هدایت شده از کانون زبان ارم /مرتضی حیدری
@mataleb_mazhabi313 .mp3
2.76M
∞♥∞
نقسمیاقاسملننهدأ
#سننتقم
➬ @mataleb_mazhabi313 ♡
" سیدعلیرضا ":
🔰سردار قاعده مذاکره را بلد بود؛
✅«من قاسم سلیمانیام! خوب بدانید با چه کسی طرف هستید!»
✍🏻«اشرار حدود ۹۰ نفر از نیروهای آموزشی نیروی انتظامیمان را گروگان گرفته، قصد داشتند از طریق پاکستان یا افغانستان، آنها را به آن سوی مرز ببرند. آنها در ملک «سیاهکوه» مستقر شده بودند.
سردار سلیمانی با کسب تکلیف از مقام معظم رهبری، این اجازه را گرفته بود که اگر حتی متحمل یک جنگ هشت ساله دیگر شویم، گروگانها باید آزاد شوند. یعنی میتوانستیم با نفوذ در خاک پاکستان و افغانستان، اشرار را محاصره کنیم؛ که این کار به سرعت انجام شد.
توسط بیسیم راکال با بیت حضرت آقا ارتباط داشتیم و حضرت آقا نیز، هر لحظه نتیجه را میپرسیدند.
بعد از اینکه سردار از محاصره کامل اطمینان پیدا کردند، دستور حمله را صادر نمودند. ابتدا نیروهایی که از آنطرف مرز برای کمک به اشرار از طریق رباط افغانستان در حرکت بودند، با اجرای آتش حجیم و دقیق، یا کشته شدند یا فرار کردند.
قبل از اجرای آتش، فردی بهنام «خلیفه» که خود را حاکم رباط میخواند، میخواست میانجیگری کند؛ اما سردار قبول نکرد.
حاجقاسم عمداً از جایی دستور حرکت داد که کاملاً در دید دشمن قرار بگیریم. بعد از اجرای آتش و حرکت ما، اشرار راضی به مذاکره شدند؛ که سردار پس از کسب تکلیف از حضرت آقا و بهم خوردن تعادل روحی دشمن، بهواسطه «خلیفه» راضی به مذاکره شد.
سردار قاعدة مذاکره را بلد بود. آنها وقت میخواستند؛ اما سردار قبول نکرد و پیام داد: «ما جنگ هشتساله را پشت سر گذاشتهایم. اگر فکر میکنید گروگانها مانعی برای اجرای عملیات هستند، در اشتباه هستید. برای حفظ کشور و انقلاب هیچ ابایی از تقدیم شهید نداریم. من قاسم سلیمانی هستم؛ خوب بدانید با چه کسی طرف هستید. ده دقیقه دیگر ملکسیاه را به آتش میکشم و نسلی از شما باقی نخواهم گذاشت.»
دشمن حسابی ترسیده بود و پیشنهاد کرد: «شما یک راه را باز بگذارید تا ما برویم و گروگانها هم در اختیار شما باشند.» سردار با هیبت و قاطع فرمود: «تا گروگانها آزاد نشوند، حرف از مذاکره نزنید. منتظر باشید که من دستور حمله را صادر کردم.» بعد با بیسیم شروع حمله را اعلام کردند.
وقتی دشمن قاطعیت حاجقاسم را دید، پرسید چه ضمانتی هست که «بعد از آزادی گروگانها حمله نکنید؟» سردار گفت: «من قاسم سلیمانی هستم و باید به قول و عهدی که میدهم، اطمینان کنید.»
نمیدانم در این پیام چه بود که اشرار راضی شدند و بدون هیچ پیششرطی، گروگانها را آزاد کردند.
بعد هرچه بچهها اصرار بر ادامه عملیات کردند، سردار قبول نکرد و گفت: «قطعاً حضرت آقا هم راضی نخواهند شد.» وقتی از آقا پرسیدند، ایشان هم فرمودند: «به قول خودتان وفا کنید!»💐
🔹راوی: سردار مرتضی عفتی (همرزم شهید سپهبد قاسم سلیمانی)
📙برشی از کتاب- سال نامه 450 صفحه ای رزمندگان شمال که بهمن ماه منتشر خواهد شد.🙏
هدایت شده از " سـےـב؏لـےرضــפּ "
*جریان حضور آیت الله مصباح یزدی در دانشگاه بینگهمتون نیویورک و تشویق و کف زدن های مکرر فیلسوفان و اندیشمندان برای ایشان*
👈حق توحش!!
