eitaa logo
حدیث سهر
1.6هزار دنبال‌کننده
170 عکس
24 ویدیو
1 فایل
🔰 کانال رسمی استاد حسن رمضانی در پیام‌رسان ایتا 🔰 نکات ناب و خاطرات شنیدنی از عارفان، حکیمان و اندیشمندان در بیان استاد حسن رمضانی 🇵🇸 ارتباط، پیشنهاد و انتقاد: @Mostafaramazani ❗️نشر مطالب کانال، همراه با ذکر منبع اشکالی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 نزاع های بی فایده! 🔹استاد حسن رمضانی: روزی در محضـر حضـرت اسـتاد علامـه حسـن زاده آملـی (ره) قسـمتی از فرمایـش امام خمینی (قدس سره) را درباره [علم] اصول خواندم. ایشـان خیلی خوششـان آمـد. گفتند:ایشـان ایـن مطالـب را در کجا گفته انـد؟ گفتم: در کتـاب چهل حدیث. ایشـان فـورا قلـم برداشـتند و آدرس فرمایش امـام خمینی را یادداشـت کردند. و اما عبارت حضرت امام از این قرار است: «ایـن مفاهیـم عرضیـه و معانـی حرفیـه و نزاع هـای بی فایـده، کـه بسـیاری از آن بـه دیـن خـدا ارتباطـی نـدارد و از علوم هم حسـاب نمی شـود که اسـمش را بگذاری ثمـره علمیـه دارد، اینقـدر ابتهـاج و تکبـر ندارد. خدا شـاهد اسـت و کفی به شـهیدا کـه علـم اگر نتیجـه اش این ها باشـد و تـو را هدایت نکند و مفاسـد اخلاقـی و عملی را از تـو دور نکنـد، پسـت ترین شـغل ها از آن بهتر اسـت». (حدیث سهر، ص۴۸۸) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 این که خبر بدی نیست! 🔹استاد حسن رمضانی: یکی از خاطـرات بسـیار زیبـا و دلنشـین مرحـوم مهندسـی را کـه خـود ایشـان بـرای مـن نقـل کردنـد و شـاید هـم بـرای دیگـران نقـل کـرده باشـند، نقـل میکنـم.ایشـان زمانـی فرمودنـد: یـک پیکان داشـتم، مدلـش را هم گفـت که از خاطـرم رفته اسـت. پسـر بـزرگ مـن احمـد، ایـن را برداشـت و رفـت تهـران و برگشـت و بـه مـن گفـت: بابـا یـک خبر بد! گفتم: چیسـت؟ گفت: ماشـین را به سـرقت بردنـد! آن را در مکانـی پـارک کـرده بـودم، برگشـتم و دیدم نیسـت! این طـرف و آن طرف هـم تحقیق کـردم، بالأخـره تحقیقـات بـه جایی نرسـید. ایشـان فرمودنـد: به پسـرم گفتـم طـوری می گویی خبر بـد که آدم گمـان می کند دروغـی گفتـه شـده، غیبتـی شـده، نمـاز صبحـت قضـا شـده، چشـمت بـه نامحرم افتـاده اسـت، اینکـه تـو میگویـی باباجـان خبر بدی نیسـت. یـک مشـت آهن پاره در دسـت مـا بـود و بـا دراختیارداشـتن آن، چقـدر دردسـر داشـتیم؛ غصـه بنزیـن، لاسـتیک، غصـه روغـن و تعمیـر آن. خـوب حالا کـه در اختیـار دیگری قـرار گرفته، تمـام ایـن نگرانی هـا را بـا خودش بـه او منتقـل کرده اسـت. اینکه خبر بدی نیسـت! (حدیث سهر، ص ۵۰۹) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 الامام لا نظیر له! 🔹استاد حسن رمضانی: مرحوم آیت الله میرزا هاشم آملی بـه مناسـبتی اسـم آیت اللـه شـاه آبادی را آوردنـد و گفتنـد: آقـای شـاه آبادی در سـر منبـر صریحـا از رضاشـاه بـه رضـای گاوچـران تعبیـر می کـرد. مـن بـه ایشـان عـرض کـردم: پـس بگـو کـه امـام زیـر نظر چنین شـخصیتی تربیت شـده بـود که به شـاه خیلـی بی پیرایه می گفـت: محمدرضـا! ایشـان گفتنـد: نـه نـه! اشـتباه نکنیـد، آقـای شـاه آبادی در مسـائل سیاسـی و اجتماعـی تحـت تأثیـر امـام، آن روحیـه را پیدا کـرده بود، نـه این که امام تحـت تأثیر آقـای شـاه آبادی بـود. الامـام لا نظیـر لـه، امـام نظیـر نداشـت! (حدیث سهر، ص ۴۲۰) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 او به معنی واقعی کلمه روحانی است 🔹استاد حسن رمضانی: یادم هست یک شب شهید صیاد شیرازی آمدند خدمت آقا. ما با جناب شهید صیاد شیرازی در جبهه، قرارگاه حمزه سید الشهدا (علیه السلام) از نزدیک آشنا شدیم. ایشان به من گفت: شما با آقای بهاء الدینی ارتباط دارید، گفتم : آری من از شاگردان ایشان هستم. ایشان هم گفت: ما هم خدمت ایشان می رسیم و گه گاهی می آییم قم، خدمت ایشان. باری! شبی را خدمت آیت الله بهاءالدینی بودیم که شهید صیاد