‌گوید «بضعه منی»؛ پاره تن من هستند. یکی خانم فاطمه زهرا، جانم فدایشان شود، یکی امیرالمومنین علی علیه السلام، یکی هم که آقا امام رضا علیه السلام جانم فدایشان شود. «ستدفن فی خراسان بضعه منی». اما برای امام حسین چه می‌فرماید؟ «حسین منی و انا من حسین». ببینید امام هادی علیه السلام پول می‌دهند، در مشکلاتشان، کسی به جای ایشان برود قبر امام حسین را زیارت کند. امام صادق علیه السلام (متن روایت است) عمار بن معاویه می‌گوید؛ می‌گوید من دیدم امام صادق یک کیسه‌ زردی دستشان بود، خیلی مواظبت می‌کردند. از این کیسه جدا نمی‌شدند. یک روز گفتم آقا شما اینقدر پول دوست نداشتید، اینقدر پول­پرست (به قول ما) نبودید. مگر در این چه قدر پول دارید؟ شما برایتان پول ارزش ندارد، اینقدر مواظبتش می‌کنید. بعد حضرت فرمودند: «هذه تربت ابی اباعبدالله الحسین»، این تربت جدم اباعبدالله الحسین است.
اخلص العمل اگر می‌خواهید بدانید این روایت کجاست؟ شیخ طوسی در کتاب مصباح المجتهد، منبع مفاتیح الجنان شیخ عباس چند تا کتاب است، یکی مصباح المجتهد شیخ طوسی است. می‌دانید برای شیخ عباس این کتاب مفاتیح چیز مهمی نیست، چند تا کتاب را ایشان جلوی خودش گذاشته، یکی اقبال الاعمال سید بن طاووس، یکی مصباح المجتهد، یکی کتاب مال ابن فهد حلی، [مفاتیح را نوشته] که الان چاپ شده است به اسم سلاح دعا و مفاتیح الجنان شده. چند تا کتاب را گذاشته جلوی خودش و مفاتیح الجنان شده. این مفاتیح الجنان را اصلاً همینطوری در اوقات بیکاری خودش نوشته است. کتاب اصلی شیخ عباس سفینه البحار است. شیخ عباس خودش به جد ما، یعنی پدربزرگ من توی نجف گفته بود، این را پدربزرگ من برای ما نقل می‌کرد؛ می‌گفت: یک موقع شیخ عباس ما را دید گفت فلانی، کار خدا را ببین. من در دوران بیکاری‌ام یک روز نشستم مفاتیح را نوشتم، گفتم این کتاب اصلاً ارزش ندارد؛ وقتی اقبال العمال سید بن طاووس هست، وقتی مصباح المجتهد شیخ طوسی هست، مردم این کتاب را نمی‌خوانند. سرمایه گذاری اصلی‌ام را در سفینه البحار بردم. صد و ده جلد بحار الانوار را جلوی خودش گذاشته، این را بر اساس حروف الفبا، احادیث عالی‌اش را انتخاب کرده است، سفینه البحار شده است. آن زمان که کامپیوتر نبوده‌ است، همین کتاب‌‌ها را جلوی خودش گذاشته، انتخاب می‌کرده است، بر اساس حروف الفبا، عنوان بندی، نمایه بندی می‌کرده است؛ خیلی کار بزرگی کرده است. بعد ایشان می‌گفت نمی‌‌دانم چرا مردم همه به مفاتیح من روی آوردند؟ هیچ کس سفینه البحار من را نگرفت. در صورتی که فکر می‌کردم سفینه البحار خیلی مهم است. بعد ایشان به پدربزرگ ما گفته بود که: فلانی «اخلص العمل»، فلانی عملت را خالص کن، خدا بالا می‌برد. من مفاتیح را همینطوری نوشتم، خدا بالا برد. سفینه البحار را نوشتم که مردم به آن اقبال کنند، هیچ کس به آن نگاه نکرد. شیخ عباس خودش گفته بود. اهمیت تربت امام حسین(ع) حالا می‌خواستم این را بگویم؛ شیخ طوسی در کتاب مصباح المجتهد، این روایت را نقل می‌کند. می‌گوید امام صادق علیه السلام، کیسه‌ای داشتند، "صفرا"؛ «کان لابی اباعبدالله سخیفه الصفراء»، کیسه زرد رنگی داشتند، این متن روایت را گفتم. گفت این چیست؟ «فیها تربت ابی عبدالله». گفتم آقا مگر تربت اباعبدالله چقدر مهم است؟ ببین تربت را درکیسه گذاشتند. الان ما دیدید مهر را همینطوری روی زمین­ها [رها می‌کنیم]، پا به آن می‌خورد. حضرت تربت را در کیسه گذاشتند، مواظبت می‌کنند. در کتاب کامل‌الزیارات هست؛ اگر تربت امام حسین(ع) پوشیده نباشد و موقع استفاده دعایش را نخوانی: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ التُّرْبَةِ الطَّیِبه، و بحقّ الملک الّذی اخذتها، بحقَّ النبیّ الذی قبضتها، بالحق وصّی الّذی حلَّ فیها»، ملائکه‌ای که از این تربت تبرک جستند، صد و بیست و چهار هزار پیامبری که به واسطه این تربت نجات پیدا کردند، سفینه‌النوح به واسطه‌ این تربت نجات پیدا کرد، حضرت ابراهیم به واسطه‌ این تربت نجات پیدا کرد و روایاتی که در این زمینه هست؛ بعد حضرت فرمودند: این تربت احترام دارد. می‌دانی این تربت چیست؟ «السجود علی تربت ابی عبدالله یَخرِقُ الحُجب السبع»، حجاب‌های هفت‌گانه را تا خدا پاره می‌کند و جلو می‌برد، به این تربت احترام نگذاریم؟ تربت می‌دانید چیست؟ منطور از تربت خاک روی قبر امام حسین(ع) نیست، در روایت صحیح‌السند در کامل‌الزیارات آمده، تا ۷ فرسخ اطراف قبر امام‌حسین(ع)، تربت امام حسین(ع) می­شود. خاکِ هفت فرسخی امام حسین(ع)، یک قبضه‌اش را، امام صادق طوری مراقبت می‌کند که مردم مشکوک می‌شوند، می‌گویند چه خبر است؟ این مقام امام‌حسین(ع است، خاک قبرش، آن هم نه روی قبرش. چای روضه‌ی امام حسین(ع) بعد به این می­رسیم که چای روضه‌ی امام حسین(ع) ارزش پیدا می­کند. بزرگی در اصفهان هستند، به نام آقا سید حسن امام، به حاج‌آقا حسن معروف است، الان از دنیا رفته‌اند. استاد پدر بنده بودند، پدر ما شاگردی ایشان را کرده است. این را پدر ما نقل می‌کند، می‌خواهم بگویم این چیزهایی که بنده می‌گویم داستان نیست، خیلی متصل برایتان نقل می‌کنم؛ پدر ما نقل می‌کند که استاد ما حاج‌آقا حسن امام در اصفهان، که من این جریان را در مسجد امام حسن(ع) تکیه قائم نقل کردم، فرزندان حاج حسن، دختر حاج حسن آمد و تایید کرد، گفت بله همینطور است.
پدر ما نقل می‌کردند؛ که استاد ما حاج آقا حسن می‌گفتند: مادر ما یک روز ما را خواست، و گفت که آقا سیدحسن میرید ۳۰۰، ۴۰۰ تا استکان می‌‌گیرید و می‌برید روضه‌ بنک‌دارهای اصفهان، از آن روضه‌های قدیمی سیصد چهارصد ساله است، خیلی قدیمی است، آنجا می‌برید و می‌گویید این را فلانی برای شما داده ‌است. گفتم چه خبر شده؟ یک مرتبه یاد روضه‌ امام حسین(ع) و چای روضه [افتادم]. گفتند حقیقتش من دیروز به روضه بنک­دارها رفتم، داشتند چای می­دادند، دیدم در آبدارخانه استکان‌ها را در لگن می‌گذارند و دوباره چای در آنها می‌ریزند، بعد یک لحظه این در ذهنم آمد که اگر یک نفری لبش پاک نباشد، این استکان نجس شده باشد، و در آن آب قرار بگیرد، همه‌ی استکان‌ها نجس است و ... . همین که چای جلوی من گرفتند، گفتم ممنون نمی‌خورم. دیشب دم سحر خواب دیدم، رفتم در روضه‌ بنک­دارها، حضرت زهرا(س) دارند چای می‌دهند، به من که رسیدند نگذاشتند من چای بردارم و رد شدند، من چادر خانم را گرفتم و گفتم من مادر سادات هستم، بچه‌های من سید هستند، به احترام بچه‌هایم چای به من بدهید، حضرت فرموده‌ بودند که کسی که به چای روضه‌ پسر ما شک می‌کند، ارزش چای خوردن ندارد. این چای روضه‌ امام حسین(ع) یک مرتبه ارزش پیدا می‌کند. آقاست دیگر... اهل‌بیت برای مجلس روضه‌ امام حسین(ع) خیلی اهمیت قائل بودند. شناخت امام‌حسین(ع) از روی حضرت عباس(ع) می­خواهی امام حسین(ع) را بشناسی؟ باید ببینی چه کسی فدایی امام حسین(ع) است؟ امام‌حسین(ع) یک فدایی دارد، «عُبیدُکَ بفنائک»، امام‌سجاد(ع) به خدا می‌گوید. و در زیارت عاشورا می‌گوییم «و علی الارواح التی حلَّت بفنائک». در روایت دارد محور ارواحی که «حلَّت بفنائک» بودند، حضرت عباس(ع) بود. اگر می‌خواهی بدانی امام حسین(ع) چه کسی بود، باید بدانی فدایی امام‌حسین(ع) چه کسی بوده است؟ ان‌شالله با هم که کربلا برویم، از هر طرف که وارد می‌شوی، اول گنبد حضرت عباس را می­بینی، اصلاً ورودی حرم امام‌حسین(ع)، حضرت ابالفضل العباس است. می‌خواهید امام حسین(ع) را بشناسید، ببینید نگهبان این خانه کیست؟ می­خواهی ابالفضل(ع) را بشناسی، امام‌صادق(ع) دعا و زیارت­نامه دارد، زیارت­نامه ابالفضل العباس(ع). می‌دانید دو، سه تا امام‌زاده داریم که زیارت­نامه مخصوص از جانب امام دارند، یکی از آنها ابالفضل العباس(ع) هست، یکی حضرت معصومه(س) و یکی علی اکبر(ع) است. اینها خود امام برایشان زیارت‌نامه گفتند. امام صادق(ع) گفتند: «اذا أردت زيارة قبر العبّاس»، اینطور بگو: «أشْهَدُ لَک بِالتِّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالوَفَاءِ والنَّصِیحَةِ لِخَلَفِ النَّبِی »، و بعد بگو: «لَعَنَ اللّه مَنْ جَهِلَ حَقّک». آقا، خدا لعنت بکند کسی که تو را نشناسد. عباس کیست؟ امام صادق می‌گوید: خدا لعنت بکند کسی را که عموی ما عباس را نشناسد. مگر امام است؟ نمی­دانم! ولی می‌دانم فدایی امام حسین(ع) است. بعد «یابنَ أمِیرِالْمُؤمِنِینَ اَنا لَکمْ تَابِعٌ»، من امام صادق تابع تو هستم. ابوالفضل امام نبود، من نمیدونم چه کسی بود؟ «وَنُصْرَتِی لَکمْ مُعَدَّةٌ»، من آماده یاری شما هستم. «قَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکمْ»، قلب من تسلیم شماست. امام صادق می‌فرمایند. چرا؟ چون «أعْطَاک مِنْ جِنَانِهِ أفسَحَهَا مَنْزِلاً»، عباس، تو در بهشت جایگاه عظیمی داری. «وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ»، در بهشت ذکر تو معروف است. حالا هیئتی بخواهم بگویم، یعنی در بهشت هرکسی که بخواهد بلند بشود می‌گوید یا عباس. «وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ»، علیین نه یعنی بهشت معمولی، علیین آنهایی هستند که وقتی که شیطان سجده نکرد، خدا گفت: «أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ»، یعنی تو در مقامی هستی که دیگر از مقام سجود گذشتی. تو فنای محض هستی. در آن مقام فنای محض که «أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعالِينَ»، که دیگه در آنجا آن عبادت معمولی نیست، در آنجا « وَرَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ»، در علیین ذکر تو یا عباس معروف و مشهور است. حالا عباس کیست؟ فقط اجمالاً می­دانیم که فدایی امام حسین است. امام‌حسین کیست؟ نمی‌دانیم. اگرکسی می­خواهد پیامبر اکرم را بشناسد، باید فدایی او را بشناسد. فدایی او که بوده؟ فدایی پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین است. که یک نفر پیش امیرالمؤمنین آمد و گفت: «أَفَنَبِیٌّ أَنْتَ فَقَالَ وَیْلَکَ إِنَّمَا أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ»، امیرالمؤمنین با آن همه عظمتش، بنده‌ای از بندگان نبی اکرم است. ما اینطوری می‌توانیم پیامبر را بشناسیم. شباهت رابطه پیامبر و امیرالمؤمنین با امام حسین و حضرت عباس شباهت اول، برادری