دکتر مرتضی آقاتهرانی كه سالها آمريكا به تحصيل و فعاليت فرهنگی مشغول بوده است، يكی از خاطرات دوران تحصيل خود را چنين بيان میکند :
«دانشگاه بينگهمتون كه در ايالت نيويورك قرار دارد،سالانه يك سمينار فلسفی برگزار میکند و از فيلسوفان بزرگ دنيا دعوت میشود تا با شركت در اين مراسم، به ارائه مقاله و كنفرانس علمی بپردازند. ارائه مقاله و كنفرانس در اين سمينار، دارای ارزش علمی برای اساتيد خواهد بود. چه اينكه در مجلات علمی دانشگاه به چاپ میرسد و جزو فعاليتهای علمی به حساب میآید.
حدود ۱۴ يا ۱۵ سال پيش، از حضرت آیتالله مصباح يزدی(دامت بركاته) دعوت شد تا در اين سمينار حضور يافته و كنفرانس علمی داشته باشند. اين سمينار توسط چيرمن دپارتمان فلسفه دانشگاه، جناب آقای پرفسور آنتونی پرويس و پرفسور پرويز مروج اداره میشد.
حضرت آيتالله مصباح نيز دعوت اين دانشگاه را پذيرفته و در روز مقرر حدود ۲۰ دقيقه به ارائه كنفرانسی راجع به فلسفه ملاصدرا پرداخت. اين كنفرانس بلافاصله توسط پروفسور مروج به زبان انگليسی ترجمه میشد. كنفرانس آيتالله مصباح آن قدر براي شركت كنندگان جالب و اثرگذار بود كه به طور ممّتد و مفصل برای ايشان دست میزدند.
پروفسور آنتونی پرويس(چيرمن دانشگاه و رئيس سمينار) كه به شدت تحت تأثير كنفرانس آيتالله مصباح قرار گرفته بودند، از شركت كنندگان تقاضا كرد كه در صورت امكان يكی از آنها وقت خود را به آيتالله مصباح بدهد تا بحث ديگری از فلسفه اسلامی را ارائه دهند.
يكی از حاضران در جلسه نيز با وجود ارزش علمی كنفرانس در اين سمينار، بلافاصله وقت خود را به آيتالله مصباح داد و ايشان نيز بحث خود را ادامه دادند. بحث استاد مجدداً بسيار مورد توجه شركت كنندگان واقع شد.
اين ماجرا گذشت تا اينكه سالها بعد، در اوج حملاتی كه به آيتالله مصباح در روزنامههای دوم خردادی صورت میگرفت، روزی آقای پرويس كه استاد راهنمای بنده بود، به من گفت:
مرتضی! من سابقاً فكر میکردم كه اين حق توحّشی كه آمریكاییها از برخی كشورها و به ويژه ايران میگرفتند، اشتباه است. اما الان نظرم عوض شده است و معتقدم كه اين حق توحّش را بايد بگيرند!
گفتم چرا چنين اعتقادی پيدا كرده ايد؟!
گفت: مگر در كشور شما چند نفر مثل آيتالله مصباح وجود دارد كه مطبوعات داخلی خودتان اين همه به ايشان حمله و اهانت میکنند!
من متحير ماندم كه چه پاسخی به او بدهم.
گفتم: نويسندگان اين نوع جرايد به واقع نماينده مردم ايران نيستند و از علم و دانش بهرهای ندارند، از همه گذشته، فكر میکنم تعهدی به دين و وطن خود ندارند.»
برگرفته از كتاب گفتمان مصباح ص ۱۸۴ و ۱۸۵
هدایت شده از " سـےـב؏لـےرضــפּ "
🌷🌷🌷🌷
✍نامه ای حکیمانه و عاشقانه:
شهید پورجعفری حدود ۳۰ سال از صبح تا شب همراه سردار سلیمانی بوده و در آخر هم کنار سردار شهید شدند. در یک برهه، حوالی سال ۹۵ خانواده شهید پورجعفری از ایشان میخواهند که دیگر جهاد کافی هست و بیشتر به امور خانواده بپردازند.
