eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
4.8هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
مه نجویم، مه مرا روی تو بس گل نبویم، گل مرا بوی تو بس 🦋
🖇♥️ غمبارترین، جگر سوز ترین و در عین حال کامل‌‌ ترین توصیف فراق، همه در یک‌ بیت از نهصد سال پیش اونجا که میگه : "دیدی که یار چون از ما خبر نداشت؟ ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت" 🦋
🖇♥️ غمبارترین، جگر سوز ترین و در عین حال کامل‌‌ ترین توصیف فراق، همه در یک‌ بیت از نهصد سال پیش اونجا که میگه : "دیدی که یار چون از ما خبر نداشت؟ ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت" 🦋
آمد نَفَسِ صبح و سلامت نرسانید بوی تو نیاورد و پیامت نرسانید یا تو به دمِ صبح سلامی نسپردی یا صبحدم از رشک سلامت نرسانید من نامه نوشتم به کبوتر بسپردم چه سود که بختم سوی بامت نرسانید باد آمد و بگسست هوا را زرهِ ابر بوی زره غالیه فامت نرسانید بر باد سپردم دل و جان تا به تو آرد زین هردو ندانم که کدامت نرسانید عمری است که چون خاک جگرتشنۀ عشقم وایّام به من جرعۀ جامت نرسانید خاقانی، ازین طالعِ خودکام چه جویی کو چاشنی کام به کامت نرسانید نایافتن کام دلت کام دل تست بس شکر کن از عشق که کامت نرسانید 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق مهمان دل است و جان و دل مهمان او من دل و جان پیشِ مهمان درڪشم هر صبح دم 🍁
ـ. به زبان چرب جانا بنواز جان ما را به سلام خشک خوش کن دل ناتوان ما را 🍃
   ‍‌‌‌‌ ‌‌‌   صبر بیرون تاخت در میدانِ دل ≫‌♡ᬼ‌𝓐 ✞‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌‎‌‌‎𝓜࿐    ‍‌‌‌‌ ‌‌‌   مرا دردے است دور از تو، ڪه نزد توست درمانش ≫‌♡ᬼ‌𝓐 ✞‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌‎‌‌‎𝓜࿐ ‌ زِ همه دست ڪشیدم تا توباشی همه اَم ≫‌♡ᬼ‌𝓐 ✞‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌‎‌‌‎𝓜࿐ ‌ غلام دولتـــ آنـم ڪہ پاے بند یڪے ستــــ 🍁 ≫‌♡ᬼ‌𝓐 ✞‌‌‎‌‌‎‌‌‎ ‌‌‎‌‌‎‌‌‎𝓜࿐
. چه گوهری تو؛ که کمتر بهایِ تو جان است... 🍁
به تاب بايدسوخت، چيست؟... هستم زِ ،چنان که مپرس..! همہ در منـی… ، ، آفت کیستی.. 🍁
"عشق " مهمان دل است و جان و دل مهمان او.... من دل و جان پیش مهمان درڪشم هر صبح دم … 🍁
مرا تا جان بود جانان تو باشی.. به جز غـوغایِ عشق تـو درونِ دل نمـی‌یابم. حالی خیال وَصلت خوش میدَهد فریبم! مرا رازی ست اندر دل به خون دیده پرورده.... 🍁
مرا گوئی چه سر داری، سر سودای او دارم به خاک پای او کامید خاک پای او دارم به جان او کزو جان را به درد اوست خرسندی که جان داروی خویش از درد جان افزای او دارم تو ای چشمان به خوابی سرد و سنگین مبتلا کرده شبیخون خیالت هم شب از شب زنده داران پرس تو کز چشم و دل مردم گریزانی چه میدانی حدیث اشک و آه من برو از باد و باران پرس 🍁