eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
زلف مشکین تو یک عمر تامل دارد نتوان سرسری از معنی پیچیده گذشت 🔅
" قلبم" را تا قبل از اینکه برای تو بتپد گم کرده بودم! 🎈
اشکهای گوشه ی چشمم نَمِ یک راز شد... 🔅
اين روزها هستی و نيستی و ميان بیحواسی‌های معلقم قدم می زنی ... 🎈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منطقى ها از ديدنت خوشحال مى شوند و احساسى ها با ديدنت "ذوق" ميكنند.. منطقى ها از بودنت لذت مى برند ولى احساسى از بودنت "كيف" ميكنند.. منطقى ها شبها خوابت را ميبيند ولى احساسى ها " رويا"ى تورا.. منطقى ها به طرف تو قدم بر ميدارند ولى احساسى ها "پرواز" ميكنند.. منطقى ها در جواب "دوستت دارم" لبخند مى زنند.. ولى احساسى ها مى شنوند.. "ذوق" ميكنند.. "كيف" ميكنند.. "رويا" ميبينند.. "بال" در مى آورند.. "پرواز" ميكنند.. و بارها و بارها مى گويند: من هم "دوستت دارم" 🎈
° دوستت دارم مثل گم شدن در نقاشى هاى لوور مثل پرسه در پاريس مثل شانزِليزه تو فقط هراَز گاهى وطنم باش من تا هميشه دوستت خواهم داشت... 🎈
✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی : همین ڪه گردی بر دلتان پیدا می شود یڪ《سبحان الله》بگویید آن گرد ڪنار می رود . هر وقت خطایی انجام دادید ‌《استغفرالله》بگویید که چارہ است.
حکایت عشقهای امروزی(پولکی😉)💝 #حدیث_دل🍁
بوی جان می‌آید از تو خیر مقدم ای صبا غالبا طوقی به گرد کوی جانان کرده ای #وحشی_بافقی #حدیث_دل🍁
🌺آیت الله مجتهدی تهرانی 🔸یک عبارت از کتاب"الهی نامه" آیت الله حسن زاده آملی خوندم 🔸《الهی، هر که #سحر ندارد از خود خبر ندارد》 🔸یکی از زبده ترین عبارت موجود در این کتاب بود #حدیث_دل🍁
‌ سحرگه به راهى یکی پیر دیدم سوی خاک خم گشته از ناتوانی بگفتم چه گم کرده‌ای اندرین ره ؟ بگفتا: جوانی، جوانی، جوانی 🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿
صبح است صبح خیلی زود و بیدار شده ام تا دوست داشتنت را زودتر از روزهای قبل شروع کنم … و همچنان دوستت دارم 🎈
صبح است ز خرمى جهان می‌خندد هر قطره بـه بحر بیکران می‌خندد بـو در گل و نشئه در می و می در جام از شـوق زمین و آسمان می‌خندد 🎈
حرف که می‌زنی انگار سوسنی در صدایت راه می‌رود حرف بزن می‌خواهم صدایت را بشنوم، تو باغبان صدایت بودی و خنده‌ات دسته کبوتران سفیدی که به یک‌باره پرواز می‌کنند. تو را دوست دارم چون صدای اذان در سپیده‌دم چون راهی که به خواب منتهی می‌شود، تو را دوست دارم چون آخرین بسته‌ی سیگاری در تبعید... 🎈
💕ﺭﻭﺯی ﻣﺮﺩی ﻓﻘﻴﺮ، ﺑﺎ ﻇﺮفی ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﮕﻮﺭ، ﻧﺰﺩ "ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ" ﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻫﺪﯾﻪ ﺩﺍﺩ، ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺁﻥ ﻇﺮﻑ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﻛﺮﺩ، ﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺍﻧﮕﻮﺭ... ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻫﺮ ﺩﺍﻧﻪ "ﺍﻧﮕﻮﺭ" تبسمی ﻣﻴﻜﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ "ﺧﻮﺷﺤﺎلی" ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﻝ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻣﻴﻜﺮﺩ. "ﺍﺻﺤﺎﺏ" ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻨﺎ ﺑﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮﻳک ﻧﻤﺎﻳﺪ ﻭ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻌﺎﺭفی ﻧﻜﺮﺩ... ﺁﻥ "ﻣﺮﺩ ﻓﻘﻴﺮ" ﺑﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺭﻓﺖ. یکی ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ "ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺮیک" ﻣﻴﻜﺮﺩﻳﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻳﺪ!!! ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻭقتی ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﻡ؟ ﺍﻧﮕﻮﺭﻫﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ "ﺗﻠﺦ" ﺑﻮﺩ، ﻛﻪ ﺗﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﮔﺮ یکی ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻥ تلخی واکنشی ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ، ﺧﻮﺷﺤﺎلی ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ "ﺍﻓﺴﺮﺩگی" ﻣﺒﺪﻝ ﺷﻮﺩ... " ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺯﯾﻦ ﺃﺧﻼﻗﻨﺎ ﺑﺎ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﺑﺤﻖ ﻣﺤﻤﺪ ﻭ ﺁﻟﻪ " *ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﻝ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ نشکنیم...*
دردِ من حصار برکه نیست ! دردِ من زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است ...! 🍁
قوی‌ترین عامل جذب روزی، مداومت بر طهارت (وضو) است. |💚 مفاتیح الحیات
‏پرسيد: قافيه چيه!؟ گفتم: مثلا شما آخر مصرع اول كه "كمرنگ" میشى، ما مجبور میشيم آخر مصرع دوم "دلتنگ" شيم! دوباره ادامه داد: خب نشو! گفتم: قافيه غلط میشه! آخه ما خير سرمون شاعريم زشته قافيه‌هامون غلط در بياد... 🎈
بی باوری بي باوريم و درد و بلا هست شك كرده ايم و رنگ و ريا هست در شهر شرك هر چه بخواهيد آشوب و فتنه هست و جفا هست سر درگميم كين همه غم چيست گيجيم كين شرور چرا هست ما را يقين به روز جزا نيست آيا اميدمان به لقا هست؟ باور نمي كنيم عدم نيست باور نمي كنيم خدا هست باور نمي كنيم و همينيم باور نمي كنيم و بلا هست امیر.س@daftareghazal
افتاده ام به یاد نگاری که رفته است دل داده ام به صحبت یاری که رفته است چیزی نمانده است بجا جز غبار راه از شوکت و شکوه سواری که رفته است
بعد از هزار سال فراموشی و غرور گل می برم برای نگاری که رفته است