شهید هم بدلیل ملاحظات خانواده استعفا میدهند.
بعد از آن، شهید سلیمانی برای اولینبار برای مأموریت عازم سوریه میشوند درحالی که برخلاف همیشه پورجعفری همراهشان نبوده.
در آن سفر، شهید سلیمانی نامه ای را برای حسین پورجعفری می نویسد که بسیار خواندنی هست.
ظاهراً بعد از این نامه، شهید پورجعفری خانواده را راضی میکند و دوباره برمیگردند به سپاه قدس و نهایتا در کنار شهید سلیمانی به فیض شهادت میرسد.
متن این نامه خواندنی حاج قاسم به این شهید به شرح زیر تقدیم به شما 👇
بسم الله الرحمن الرحیم
عزیز برادرم حسین، پس از سی سال خصوصا در این بیست سال که نفس تو پیوسته تنفسم بود، اولین سفر را بدون تو درحال انجام هستم. در طول سفر بارها بر حسب عادت صدایت کردم. همه تعجب کردند، در هواپیما، ماشین و . . . . بارها نگاه کردم، جایت خالی بود، معلوم شد خیلی دوستت داشتهام.
حسین عزیز تو نسبتی با من داشتی که حتما فرزندانت با شما و شما با فرزندانت نداشته ای و فرزندانم هم با من نداشته اند. همیشه نه تنها از جسمم مراقبت می کردی، بلکه مراقب روحم هم بودی. اصرار به استراحت، اصرار به خوردن، خوابیدن و . . . بیش از احساس یک فرزند به پدرش بود. بیست سال اخیر پیوسته مراقبت کردی که تمام وقت من صرف اسلام و جهاد شود و اجازه ندادی وقت من بیهوده هدر رود.
حسین عزیز! خوشحالم از من جدا شدی، خیلی خوشحالم. اگر چه مدتی از لحاظ روحی گمشده ای دارم، اما از جدا شدن تو خوشحالم، چون طاقت نداشتم تو را از دست بدهم. من همه عزیزانم را از دست داده ام و عزادار ابدی آنها هستم، لحظه ای نمی توانم بدون آنها شاد باشم. هر وقت خواستم زندگی کنم و آرامش داشته باشم، یک صف طولانی از دوستان شهیدم که همراهم بودند، مثل پروانه دورم می چرخیدند و جلو چشمم هستند.
حسین! بارها که با هم به خطوط مقدم می رفتیم، من سعی می کردم تو با من نیایی و تو را عقب نگهدارم. اگر چه هرگز بر زبان جاری نکردم و می نویسم برای آینده پس از خودم، که خدا می داند با هریک از آنها که از دست داده ام چه بر من گذشت و حتی بادپا، جمالی، علی دادی را از دست دادم و نگران بودم که تو را هم از دست بدهم. همیشه جلو که می رفتم نگران پشت سرم بودم که نکند گلوله ای بخورد و تو شهید شوی. به این دلیل خوشحال هستم که از من جدا شدی، حداقل من دیگر داغدار تو نمی شوم و تو زنده از من جدا شدی که خداوند را سپاسگزارم.
حسین جان! شهادت می دهم که سی سال با اخلاص و پاکی و سلامت و صداقت زندگیت را فدای اسلام کردی. تو بی نظیری در وفا، صداقت، اخلاص و کتمان سر.
حسین! پسرم، عزیزم، برادرم، دوستم، از خداوند می خواهم عمری با برکت داشته باشی و حسین پورجعفری را همانگونه که بود، با همان خصوصیت تا آخر حفط کنی.
حسینی که برای هر مجاهدی اعم از عراقی، سوری، لبنانی، افغانی و یمنی، آشنا بود. او نشانه و نشانی من بود. چه زیبا بود در این چند روز سراغت را از من می گرفتند و کسی باور نمی کرد همراهم نباشی.
حسین عزیز! فقط قیامت است که حقیقت ارزش اعمال معلوم می شود و چه زیباست آنوقتی که همه حیران و متحیرند و تو خوشحال و خندانی.