حالا این را گفتم بدانید سه تا شباهت در رابطه امیرالمؤمنین با پیامبر، و حضرت عباس با امام حسین هست؛ امیرالمؤمنین برادر پیامبر بود. برادر که می‌گویم منظورم برادر تنی نیست. "اخ" در عربی، وقتی دو تا گوسفند را به یک محور می‌بندند، عرب می‌گوید "اخیتهما". یکبار گفتم در اربعین، به ستون­ها دو تا گوسفند را بسته بودند. به عرب گفتم "ما فعلت؟"، چه کار کردی؟ گفت "اخیتما"، این دو تا را به ‌واسطه بستن به این ستون داداش کردم. به عربی "اخ" یعنی دوتا، دو نفری به ‌واسطه‌ای ارتباط برقرار کرده‌ باشند. یک موقعی این اتصال، اتصال تنی است، پدر و مادر آن یکی است. یک موقع اتصال شیری است، می­شود خواهر رضاعی، برادر رضاعی. چون به ‌واسطه شیر به هم متصل شدند. یک موقع اتصال شیطانی است، «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ»، یعنی به واسطه شیطان به هم متصل شدند. یک موقع اتصال خدایی است، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»، یعنی چون مؤمنین به خدا متصل هستند، برادر هم هستند. این شباهت الهی می‌شود. حالا آن دو نفری که خیلی به خدا متصل بودند و خیلی شبیه هم بودند، شدند پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین. حالا ببین امام حسین هجده برادر دارد، کدام برادر خیلی معروف است و حضرت ایشان را به عنوان "اخ" بیان می‌کند؟ «ارکب بنفسی انت یا اخی»، عصر روز تاسوعا، داداش عباس سوار مرکب شو. به او دائماً "اخ" می‌گفت، حضرت ابوالفضل عباس است. چون یک نوع اخوت ایمانی ویژه‌ای دارد، شباهت ویژه‌ای هست. برادر دینی پیامبر اکرم شد امیرالمؤمنین. شباهت دوم، کاشف الکرب شباهت بعدی؛ امیرالمؤمنین یا کاشف الکرب عن وجه الرسول بود. امام زمان(ع) یک زیارتی دارند، زیارت رجبیه امیرالمؤمنین، امام زمان(ع) آنجا فرمودند: «أَخِی نَبِیِّکَ وَ وَصِیِّ رَسُولِکَ وَ الْبَائِتِ عَلَى فِرَاشِهِ وَ الْمُوَاسِی لَهُ بِنَفْسِهِ وَ کَاشِفِ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِهِ‏»، کسی که هر موقع پیامر غصه­دار می‌شد، یک نگاه به صورت امیرالمؤمنین می‌کرد، غصه‌هایش باز می‌شد. برایت آیه قرآن بخوانم. سوره‌ی نجم: «عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى»، پیامبر در معراج تا سدرة المنتهى رفت. «عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى»، زیر پای پیامبر همه‌ بهشت بود. «إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى»، بالاترین مقام بهشت همان مقام سدره هست که پیامبر در آنجا قرار گرفت. «مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى»، اما یک لحظه چشم پیامبر به تمام این بهشت و عوالم منحرف نشد. مدام داشت یک چیزا را نگاه می‌کرد. آن چیز چه بود که توجه پیامبر فقط به آن بود؟ حواسش یک لحظه به بهشت و همه‌ی عوالم پرت نشد؟ «لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى»، آیه‌ کبری خدا را دید. امیرالمؤمنین ذیل این آیه فرمودند: «انا آیةُ اللَّهِ الْکُبْری»، من آن آیه‌ کبری خدا بودم که پیامبر در معراج فقط داشت من را تماشا می‌کرد. این است که کاشف الکرب می‌شود. پیامبر خودش مخزن جواهر است، بدلیجات حواس پیامبر را پرت نمی‌کند، اما یک طلای عظیم، یک گوهر عظیم، منبع توجه پیامبر می‌شود. دقیقا همین رابطه می‌شود ابالفضل عباس و امام حسین(ع). «یا کاشف الکرب عن وجه الحسین». شباهت سوم، دفاع شجاعانه سومین شباهت چیست؟ امیرالمؤمنین در دفاع از پیامبر(ص) شجاعت داشت. عباس در دفاع از امام حسین(ع) چه شجاعتی داشت. آقای غروی اصفهانی ازمرحوم کمپانی پرسیدند چرا عباس بین چهارهزار تیرانداز رفت آب بیاورد؟ آقای کمپانی اینگونه می‌گوید: «لا یهمّه السِهام حاشا مَن هَمُّه سِقایه العطاشا»، کسی که همتش این باشد که بچه‌های امام حسین(ع) را سیراب کند که از تیر نمی‌ترسد، عاشق است. سبک زندگی قرآنی داشتیم امام حسین(ع) را می‌شناختیم. فدایی امام حسین(ع)، ابالفضل العباس با آن مقامش می‌شود. من آخر این حدیث را ترجمه کنم، دیگر عرائضم را جمع می‌کنم. آخر حدیث چه بود؟ «اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة»، مصباح الهدی طلبتان باشد، یک موقعی برایتان می‌گویم. اما "سَفینَهُ الْنِّجاة" چیست؟ عزیزان، خدا در قرآن دو سبک زندگی را برایمان بیان کرده است: یک، سبک زندگی کهفی. دو، سبک زندگی کشتی‌ای. 1. کهف
در قرآن خدا گفته در غار بروید، یک جایی گفته در کشتی بروید. در غار را کجا گفته؟ سوره‌ی کهف آیه‌ی ۱۶. «وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ فَأْوُوا إِلَى الْكَهْفِ يَنشُرْ لَكُمْ رَبُّكُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَيُهَيِّئْ لَكُم مِّنْ أَمْرِكُم مِّرْفَقًا»، بروید به غار پناه بیاورید‌، در غار یک جامعه‌ای تشکیل دهید. تحت حمایت یک غار باشید. اگر می‌خواهید از بدی‌ها نجات پیدا کنید تحت این لوا باشید‌. تحت این غار قرار گیرید. غار اصحاب کهف کجا بود؟ یک جایی بود در کوه، بین سنگ‌ها. غار امت رسول لله(ص) کجاست؟ «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصِینِ وَ غِیَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکِینِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِینَ وَ عِصْمَهِ اللاَّئِذِینَ [الْمُعْتَصِمِینَ]»، «زَائِرٌ لَكُمْ، [لَائِذٌ] عَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ»، زیارت امام رضا(ع) می‌رویم، «السَّلامُ عَلى [کهف] كُهُوفِ الكائِناتِ». در زیارت جامعه کبیره می‌گوییم: «اَلسَّلامُ عَلی اَئِمَّةِ الْهُدی وَمَصابیحِ الدُّجی وَاَعْلامِ التُّقی وَذَوِی النُّهی وَاُولِی الْحِجی وَکَهْفِ الْوَری»، شما غار همه عالم هستید، شما پناهگاه همه عالم هستید. لذا در روایت دارد که اهل بیت خودشان فرمودند: «نَحنُ کَهفُکم کاصحابِ الکهف». 2. کشتی دو تا سبک زندگی. سبک زندگی دوم چیست که به ما توصیه کرده‌اند؟ در قرآن خدا به ما توصیه کرده‌ است، سوار سفینة النجاة بشوید. عین متن قرآن است، « فَأَنْجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا». حضرت نوح(ع) در آب قرار گرفت، موج بلند... آقا! این چه ربطی دارد؟ مگر الان طوفان نوح شده‌است؟ آره داداش من! الان یک سیل بزرگ در دنیا هست. همیشه در دنیا سیل بوده‌. این بنده خداهایی که در سیل بوده‌اند، اینها خیلی­هایشان باور نمی‌کردند سیل دارد می‌آید. یادتان هست آن تصاویر اولیه که منتشر شد؟ طرف با دوربینش، داشت می‌خندید و فیلم می‌گرفت. فکر می‌کرد الان بازی است. بعداً که تصاویر بعدی منتشر می‌شد، مردم باالتهاب و ناراحتی و داد و فریاد فیلم­هایش را منتشر می‌کردند. خیلی­ها اصلاً باورشان نمی‌شد این سیل بیاید اینطوری زمین­گیرشان کند. حالا من این را گفتم، واقعا دلم دارد می‌سوزد. چند تا روستا همین­طوری رفته زیر سیل، اصلاً دیگر آثاری از آن نیست. یک سیلی همیشه در دنیا هست، آن سیل دنیاست. حضرت لقمان(ع) به فرزند خودش گفت: «يا بُنَيَّ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ، قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ»، دنیا یک دریای عمیق است. خیلی­ها در آن غرق شده‌اند و محو شده‌اند. «فلتکن سفینةک فیها ایمان»، یک کشتی ایمان درست کن. ایمان یعنی امنیت، یعنی به یک جایی پناه ببر که موج تو را نبرد. موج­های دنیا خیلی عظیم است. خدا در قرآن می‌فرماید هر موج دنیا چیست؟ «کالجبال»، «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ»، موج­های دنیا مثل کوه می‌ماند. ببین چرا این حرف را می‌زند؟ چون پسر نوح(ع)، وقتی که نوح(ع) به او گفت: «ارْكَبْ مَعَنَا»، بیار سوار کشتی ما بشو با هم برویم. «یا لیتنا کنا معک»، حسین(ع) ای کاش با تو بودم. تا نوح(ع) به پسرش گفت: «ارْكَبْ مَعَنَا»، پسرش چه گفت؟ گفت: می‌روم به کوه پناه می‌برم، «يَعْصِمُنِي»، کوه مرا نجات می‌دهد. خدا گفت: بی‌چاره، هر پناهگاهی غیر از سفینة النوح(ع) موج دنیا از آن بلندتر است، آن را می‌گیرد. برای همین وقتی که پسر نوح(ع) گفت من به کوه پناه می‌برم، خدا سریع گفت: «وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ»، یعنی موج­ها اندازه آن کوه­ها هستند. یعنی در دنیا به هر سفینه­ای غیر از سفینة‌ الحسین(ع) پناه ببری، موج دنیا تو را می‌برد. تو فقط ندای حسین را جواب بده و برو سوار شو، و الا موج تو را می‌برد. آخر چه شد؟ «وَنَادَى نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي»، خدایا! این پسر از خانواده من است، نجاتش بده. خدا چه جواب داد؟ «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ»، ببین، این همین که نیامد در سفینه تو بنشیند، دیگر از اهل تو نیست. معلوم است محور اهلیت در قرآن چیست؟ سفینه است. بیرون سفینه‌ای­ها اهل نیستند، داخل سفینه‌ای­ها اهل هستند. محور اهلیت چیست؟ حضرت ابراهیم(ع) فرمود «فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي»، هر کسی از من تبعیت کند از من است. درست شد؟
اباعبدالله الحسین(ع) یک کشتی دارند به نام سفینة الحسین(ع). «کُلُّنا سُفُن النجاة و سفینةُ الحسین(ع) اَوسَع و اَسرَع»، هم خیلی زودتر می‌رساند هم خیلی فراگیر است. همه را سوار می‌کند. مهم این است که همراهی‌اش بکنی. حر یک لحظه همراهی کرد، سوار شد. امام حسین(ع) در سفینه‌اش باز است. ناخدای کشتی امام حسین(ع) کیست؟ امیرالمؤمنین(ع). «السلام علی اسم الله الرضی»، ناخداست، خدا نیست. ناخداست، اسم الله است. ناخدایش کی هست؟ امیرالمؤمنین. بادبانش کیست؟ حضرت فاطمه زهرا(س). «سلام هی حتی مطلع الفجر»، این کشتی سفینه الحسین را حضرت فاطمه زهرا(س) قرار است تا مطلع الفجر برساند. در ایام فاطمیه گفتم، سلام فاطمه من. گفتم لیله القدر کی هست؟ فاطمه من. آخر سوره چه می‌گوید؟ می‌گوید آن لیله‌ القدر به سلامت می‌رساند «هی حتی مطلع الفجر»، مطلع الفجر کجاست؟ نگفت فجر یا اشراق. در قرآن مطلع الفجر داریم، فجر داریم، «اشرقت الارض بنور ربها» داریم، گفت «سلام هی حتی مطلع الفجر»، آن سپیده ظهور قبل از ظهور کامل. ان‌شاءالله که انقلاب اسلامی باشد. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد، انقلاب اسلامی را هر چه می‌زنند قوی‌تر می‌شود. گفتند سپاه فلان است، الان همه مردم از با حجاب و بی‌حجاب، در پروفایلشان نوشته‌اند که «من‌سپاهی‌ام». چقدر جالب است. باران آمد و عده‌ای از عزیزان ما در سیل گرفتار شدند، این آزمایش خدا بود. این طرف قضیه را هم نگاه کنید که چقدر زمین زیبایی خودش را نشان می‌دهد. در روایت داریم قبل از ظهور زمین زیبایی‌های خودش را نشان می‌دهد. ان‌شاءالله این انقلاب ما مطلع الفجر ظهور حضرت باشد. زمان تولد امام حسین(ع) امروز مادری خوشحال شد، فردا هم مادری خوشحال می‌شود، پس فردا هم مادری خوشحال می‌شود. امروز فاطمه زهرا(س) خوشحال شد، فردا حضرت ام البنین خوشحال می‌شود، پس فردا حضرت شهربانو (افتخار ما ایرانیان) خوشحال می‌شود. در دو تا از این خوشحالی‌ها به علت خوشحالی زیاد، اشک و آه هم بود. امروز فاطمه زهرا(س) وقتی که قنداقه حضرت اباعبدلله را به‌ ایشان می‌دهند، اول پیامبر این را فرمودند که متن روایت است، این روایت از امام رضا(ع) است که از امام سجاد(ع) نقل می‌کنند، که تا پیامبر قنداقه را به دست دخترشان حضرت فاطمه زهرا(س) دادند فرمودند: «أَشْهَدُ أَنَّكَ طُهْرٌ طاهِرٌ مُطَهَّرٌ مِنْ طُهْرٍ طاهِرٍ مُطَهَّرٍ»، حسین جان، شهادت می‌دهم تو پاکی، از یک مادر پاک، از فاطمه عزیز هستی. حضرت فاطمه زهرا(س) نزد پیامبر اکرم(ص) نشستند، بابا جان اسمش را چه بگذاریم؟ حضرت فرمودند: خدا اسمش را حسین گذاشته است. خدا به من فرمود«علی منک هارون من موسی»، رسول من، علی به نسبت تو مثل هارون نسبت به موسی است. «سم ابنک هذا به اسم ابن هارون»، اسم هارون من را که علی باشد، اسم پسر هارون بگذار. پیامبر فرمود خدایا اسم پسر هارون چه بود؟ خدا فرمود شبیر. پیامبر فرمود «هذا لسان عربی»، من ‌زبانم عربی هست، آن عبری هست. شبیر به عربی چه می‌شود؟ خدا فرمود "حسین". پیامبر به فاطمه(س) فرمودند: فاطمه جان اسمش را حسین می‌گذاریم. حضرت فاطمه(س) گفتند چشم بابا. تا پیامبر خواستند قنداق را به حضرت فاطمه زهرا(س) بدهند، گریه کردند. «فاطمه جان دوستش داری؟»، حضرت فاطمه زهرا(س) فرموند: «قره عینی و ثمره فوادی»، در حدیث شریف کسا آمده است که تا امام حسین(ع) وارد شدند و گفتند: «السلام علیک یا اماه»، حضرت فاطمه زهرا(س) نفرمودند: «سلام علیک»، فرمودند: «السلام علیک یا قره عینی و ثمره فوادی»، نور چشم من و ثمره زندگی من است. پیامبر اکرم(ص) شروع به گریه کردند. حضرت زهرا(س) علت را جویا شدند. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: همین الان جرائیل نازل شد، به تو سلام رساند، «أنّ اللّه يبشّرك بغلام تقتله امتي من بعدي»، دخترم فاطمه، امت من این پسر تو را به شهادت می­رسانند، «تقتله امتی من بعدی»، اینجا بود که فاطمه زهرا بلند بلند گریه کردند. شادی­شان در گریه‌هایشان بوده. امام حسین این شکلی است. در زیارت امام حسین علیه السلام می­خوانیم؛ «السلام علی من بکا علیه اهل الجنه»، سلام بر آن آقایی که اهل بهشت در اوج سرور (می­دانید که ما در بهشت غم و غصه نداریم) در اوج سرور برایش گریه می­کنند. در اوج سرور، یعنی دارند می­خندند، شادند، قلبشان شاد است، اما چشم‌هایشان پر از اشک است. امام حسین این شکلی است، یعنی فرم امام حسین اینطوری است. گریه بر امام حسین نوعی سرور مؤمنین است.
