🏷«ای مریم!خداوند تو را به کلمهای از طرف خودش مژده میدهد که نامش «مسیح،عیسی بن مریم»است؛ درحالیکه در دو جهان،انسانبرجسته، و از مقربان درگاه خداخواهد بود...
📚{آیه ۴۵،سوره آل عمران}
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#آیه_نگاشت
#عکس_نوشته
«ناحله»
✍ایرانپور
نگاه هراسانش تا ته کوچه کشیده شد. خبر بازگشت کاروان در تمام شهر پیچیده بود. کاروان بزرگی که به شامات و یمن رفته و بعد از سه سال همه را به تلاطم انداخته بود. سر و صدایی از بازار عکاظ بلند شده و دلهرهای که از صبح به جان سامیه افتاده بود را بیشتر میکرد. پشت در چوبی حیاط ایستاد و برای هزارمین بار کابوسی که در این سه سال لحظهای از خوابهایش جدا نبود را مرور کرد. با نگرانی سمت ناحله آمد و پیراهن عربی را در تنش مرتب کرد. موهای سیاهش را در پیچ و تاب گیسی که تا زیر شانههایش میرسید بافته و زیر شال زرد رنگی پنهان کرده بود. ناحله سمت دستار سنگی گوشه حیاط رفت و با خنده گفت: « مادر جان! مگر میهمان داریم که این چنین خانه را مرتب کردهای؟»
کلماتی که با شیرینی از دهان دخترک بیرون میآمد بی اختیار اشک را میهمان صورت آفتاب سوخته سامیه کرد. با دنباله شال سیاهش، خیسی را از گونههایش پاک کرد:
_ آری دخترم، میهمان داریم «قیس» به خانهاش برمیگردد.
ناحله با جاروی حصیری، خاکهای حیاط را جابهجا کرد:
_ قیس؟ من او را میشناسم؟
صدای پایی نزدیک شد و غوغایی که در دل سامیه بر پا شده بود به دستانش رسیده و شروع به لرزیدن کرد.
دو لنگه چوبی در باز شد و هیکل درشت قیس تمام چارچوب را پر کرد. سامیه به استقبال قیس رفته و در کنارش روی حصیر پهن شده زیر سایه دیوار نشست. ناحله پیش آمد و با تردید گوشه حصیر جای گرفت. قیس از صحبت با سامیه فارغ شده و نگاه پرسشگرش را به ناحله دوخت:
_ این دخترک در خانه من چه میکند؟
سامیه دستان ظریف ناحله را در دست گرفت:
_ امانت است. میبینی چقدر زیبا و ظریف است نامش ناحله است.
قیس، نگاهش را از دختر گرفت و زیر لب گفت: «ناحله، مانند اسمش ضعیف و بی جان است، امانت کیست؟»
سامیه دستپاچه بلند شد و دخترک را به دنبال خود کشاند:
_ امانت همسایه است، به زودی میرود.
غروب دومین روز بازگشت قیس بود. در جمعی از اهالی بازار در بزرگترین اتاق خانه نشسته و مشغول حساب و کتاب بود. از صبح ناحله را با چشم دنبال میکرد.
جای خورشید داغ مکه با لکههای سیاه ابر عوض شد و میهمانان قیس، یکی یکی خداحافظی کرده و رفتند.
صدای قیس در حیاط پیچید:
_ سامیه، این دختر بیش از یک امانت در این خانه مانده است، نمیخواهی تحویلش دهی؟
کابوسی که آرامش سامیه را در این سه سال به هم زده بود، رنگ واقعیت گرفت. نفسهای بریده بریده سامیه در گلو گیر کرد و به سرفه افتاد به سختی گفت: « میدانی قیس، همان زمان که به قصد تجارت به سمت شامات بار سفر بستی من حامله بودم»
ابروهای سیاه و در هم تاب خورده قیس گره عمیقی برداشت و منتظر ادامه حرفهای سامیه شد.
سامیه ناحله را در پناه دستانش پنهان کرد و ادامه داد:
_ هشت ماهی بعد از رفتن تو وضع حمل کردم و این دختر همدم شبها و روزهای تنهاییام شد.
رگهای پیشانی قیس به سرخی رفت و نگاهش طوفانی شد. سامیه که با خشم و عصبانیت قیس آشنا بود دخترک را به گوشه حیاط فرستاد و خودش زیر آواری از مشت و لگدهایی که بی هوا بر بدنش فرود میآمد روی زمین افتاد. ننگ دختر دارشدن بی هوا یقه قیس را گرفته و راه نفسش را بند آورده بود.
تکههای ابر سیاه بر پیکره مهتاب گره خورده و شب از نیمه گذشته بود. قیس سمت رختخواب سامیه رفت و ناحله را بلند کرد. پیش از آنکه به حیاط برسند دخترک بیدار شد. گرمای دستان پدر را چشید و بی آنکه حتی مژگانش تکانی بخورد چشم در چشمان قیس دوخت. آسمان نگاه قیس طوفانی شد و بی اختیار ناحله را زمین گذاشت و بی صدا دستان ظریف دختر را به دست گرفته و راه نخلستان در پیش گرفت. نخلهای خشک و قد کشیده سرزمین کعبه را پشت سر گذاشته و پا در صحرا گذاشت. ناحله با آرامش خیالی که در پناه پدر داشت قدمهای کوچکش را سرعت داده و سمت مسیری که قیس پا کج کرد رفت:
_ پدر، به کجا میرویم؟
دشت یکپارچه سکوت بود و گهگاه نور کم جانی از پشت توری ابر، سینه خاک را روشن میکرد. قیس روی زمین زانو زد و نگاهش را از چشمان ناحله دزدید:
_ به جایی دور، به دنیایی دیگر.
خنجر فولادینی که سوغات سرزمین شامات بود را از گوشه کمرش باز کرده و زمین را زخمی کرد. دانههای سبک خاک به هوا بلند شد. ناحله با خاکهای تلنبار شده مشغول بازی شد. گاه در خیالش قصری از خاک بنا کرد و با شادی ملکه قصری شد که خودش ساخته بود. قیس با غضب زمین را چال کرد. ناحله، با مشت کوچکش به کمک خنجر پدر رفته و زمین را کَند. خندههای ریز ناحله، با نسیم یکی شده و دشت را پر کرد.
زمین به گودی نشسته و قیس تا سینه در آن خم شده بود. محاسنش جو گندمیش خاکی شده بود. دخترک دست برد و خاک نشسته روی محاسن پدر را تکاند.
ادامه دارد....
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#داستانک
ادامهی «ناحله»
قیس، با یک دست دخترک را بلند کرده و به آنی در ته گودال انداخت. ناحله بود و پدر و یک دشت تنهایی. دخترک ته چاله دست و پا میزد:
_ پدر، من از تاریکی اینجا میترسم.
دستانش را سمت قیس دراز کرد و التماس کرد. ناحله، ناله زد و قیس با هر دو مشت زمین را پر از خاک کرد. چشمان و دستان و صورت دخترک با خاک صحرا یکی شد.[۱]
طوفانی وزید و مهتاب در سوگ هزاران دختری که با چشمانی باز در گهواره گور آرمیده بودند بر دامن دشت نشست. در انتظار صبح و خورشید...
پی نوشت:
[۱]. داستان، برداشتی است آزاد از جلد ۱۱ تفسیر نمونه، صفحه ۲۷۳. از جمله مواردی است که به زنده به گور کردن دختران پیش از ظهور اسلام اشاره دارد.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#داستانک
🔴زوجهای شاد با هم مشاجره میکنند
👈 اما تفاوت بین زوجهای شاد و ناشاد دراین است که
✍زوجهای شاد مشاجرهایمنصفانه دارند
❌ اما زوج های ناشاد فقط دنبال کسبپیروزی در مشاجره اند!
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#همسرداری
#سبک_زندگی
🔻رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله :
مَن اُرِيدَ مالُهُ بغَيرِ حَقٍّ فَقاتَلَ فقُتِلَ فهُو شَهيدٌ .
✍چنانچه بخواهند مال كسى را به ناحق بگيرند و او [در راه دفاع از آن ]بجنگد و كشته شود ، شهيد است .
📚كنز العمّال : 11202
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#حدیث
🔻علی عليه السلام :
ما المُجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللّه ِ بِأعظَمَ أجرا مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ .
✍مجاهدى كه در راه خدا به شهادت رسيده باشد ، پاداشش بيشتر از كسى نيست كه بتواند [گناه كند] و پاكدامنى ورزد .
📚نهج البلاغة : الحكمة 474
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#حدیث
💠امام علی(علیهالسلام):
📜إِنَّمَا یَنْزِلُ النَّصْرُ بَعْدَ الصَّبْرِ.
💬یقیناً پیروزی در پى صبر،نصیب مىشود.
📚{کافی،ج ۵،ص ۳۹}
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#حدیث
#عکس_نوشته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😅نماهنگ اینجا ایرانه،آخوندا چه باحالن
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#ایران
💢 برگهای پاییزی
🔹 حاج قاسم وقتی با بچهها بازی میکرد خودش هم بچه میشد. دیگر به سن و سال خودش و بدن پر از ترکشش توجه نمیکرد.
