گزیدم از میان مرگ‌ها ، اینگونہ مردن را: ترا چون جان فشردن در بر، آنگہ جان سپردن را خوشا از عشق مردن در ڪنارت، اے ڪہ طعم تو، حلاوت می‌دهد حتّے، شرنگِ تلخِ مردن را چہ جاے شڪوہ ز اندوہ تو؟ وقتے دوست‌تر دارم من از هر شادے دیگر، غم عشق تو خوردن را تو آن تصویر جاویدے ڪہ حتّے مرگ جادویی نداند نقشت از لوح ضمیر من، ستردن را #حسین_منزوى #حدیث_دل 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌

شست باران همه‌ی کوچه خیابان‌ها را... پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من؟!💔 #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

💚 به شب سلام ڪه بی‌تورفیق راه من است سیاه چادرش امشب ، پناهڪَاه من است بــه شب ڪه آینه ی غربت مڪدرمن به‌ شب ڪه نیمه ی تنهایی سیاه من است ••• #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

قَســم به چشم تو، ڪه ڪور باد چشمانم اگر به غیـر #تــــــو با دیگری نظر دارم... #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

چون خيال تو درآيد به دلم رقص‌کنان چه خيالات دگر مست درآيد به ميان سخنم مست و دلم مست و خيالات تو مست همه بر همدگر افتاده و در هم نگران! #مولانا هر درد را که می‌نگری هست چاره‌ای درد محبت است که درمان‌پذیر نیست #وحشی_بافقی توان کشمکشم نیست بی تو با ایام برونم آور از این ماجرا که می میرم #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

آزاده باش باری اگر دین نداشتی زیباترین سفارش مولای ما ، حسین #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

توان ڪشمڪشم نيست بي #تــو با ايام برونم آور از اين ماجرا ڪه مي ميرم #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

بی #تـــو آوارم و بر خویش فرو ریخته ام ای همه سقف و ستون و همه آبادی من #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

عمرِ منی به مختصر، چون که ز من نبود اثر زنده نمی‌شدم اگر، از دمِ جان فزای "تو" 🤍 #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

آزاده باش باری اگر دین نداشتی زیباترین سفارش مولای ما ، حسین #حسین_منزوی #حــــدیـث_دل 🍁

🔹 #حسین_منزوی نه هر مخاطب و هر حرف و هر حدیث خوش است که جز تو با دگرم نیست ذوق گفت و شنود #حــــدیـث_دل 🍁 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌

وقتے تـو رفته باشی،ڪامل نمیشود عشق بعد از تـو تا همیشه ، این قصه ناتمام است #حسین_منزوے #حــــدیـث_دل 🍁

سفر به خیر گل من، که می‌روی با باد ز دیده می‌روی اما نمی‌روی از یاد .. #حسین_منزوی #حــــدیـث_دل 🍁

شست باران همه‌ی کوچه خیابان‌ها را... پس چرا مانده غمت بر دل بارانی من؟!💔 #حسین_منزوی #حدیث_دل🍁

به شب سلام که بی‌تو رفیق راه من است.... #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

‌کی می‌رود از یادِ من آن سالْ که پاییز از باغ و بهارِ تو دل‌انگیز شد ای یار #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

حس کردنی‌ست قصه ی عشقم نه گفتنی ای قاصر از حکایت حسنت بیان من با من بمان و سایه‌ی مهر از سرم مگیر من زنده‌ام به مهر تو ای مهربان من...❤️ #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

می باری ای باران و می شویی زمین را اما نمی شویی دل اندوهگین را رگباری و سیلی ولی دانم که هرگز آبی بر آتش نیستی ، جان حزین را سنگین ترینی ، بی شک اما اندکی نیز تسکین نخواهی داد ، این غمگین ترین را #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

صبح شد، برخیز و بنشین روبروی آینه تا ببینی بهتر از خورشید، رویاروی توست #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت آنقدر بزرگ است که در خانه نگنجد بیرون زده ام تا بدرم پرده ی شب را کاین نعره ی دیوانه به کاشانه نگنجد #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

صبح شد، برخیز و بنشین روبروی آینه تا ببینی بهتر از خورشید، رویاروی توست #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

ای با تو پیر گشتن، از هر شباب خوش‌تر #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

. ‏وقتی تو نیستی شادی کلام نامفهومی است و دوستت می‌دارم رازی است که در میان حنجره‌ام دق می‌کند #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

می کَنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی ... #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁

همراه آفتاب                   بيدار مى‌شوم                 باران صبحگاهى                همبسترم زمين را                 با يك پشنگ آب         از خواب بيدار کرده است              اى روح تازه‌ى خاك                    اى پاك !               اى صبح تابناك!                      سلام                #حسین_منزوی #حدیث_دل 🍁