لذا متوجه شدید فاطمه زهرا سلام الله علیها بلند بلند گریه کردند، بلند بلند گریه کردند. بعد فاطمه زهرا فرمودند که باباجان، این حسین من کسی هست برایش گریه کند؟ جمله­ای فاطمه زهرا دارند خیلی سخت است؛ وقتی پیامبر فرمودند «تقتله امتی من بعدی»، یک مرتبه فاطمه زهرا فرمودند «یا ابتا لا حاجه لی فیه»، من دیگر به حسینم احتیاج ندارم. می­دانید یعنی چه؟ یعنی این امت لیاقت حسین را ندارند، این حسینی که فرزندم امام صادق علیه السلام، خاکش را برای زندگی­شان تبرک برمی­دارند، خود این حسین را این امت می­کشند، «لا حاجه لی فیه»، من او را نمی­خواهم. معنی او را نمی­خواهم، این نیست که من از او بدم می‌آید، یعنی این بیاید این امت انقدر در حقش بدی می­کنند، امت به عذاب می­افتند، این بچه را اصلاً نمی­خواهم، که این نیاید که امت هم اینقدر عذاب بکشند. مادری را ببینید، «لا حاجه لی فیه». بعد پیامبر فرمودند: نه این تقدیر خداست، حسین بیاید و این اتفاق بیافتد. «بَكَتْ فَاطِمَةُ بُكَاءً شَدِيداً»، «يا أبت متى يكون ذلك؟»، کی حسینم کشته می­شود؟ یک مرتبه پیامبر اکرم فرمودند آن زمانی که نه من هستم، نه تو هستی، نه پدرش امیرالمؤمنین، نه داداشش امام حسن مجتبی، غریب و تنهاست، آن زمان کشته می­شود. فاطمه زهرا فرمودند: پسر من گریه‌کن هم دارد؟ پیامبر اکرم فرمودند: امتی می‌آید، زنان برای زنان­شان گریه می­کنند، مردها برای مردان­شان گریه می­کنند. «جیل بعد جیل»، نسل پشت نسل برایشان گریه می­کنند، تا قیام فرزندم مهدی اینان گریه­کن امام حسین هستند. روز قیامت این گریه‌کن­ها، «ضاحکه مستبشره»، اینها آن شادی­های اصلی را دارند. خدایا خداوندا به واسطه گریه برای اباعبدالله الحسین ما را به فرح و شادی اصلی برسان. خدایا خداوندا فرح و شادی ما، گریه در کنار امام زمان است، روضه‌خوان امام حسین ان­شاالله بیایند برایمان روضه بخوانند، ما کیف می­کنیم. خدایا روضه‌خوان امام حسین، امام زمان را برسان. همه ما را جز سربازان امام زمان قرار بده. رهبر عزیز انقلاب، این علمدار جبهه امام زمان حفظ و یاری و نصرت بفرما. خدایا آنهایی که در این سیل از دنیا رفتند، من شنیدم بیشتر از چیزی است که اخبار می­گوید، خیلی بیشتر است، خدایا الساعه سر سفره اباعبدالله الحسین مهمان بگردان. خدایا خداوندا آنهایی که الان مصیبتی دارند، خدایا دست یاری اباالفضل العباس را به فریادشان برسان. خدایا خدوندا دشمنان اسلام، آن نامردهایی که بچه های سپاهی عزیزمان... آدم واقعا دلش می­رود این آقای حاج قاسم سلیمانی را می­بیند، آمدند ایشان برای اساتید حوزه، همین چند وقت، یک ماه هم نیست، دو هفته سه هفته پیش، قبل از عید نزدیک عید، آمدند برای اساتید حوزه صحبت کردند، ما هم بودیم، یک مرتبه دیدند، گفتند آقایان من بی­سوادم، من درس نخواندم، شما عالم هستید، من بی­سواد کجا؟ شما علما کجا؟ به خدا اینها گریه­شان گرفته بودکسی که عالم از او می­ترسد، آمده بود می­گفت آقا من بی­سوادم، من هیچی نمی­فهمم، چیزی نمی­دانم، به من گفتند بیایم برای شما صحبت کنم، حالا ما چند دقیقه صحبت می­کنیم. اینقدر این مردان خدا بی­ادعا هستند. خدایا آن دشمنانی که این مردان خدا را دارند اینگونه مورد تهمت قرار می­دهند، غریب قرار می­دهند، خدایا الساعه نیست و نابود بگردان. خشنودی قلب مقدس آقا امام زمان، شادی دل عزیزمان، رهبر عزیزمان صلوات بفرستید. هیأت الزهرا س
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
برنامه رادیو معارف ویژه نوجوان نقش جوانان در مجالس امام حسین جلسه اول