😄 یک بار که پاییز بود و برگهای پاییزی کل حیاط را پوشانده بودند، رفت خوابید وسط حیاط و به نوهها گفت: «بیاین هرچی برگ روی زمین ریخته بریزین روی من».
📌شبتون شهدایی
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #شهید
📎 #سبک_زندگی
📎 #شهید_سلیمانی
📎 #شب_بخیر
💢 فلسفه وجوب حج
حضرت فاطمه علیهاالسلام:
🌺 فرَضَ اللّهُ... الحَجَّ تَسنِیةً لِلدّینِ.
🌸 خداوند حج را برای شکوه اسلام واجب کرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج۳، ص۵۶۸.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #حدیث_نگاشت
📎 #عکس_نوشته
📎 #حضرت_زهرا
📎 #حج
💢 زن و مرد، دوبال یکدیگر
🔹 در وظایف مربوط به خانواده، وظایف یکسان نیست؛ هر کدامی یک نوع وظیفه ای دارند. امکانات، ظرفیتهای جسمی، ظرفیتهای روحی و هرکدامی یک وظیفه ای را محوّل می کند، اینجا جنسیت نقش دارد.
⚠️ اینی که شعار برابری جنسیتی به طور مطلق می دهند این غلط است؛ اما در حقوق خانوادگی یکسان است: همانقدر که مرد در خانواده حق دارد، زن همان اندازه در خانواده حق دارد؛ پس در حقوق خانوادگی یکسان اما در وظایف خانوادگی نه.
🎙 امام خامنه ای مدّظلّه العالی؛ ۱۴۰۲/۱۰/۶.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #سخن_نگاشت
📎 #امام_خامنه_ای
📎 #سبک_زندگی
💢 پند و تربیت مردم
🔷 احکام الهی، در جهت پند و تربیت مردم است.
📜 برداشتی از آیه ۲۷۵ سوره بقره.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #آیه_نگاشت
📎 #قرآن
📎 #حرف_خدا
💠 ناباروری ثانویه
📌نابارور ثانویه زوج هایی هستند که پس از موفق شدن برای حداقل یک بار بارداری، به دلایلی همچون سبک زندگی، تأخیر در فرزندآوری، تغذیه و... قدرت باروری خود را از دست داده اند!
😔 در کشور ما متأسفانه حدود ۶۰ درصد زوج های نابارور کنونی، نابارور ثانویه هستند.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #جمعیت
📎 #فرزندآوری
💢 صیانت فرزندان از گناه
⁉️ سؤال:
آیا بر ولیّ کودک لازم است که کودک را از مشاهده تصاویر مبتذل و زشت حفظ کند و اگر خواست ببیند، مانع او شود؟
✍️ پاسخ:
🔹آیت الله خامنه ای: بله، لازم است.
📚 پی نوشت:
بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله خامنه ای
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #احکام_فضای_مجازی
📎 #احکام
📍بهترین نماز:
✅ابراهیم شهریاری دوست حاج قاسم: اهمیت دادن به واجبات که یکی از اصول زندگیش بود.
🔰روزی به همراه همسرشان در مسیر قنات ملک بودیم. ظهر شد و اذان گفتند. گفت همان جا کنار بزنیم. گفتم اینجا بیابانه، خطر داره.
📌حاجی گفت: چه خطری؟ و کنار جاده سجاده را پهن کرد و همان جا نماز خود را به جا آورد.
🔹بعد از اتمام نماز و پوشیدن کفش هایش نزدیک تر شدم تا دستش را به نشانه مصافحه بفشارم.
↙️بعد از مصافحه، دستش را تکان داد و گفت: «ابراهیم! این نماز و آن نمازی که در کاخ کرملین خواندم یکی از بهترین نمازهایی بود که در طول عمرم خواندم.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
📎 #بصیرت
📎 #حاج_قاسم
📎 #سردار_دلها
🌱مایه آرامش
🔸 ذات اقدس الهی زن را با جاذبه خاصی آفرید تا مایه آرامش و وقار و سکون مرد باشد . 🔸 برای اینکه این جاذبه هرز نرود و بیگانه از آن سوء استفاده نکند ، عفاف و حرمت زن را نه در اختیار خود زن قرار داد و نه در اختیار مرد ، بلکه به عنوان حق الهی از آنِ خود دانست و زن و شوهر را امین و پاسدار این حق الهی قرار داد که اگر خدای ناکرده به این حرمت و حیثیت هتکی وارد شد نه زن حق دارد صرف نظر کند نه شوهر وی ، بلکه هر دو که پاسداران این امانت الهی اند باید بکوشند حق خدا را استیفا کنند. 🎙آیت الله العظمی#جوادی_آملی 📚 آفاق اندیشه ص 130 https://eitaa.com/hadisneghashtt #بانوان_بهشتی
🔻وَ عَنِ الرِّضا عليه السلام أَنَّهُ كانَ يَقُولُ لِأَصحابِهِ: عَلَيْكُمْ بِسِلاحِ الْأَنْبِياءِ، فَقيلَ: وَ ما سِلاحُ الْأَنْبِياءِ؟ قالَ عليه السلام: الـدُّعاءُ
✍از امام رضا عليه السلام نقل شده كه همواره به اصحاب خود مى فرمود: بر شما باد سلاح پيامبران، از او پرسيده شد كه سلاح انبياء چيست؟ فرمود: سلاح انبياء دعا مى باشد.
📚مكارم الاخلاق: 270
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#حدیث
🔻رُوِىَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْجَهْمِ أَنَّهُ قالَ: كانَ الرِّضا عليه السلام يُعْجِبُهُ الْعِنَبُ.
✍از محمد بن جهم نقل شده كه گفته است: امام رضا عليه السلام [از ميان ميوه ها] انگور را بيشتر دوست مى داشت.
📚بحارالانوار 49: 308
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#حدیث
🔻نکات مشترک بین زن و شوهر
۱ – یکدل باشیم؛
درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می شود .
۲– ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛
سعی کنیم با همسر خود گفتگو کنیم.
صحبت کردن بهترین راه آگاهی
از افکار و احساسات همسر می باشد.
۳– با یکدیگر مهربان باشیم؛
همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم
۴ – محبت پذیر و قهر گریز باشیم .
مهربانی و دوری از قهر و کینه
صفت همسران فداکاراست.
۵ – همدیگر را تشویق کنیم؛
چراکه هیچ کس مثل زن و شوهر
نمی توانند مشوق هم باشند.
۶ – راستگو باشیم.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#همسرداری
#سبک_زندگی
💠مقاممعظمرهبری(مدظلهالعالی):
🔖بصیرت این است که شما بدانید با چه کسی طرفید،بدانید که او دربارهی شما چه فکری دارد،بدانید که اگر چشم خودتان را بستید و فکر نکردید، ضربه خواهید خورد.
۱۳۹۵/۸/۲۶
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#رهبری
#سخن_نگاشت
🔻شهید مهدی زین الدین (فرمانده تیپ علی بن ابیطالب ع)
در زمان غیبت امام زمان (عج) چشم و گوشتان به ولی فقیه باشد تا ببینید از آن کانون فرماندهی چه دستوری صادر می شود.
📌شبتون شهدایی
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#شهید
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
هولناڪترین حربه شیطان علیه انسان
چیست؟
اگر به این مرحله رسیدی مطمئـن باش
سقوطت نزدیڪ است....
شیطان آنقدر از داشــتههایت تعـــریف
میکند که باور کنی واسه خودت کسی
شدی و تافــته جــدابافته شــدی و اگر
کسی ازت انتقاد کرد بهـت برخورد، این
همان عُجــب یا همان به خــود بالیــدن
اســـت ڪه باعــث نابـــودی است و از
بزرگتــرین گنــاهـــان
پیــامبــر صلی الله علیه و آله فرمودند:
سه چیــز هلاڪ ڪننـده ى آدمى است:
۱- حرصى ڪه اطاعت و پىگیــرى شود.
۲- هـــواى نفســـى ڪه تبعیــت گـــردد.
۳- و عُجـــب انسان نسبت به خـــودش.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#حرف_حساب
#استاد_تراشیون
تربیت سرباز برای امام زمان(عج)، احتیاج به دقـت و سـرمــــایـه گـذاری داشـتـه و نـیـت هـا بـایـد فی سبیل الله باشد. امام(ره) فرمودند: «کــار برای خدا شکست ندارد و شمـــا به وظیفه بیندیشید نه به نتیجه!» ملاک ما فرمایشـــات ایشان است. لــذا
بـایـد در ایـن راهِ آمـوزش و آمـاده ســــازی، از تـمـام امکانات، هنرها، هنرمندان متعهد، ابزارها، وسایل ارتباطی-تبلیغاتی و نیروهای مخلص کمک بگیریم.
https://eitaa.com/hadisneghashtt
#فرزندآوری
#تربیت_فرزند
#سبک_زندگی_اسلامی