اجر این خستگی ها را آنوقت دریافت خواهی کرد، آنوقت که خانواده و وابستگان به تو نیازمندند و به تو توسل می جویند، خداوند اجر جهاد تو برادر خوبم را اجر شهید قرار دهد. به تو قول می دهم که اگر رفتم و آبرو داشتم، بدون تو وارد بهشت نشوم.
حسین عزیزم! سعی کن پیوسته تر و تازه بودن جهادی را در هر حالتی در خودت حفظ کنی، اجازه نده روزمرگی روزانه و دنیا یاد دوستان شهیدت را از یادت ببرد. یاد حسین اسدی، یاد حسین نصرالهی، یاد احمد سلیمانی، یاد حسین بادپا، یاد که را بگویم و چند نفر را بجویم؟ چرا که فراموشی آنها حتما فراموشی خداوند سبحان، است.
حسین جان! عمر انسان در دنیا به سرعت سپری می شود، ما همه به سرعت از هم پراکنده می شویم و بین ما و عزیزانمان فاصله می افتد. ما را غریبانه در گودال و حفره وحشت که می گذارند،در این حالت هیچ فریادرسی جز اعمال انسان نیست. چون فقط چراغ اعمال مقبول است که امکان روشنایی در آن خاموشی و ظلمت مطلق را دارد.
حسین عزیز! اجازه نده در هر شرایطی هیچ محبتی بر محبت خداوند سبحان و هیچ رضایتی بر رضایت خداوند سبحان غلبه کند.
برادر خوبم! اگر می خواهی دردمند نشوی، دردمند شو! دردی که خنکای وجودت را در گرمای سوزنده غیر طاقت است.
دردی که گرمای وجودت در سرمای جانکاه باشد، عزیز برادرم همه دردها، درد نیستند و همه بلاها، بلا نمی باشند. چه بسیار دردهایی که دوای دردند و چه بسیار بلاهایی که در حقیقت خودت را به او بسپار و رض
حسین! می دانی چه وضعی دارم و آگاهی بر غم و اندوه درونم. می دانی چقدر به دعایت نیازمندم. خوب می دانی چقدر هراسناکم و ترس همه وجودم را فراگرفته است و لحظه ای رهایم نمی کند. اما نه ترس از دشمن و نه ترس از نداشتن، نه ترس از از مقام و مکان. تو می دانی! چون پاره ای از وجودم بودی، ترس من از چگونه رفتن است، تو آگاهی به همه اسرارم! دعایم کن و در دعایت رهایم نکن.
انشالله تو و خانواده مجاهد و صبورت همیشه موفق و موید باشید. خداحافظ برادر خوب و عزیزم، دوست و یار باوفاو مهربان و صادق سی ساله ام.
خداحافظ، برادرت قاسم سلیمانی
۱۰ / ۸ / ۱۳۹۵ سفر حلب
هدایت شده از مرتضی فیروزبخت
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از مرتضی فیروزبخت
استادعظیمی ، مبانی ولایت فقیه ، ۱۵. ۱۰. ۹۹.m4a
هدایت شده از تیمورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 عاقبت شری یعنی همین...
🎥 توهین و فحاشی پسر محمود امجد، مدعی اخلاق و عرفان به مخاطبی که از او سوال پرسید!
🚨 الان پدر این آدم در حوزه علمیه قم درس خوانده و آنجا استاد اخلاق بودند!!! آقایان حضرات آیات عظام و اساتید محترم برای رضای خدا، حوزه ها را از لوث وجود نفوذی هایی همچون امجد پاکسازی کنند اینا نه تنها اسم حوزه و دین را به لجن میکشند بلکه دارند با پول بیت المال در حوزه علمیه نیرو تربیت میکنند تا به جای تبدیل شدن به طلبه های ولایی و خدایی تبدیل شوند به انگل های مزدور دستگاه های امنیتی دشمن و انقلاب اسلامی را از بین ببرند
✍ محمدمهدی شریعت
#استاد_بی_اخلاق
#آنتی_تز_انقلاب
#نفوذ_در_حوزه
💠 گروه رسانهای تیمورا
🆔 @timoora