شیرازی هم آن شب خدمت ایشان رسیده بود. بعد از نماز مغرب و عشا من با آقا خداحافظی کردم، ایشان فرمودند: شما هم می توانید باشید. گفتم: می ترسم مزاحم باشم. چون آقای صیاد آمده اند و شاید بخواهند با شما خصوصی صحبت کنند. فرمودند: نه ! آقای سرهنگ از خود است و شما هم از خودید. بعد فرمودند : جناب سرهنگ گرچه در کسوت روحانیت نیست اما به معنی واقعی کلمه روحانی است. ایشان را نباید فقط یک سرهنگ دانست. بعد به اندرونی رفتیم و تا پاسی از شب در خدمتشان بودیم . شبی خاطره انگیز بود و مطالبی رد و بدل شد. (حدیث سهر، ص ۳۴۹) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 عکس جبهه! 🔹استاد حسن رمضانی: عکسی از آقایی در جبهه هست که شبیه علامه حسن زاده است و مربوط به ایشان نیست. روزی بعد از درس اسفاری که خدمت عزیزان داشتیم، بعضی دوستان این عکس را آوردند و گفتند: عجب! حضرت استاد حسن زاده جبهه هم رفته اند. عکس را نشان دادند. من نگاه کردم و گفتم: نخیر این عکس حضرت استاد نیست. گفتند: چرا هست، چون زیرش نوشته علامه حسن زاده آملی در جبهه شلمچه. گفتم اشتباه نوشتند. من خبر دارم حضرت استاد حسن زاده جبهه نرفته اند. اصرار کردند که شما خودتان بروید از حاج آقا بپرسید، ببینید واقعیت دارد یا نه. گفتم من می دانم که واقعیّت ندارد، ولی برای اطمینان خاطر شما این کار را می کنم؛ لذا آن عکس را گرفتم و همان روز بعد از درس، خدمت حضرت استاد رسیدیم و پیش از شروع درس، رو کردم به حضرت استاد و گفتم می خواهم امروز قبل از درس شما را ناراحت کنم. ایشان با مطایبه فرمودند: مگر من چه گناهی کرده ام که می خواهید مرا ناراحت کنید؟گفتم: گناهی کرده اید یا نکرده اید من می خواهم شما را ناراحت کنم و سپس عکس را نشانشان دادم. ایشان تا چشمشان به عکس افتاد گفتند: آقا! إه ! إه ! این چیه ؟! این کیه؟! گفتم من هم همین را می گویم که این چیه که زیرش نوشته است. آقایان اشتباه کرده اند، و یک تشابه صوری که بین شما و صاحب این عکس است، ایجاب کرده که گمان کنند صاحب این عکس شمایید. گفتند ببینید این آدرسش کجاست و چه کسی این کار را کرده است، و فورا این را تکذیب کنید! (حدیث سهر، ص ۳۲۷) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 خانم فداکار بنده 🔹استاد حسن رمضانی: اسـتاد حسـن زاده آملـی مـی فرمـود: یکـی از خاطراتی که مـن را آزار مـی دهد و هـر وقـت یـادم می افتـد متأثـر میشـوم ایـن اسـت کـه اوایلی کـه قم آمـده بـودم، نه خانـه ای داشـتم نـه سـرپناهی، مجبور شـدم خانـم و بچه هـا را آمل بگـذارم و خودم در قـم حجـره ای بگیـرم و در حجـره به سـر ببـرم. لـذا در مدرسـه حجتیـه حجـره را گرفتـم و ماهـی یکبـار می رفتـم آمـل، لذا ایـن بچه ها خیلی دچـار فراق پـدر بودند و زحمـت آن هـا را مـادر بـه عهـده گرفته بـود. یک بار کـه رفته بـودم آمل تا بـه بچه ها و خانـم سـر بزنـم، پـس از گذشـت مدتی آماده شـده بـودم که بـه قم برگردم، سـاک را دسـتم گرفتـه بـودم و داشـتم از حیـاط خـارج می شـدم، فرزنـدم علی کـه آن زمان کوچـک بـود و می دانسـت مـن اگـر برگـردم قم، بـاز تا یـک ماه مـن را نمیبینـد، مرا صـدا زد و گفـت: بابـا! بابـا! من هـم برگشـته و گفتم جان بابـا! آنگاه علی بـه من نگاه کـرد و سـرش را بـرد عقـب و محکـم زد بـه نرده آهنـی ایوان منزل و سـرش شکسـت و خـون جـاری شـد. مشـخص شـد بچـه ایـن کار را کـرده تـا مـن بـه قـم برنگـردم. مشـکلات ایـن بچه هـا و زحمات آنهـا را در نبـود پدر، چه کسـی بر عهـده گرفت؟ خانـم فـداکار بنـده که هـم پدر بـود بـرای آن ها و هـم مادر. حضـرت اسـتاد اینگونـه از زحمـات و تحمل خانمشـان قدرشناسـی و قدردانی می کردنـد. (حدیث سهر، ص ۳۱۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 مسلک عرفانی علامه 🔹استاد حسن رمضانی: مرحوم علاّمه کتب رسمی علم عرفان عملی مانند منازل السائرین را همانند شرح فصوص و مصباح الانس تدریس نفرمود اما بنا به نقل برخی از شاگردانشان يك دوره تمام از سير و سلوك را بيان كردند كه بر نهج و سبك «رساله سیر و سلوک بحر العلوم» بود. و همچنین رساله «الولایه» ایشان از کتب بسیار ارزشمند در این زمینه محسوب می‌شود. مرحوم علاّمه، در مقام عمل و رفتار، شاگردان برجسته‌ای را تربیت نمود. با توجه به آثاری که از علاّمه به ما رسیده است می‌توانیم بگوییم عرفان حضرت علاّمه، در عبودیت، دین‌داری، پیروی از شریعت و بر طرف کردن حجاب‌ها به خصوص حجاب نفس خلاصه می‌شود و شیوه ایشان، همانند اساتید خود، معرفت نفس بود. (حدیث سهر، ص ۲۳۵) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 هـرگـز حـق آن بزرگوار ادا نـمـى شـود! 🔹استاد حسن رمضانی: [مرحوم سید علی آقای قاضی (ره)] در وصیت نامه خویش فرموده اند: در مـسـتـحبات تعزيه دارى و زيارت حضرت سيدالشهداء مسامحه ننماييد و روضه هفتگى ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشايش امور است و اگر از اول عـمـر تـا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به جا بياوريد، هـرگـز حـق آن بـزرگـوار ادا نـمـى شـود و اگـر هـفـتـگـى مـمـكـن نـشـد، دهـه اول محرم ترك نشود. (حدیث سهر، ص ۱۸۲) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 این پرونده روال طبیعی ندارد! 🔹استاد حسن رمضانی: پیش از آنکه برای نخستین بار به پیاده روی اربعین مشرف شوم، پس از آنکه آخرین نماز صبح را در ایران خواندم، پیشانی را بر مهر نهاده و سجده شکر به جا آوردم و در همان حال به خواب رفتم. در عالم رویا دیدم که قیامت برپاشده و زمان حسابرسی اعمال است. نوار نقاله ای را دیدم که پرونده های اعمال را منتقل می کرد. در آن هنگام مشاهده کردم که فردی پرونده ای را از نوار نقاله برداشت. روی آن پرونده نوشته شده بود «فقیه». معلوم شد که این پرونده، برای فردی فقیه است. اما فردی دیگر خطاب به کسی که پرونده را برداشته بود دستور داد که پرونده را به جای خود بازگرداند تا روال آن پرونده به طور عادی طی شود. نوار نقاله حرکت کرد و اینبار همان فرد پرونده ی دیگری را برداشت که روی آن عنوان «فیلسوف» حک شده بود. اما باز هم همان فرد دستور داد که پرونده را به جای خود بازگرداند تا به روال عادی محاسبه شود. پرونده ی بعدی پرونده فردی «عارف» بود که به سرنوشت دو پرونده قبل دچار گردید. نوار نقاله گشت و پرونده ای جدید نمایان شد اما اینبار عنوان پرونده با دیگر عناوین تفاوت داشت. روی پرونده، عنوان «زائر الحسین» نقش بسته بود. آن فرد با مشاهده پرونده، آن را برداشت و گفت: این پرونده باید به گونه ای دیگر حساب شود و روال طبیعی ندارد! (بیانات شب پنجم محرم الحرام ۱۴۴۵) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 ای کاش مرثیه خوان بودم! 🔹استاد حسن رمضانی: علامه روزی در یکی از مجالس روضه شرکت کرده بودند، شخص حراف و لوده ای که علامه را نمیشناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرفهای بی ربط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضور دارد حضرت علامه طباطبایی است؛ چون علامه، بسیار کم حرف بودند و ظاهر بسیار معمولی و متعارفی داشتند. بعد از آنکه به آن شخص میگویند آقا! حداقل امروز که حضرت علامه طباطبایی حضور دارند مراعات کنید و در محضر ایشان مودب باشید و درست صحبت کنید! او می پرسد: حضرت علامه طباطبایی ایشان هستند؟ میگویند بله بعد آن بنده خدا می گوید: مــن خیال کردم ایشان مرثیه خوان است. فکر نمی کردم، ایشان علامه طباطبایی باشند. علامه با شنیدن این سخن میفرمایند: ای کاش من مرثیه خوان حضرت سید الشهدا بودم. من حاضرم همۀ این سالیانی که مشغول درس و تالیف و فعالیتهای علمی بوده ام بدهم و ثواب یک جلسه مرثیه خوانی ابا عبد الله الحسین را به من بدهند. (عرفان علامه طباطبائی، ص۲۶۹) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar